دومین روز از جشنواره فیلم فجر + تصاویر
بهرام رادان: مجوز تهیه کنندگی دارم/امیدوارم "علفزار" بدون هیچ ممیزی اکران شود
در دومین روز از برگزاری جشنواره فیلم فجر، نشست رسانهای فیلم «علفزار» با حضور عوامل این فیلم و اهالی رسانه و با اجرای پدرام کریمی ساعت 15 در سالن اصلی برج میلاد برگزار شد.
جی پلاس، بهرام رادان (تهیه کننده)، پژمان جمشیدی (بازیگر)، کاظم دانشی (کارگردان)، ستاره پسیانی (بازیگر)، سارا بهرامی (بازیگر)، مهدی زمین پرداز (بازیگر)، عرفان ناصری (بازیگر) و یسنا میرطهماسب (بازیگر) از عوامل حاضر در این نشست بودند.
بهرام رادان، تهیهکننده فیلم در ابتدای نشست ضمن قدردانی از عوامل فیلم، در خصوص چرایی ورود به عرصه تهیهکنندگی گفت: من در رشته مدیریت تحصیل کردم و مجوز تهیهکنندگیام را گرفته بودم و به این کار علاقه دارم. اما برای ادامه کار در این عرصه باید ببینیم تا کجا میتوان پیش رفت و بخش خصوصی تا چه اندازه میتواند پاسخگو باشد و سرمایهگذاری را برای آثار انجام دهد.
این تهیهکننده ادامه داد: جامعه به ساخت آثار این چنینی نیاز دارد و سعهصدر دوستانی که باعث شدند امروز این اثر سینمایی اکران شود چشمگیر است. امیدوارم فیلم بدون هیچ ممیزی اکران شود.
کاظم دانشی، کارگردان این اثر سینمایی در ابتدای صحبتهایش با یادی از علی انصاریان و مهرداد میناوند، گفت: من از دوستانم در سازمان سینمایی و قوه قضائیه بابت حمایتهایشان تشکر میکنم.
او ادامه داد: حضور این اثر در جشنواره فجر، نشانگر از شجاعت عزیزان مسئول در جشنواره است. من درباره پروندههای زیادی تحقیق کرده بودم و چیزی که میبینید ترکیبی از چند پرونده و نتیجه تحقیقات من و بقیه عزیزانی است که نامشان بهعنوان فیلمنامهنویس آمده است.
پژمان جمشیدی، بازیگر فیلم ضمن ابراز خوشحالی از حضور در این جشنواره، گفت: من دو بار قبل از فیلمبرداری همراه با آقای دانشی و سارا بهرامی به دادگاه رفتم اما چون دلش را نداشتم زیاد در آنجا رفت و آمد نمیکردم.
مائده طهماسبی، بازیگر، گفت: من هم با شما فیلم را دیدم و بسیار خوشحالم که اینجا هستم.
سارا بهرامی، دیگر بازیگر فیلم، ضمن خسته نباشید به اهالی رسانه، درباره نقش «سارا» و حضور در دادگاههای جنایی قبل از فیلمبرداری، گفت: گاهی بازی کردن بعضی نقشها را تخیل میکردم اما این نقش برایم شبیه به هدیه بود. ما در جلسات بازپرسی شرکت میکردیم اما با خود افرادی که چنین تجربههایی داشتند، صحبت نکردیم.
دانشی درباره سکانسهای «علفزار» بیان کرد: من تلاش کردم که در فیلمنامه لحظاتی را داشته باشیم که مخاطب به آنچه که در فیلم رخ میدهد، تامل کند.
صدف اسپهبدی، بازیگر نقش «فریبا» با روایتی از مادر معتاد، توضیح داد: نقش به اندازهای جذاب بود که هر بازیگری آن را میخواند برای ایفای نقش در آن اشتیاق نشان میداد. پیشتر من با کاظم دانشی چند فیلم کوتاه کار کرده بودم. کاظم دانشی برای حضور من در این فیلم شرایط لاغر شدن را گذاشته بود و در نتیجه من برای حضور در این اثر 25 کیلو وزن کم کردم.
