سال گذشته بر سر تشکیل انجمن صنفی خبرنگاران و عکاسان خبری استان فارس، دعوا و جدل‌های بسیاری بین حامیان خانه مطبوعات و طرفداران انجمن صنفی درگرفت و برای هزارمین بار همان بحث‌های همیشگی تکرار شد که دوستان جوان‌تر خانه مطبوعات را انجمنی کارفرمایی و متعلق به مدیرمسئولان تلقی می‌کردند و حامیان خانه با تاکید بر اینکه 'تا مدیران مسئول و رسانه‌ها قدرت نداشته باشند وضعیت خبرنگارها ارتقا نمی‌یابد' پاسخ آن‌ها را می‌دادند و همچنین حامیان خانه با اشاره به حضور نمایندگان خبرنگاران و عکاسان در خانه مطبوعات، فعالیت یک تشکل صنفی موازی را تضعیف‌ کننده خانه می‌پنداشتند.
این انجمن اما در استان فارس تشکیل شد و فارغ از اینکه چقدر موفق بوده مایه دلگرمی جمع کثیری از عکاسان و خبرنگارانی شد که در غیاب مدیران راحت‌تر و بی‌دغدغه سخنان صنفی خود را بازگو می‌کردند و از همین منظر بستر تعامل و انسجام بیشتری فراهم آمده که در ذیل هیچ‌یک از تشکل‌های موجود قبل امکان تحقق نداشت.
برخلاف شیراز، در همدان چندین بار تلاش برای ایجاد انجمن صنفی به نتیجه نرسید و حداقل در یکی از موارد که خود بنده از نزدیک در جریان بودم این عدم موفقیت به سبب حضور مدیران در کسوت هیات موسس و مخالفت‌های فرامتن بود چنانکه گاه با سعایت افراد ناآگاه مساله‌ای که به نفع امنیت شغلی اهالی رسانه و از این طریق مانع نفوذ بیگانه در این صنف حساس بود به‌ گونه ‌ای دیگر نمایانده شد.
در مورد انجمن صنفی خبرنگاران و عکاسان فارس اما حتی با وجود مخالفت‌های اولیه، این تشکل تنها به شهر شیراز محدود نشد و نام فارس را به ‌عنوان یک استان بر خود نهاد.
با این وصف اما حتی اگر صد تشکل و انجمن صنفی هم تشکیل شود تا نگاه اعضا مبتنی بر منافع جمع و کار گروهی نباشد اتفاق خاصی نخواهد افتاد.
در مورد خانه مطبوعات همدان ضمن ابراز ارادت قلبی به جناب عارف باید بگویم از اینکه برخی از منتقدان دیروز خانه، امروز در کسوت مدیریت آن حضور دارند بسیار خوشنودم و این امر را از نظر نزدیکی بیشتر به فعالان بدنه اصلی رسانه که تولید کننده محتوای رسانه‌ای هستند، مغتنم می‌دانم.
