به گزارش ایرنا، نزدیک افطار است صدای دلنشین ربنا از گلدسته های طلایی و چراغانی مسجد محله به گوش می رسد؛ سفره افطاری کوچک و خوش رنگ مادر همانند سال های گذشته بر روی قالی پهن شده؛ ظرفی خرما، چند لیوان شیر، چند عدد شیرمال، پیاله ای انگشت پیچ، پنیر و سبزی و نانی داغ که بوی تازگیش میل به خوردن را در من بیشتر می کند، زینت بخش سفره شده است.
نمونه این سفره ساده اما با صفا در اغلب خانه های قدیمی پدر بزرگ و مادر بزرگ ها دیده می شود؛ آنهایی که سال ها روزه داری کردند و اکنون گر چه تعدادی از آنها نمی توانند به دلیل کهولت سن و یا بیماری روزه بگیرند، اما همچنان حرمت این ماه عزیز را نگه داشته و از روزه داران پذیرایی می کنند.
و اما امشب خاله جان مهمان ویژه مادر است، زنی سالخورده با پشتی خمیده که به سختی توان راه رفتن دارد؛ اما او همچنان کوله باری از تجربه است و حرفهایش به دل می نشیند و من از این فرصت نهایت استفاده را می برم و خطاب به او می گویم خاله جان از ماه رمضان های قدیم همدانی ها برایم بگو؛ و او که انگار به دوران جوانی برگشته باشد، می گوید: مردم دیار الوند قبل از شروع ماه پر خیر و برکت رمضان به استقبال این ماه عزیز می رفتند و به این استقبال آیین پیشباز از ماه رمضان می گفتند.
وی اضافه می کند: پیشباز به این صورت بود که مردم برای آمادگی هر چه بیشتر برای گرفتن روزه در ماه مبارک رمضان، روزهای اول، پانزدهم و آخر ماه شعبان را روزه می گرفتند و آن را به ماه رمضان متصل می کردند.
خاله جان می گوید: از قدیم الایام مردم مومن همدان معتقد بودند افرادی که این سه روز را روزه بگیرند، اجر و ثواب آن برابر با روزه یک ماه رمضان است و این اعتقاد به حدی در نزد مردم همدان ریشه دارد که بیشتر آنان این سه روز را روزه میگیرند.
در این هنگام مادرم خطاب به خاله جان می گوید یادش بخیر یک روز مانده به ماه رمضان جشن کلوخ اندازان می گرفتیم و خاله جان ادامه می دهد: در آخرین روز ماه شعبان زنان با سلیقه همدانی شادی کنان با تهیه و پخت غذایی مخصوص به نام کباب سرداشی، سفره خود را برای خانواده و فامیل پهن میکردند.
مادرم در ادامه صحبت های خاله جان اضافه می کند: اگر ماه رمضان در ماه های گرم سال بود مردم در آخرین روز شعبان و جشن کلوخ اندازان به باغ، دشت و صحرا میرفتند و ناهار، چند نوبت چای، میوه و آجیل می خورند و هنگام عصر به خانه باز میگشتند و اگر فصل سرد سال بود این مراسم را در خانه برپا و خود را برای ماه مهمانی خدا آماده می کردند.
خاله جان در ادامه می گوید: بچه هایی که هنوز به سن تکلیف نرسیده بودند شور و شعف خاصی برای روزه گرفتن داشتند و علاقه مند بودند که هنگام سحری پا به پای بزرگترها سر سفره حاضر شوند و مردم متدین همدان نیز خود مشتقاق بودند تا فرزندانشان قبل از رسیدن به سن بلوغ روزه بگیرند تا هنگامی که به سن تکلیف رسیدند بتوانند روزه خود را به صورت کامل بگیرند.
خاله جان ادامه می دهد: کودکانی که روزه بر آنان واجب نبود روزه قلاغی یا کلاغی (روزه نیمه روز و روزه ای که در آن بچهها از هنگام سحر تا اذان ظهر روزه خود را نخورند) می گرفتند و معتقد بودند که خداوند اجر و پاداش روزه کامل را برای آنان منظور میکند.
