علیرضا رئیسیان که در تدارک اجرای نخستین تجربه تئاتری خود است میگوید، این تصمیمیش یک واکنش اعتراضی به وضعیت سینما است چرا که مدیریت فعلی را در مسیری نمیبیند که سرانجام و شرایط خوبی را برای سینما و فعالیت فیلمسازان فراهم کند.
جی پلاس، رئیسیان از سال ۱۳۹۷ و بعد از «مرد بدون سایه» دیگر فیلمی در سینما نساخته و شاید انتظار میرفت بعد از فروکش کردن شیوع کرونا مانند برخی دیگر از همکارانش سراغ ساخت یک فیلم سینمایی جدید یا حتی ساخت یک سریال در شبکه نمایش خانگی برود، اما مدتی قبل خبر رسید که کارگردان «ریحانه» و «سفر» میخواهد نمایشی را روی صحنه ببرد؛ نمایشی که صرفا یک تجربه تئاتری نیست.
ایسنا نوشت؛ این کارگردان سینما در گفتوگویی با ایسنا ضمن توضیح آخرین برنامهریزیها برای اجرای تئاترش درباره حال این روزهای سینما هم صحبت کرد.
رئیسیان ابتدا درباره اینکه چه شده سراغ اجرای تئاتر رفته و آیا این کار به معنای قهرش با سینما است؟ توضیح داد: قهر که نه؛ من همیشه به تئاتر علاقه داشتم بخصوص اینکه زمینهی نمایشی سینما از تئاتر میآید. پیش از انقلاب بسیاری از نمایشهای روی صحنه را میدیدم و در جریان تئاترهای خوبِ روز بودم. بعد از انقلاب هم همین روند ادامه داشت. همین علاقه باعث شده بود نمایشنامههای خوب را بخوانم و معمولا در جریان نمایشهای روی صحنه باشم ولی بیشتر مشغول کار در سینما شدم تا اینکه دو سال قبل در دوران کرونا به دعوت یکی از مدیران تئاتری، پیشنهادی برای اجرای یک نمایش گرفتم و از آنجا که خودم هم به تئاتر علاقه داشتم تصمیم گرفتم این کار را انجام دهم و دعوت را جدی گرفتم. با شهرام زرگر که مترجم آثار نیل سایمون (نمایشنامهنویسی امریکایی) است گپ زدیم و ایشان چند متن را پیشنهاد دادند و من آخرین کار سایمون را که قبل از مرگش در آمریکا اجرا شده بود به اسم «فصل ۲» (Chapter ۲) پسندیدم. البته اسم نمایشنامه و همینطور دراماتورژی را تغییر دادم و در نهایت توافق حاصل شد. قبلا قرار بود تابستان سال گذشته نمایش را اجرا کنیم که شرایط فراهم نشد و برنامهریزی فعلی برای شهریور ماه امسال است و قرارداد را هم برای اجرا در تماشاخانهی ایرانشهر بستهایم.
او یاداوری کرد که این نمایش یک موضوع روز دارد که در دههی هشتاد در "برادوی" اجرا شده، جایزهی بهترین نمایش را هم گرفته و اتفاقاً کارگردانش یک کارگردان سینما بوده است.
رئیسیان در پاسخ به اینکه آیا مجوز اجرا از ادارهی کل هنرهای نمایشی گرفته است؟ گفت: دربارهی وضعیت تئاتر خبرهای مختلفی از سختگیری و مشکل در مجوزها میشنوم ولی فعلا متن را ارائه نکردهایم چون منتظرم ببینم موضوع مدیریت خانه هنرمندان ایران و تماشاخانه ایرانشهر به کجا میرسد. ضمن اینکه شرایط برای کار خودم نیز باید آنطور که میخواهم فراهم شود، با این حال خیلی علاقهمندم که این نمایش به سرانجام برسد، هم بخاطر فضای متفاوت تئاتر با سینما و هم اینکه با توجه به حضور کارگردانهایی که از تئاتر در سینما فیلمهای خوب ساختند و چند نفر از دوستان سینمایی من هم مثل آقای مهرجویی تئاتر را تجربه کردند، تصور میکنم این رفتوآمد اتفاق خوبی باشد.