مائده طهماسبی دیگر بازیگر فیلم، دلیل پذیرش نقش مادر در این فیلم، بیان کرد: وقتی من نقش را خواندم برایم شوکهکننده بود. من باید از مونا جعفری، طراح گریم کار تشکر ویژهای کنم چون پسر من محمد معتضدی در کار بیماری پوستی دارد که از مادر به پسر منتقل میشود و طراحی گریم او در رسیدن به نقش برایم خیلی جذاب بود. من این کار را با عشق بازی کردم.
جمشیدی در پاسخ به واکنشها درباره بازیگریاش گفت: من آنقدر جوان نیستم که در مقام پاسخگویی به کسی بربیایم. کار خود را میکنم و برای حضور در جشنواره بسیار هیجان دارم.
رادان ادامه داد: بخش مهم برای ما دیده شدن کار توسط منتقدان، اهالیرسانه و مردم است. سیمرغ نتیجه تصمیم یک هیات است و ممکن است بسته به حضور افراد انتخاب متفاوت شود.
ستاره پسیانی، درباره دلیل بازی در این فیلم، گفت: این نقش برای من جذاب بود، چالشها و فراز و فرودهای زیادی داشت.
کارگردان این فیلم درباره جنایی بودن «علفزار» اظهار کرد: خصلت فیلم جنایی، چیزی جز جنایت نیست و طبیعی است که تلخ باشد. اما من سعی کردم لحظات انسانی بسیاری را در فیلم داشته باشم و تصورم این است که این اثر سینمایی حجم مادرانگی بسیاری دارد.
دانشی گفت: ما تمامی صحنه دادگستری را ساختیم و طراحان صحنه، بسیار تلاش کردند. باید از اعتماد بهرام رادان نیز تشکر کنم.
عرفان ناصری، گفت: حضور در این فیلم برای من افتخار بود و بعد از تماشای فیلم بیشتر به خودم و اعضای گروه بالیدم.
یسنا میرطهماسب دیگر بازیگر فیلم، افزود: این نقش به اعتقاد من باعث پختگی کار من در بازیگری میشود.
متین حیدرینیا، همچنین اظهار کرد: من هشت ماه درگیر این نقش بودم و حتی خواب اعدام شدن را میدیدم. هرچه که در فیلم میبینید نتیجه تلاش تمامی عوامل هستند.
مهدی زمینپرداز، ستاره پسیانی، ترلان پروانه، متین حیدرینیا، صدف اسپهبدی، عرفان ناصری و یسنا میرطهماسب بابت حضور در نشست ابراز خوشحالی کردند.
نشست خبری فیلم شادروان/ سینا مهراد: با نازنین بیاتی واقعا شبیه به خواهر و برادر هستیم
نشست رسانهای فیلم «شادروان» با حضور عوامل این فیلم و اهالی رسانه و با اجرای پدرام کریمی ساعت 18:30 در سالن اصلی برج میلاد برگزار شد.
عباس نادران (تهیه کننده)، رضا رویگری (بازیگر)، حسین نمازی (کارگردان)، سینا مهراد (بازیگر)، نازنین بیاتی (بازیگر)، گلاره عباسی (بازیگر)، بهرنگ علوی (بازیگر)، رویا تیموریان (بازیگر)، ایمان براتپور(بازیگر)، عماد خدابخش (تدوینگر)، مسعود سلامی (مدیر فیلمبرداری)، امید گلزاده (گریمور)، بابک اردلان (صداگذار) و بهزاد عبدی (آهنگساز) از عوامل حاضر در این نشست بودند.
رضا رویگری هنرمند پیشکسوت سینما و تلویزیون مهمان ویژه این نشست بود.
رضا رویگری، بازیگر فیلم در ابتدای نشست ضمن خسته نباشید به اهالی رسانه، گفت: امیدوارم که نقشم را دوست داشته باشید. از آقای نمازی و تمامی عوامل و همکارانم تشکر میکنم.
در ادامه حسین نمازی کارگردان فیلم در خصوص فیلمنامه این کار، گفت: فیلمنامه این اثر، قصهای منسجم دارد اما در بطن آن خرده روایتهایی هم به چشم میخورد که اگر وجود نداشت فیلم الکن میگفت. داستان این فیلم را من در یک روزنامه خوانده بودم و از آن با برداشتی آزاد چنین ایدهای را وام گرفتم.
او ادامه داد: من هر قصهای که احساس کنم از پس ساختنش برمیآیم را میسازم. پایان فیلم ما کمدی نیست و قواعد کمدی در فیلم رعایت نمیشود؛ نهایتا میتوانم فیلم را ملودرامی شیرین بدانم.