به اینجای گپ و گفت با خاله که رسیدیم یک دفعه مادر در گوش خاله جان پچ پچ می کند و با یکدیگر می خندند و پس از دیدن کنجکاوی من، مادرم می گوید: در آن دوران که جوان بودیم و روزه می گرفتیم لحظه شماری می کردیم تا روز 27 ماه مبارک رمضان از راه برسد.
من با تعجب پرسیدم مگر در این روز چه اتفاقی می افتاد و مادرم خطاب به ادامه می دهد: در روز 27 ماه مبارک رمضان زنان و دختران روزه دار همدانی به ویژه آنهایی که آرزوی در سر داشتند هنگام رفتن به مسجد و اقامه نماز ظهر به همراه خود پارچه، نخ و سوزن میبردند و در میانه نماز ظهر و عصر با استفاده از این وسیله ها یک یا چند عدد کیسه می دوختند که به آنها 'کیسه برکت' می گفتند.
خاله جان در ادامه صحبت های مادرم می گوید: سپس در این کیسه ها سکه ای میانداختند و معتقد بودند که این کیسه و سکه درون آن برکت به همراه دارد و موجب رفع گرفتاریهای آنان می شود.
مادرم به خاله جان می گوید: از طبخ آبگوشت در روز عید قربان برایش بگو و من با تعجب در فکر بودم که چه ارتباطی بین ماه رمضان و عید قربان وجود دارد که خاله جان رشته افکارم را به هم می ریزد و ادامه می دهد: یکی دیگر از رسوم مردم همدان در ماه مبارک رمضان جمع آوری خردههای نان سفره افطاری است.
خاله جان ادامه داد: به باور مردم همدان هر فردی که بتواند خرده نانهای سفره افطاری را تا آخر ماه مبارک رمضان جمع کند و تا روز عید قربان آن را نزد خود نگه داشته و آنها را در آبگوشتی که از گوشت قربانی در این عید تهیه میشود، بریزد و سپس بخورد، خداوند تمام آرزوها و نیازهای وی را برآورده میکند.
حالا دیگر افطار شده بود و مادرم یه فنجان شیر داغ با چند عدد خرما برای خاله جان می آورد و همگی مشغول خوردن افطاری می شویم.
خاله جان پس از صرف افطاری می گوید: چندین سال قبل مردم همدان یک رسم بسیار شاد داشتند که در حال حاضر این آیین البته با کمی تغییر، در بیشتر خانواده های همدانی رواج دارد.
وی ادامه می دهد: این رسم جالب 'افطارانه' یعنی فرستادن افطاری توسط داماد به خانه عروس است و به این شکل برگزار می شود که مطابق این سنت دیرینه در ماه رمضان پسر جوانی که نامزد دارد، باید افطاری نامزدش را به خانه پدر عروس ببرد.
مادرم در ادامه صحبت های خاله جان می گوید: البته بردن این افطاری با شیوه و آیین خاصی بود که خانواده داماد مجمعه (سینی مسی) بزرگی را انتخاب کرده و افطاری شامل چند قرص نان، گرده 2 زرده، برنج، روغن حیوانی، یک عدد مرغ و یا ماهی، سیب سرخ، شیرینی، انگشت پیچ و میوههای فصل را تزیین کرده و روی آن یه تور قرمز کشیده و به خانه عروس می بردند.
مادر اضافه می کند: البته پس از این که افطارنه توسط خانواده داماد برای خانواده عروس برده می شد، خانواده عروس نیز در شبهای آینده، خانواده داماد را برای صرف افطاری به منزل خود دعوت میکردند و این رسم خوب همچنان در بین همدانی ها رایج است؛ اما نوع افطارانه در گذر زمان دستخوش تغییراتی شده و بیشتر مواقع خانواده داماد قطعه ای طلا نیز همراه این افطارانه به عروس پیشکش می کنند.
