در پی اتفاقات اخیر در صداوسیما و نقدهایی که بعضا به برخی رویکردها وارد شده بود، حالا زمزمههایی مبنی بر تغییر در بدنه مدیریتی آن به گوش میرسد.
جی پلاس، یک سال قبل درست در چنین روزهایی ـ۲۲ مهر ـ پیمان جبلی پس از انتصاب به عنوان رییس سازمان صداوسیما، علیرضا خدابخشی را به سمت معاون سیاسی سازمان صداوسیما منصوب کرد.
ایسنا نوشت؛ انتخاب معاون سیاسی جدید که از نخستین تغییرات اعلامشده پس از آمدن جبلی به صداوسیما بود، صرفا یک تغییر ساده محسوب نمیشد؛ چراکه خدابخشی ۴۵ ساله قرار بود نماینده و مجری طرح تحولی باشد که بخشی اعظمی از آن باید در حوزه خبر و برنامههای سیاسی اتفاق میافتاد.
خدابخشی پس از معرفی احمد نوروزی ـ معاون ۳۴ ساله برونمرزی صداوسیما ـ در صندلی معاونت سیاسی نشست؛ معاونتی که البته در سالهای قبل، مدیران چندان متنوعی را به خود ندیده بود. مجید آخوندی، چهرهای که جای خود را به خدابخشی داد، از بازنشستههای صداوسیما بود که در دوره سیدعزت الله ضرغامی حدود ۱۰ سال در این معاونت بر سر کار بود، در دوره دوساله ریاست محمد سرافراز برکنار شد و خود پیمان جبلی جای او آمد و در دوره پنجساله عبدالعلی علی عسکری، بار دیگر به معاونت سیاسی بازگشت.
بعد از آن بود که پیمان جبلی ترجیح داد، چهرهای جوانتر را بر این مسند بنشاند؛ رویهای که چند روز قبلتر هم در معاونت برون مرزی با انتصاب یک معاون ۳۴ ساله اتفاق افتاد و چند ماه بعدتر در معاونت سیما رخ داد.
اما علیرضا خدابخشی علاوه بر کار در سازمان صداوسیما، در رسانههای مکتوب هم فعالیت داشت و عمده فعالیتهایش نیز در حوزههای سیاسی و اقتصادی بود. او زمانی به عنوان خبرنگار مجلس در روزنامه ابرار فعالیت میکرد و در ادامه معاونت سردبیری روزنامه همشهری را بر عهده گرفت.
و حالا در شرایطی گمانهزنیهایی مبنی بر رفتن وی از معاونت سیما مطرح شده که حتی برخی از رسانهها نام جایگزین خدابخشی را هم اعلام کردند. هرچند فردی که نامش به عنوان گزینه احتمالی ذکر شده بود، در تماسی از جانب خبرنگار ایسنا، خبر انتصابش را نادرست خواند.
با این وجود، مسؤولان سازمان در تماس خبرنگاران درباره صحت و سقم تغییر معاونت سیاسی، یا سکوت میکنند یا صرفا به اظهار بیاطلاعی بسنده میکنند و تاکنون کسی آنرا دستکم بهطور جدی تکذیب نکرده است. هرچند خود خدابخشی امروز ـ سه شنبه ـ ۱۹ مهر ماه در جریان نشست افق رسانه این موضوع را رد کرده است.
در هفتههای اخیر صداوسیما با چند چالش جدی مواجه شد؛ اتفاقهایی که هرکدام از آنها اگر برای رسانهای داخلی غیر از صداوسیما ـ که قطعا از این حد از ضریب نفوذ عمومی هم برخوردار نیست ـ میافتاد، سطح و جنس برخورد با آن رسانه و کارکنانش متفاوت بود.
ماجرای هک شدن شبکههای صداوسیما آنهم به هنگام پخش سخنان مقام معظم رهبری در یکی از بخشهای خبری و در ادامه تعلل در ارایه توضیح و یک عذرخواهی احتمالی یا بدیهی، از دیگر مواردی بود که در جریان این اتفاق، پرسشبرانگیز شد.
از دیگر رویکردهای پرسشبرانگیز صداوسیما در روزهای اخیر و چند روز قبل از هک شدن، پخش تصاویر مربوط به یک زن برهنه با افکتهای حداقلی در بخش خبری ۲۰:۳۰ ـ به عنوان زیرمجموعه معاونت سیاسی - بود. تصاویری که گرچه با هدف تقبیح عملکرد یک جریان سیاسی پخش شد اما این پرسش جدی را مطرح میکرد که آیا بازنشر و اشاعهی یک عمل قبیح کمتر از انجام آن نیست؟
البته این اقدام بعدا با یک عذرخواهی همراه شد اما عملکرد بخشهای مختلف خبری صداوسیما در پوشش حوادث اخیر کشور نیز نقدی بوده که برخی کارشناسان در انتقال مرجعیت خبری ناآرامیهای اخیر به شبکههای معاند خارج از کشور، مطرح کردهاند.
«افزایش سرعت در تأمین نیازهای خبری مخاطبان» از جمله نکاتی است که در حکم ابتدایی خدابخشی بر آن تاکید شده بود و حالا میبینیم که اتفاقا این مساله یکی از محورهای مورد انتقاد از سوی کارشناسان شده است.
محمد خدادی با نقد عملکرد رسانهها از جمله صداوسیما در حوادث اخیر، به ایسنا گفته است: رویکرد کار رسانهایمان هم با فراز و نشیب روبهرو است. برای همین است که در مقاطعی در صداوسیما یک چیزی را نشان میدهند و در مقطعی از نشان دادن همان مورد خاص خودداری میکنند. این به خاطر فراز و فرودهایی است که ما در سیاستگذاری داریم. مدیران رسانهای ما در فراز و فرودِ تغییرات قرار دارند و تجربیات میان آنها منتقل نمیشود. به همان نسبت سیاستها تغییر پیدا میکند و مخاطب، مخاطب پایدار نمیشود و مقطعی است. مخاطب تا میخواهد به تلویزیون اعتماد کند، دوباره اعتمادش سلب میشود، مخاطبی که مطابق با سلیقه و نیازش دادهها را میپذیرد.
به باور بسیاری، مخاطبِ امروز محکوم به دیدن صداوسیما نیست بلکه یکی از منابع اطلاعاتی برای مخاطب هوشمند است. در دوره انحصار اطلاعات مخاطب حق انتخاب نداشت اما امروز مخاطب ما حق، توان، بستر و امکان انتخاب دارد.
بر این اساس همانطور که خدادی میگوید، صداوسیما و سایر رسانهها باید بپذیرند که امروز شبیه هیچ روزی نیست. نمیشود رسانه را با مدل گذشته اداره کرد، مخاطب امروز را باید مخاطب هوشمند نامید که انتخابگر است.