مریم سعادت این روزها دو فیلم روی پرده سینماها دارد؛ یک فیلم خانوادگی به نام «شب طلایی» و یکی هم کمدی «کوزوو». از بین این دو فیلم فقط از یکی راضی است و دیگری را هر چند شاید پیش‌داوری کند ولی حس خوبی نسبت به آن ندارد.

جی پلاس، این بازیگر باسابقه تئاتر، سینما و تلویزیون که تجربه همکاری با کارگردان‌های سرشناسی را داشته سال گذشته در فیلمی بازی کرد که هم فیلمسازش اولین تجربه خود را پشت سر می‌گذاشت و هم خودش نقشی بسیار مسن‌تر از خودش را ایفا می‌کرد اما هر قدر نتیجه کار در این فیلم یعنی «شب طلایی» به کارگردانی یوسف حاتمی‌کیا برایش لذت‌بخش از آب درآمده، تصوراتش از «کوزوو» نقش بر آب شده است.

ایسنا نوشت؛ او در گفت‌وگویی در این باره می‌گوید:‌ شاید نظرم نسبت به «کوزوو» پیش‌قضاوت باشد چون آن را هنوز روی پرده ندیده‌ام ولی حس خوبی نسبت به آن ندارم. بار اولی که متن را خواندم به نظرم آمد این فیلم می‌تواند جایگاه خاصی در میان کارهای کمدی داشته باشد، البته نه به این معنا که یک کار فوق‌العاده باشد ولی تصور می‌کردم می‌تواند سَری در میان فیلم‌های کمدی دربیاورد که براساس آنچه سر صحنه دیدم بعید میدانم جایگاه خود را پیدا کند.

سعادت با سابقه‌ی سال‌ها کار در عرصه بازیگری درباره اینکه چرا نارضایتی خود را سر کار ابراز نکرده به سکانس‌های کوتاه خود اشاره می‌کند و می‌گوید:‌ من دو سکانس بیشتر نداشتم و کلا فیلم با حضور چند هنرپیشه‌ قدیمی پیش رفت که همه با سکانس‌های کم و بازی‌ در حد چند روز کوتاه آمده بودند با این وجود فکر می‌کنم این فیلم می‌توانست جای ویژه‌ای پیدا کند و اثری شیرین در مقایسه با دیگر کمدی‌ها باشد. تاکید می‌کنم که این‌ها پیش قضاوت من است.

او که بازی در این فیلم را به‌خاطر متنی که خوانده بود پذیرفته است، برای رد کردن پیشنهادهای کاری هم ترفند خاص خودش را دارد. «من آدم بسیار حسّی هستم. شاید این خصلتم بخاطر کار کودک باشد که در زندگی بسیار انجام دادم. بچه‌ها را خیلی خوب می‌شناسم، حس آن‌ها هیچ وقت دروغ نمی‌گوید؛ یا از چیزی خوششان می‌آید یا بدشان می‌آید. من هم از بچه‌ها این را بهره گرفته‌ام و اگر از همان ابتدا حسم خوب باشد کار می‌کنم اما اگر خوشم نیاید شرایط پذیرفتن آن پروژه را بسیار سخت می‌کنم مثلاً یک رقم نجومی پیشنهاد می‌دهم که شرایط جور نشود. این راهی است که برای نرفتن به بعضی پروژه‌ها پیدا کرده‌ام.»

با این وجود مریم سعادت درباره فیلم دیگرش که در حال اکران است، حس و حال بهتری دارد و حضور یوسف حاتمی‌کیا را به عنوان کارگردان در این حس بی‌تاثیر نمی‌داند. او در «شب طلایی» نقش مادربزرگ یک خانواده نسبتا شلوغ را بازی کرده که با خودش اختلاف سنی زیادی دارد. «از یوسف حاتمی‌کیا آنقدر راضی‌ام که خدا می‌داند. البته این حس ربطی به حاتمی‌کیا بزرگ ندارد. در اولین برخوردی که با یوسف داشتم نمی‌دانست که آیا این نقش با چهره من همخوان است یا نه، گریم شدم که ببینیم جواب می‌دهد و وقتی تست گریم با طراحی آقای امید گلزاده که کارش دست مریزاد دارد، با دلنشینی زیاد تمام شد یوسف پذیرفت و کار شروع شد. او اگرچه کم‌سن و سال است اما انسان بسیار بزرگی است و بلد است با آدم‌ها چطور ارتباط برقرار کند، بلد است با هنرپیشه‌های ریز و درشت چطور کار کند و جالب است که اصلا از پدرش خرج نمی‌کند. او شریف است و این خصوصیت در فیلم هم جاری شد و به نظرم بزرگترین ویژگی فیلم «شب طلایی» همین شریف بودن و سادگی آن است.»