رویگری در پاسخ به این سوال که آیا قصد کارگردانی در سینما را دارد، توضیح داد: من از سال 72 قصهای را نوشتم که به دوران کودکیام برمیگردد و قصهای بسیار خاص دارد و همچنان درصدد این هستم که بتوانم این اثر را بسازم.
بهرنگ علوی گفت: بدون اغراق عباس نادران دوست 25 ساله من است و از خانواده او شناخت دارم و بهجرات میتوانم بگویم او یکی از سالمترین افرادی است که در زندگی خود دیدهام. اگر از او چیزی میدیدم که کارنامهام را لکهدار میکرد قطعا با او رفاقت و همکاری نمیکردم.
سینا مهراد، درباره بازی در این فیلم و نقش "نادر شادروان" بیان کرد: روزی که این فیلم به من پیشنهاد شد به این فکر نکردم که این نقش متفاوت است و صرفا به قدرت ریسک عباس نادران و حسین نمازی تحسین گفتم و با خواندن فیلمنامه تصمیم گرفتم در این فیلم ایفای نقش کنم؛ اما در رسیدن به نقش با چالش خاصی مواجه نبودم.
رویا تیموریان در خصوص کار کردن با حسین نمازی گفت: من با حسین نمازی پیشتر کار کرده بودم و میدانستم در یک فضای سلامت و با گوش دادن به ایدههای متفاوت شروع به ساخت کار میکند. برای همین تصمیم گرفتم نقش «نازی» را بازی کنم. فکر میکنم این اثر بسیار شفاف، ساده و بدون هیچ پیچیدگی و نقطهای مبهم باشد. این اثر سینمایی 90 دقیقه مردم را شاداب میکند.
او ادامه داد: مطلب نوشتن درباره فیلمها پیش از اکران آنها در جشنواره آسیبزننده است و باید جلوی آن را گرفت. سالهاست که این اتفاق میافتد که اصلا خوشایند نیست.
علوی درباره این فیلم گفت: من سعی کردم در پروسه پیشتولید به دوستان کمک کنم. فیلمنامه را در نیم ساعت خواندم و به شدت از آن لذت بردم و کاراکتری که نقشش را ایفا کردم نیز برایم بسیار جذاب بود؛ چون چند سالی از من بزرگتر بود و چنین ماجرایی در فضای رئال و در سینما کمتر به چشم میخورد. بازی کردن در این فیلم برایم بسیار جذاب بود و باید بگویم که من شاگرد رویا تیموریان بودم و همبازی شدن با او برایم بسیار شیرین بود.
او ادامه داد: کاراکتر دایی اسد زندگی کسانی است که تاسشان بر زندگی خوش نشسته است و عزتمند نیستند.
نادران گفت: در پیک پنجم کرونا این فیلم ساخته شد و چیزی که بر پرده دیدید ماحصل همکاری یک تیم همراه است.
نازنین بیاتی دیگر بازیگر فیلم، درباره پارتنر بودن با سینا مهراد به عنوان خواهر و برادر گفت: ما در پیشتولید و بههنگام تولید کار طی تمرینهایی بسیار زیاد تلاش کردیم تا حس خواهر و برادر را به درستی به مخاطب القا کنیم.
سینا مهراد هم در این خصوص افزود: من با نازنین بیاتی واقعا شبیه به خواهر و برادر هستیم و وقتی متوجه شدم او ایفاگر نقش خواهر من است، بسیار خوشحال شدم.
امید گلزاده، طراح گریم بیان کرد: این اولین فیلم برای من بود که جلسات پرتعدادی را با کارگردان فیلم درباره گریم بازیگران داشتیم و من فکر میکنم تمامی کاراکترها با مشخصهها و المانهای خاص خودشان ساخته شدند.
علوی گفت: این نقش را میتوانم به نوعی پختگی بهرنگ فیلم دربند بدانم.
تیموریان گفت: یکی از رسالتهای بخش فرهنگی این است که جلوی توهینها و انگها و قضاوتهایی که در فضای مجازی رخ میدهد را بگیریم. باید بگویم حسین نمازی در تکتک پلانها حاضر بودند و اخلاق حرفهای من هم به این گونه نیست که جایی که قراداد امضا کردم را ترک کنم. فکر میکنم افزایش آگاهی نجاتبخش جهل باشد.
