ایوب آقاخانی گفت: رادیو اگر به همین شیوه پیش برود میتواند تا سه سال آینده، مخاطبان از دست رفتهاش را بازگرداند. این هنرمند همچنین استفاده از مشاوران استخوان خورد کرده به جای تشکیل شوراها را به عنوان پیشنهادی سازنده به رییس صداوسیما عنوان کرد؛ پیشنهادی که شاید نمکین به نظر بیاید اما کارساز است
جی پلاس، آقاخانی درباره تغییرات حوزه نمایشهای رادیویی در دوره جدید مدیریت صداوسیما گفت: در سال ۱۴۰۰ اتفاقات خوبی در نمایشهای رادیویی افتاده است. تنوع موضوعی و فرمهای امتحان پس داده رادیو به جای قبلشان بازگشتهاند. چند مدیر پیشین این فرمها را کنار گذاشته بودند و تنوع را کاسته بودند در نتیجه نمایشهای رادیویی ساحتی شده بود. یکی دیگر از اتفاقات خجسته سال ۱۴۰۰ تشکیل مجدد دفتر ادبیات نمایشی بود که خودش سامان جدی به این حوزه داد. اما تغییر کلان صداوسیما در حوزه مدیریتی، هنوز تبعاتش به رادیو نرسیده و تغییر بزرگی روی نداده است.
با همین روش تا سال ۱۴۰۳ مخاطب از دست رفته را برمی گردانیم
ایسنا نوشت؛ این نویسنده و کارگردان تئاتر با بیان اینکه «تا چند سال آینده فقط باید تلاش کنیم که سوء مدیریتهای پیشین در حوزه نمایش های رادیویی که باعث پراکنده شدن جامعه متنوع مخاطبان نمایشهای رادیویی شده بود، جبران شود و مخاطبان قبلی به رادیو برگردند»، در این زمینه افزود: بسیاری از مخاطبان رادیو از کف رفته اند. بازگرداندن این مخاطبان یک امر زود بازده نیست اما در ۱۴۰۰ کارهایی کردیم که بلافاصله از مخاطبان بازخورد گرفتیم. مخاطبان بلافاصله متوجه تغییر شدند و گروهی به صف مخاطبان پیشین پیوستند. اما جمع کردن این مخاطبان و اطمینان دادن به آنها که باز هم نمایش رادیویی سرگرم کننده و متنوع خواهند شنید و فقط شاهد یکسری رویکردهای نمایشی در حوزه ایدئولوژی نخواهند بود، زمان میبرد. پیش بینی من این است که تا سال ۱۴۰۳ اگر با همین روش، ریتم و روند جلو برویم، تازه میتوانیم مخاطبان از دست رفته رادیو را بازگردانیم و بعد از آن به افزودن مخاطبان بپردازیم. امیدوارم در این مسیر خیلی خدشه و لکنت ایجاد نشود تا بتوانیم به نتیجه مطلوب برسیم.
فکر خوشبینانهی کودکانه درباره بودجه و افزایش کیفیت
گوینده برنامه رادیویی دیالوگ با بیان اینکه افزایش بودجه، ۱۰۰ درصد میتواند باعث بهبود کیفیت تولیدات صداوسیما شود، در عین حال به مشکلاتی در این زمینه اشاره کرد و گفت: مسئله این است که این افزایش بودجه چقدر خودش را در لایههای تولید نمایش نشان میدهد. به عنوان کسی که همزمان در تئاتر هم فعال است این مثال را میزنم؛ مثلا میگویند بودجه تئاتر افزایش پیدا کرده است. برای ما افزایش بودجه تئاتر مهم نیست، تخصیص بودجه تئاتر مهم است. تا وقتی که در حساب جاری مورد استفاده تئاتر این پول واریز نشود، فقط عددی در اخبار است و تاثیری در تئاتر نمیگذارد. الان هم ماجری افزایش بودجه صداوسیما همین است. اگر این افزایش بودجه تبدیل به عناصری شود که منِ تولیدکننده بتوانم به نفع ارتقاء کیفی آثار از آن بهره ببرم و موانع اداریاش برداشته شده باشد، برایمان مفید است؛ وگرنه عددی است که شاید فقط در اداره سازمان صداوسیما و برای مدیران و کارمندان مفید باشد.
آقاخانی مسئله دیگر را تورم و بالا رفتن هزینههای تولید دانست و توضیح داد که افزایش بودجه نهایتا بتواند جای تورم و گرانی را پر کند و چیزی برای ارتقاء کیفیت باقی نمی ماند؛ این هنرمند افزود: هر چقدر بودجه هر نهادی افزوده شود به تناسبش و حتی بسیار بیشتر بی رحمانه هزینه ها بالا رفته است. تئاتری را که چند سال پیش مثلا با ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان می توانستم تولید کنم، امسال زیر ۲۰۰ میلیون تولید نمیشود. وقتی این اتفاق میافتد افزایش بودجه عملا رفع خسارت موجود در حفره اقتصادی تولید است نه افزایشی که بتوانیم آن را صرف ارتقاء کنیم.