داستان فیلم «شب طلایی» در یک خانه قدیمی روایت می‌شود و سعادت معتقد است با وجود همین بسته بودن لوکیشن اما فیلم کشش لازم برای دنبال کردن قصه را دارد و در این موضوع همراهی گروه را خیلی موثر می‌داند. «من تقریباً بیش از ۴۰ سال است که در این عرصه کار می‌کنم ولی گروهی به این شریفی و نجیبی و انسانی ندیده بودم. ما بخاطر جنس روایت فیلم مجبور بودیم هر روز تا شب یا هر شب تا صبح کنار هم باشیم و اینطور نبود که بعضی‌ها چند روز آف باشند. تقریباً همگی تا آخر راه همراه بودیم. این‌ها همه در شرایط پاندمی بود که کار کردن سختی‌های خود را داشت ولی من چون کار اولم نبود و در این دوران حدود هشت پروژه کار کردم، سعی می‌کردم مراقبت بکنم تا سلامت باشم. یک اثر خوب کرونا همین بود که ما یاد گرفتیم سلامت‌تر زندگی کنیم‌»

حرف که به دوران پاندمی می‌رسد، سعادت از وضعیت غم‌انگیز سینما و تئاتر و اثرات سهمگین کرونا بر آن‌ها گله می‌کند. «من بیش از همه دلم برای تئاتر این مملکت می‌سوزد یعنی بیشتر از همه کارهای نمایشی دیگر دلم برای تئاتر می‌سوزد چون در دوران کرونا تمام شد و مُرد و هنوز هم زنده نشده است. الان فقط با یک تنفس مصنوعی حرکت‌هایی می‌زند ولی واقعیت این است که مُرده. نمی‌دانم چرا؟ با این که الان وضعیت پاندمی دوباره اوج گرفته ولی قبل از آن شرایط خوب شده بود و آن وقت هم اتفاقی در تئاتر ندیدم. خیلی دلم برای جماعت تئاتری می‌سوزد. این بچه‌ها از این راه زندگی می‌کنند و زندگی‌شان کاملا تعطیل شده است. بسیاری از ما سراغ سینما رفتیم یا اگر فیلمی نبود، رفتیم به تلویزیون و اگر آنجا هم کاری نبود سراغ شبکه نمایش خانگی رفتیم به هر حال بیکار نماندیم ولی بچه‌های تئاتر که فقط برای این حوزه تعلیم دیدند شرایط سختی را گذراندند. البته خدا پدر و مادر بعضی از فیلمسازها را بیامرزد که در کارهای خود از بچه‌های تئاتر استفاده می‌کنند ولی برای آن‌ها کافی نیست چون تئاتر جایگاه دیگری دارد. بعد از تئاتر هم در این دوران دلم برای سینما سوخت، سینما جوری خاک مرده رویش نشسته که آن شکوفایی و عظمت قبل را دیگر ندارد. نمی‌دانم آیا علت فقط کرونا بود یا گرانی‌هایا مسائل دیگر ولی بسیار زیاد از رونق افتاده است.»

سعادت که تجربه‌های زیادی در پروژه‌های نمایشی یا تصویری مرتبط با کودکان را دارد، در پاسخ به اینکه آیا قصد ندارد نمایشی عروسکی اجرا کند؟ یادآوری می‌کند که آخرین اثر عروسکی او حضور در مجموعه نمایش خانگی «شهرک کلیله و دمنه» ساخته مرضیه برومند است و از آنجا که تا چند ماه آینده درگیر پروژه‌ای دیگر است، فعلا فرصت انجام کاری از این دست را در تئاتر نخواهد داشت.»

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.