سلامی درباره فیلمبرداری شادروان افزود: من دوست داشتم فیلمبرداری این فیلم رئال باشد و سعی کردم در نورپردازی رئالیته فضا را حفظ کنم.
مهراد با تاکید بر اینکه فیلمنامه جدی است، گفت: این فیلم به هیچ عنوان لوده نیست و با همچین عواملی لودگی جایی در این اثر سینمایی ندارد.
بهزاد عبدی درباره موسیقی متن کار توضیح داد: تم اصلی موسیقی این اثر کولیوار است و از کولیهای اشک نازی و کولیهای خودمان با ساز قیچک است. علیرغم این که فضایی طربانگیز میبینیم اما در پس پرده فضایی غمزده وجود دارد و من میخواستم به فضای فیلم متعهد باشمم. عماد خدابخش، که تدوین این فیلم را برعهده داشت، گفت: بعد از فیلم آپاندیس این دومین همکاری من با حسین نمازی است. سادگی و روان بودن فیلم نتیجه شخصیت خود حسین نمازی است و تلاش ما این بود که کار فنی در اثر به چشم نیاید.
در پایان بازیگر کودک این فیلم گفت: خوشحالم که بخشی از بازیگران این اثر سینمایی هستم.
نشست نقش ماندگار/ توکلی: رحیمیپور جز استعدادهای ویژهای بود
نکوداشت «زنده یاد رحیم رحیمی پور» تحت عنوان دغدغه های یک فیلمساز عدالت خواه با حضور امیرحسن ندایی (مجری) و هوشنگ توکلی (بازیگر) در کاخ رسانه برگزار شد.
در ابتدا ویدیویی درخصوص معرفی این هنرمند پخش شد.
توکلی در ابتدای صحبتهایش در خصوص رحیم رحیمیپور بیان کرد: او شاعر بود و تنها شاگردی است که در زمان صحبت کردن درباره تواناییاش غصه میخورم. عدالتخواهی او از نوع عاشورایی بود که عقبه عقلانی و تاریخی دارد.
امیرحسن ندایی مجری برنامه مروری بر آثار مرحوم رحیمیپور داشت.
هوشنگ توکلی در خصوص شکلگیری فیلمهای انقلابی بیان کرد: انقلاب ما بزرگترین انقلابی است که در 300 سال اخیر رخ داده است و ویژگیهای خاص خود را دارد. انقلاب یعنی همه چیز تغییر میکند و هرکسی فکر میکند نقطه مرکز عالم است.
وی افزود: حق مالکیت انقلاب پیچیده است. فردای 22 بهمن هر جریانی فکر میکرد که انقلاب متعلق به او است. در جریانهای سیاسی بحرانهای خارجی رخ میدهد. همه ایران در انقلاب وارد سهمخواهی شده بودند.
امیرحسن ندایی خطاب به توکلی گفت: یکی از پدیدههایی که دچار تحول شد، سینما بود. شما جزو کسانی بودید که آموزش در این حوزه را پایهگذاری کردید.
هوشنگ توکلی در این باره گفت: وقتی لانه جاسوسی اشغال شد و جوانان در موقعیتهای خاص فرهنگی قرار گرفتند، کسانی که در لانه جاسوسی بودند با گرفتن کارت میتوانستند با امنیت کامل کار کنند و چون جوانان مومن و انقلابی بودند از این کارت سوءاستفاده نمیکردند و کسانی که بدون حکم آمده بودند فکر کردند که میتوانند گروهی تشکیل دهند که بخشی از این بچهها را وارد کار هنری کند. تعدادی از این بچهها را جمع میکنند و آنها را آموزش میدهند تا نیروهای جدید برای صدا و سیما تربیت کنند.
وی افزود: وقتی این مجموعه اتفاق افتاد از من هم خواهش کردند که آموزش دهم. آن زمان اولین شاگردان هنر را در تئاتر شهر داشتم همچنین از مهدی کلهر نیز به دلیل شم سیاسی خواهش کردم به این مجموعه بیایید.