ترجیح میدهم فعلا در سینما کارگردانی نکنم
کارگردان فیلم «ایستگاه متروک» در پاسخ به اینکه آیا شرایط امروز سینما او را به اجرای تئاتر ترغیب کرده یا اینکه کلا برنامهای برای ساخت فیلم در سینما نداشته و به فکر تجربهای متفاوت افتاده است؟ بیان کرد: سابقهی کاری من نشان داده که خیلی زود به زود کار نمیکنم و نسبت به خودم کمی سختگیرم، اما شرایط عمومی مدیریت سینما و مدیرانی که در این یک سال بر سر کار آمدهاند و به بخشهای مختلف وزارت ارشاد، سازمان سینمایی یا بنیاد سینمایی فارابی وارد شدند بیتاثیر نبوده و در واقع این یک واکنش اعتراضی است و اعلام هم کردم که تا وقتی شرایط این طور باشد ترجیح میدهم در سینما کارگردانی نکنم؛ به همین دلیل با توجه به دعوتی که شد تصمیم گرفتم سراغ اجرای نمایش بروم؛ ضمن اینکه فکر میکنم جدا از بحث مدیریت، مخاطبان تئاتر در مقایسه با سینما هنوز قابل تأملتر و وفادارتر هستند.
او افزود: در سینمای فعلی، یا فیلمهای سفارشی تولید می شود یا عامهپسند. این اتفاق صرفا متعلق به این دوران نیست بلکه برنامهریزی شده بود تا سینما به اینجا برسد و فیلمسازانی که به نحوی متفاوت و مستقل هستند و سینمای اجتماعی و منتقدانه را دنبال میکنند عملاً حذف شوند. الان هم میبینیم که نتیجه چیست! مخاطبان آن فیلمها دیگر به سینما نمیروند و بقیهی مخاطبان هم از جنس ما نیستند و این خودش تکلیف آدم را تعیین میکند تا دستکم دربارهی خودش تصمیم بگیرد. من هم برای اینکه خیلی از علاقهی واقعیام دور نشوم تصمیم گرفتم در شرایط فعلی در تئاتر فعالیت داشته باشم.
مسیر فعلی برای رسیدن به سرانجامِ خوب نیست
رئیسیان در پاسخ به اینکه با توجه به تغییرات مدیریتی وزارت ارشاد و سازمان سینمایی چه توقعی داشته که این نوع برداشت را از مدیریت سینما دارد که حتی مانع شده برای پروانهی ساخت درخواست بدهد و چقدر خروجی کار این مدیریت او را از فیلمسازی دور کرده است؟ توضیح داد: فضای کلی جامعه و همینطور فضای فرهنگی عملا شرایط مناسبی را برای فیلمسازانی که سابقه و تجربهای دارند و یک طیف خاصی از فیلمها را تولید میکنند، باقی نمیگذارد یعنی این یک اتفاق دو طرفه است. ضمن اینکه مدیران فعلی در هیچ ردهای دانش سینمایی و شناخت دقیق و درست و حتی ایدهای برای چگونگی مدیریت خود ندارند، البته برای ما که روشن است و این مسیر، مسیرِ به سرانجامِ خوب رسیدن نیست ولی به هر حال ایدهای است که هم در تلویزیون، هم در شبکهی نمایش خانگی و هم سینما به صورت هماهنگ در حال اجرا است، یعنی سختگیریهای بسیار شدید و از طرف دیگر عدم حمایت لازم صرفاً فضا را برای همان دو مدل فیلمی که توضیح دادم مهیا میکند. این وضعیت اکثر فیلمسازان متکی به درام اجتماعی یا فیلمهای حرفهای مستقل را تحت فشار میگذارد.
شبکه نمایش خانگی و بالا رفتن وحشتناک هزینه فیلمسازی
کارگردان «چهل سالگی» ادامه داد: علاوه براینها باید یاداوری کنیم که مهمترین عارضهی شبکهی نمایش خانگی بالا بردن وحشتناک هزینههای فیلمسازی بود. با این سختگیریهایی که در ارشاد وجود دارد و هزینههایی که به شدت بالا رفته و نیز این وضعیت اکران و مخاطب، آدم باید خیلی جاهلانه فکر کند که میتواند آنچه را خودش علاقهمند است، جامعه به آن احتیاج دارد و کمک کوچکی در پیشبرد اهداف سینما نیز خواهد بود، تولید کند. وقتی نمیشود کاری انجام داد یا باید منزوی و گوشهگیر شد یا سراغ فعالیتی دیگر رفت تا خودش را بیش از این تخریب نکند.
