کمال تبریزی: ترکیب بازیگران در بیشتر مواقع تکراری است
تعداد و تنوع بازیگران ایرانی در مقایسه با سایر نقاط جهان چندان گسترده نیست و در اغلب موارد فیلمسازان قدرت انتخاب چندانی ندارند و ترکیب بازیگران در بیشتر مواقع تکراری است.
جی پلاس، ایرنا نوشت: کمال تبریزی در مورد تولید جدیدترین اثرش، فیلم سینمایی دست انداز (۱۴۰۰) بیان کرد: تهیه کننده این فیلم با من تماس گرفت که آمادگی ساخت یک فیلم سینمایی را دارند و اگر بتوانیم به طرح و فیلمنامه مناسبی برسیم امکان شروع پیش تولید فراهم و پروژه آغاز خواهد شد.
کارگردان فیلم سینمایی مارمولک (۱۳۸۲) ادامه داد: بنابراین باهم در مورد ایده های مختلف ساعت ها و جلسات متعدد بحث و گفتگو کردیم تا اینکه سرانجام روی نسخه اولیه فیلمنامه آقای فخری زاده توافق حاصل شد و عملا پیش تولید را شروع کردیم. البته در زمان پیش تولید همچنان بحث و گفتگو درباره فیلمنامه با سرگروه ها ادامه پیدا کرد و تغییراتی مناسب آن دوران یعنی سال ۱۳۹۷ توسط نویسنده فیلمنامه انجام شد و سرانجام نسخه نهایی به دست آمد و بر اساس آن جزئیات بعدی و اجرایی پروژه ادامه پیدا کرد تا اینکه به مرحله شروع فیلمبرداری رسیدیم.
تبریزی در مورد چرایی ساخت این اثر توضیح داد: نکته اصلی و مهم فیلمنامه این بود که برای اولین بار قهرمان داستان، از میان آدم های معمولی جامعه بود و اتفاقا پیشرفت داستان به سمتی است که معمولا در قصه ها رخ نمی دهد یعنی بدشانسی و عدم موفقیت قهرمان در مسیری است که طی می کند.
وی افزود: برخلاف داستان های معمول و کلیشه شده این بار نقش اصلی درباره زنی است که علیرغم هوش و استعداد فوق العاده ای که دارد نمی تواند به قدر و منزلتی که درخور آن است دست پیدا کند و همواره در برابر رقبای بی سواد و ناکارآمد از آنان شکست می خورد و عدالت در مورد او به اجرا درنمی آید و در عین توانایی هایی که دارد بازی را به قدرتمندان و دروغگویان و حیله گران می بازد و مظلومانه از دایره افراد شایسته کنار گذاشته می شود.
کارگردان فیلم سینمایی لیلی با من است (۱۳۷۴) تصریح کرد: این فیلم در شرایط فعلی جامعه احتمالا ارتباط عمیق تری با مخاطب برقرار می کند چون اکثر بینندگان فیلم به انواع مختلف تجربه ای اینچنین را داشته و همذات پندارانه با قهرمان داستان احساس قربانی بودن در جامعه را درک و تایید می کنند.
تبریزی در توضیح علت جذابیت فیلمنامه این اثر اظهار داشت: جذابیت فیلمنامه و داستانی که دارد بیشتر به نوع ساختار و لحن بیان اتفاقات بر می گردد. مدل تعریف قصه به این شکل کمتر در سینمای ما وجود داشته و کنار هم قرار گرفتن دو جهان موازی و تجربه ساخت آن بسیار جذاب بود؛ این که جهان داستان می تواند و اغلب نسبتی با جهان واقعی پیدا می کند و تا حدی پیش می رود که تقدم و اولویت هریک از جهان ها زیر سوال می رود فرضیه مهمی است که با اندازه کافی می تواند وسوسه انگیز باشد.
وی در پاسخ به این سوال که جذابیت داستان برایش چه بود است، گفت: این که آیا جهان مادی و واقعی نهایت سرنوشت ما را تعیین می کند یا برعکس جهان تصور و خیال است که منجر به شکل نهایی و تکامل حقیقت انسانی خواهد بود؟ آیا ما متعلق به این دنیا و قوانین موجود در آن هستیم یا حقیقت امر در تراز دیگری از جهان هستی که با اندیشه و تجسم ما مرتبط است، جریان دارد؟ چقدر دست اندازهای مختلف در زندگی تعبیر به بدبختی و بدشانسی می شود درحالیکه احتمالا می تواند ما را به مسیرهای متفاوت و درک لایه های عمیق تر زندگی هدایت کند.
کارگردان فیلم سینمایی فرش باد (۱۳۸۱) در توضیح علت انتخاب بازیگران بیان کرد: انتخاب بازیگر به عوامل متعددی بستگی دارد. اول از همه توانایی بازیگر در خلق شخصیت و فیزیک مناسب برای نقش مورد نظر اهمیت اصلی را خواهد داشت. گرچه این فاکتور به بضاعت بازیگری در سینمای ایران هم برمی گردد و همینطور مشغول بودن چهره های بازیگری در آن واحد هم در سریال ها و فیلم های سینمایی بطور همزمان.