وی ادامه داد: در آنجا یک ساعت در مورد مفاهیم هنر صحبت کردم و بچههایی که در آن مجموعه بودند هنوز از آن خاطره حرف میزند. اکبر عالمی و بهروز تورانی نیز از مدرسان بودند. بعد از پایان جلسه گفتم بچهها خوب هستند اما نیت استفاده از بچهها سیاسی است و من نمیخواهم ادامه دهم اما آقای کلهر ادامه داد. البته بچهها من را فراموش نکردند و به من سر میزدند و یکی از آنها رحیم رحیمیپور بود. او با استعداد و شاعر بود و به کار هنری علاقه داشت.
توکلی درخصوص عدالتخواهی رحیمیپور عنوان کرد: جوانان در احزاب و سازمانهای مختلف بودند و ماجرای تسخیر لانه جاسوسی کمک کرد که آنها دور هم جمع شوند. این گروه عقبه دیگر گروهها را نداشت و در عین حال قدرت هم داشت. علاوه بر اینکه مدرسان آنها را به پرهیزکاری دعوت میکردند، خود نیز دغدغهمند بودند و بعدها زمانی که وارد حوزه مدیریتی و اجرایی شدند، به خوبی مدیریت میکردند. مقدمات چالش رحیمیپور با عدالتخواهی از جایی شروع شد که تا میدید که کسی خطا میرود، مقابلش قرار میگرفت. رحیمیپور زیر بار بدنامی آن زمان قرار میگرفت و به کردستان میرفت و با وجود تبلیغاتی که علیه جمهوری اسلامی میشد اگر در مورد کردستان حرفی زده میشد تهدیدش میکردند.
وی ادامه داد: جریانی بعد از پیروزی انقلاب تحت عنوان ضدانقلاب شکل گرفت و تخریبهایی هم علیه رحیمیپور داشتند اما او آنها را بخشید و صحبت کرد. او تا دم مرگ به هیچکس باج نداد.
امیرحسن ندایی گفت: ابراهیم حاتمیکیا درباره رحیم رحیمیپور گفت که او آرمانگرا و عدالتخواه بود و تا پایان عدالتخواه ماند.
هوشنگ توکلی با اشاره به اینکه امروزه با مشکل جدایی دین از سیاست مواجهیم، گفت: دین بحثی ایمانی است اما مذهب عقلانی است. حالا انقلابی شده که پیام عقلی دارد. رحیمیپور میگفت کسی حق ندارد مردم را تشنه نگاه دارد. در اوایل دهه 60 تمام مدیران به این نتیجه رسیده بودند که آب را روی رحیمیپور و امثال او ببندند و این باعث شد که این هنرمند به تدریج منزوی شود.
او افزود: در هشت سال اخیر، عمر بخشی از هنرمندان پایمال شده است. به همین دلیل اثری از هنرمندان ده سال پیش نیست. رحیم رحیمیپور با شهامت کار میکرد و با تمام سران نظام در ارتباط بود... با این وجود، به همان دلایلی که برشمردم، دهه هفتاد بدترین دوران او بود و فیلمهایی که ساخت که کیفیت کمی داشت. او در نهایت فقر زندگی میکرد، تا اینکه از طریق صدا و سیما پول زیادی به او تعلق گرفت تا سریالی بسازد و همان سریال بلای جانش شد. صدا و سیما از عاشورا میگوید اما در حقیقت این رویکرد که مردم را تشنه نگاه ندارد، عملی نمیکند و رحیمیپور قربانی این تشنگی شد.
توکلی در پایان خاطرنشان کرد: رحیمیپور جز استعدادهای ویژهای بود که سینما را آموزش میدید، اما این کار را قبل از آموزش به صورت غریزی بلد بود، چراکه شاعر بود و اشعارش پر از طنز زندگی است، به همین دلیل اولین فیلم سازی است که در سن 23 سالگی فیلم «دولهتو» را میسازد.این فیلم هنوز پر از مفاهیم پنهان و تجربیات سینمایی است که در فیلمهای سوم و چهارم او نیز دیده میشود این نشان میدهد رحیمیپور به صورت ذاتی همچون حاتمی کیا فیلمساز است و شاید هم او، به مراتب بزرگتر از حاتمیکیا بود؛ این زیبایی را در کارهایش بود که ناقص ماند. یکی از مشکلات ما این است که در خلال حوادث استعدادهایی را از دست میدهیم که تجربیاتشان از دست میرود.
دیدگاه تان را بنویسید