او درباره اینکه آیا ترغیب نشده تا مثل خیلی دیگر از همکاران سینماییاش به شبکهی نمایش خانگی برود؟ گفت: اصلا، در این زمینه مصاحبهای هم داشتم و آسیبهای این شبکه را برشمردم که البته خیلی از همکارانم خوششان نیامد و ناراحت شدند، اما واقعیت این است که مدیریت آنجا از ابتدا دچار اشتباهات هولناکی بوده است. اینکه مرتبا در آنجا سختگیری زیاد میشود هم نتیجهی عملکرده خودشان است تا اینکه صرفاً فکر کنیم سانسور محتوایی وجود دارد، چون من معتقدم شبکهی نمایش خانگی - وقتی ساترا هم وجود نداشت - در جذب مخاطب، در شکل استاندارد و مسائلی از این دست دچار کاستیهای جدی بود، در حالی که این شبکه در دنیا خیلی بیشتر توانسته در این سالهای کرونایی جامعه را متعادل نگه دارد، ظرفیتهای هنری را پیش ببرد و انواع و اقسام گرایشهای کارگردانی توانستند در آن فعالیت کنند، ولی در اینجا تولیدات بسیار شبیه تلویزیون است به طوری که همه فقط یک تلویزیون بازتر را به نمایش گذاشتند؛ آن هم نه از نظر محتوایی و هنری بلکه بیشتر در ظاهر. آماری که خودِ ساترا ارائه کرده هم بسیار تأمل برانگیز است، یعنی واقعا از ۸۰ میلیون نفر جمعیت فقط حدود ۲ میلیون بیننده دارند؟ دو میلیون نفری که به نظر میرسد به مرور زمان کمتر هم شده است. وقتی چیزی موفق نیست اگر آسیب شناسی نشود همینطور راهش را ادامه میدهد در صورتی که این فضا یک فرصت طلایی بود که متاسفانه با مدیریت اشتباه دچار وضعیت فعلی شده است.
کم شدن ارتباط نخبگان با جامعه به نفع ملت و مملکت نیست
او در پاسخ به اینکه به عنوان یک فیلمساز چه پیشنهادی برای برونرفت از وضعیت این روزهای سینما که به تعبیر عدهای از بحران هم گذر کرده، میتواند داشته باشد؟ گفت: یک دلیل کاهش تماشاگران سینما به کرونا برمیگشت که در دنیا هم وجود داشت. این مسئله در بسیاری از کشورها تا حدی حل شده ولی در کشور ما نه تنها حل نشده بلکه بیشتر هم شده است. به نظرم از آنجا که بخش زیادی از ورودی و خروجی سینما در دست دولت است، با سیاستهای غلط، سینما را به اینجا رساندهاند. منظورم از سیاست غلط، به معنای "اشتباه" و "ندانستن" نیست بلکه به نظر میرسد یک "طراحی" پشت این ماجرا بوده تا کلا سینما از آن وجهه و جایگاه قبلی که بین مردم داشت، فاصله بگیرد. این برای فوتبال و به طور کلی ورزش هم اتفاق افتاده است؛ یعنی تلاش شده مسائلی که با جنبهی روحی و عاطفی و عقلانی مردم ارتباط دارد از جایگاه خود دور شوند. این در حالی است که چنین تفکر و تحلیلی برای ایجاد فاصله از اساس اشتباه است چون هر چقدر میزان ارتباط نخبگان با جامعه و مردم کمتر شود زمینهی آسیبهای روانی و امنیتی جامعه بالا میرود و این چیزی نیست که به نفع ملت و مملکت باشد.
رئیسیان اضافه کرد: به نظرم مدیریت فعلی در سطح جریان بزرگی مثل سینما نیست. البته حرفم به این معنا نیست که اگر اینها نباشند اتفاق بهتری میافتد، خیر! بلکه معتقدم بدتر میشود چون این تفکر در همه جا، ساری و جاری است مثل تلویزیون و شبکهی نمایش خانگی؛ پس باید بحث و گفتوگو کرد که چرا اصلاً به این سمت رفتیم.