با این وصف اما حدود هفت سال پیش که از همدان رفتم بحث‌هایی جریان داشت که هنوز پس از هفت سال با همان سبک و سیاق استمرار دارد، بحث‌هایی مبنی بر نارضایتی از حضور افراد جدیدِ دلال صفت و خبرنگارنما ... و مشخص نیست چرا دوستان اصرار دارند راه ورودی را ببندند که قابل بستن نیست و ابزار قانونی و حقوقی آن هم در اختیار خانه مطبوعات یا حتی ارشاد قرار ندارد چنانکه تا پاشنه کار بر مدار دریافت آگهی و رپرتاژ از اداره ها می‌چرخد همچنان افرادی به ‌عنوان واسطه و بازاریاب رپرتاژ و آگهی در رسانه‌های خصوصی جدیدالتاسیس حضور می‌یابند و مدیران رسانه هم به سبب لزوم مدیریت درآمد و هزینه پشت این افراد می‌ایستند و هیچ‌کسی هم نمی‌تواند با ابزار قانونی مانع این اشتغال خصوصی یا حتی دولتی شود و از قضا اگر این بحث بازاریابی رپرتاژ و آگهی و جذب تبلیغات در جای درست خود قرار داشت نه تنها مشکلی نداشت که خود هنری بزرگ برای ارتقای مالی مطبوعات هم تلقی می‌شد ضمن اینکه برخی از همین افراد ابتدای امر با کسوت جذبِ تبلیغات یا توزیع به رسانه‌ها آمده و در آینده خود به جرگه روزنامه‌ نگاران و مدیران رسانه‌ای مجرب پیوسته‌اند و قدیمی‌ترهای همدان می‌دانند که در جرگه فعالان نام و نشان‌دار امروز رسانه بسیاری هستند که کار ابتدایی خود را از جذب آگهی یا حتی توزیع شروع کرده و به ‌مرور دانش و تجربه خود را ارتقا داده‌اند و از این نظر بستن درب‌های رسانه به‌ واقع ممکن و مطلوب نیست اما دغدغه‌ ای که مبنی بر تنزل جایگاه رسانه‌ها به روزی ‌نامه ‌نویسی و روابط عمومی و بولتن اداره ها شدن وجود دارد، در واقع باید با مهندسی معکوس و از انتها به ابتدا درست شود یعنی چنانکه «معلم» جان آموزش‌وپرورش است خبرنگار و عنصر تحریری هم دارای اهمیت ذاتی نسبت به سایر عوامل بدنه رسانه است و اگر خانه مطبوعات یا هر انجمن صنفی دیگری کارویژه صنفی خود را درست انجام داده، با ارایه آموزش‌های مستمر توسط اساتید نامدار رشته ارتباطات و روزنامه ‌نگاری و همچنین حمایت از جایگاه خبرنگاران پرسش‌ کننده و محقق، وظیفه ذاتی خود را به سرانجام برساند، خود به ‌خود شرایطی ایجاد می‌شود که کیفیت ارتقا یافته و رسانه به جایگاهی باز‌گردد که شمارگان واقعی توزیع یا کلیک خور اخبار دو رقمی نماند و ضمن رونق اقتصادی، بار دیگر بزرگان شعر و ادب استان به داشتن ستون یا باکس ویژه در رسانه‌ها راغب شوند چنانکه زمانی امثال آقایان اذکایی، ذکاوتی، محقق، میری، حیدربیگی، معصومی همدانی و ... در برخی نشریات استان قلم می‌ زدند.
با این وصف ضمن قدردانی از تلاش‌هایی که از آن اطلاع داریم و نداریم، توصیه ما به دوستان بزرگواری که در ذیل مدیریت قدیم زحمات بسیار متحمل شده و اکنون خود بر کرسی مدیریت خانه مطبوعات نشسته‌اند حمایت از هرگونه تکثر و تنوع در حوزه صنفیست چنانکه اگر روزی جوانانی در همدان بار دیگر برای تشکیل انجمنی ویژه خبرنگاران یا عکاسان اقدام کردند خانه مطبوعات بنابر ماهیت صنفی خود باید نخستین حامی آن باشد، همچنین تقاضای ما این است که دمیدن شیپور از سر گشاد کنار گذاشته شده به جای سعی بر رویه‌های پلیسی و قهری و ممانعت و کنترل، ارتقای کیفیت هدف‌ گذاری شود که به‌ صورت خودکار غربالی در حوزه تحریری را رقم می‌زند.
از همین سنخ آرزو می‌کنیم اعطای فله‌ ای، تجمیعی و نوبتی جوایز به اصطلاح جشنواره‌های مناسبتی یا کمک ‌های اداری، جای خود را به حمایت هدفمند و روشمند داده زمینه ‌ای برای تشویق جوانان خلاق و پرتلاش که در یک سال فعالیت خود را ارتقا داده‌اند فراهم آید و این امر مقدم بر برگزاری صِرف مراسم و مناسبت‌ها دانسته شود تا خانه مطبوعات از کسوت برنامه‌ گذار خارج‌ شده ماهیت صنفی خود را بازیابد همچنین امیدواریم با وجود اشتغالات دوستان، کمیته یا زیرگروهی برای شناسایی، سرکشی و دلجویی از پیشکسوتان بیمار، بازنشسته و جوانانی به هر دلیل کنار رفته یا کنار گذاشته‌ شده‌اند فراهم آید تا اگر امکان حمایت قانونی و حقوقی از فعالان رسانه اسبق وجود ندارد حداقل با پاکتی کوچک، ‌دل این عزیزان گرم شود که کسانی زحمت آنها را به یاد دارند.