او تصریح کرد: مسوولان ما واقع بینی مورد نظر را ندارند. میگویند ما بودجه را افزایش دادیم در صورتی که ممکن است مثلا اگر بودجه ۳۰ درصد افزایش داشته، هزینهها ۷۰ درصد افزایش یافته باشد؛ بنابراین این افزایش یک ضرورت است و مبین آن نیست که میتوان کیفیت را ارتقاء داد بلکه میتوان فاصلهی ایجاد شده از تولید تا هزینهها را کم کرد؛ یعنی به حالت قبل از تورم برگشت و تازه این نگاه خوشبینانهاش است که بودجه به دستمان میرسد؛ در حال حاضر که فقط دربارهاش میشنویم. باید دید کجا عملیاتی شده و به چه حوزهای تخصیص داده میشود؛ وارد فضای تولید میشود یا اداری و سازمانی؟ البته اگر به بخش اداری و سازمانی هم وارد شود یک ضرورت است اما اینکه فکر کنیم هر افزایش بودجهای میتواند در کیفیت تاثیر بگذارد، یک فکر خوشبینانهی کودکانه است.
شورا یا شوی دموکراتیک؟!
این بازیگر در پاسخ به این پرسش که پیشنهادش به رییس صداوسیما برای بهبود اوضاع رادیو چیست؟ عنوان کرد: پیشنهادم بامزه و نمکین است! بعید می دانم برای آقای جبلی خیلی جالب باشد. پیشنهادم این است که از شوراها و کارگروهها پرهیز کنند. چون دیدم که به محض ورود دوباره شوراها و کارگروههایی تشکیل دادهاند. تجربه تمام سالهای فعالیتم در حوزه هنر به عنوان بازیگر و تولیدکننده به من نشان داده که شوراهای موجود لااقل در این حوزهها اصلا کارآمد نیستند و اتفاقا باعث ایجاد لکنت در تغییرات مثبت میشوند. معمولا در انتخاب و انتصاب اعضای این شوراها همیشه نظرم منفی بوده است. هیچ وقت ندیدم شورایی کاملا کارآمد و درست انتخاب شود. به نظرم اگر با مشورت آدم ذی صلاح و مشرف امور را پیش ببرند به مراتب از اینکه در شوراها درباره کارها تصمیم گیری شود بهتر است. زیرا بسیاری از اعضای شوراها بهره عملی از موضوعی که دربارهاش نظر میدهند، ندارد؛ از دور نشستهاند و اظهار نظر میکنند. این چیزی است که در وزارت فرهنگ، در صداوسیما و نمایشهای رادیو و تئاتر دیدهام. البته تاکید میکنم که منکر استثناها نیستم. اما معمولا این شوراها آسیبشان از خروجی کمک کننده بیشتر بوده است.
ایوب آقاخانی درباره شوراها تصریح کرد: این شوراها نوعی شوی دموکراتیک است که اصلا به ما نمیآید. مطمئنم شخص دیگری این نظر را نمیدهد ولی من با جسارت میگویم از این شوها پرهیز کنیم و به مبلغ اضافه کنیم و کاری که میکنیم را جدی تر بگیریم تا با سرعت بیشتری به نتیجه برسیم. گاهی این شوراها تمام دوره مدیریت یک مدیر را میبلعند، بی آنکه کاری بکنند. در این شوراها معمولا کارآمدها در اقلیتاند و حضورشان نمیچربد. این ها عمر ماست که دارد تلف میشود. اگر ما میدانیم داریم چه می کنیم دیگر کارگروهی نیاز نیست، اگر هم نمیدانیم چرا مسوولیت کلانی می پذیریم؟ برادرانه توصیه میکنم که ای کاش از افراد استخوان خورد کرده به عنوان مشاور بهره ببرند ولی لزوما نه در یک ترکیب شورایی و البته باز هم در رسیدن به تصمیم نهایی قائل به قطعیت نظر مشاور نباشند. مشاور درباره حوزههایی که به آن مشرف نیستند، نظر میدهد، بعد از این اشراف اگر مدیر زبدهای باشید باید تصمیم بگیرید و نیازی به کارگروه و شورا نیست. ممکن است بگویید این نظر برخلاف تمام تلاشهایی است که در این سالها برای تشکیل شوراها انجام شده، من میگویم این تلاشها شو است ولی کسی جسارتش را ندارد که این را بگوید. آرزو دارم حتی اگر نظر گزافی است به آن فکر کنند. به طول مدیریت و تصدی فکر کنند و به تناسب طول عمر مدیریت برنامه ریزی کنند تا ان شاءالله دوران پر خیر و نتیجه بخشی را با هم تجربه کنیم.