مدیریت ایدئولوژیزده، کارگردانهای خانهنشین و نقدهای دلسوزانهای که درک نمیشود
او گفت: نمونهی بارز این ماجرا فستیوال اخیر کن بود که اظهارنظرهایی از جاهای مختلف مطرح شد و همهی آنها به لحاظ دانش سینمایی مردود بودند، اما کسی به این چیزها اهمیت نمیدهد چرا که بیشتر، خاستگاه گوینده است که اهمیت دارد نه واقعیت و حقیقتِ خود موضوع که میتواند سینما باشد یا ورزش و چیزهای دیگر. در این شرایط گفتار دلسوزانهی ما نیز همیشه حمل بر نوعی مخالفت میشود در حالیکه نقد کردن وظیفهی ماست و اصلا وظیفهی دیگری نداریم جز اینکه مشکلات را زودتر از جاهای دیگر ببینیم و آنها را تبدیل به یک اثر هنریِ منتقد به وضع موجود کنیم تا کمکی باشد برای رسیدن به وضع مطلوب.
وی بیان کرد: مدیریت ما ایدئولوژی زده شده و این هم از عوارض آن است که بسیاری از کارگردانهای مطرح خانهنشین شدهاند، سطح مخاطبین سینما پایین آمده و برنامه ریزی درستی هم وجود ندارد منتها چون در حال حاضر مسائل اقتصادی در اولویت قرار دارد کسی به فرهنگ و مسائل هنری در سطوح مختلف دقت نمیکند در حالی که به نظرم تمام آنها ناشی از همین عدم درک متقابل فرهنگی است. مدیریت فرهنگی کمک می کند که مردم آگاه شوند اما وقتی آگاهی اتفاق نمیافتد طبیعتاً واکنش مردم اعتراضی خواهد بود.
برخوردهایی که در شأن تئاتر نیست
رئیسیان در بخش پایانی این مصاحبه درباره اینکه چه پیشبینیای از فضای کلی مدیریت تئاتر دارد چون در چند وقت اخیر سختگیری و ممیزی و توقیف در تئاتر کم نبوده، گفت: این فضای سختگیرانهی محتوایی نه فقط در سینما و تئاتر بلکه در مطبوعات و کتاب هم وجود دارد، به همین دلیل تاکید میکنم که اگر شرایط مساعد بود این نمایش را روی صحنه میبرم و به هر قیمتی حاضر نیستم کار کنم. اگر شرایط مطابق خواست و میلم پیش نرود طبیعتاً کاری انجام نخواهد شد، چون در تئاتر هم یکسری موارد وجود دارد که البته در کشورهای دیگر هم به شکلی دیگر وجود دارد و نمیگویم که مشکلات ما در آنجا اصلا نیست، اما تئاتر به معنای ارتقای سطح فرهنگی و آگاهی جامعه است و بقیهی چیزها در حاشیه آن قرار دارد. متاسفانه در چند سال اخیر حاشیه و متن حوزه فرهنگ و هنر در ایران جابجا شده و مثلا در تئاتر با اولین سوالی که مواجه میشویم این است که کار چقدر میفروشد؟! به نظرم این لفظ و این نوع برخورد اصلا برای تئاتر مناسب نیست.
او درباره اینکه با وجود چنین پرسشی آیا قرار است خودش هم از چهرههای سینمایی برای پرمخاطب شدن نمایشش دعوت به همکاری کند؟ گفت: من در سینما هم هیچ وقت علاقه نداشتم که فیلم پرفروش بسازم یا سراغ ساخت فیلمی نرفتم که مخاطب نداشته باشد، همیشه در یک سطح میانه بودم چون به نظرم هر دو نوع این نگاهها در تضاد با اصالت سینماست. کاری هم که در تئاتر میخواهم اجرا کنم یک کمدی رمانتیک جذاب است که در عین حال یک نگرش منطقی دارد و پیام خوبی را از منظر موجودیت فردی منتقل میکند. این نمایش چهار بازیگر دارد که به صورت دو زوج هستند و ترجیحم این است که بازیگر اصلی زن و مرد از چهرههای سینمایی - تئاتری باشند و گپ اولیهای هم زدهام و دو نفر دیگر هم از میان دوستان تئاتری انتخاب خواهند شد.