ضمن اینکه تاکید داریم خانه مطبوعات باید تعامل سازنده با ارشاد و سایر اداره ها از قبیل استانداری و شهرداری داشته باشد انتظار داریم یک تشکل صنفی در اساس مطالبه‌ گر منافع جمعی اهالی رسانه باقی بماند و به اجرا کننده دستورات خرد و کلان و بخشنامه‌ های رنگارنگ اداره ها بدل نشود و از این نظر حتی اگر بناست برای احقاق حقی کمک‌های خاصی دریافت نشود به کل اهالی رسانه اطلاع داده شده و دلایل آن به طور شفاف با جمع در میان گذارده شده و همراهی جمع برای آن فراهم آید.
افراد برگزیده در خانه مطبوعات باید برحذر باشند از آفات مدیریتی از قبیل تنگ‌ نظری‌ها و حذف رقیب که گویی در فرهنگ ما نهادینه ‌شده و هر کس از روزی که بر صندلی مدیریت تکیه می‌زند به یکباره خودسر و خویش‌ فرما شده فراموش می‌کند که با رای چه افرادی و برای چه اهدافی در آن جایگاه قرارگرفته، از این نظر تاختن بر یک فعال رسانه ‌ای و مجادلات کلامی تحت هر عنوان به نام تشکل صنفی متعلق به کل جامعه رسانه ‌ای نه زیبنده خانه مطبوعات است نه وجه قانونی دارد.
در پایان یاد می‌کنم از برخی دوستانی که با وجود نقش اساسی که در پیشبرد و اعتلای فعالیت رسانه‌ای استان همدان داشتند کسی از جوان‌ترها آن‌ها را نمی‌شناسد و شاید برخی ندانند که با چه خون‌دلی جایگاه امروزی رسانه‌ها در استان محقق شده و چگونه برای انتقال یک عکس یا فیلم و زینک نفس‌ها در سینه حبس می‌شد و افرادی باید چندین کیلومتر را طی می‌کردند تا عکس یا فیلم و زینکی را از جایی به جایی برسانند و همچنین گرامی می‌دارم یاد آن دوستانی را که به درست یا غلط حقی را مطالبه کردند و مغضوب و مطرود شدند و عطای رسانه را به لقای آن بخشیدند و آرزو می‌کنم روزی مدیران باور کنند یک فعال رسانه‌ای با 20 یا 30 سال سابقه در شغل خود، درست مانند یک وکیل، مهندس یا پزشک یک متخصص تمام‌عیار است و حتی اگر در معدود مواردی مدرک تحصیل عالیه نداشته باشد می‌توان ده سال کار وی را معادل یک فوق‌ لیسانس یا دکتری تلقی کرد و از این نظر هر نوع اتخاذ تصمیم در مورد روند فعالیت رسانه‌ها باید با مشارکت متخصصان آن انجام شود.
فرین: این نشریه ضمن تاکید بر باز بودن باب گفت و گو و اظهار نظر برای سایر دوستان و فعالان رسانه ‌ای، آمادگی خود را برای انتشار نظرات سایر همکاران رسانه‌ای در حوزه مباحث طرح شده در این مقال اعلام می‌دارد.
هفته‌نامه فرین' هفته نامه‌ای است که محل چاپ آن در شهر همدان است و در منطقه غرب کشور در استانهای همدان- کردستان- لرستان- کرمانشاه و مرکزی توزیع می‌شود این هفته نامه دارای موضوعات سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی و مدیر مسئول آن سید صدرالدین موسوی است.
2087/2090
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.