وی افزود: فاکتور دوم به بودجه فیلم و تمایل تهیه کننده و سرمایه گذار برای استفاده از به اصطلاح چهره های سینمایی جهت جذب مخاطب بیشتر و بازگشت سرمایه برمی گردد. معمولا برآیند این دو عامل تا اطلاع ثانوی سرنوشت نهایی انتخاب بازگران را در سینمای ایران رقم می زند و طبیعتا پروژه ما هم از این قاعده مستثنی نبوده و به همین ترتیب انجام شده است.
کارگردان فیلم سینمایی یک تکه نان (۱۳۸۳) ادامه داد: در هر صورت وضعیت بازیگران و تعداد و تنوع آنان در مقایسه با سایر نقاط جهان چندان گسترده نیست و در اغلب موارد فیلمسازان قدرت انتخاب چندانی ندارند و ترکیب بازیگران در بیشتر مواقع تکراری و مشابه یکدیگر است و تا زمانی که شرایط مساعدی برای ورود استعدادهای جدید توسط فیلمسازان در نظر گرفته نشود وضعیت حضور بازیگران در فیلم های مختلف به همین منوال خواهد بود.
تبریزی در پاسخ به این سوال که چرا فیلم به جشنواره فیلم فجر نرسید و علت توقیفش چه بود، گفت: ماجرای جشنواره داستان مفصلی دارد؛ در یک دوره از جشنواره هنوز فیلم تدوین کاملی نداشت ولی مطابق روال دوره های قبلی فیلم را برای هیئت انتخاب ارسال کردیم اما اعضای هیئت ترجیح دادند که مسئولیت فیلم نهایی را به عهده نگیرند و از انتخاب آن خودداری کنند؛ بنابراین شرکت فیلم در جشنواره موکول به سال بعد شد اما سال بعد هم به هر دلیل من دوست نداشتم که فیلم را در جشنواره شرکت دهیم و از حضور در جشنواره منصرف شدیم.
وی افزود: در این فاصله فیلم از سوی جشنواره جهانی شانگهای انتخاب شد و در آن جا به نمایش درآمد و بعد با فرا رسیدن دوباره ایام جشنواره فجر، این بار هم متقابلا از سوی دبیر تازه جشنواره به دلیل شرکت فیلم در جشنواره رده الف خارجی، از حضور در جشنواره فجر کنار گذاشته و پرونده فیلم به این ترتیب بسته شد.
کارگردان فیلم سینمایی همیشه پای یک زن در میان است (۱۳۸۶) در پاسخ به این سوال که هزینه تولید دست انداز چقدر بوده و آیا می تواند در گیشه از پس این هزینه ها برآید، بیان کرد: در مورد هزینه نهایی اطلاع دقیقی ندارم اما به احتمال زیاد بودجه ساخت فیلم متوسط و کاملا معمولی بوده است. ولی باید اعتراف کنم که از زمان اکران فیلم مارمولک و بلایی که در گیشه و نمایش بر سر آن آوردند، دیگر میزان جذب مخاطب و اقبال عمومی فیلم هایم اهمیت چندانی برایم نداشت زیرا متقاعد شدم که در کشور ما علاوه بر قانون موارد دیگری هم به شکل فراقانونی وجود دارد که می تواند همه محاسبات شما را برای تولید یک فیلم مخدوش کند.
وی افزود: واقعیت تاسف بار این است که مارمولک تنها فیلم توقیف شده در زمان خودش بود که پروانه نمایش قانونی هم داشت و بدتر از آن اینکه امروز مخالفین سرسخت فیلم تبدیل به طرفداران پروپاقرص آن شده اند و طوری از آن یاد می کنند که گویی هیچگاه و هرگز حملات ناجوانمردانه به آن نداشته اند.
کارگردان فیلم سینمایی طبقه حساس (۱۳۹۲) خاطرنشان کرد: به هر حال من معتقدم که فروش فیلم ها در سینماهای ایران به عوامل متعددی بستگی دارد و به اصطلاح باید ابر و باد و مه و خورشید و فلک همکاری کنند تا دری به تخته بخورد و فیلمی در گیشه به موفقیتی چشمگیر دست پیدا کند؛ در چنین موقعیتی مطمئن باشید که سرمایه های لازم به نحو مناسب جذب فیلم های سینمایی نخواهد شد و بالطبع شاهد رشد متعادل و متنوع در گونه های سینمایی نخواهیم بود.
تبریزی گفت: واقعیت این است که سبد سینمای ایران خالی از تنوع لازم و بیش از پیش در مسیر تهی شدن اندیشه است و با تمرکز بر سرگرمی صرف به سوی فیلمهای به اصطلاح مبتذلتر و بی ارزش تر حرکت خواهیم کرد و این سینمایی نیست که سینماگران و مسئولین سینمایی کشور به آن افتخار کنند.
دیدگاه تان را بنویسید