به گفته خاله جان علاوه بر این آداب و رسوم، همدانی ها پس از پایان ماه مبارک رمضان و در روز عید فطر، آش رشته طبخ می کردند زیرا معتقد بودند پس از یک ماه روزه داری، خوردن این غذای آبکی بسیار سودمند است.
پس از پایان گفت وگوی خاله جان و مادرم با خود گفتم راستی چرا آداب و رسومی به این زیبایی باید در گذر زمان به فراموشی سپرده و یا کمرنگ شود در حالی که هر کدام از ما با سهمی کوچک می توانیم این رسوم گذشتگان را احیا کنیم و این کار سختی نیست و تنها همت می خواهد.
کارشناس مردم شناسی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری همدان در این باره به خبرنگار ایرنا می گوید: مردم این استان همانند سراسر مناطق شهری و روستایی کشور در ایام ماه مبارک رمضان آداب و رسوم خاصی دارند که گرچه بسیاری از آنها به مروز زمان به فراموشی سپرده شده اما رسومی هم اکنون در بسیاری از مناطق به ویژه در روستاها پابرجاست.
فریبا نعمتی ادامه می دهد: مردم دیار الوند چند روز قبل از فرا رسیدن ماه مبارک رمضان با تمیز کردن مساجد و حسینیه ها و دعوت از روحانی برای تبلیغ امور دینی، خود را برای استقبال از ماه مبارک رمضان آماده می کردند.
وی اضافه می کند: زیارت اهل قبور ، شرکت گسترده در آیینهای شبهای احیا و قدر، برگزاری ایام سوگواری شهادت مولیالموحدین امام علی (ع)، راهاندازی دستههای سینه زنی، نوحه خوانی، زنجیرزنی و عزاداری از دیگر آداب مردم شهرها و روستاهای استان همدان در ماه ضیافت الله است.
نعمتی با بیان اینکه افطاری دادن یکی از آداب و رسوم خوب مردم همدان در ماه مبارک رمضان است، یادآوری می کند: مردم بیشتر در این ایام نذری می دهند و با پهن کردن سفره افطاری به ویژه برای نیازمندان از ماه مهمانی خدا بیشترین سهم را می برند.
وی پخت و توزیع شله زرد، حلیم و آبگوشت را از جمله نذری های مهم مردم همدان در ایام ماه مبارک رمضان عنوان می کند و می گوید که شواهد تاریخی نشان از این سنت کهن دارد.
نعمتی با بیان اینکه ماه مبارک رمضان یکی از مناسبتهایی است که مردم متدین همدان همواره برای آن ارج و احترام خاصی قائل بودند و هستند، می افزاید: زنان این دیار در این ایام برای افطار، بیشتر از غذاهایی نظیر آش رشته، فرنی، ترحلوا، طاس کباب و شیربرنج و برای سحری نیز رشته پلو و آبگوشت مرغ میپزند.
کارشناس مردم شناسی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری همدان ادامه می دهد: پخت شیرینیهای محلی مانند کماج، انگشت پیچ و نان گرده در ماه مبارک رمضان بین خانوادههای همدانی رواج دارد.
2087/2090
نمونه این سفره ساده اما با صفا در اغلب خانه های قدیمی پدر بزرگ و مادر بزرگ ها دیده می شود؛ آنهایی که سال ها روزه داری کردند و اکنون گر چه تعدادی از آنها نمی توانند به دلیل کهولت سن و یا بیماری روزه بگیرند، اما همچنان حرمت این ماه عزیز را نگه داشته و از روزه داران پذیرایی می کنند.
و اما امشب خاله جان مهمان ویژه مادر است، زنی سالخورده با پشتی خمیده که به سختی توان راه رفتن دارد؛ اما او همچنان کوله باری از تجربه است و حرفهایش به دل می نشیند و من از این فرصت نهایت استفاده را می برم و خطاب به او می گویم خاله جان از ماه رمضان های قدیم همدانی ها برایم بگو؛ و او که انگار به دوران جوانی برگشته باشد، می گوید: مردم دیار الوند قبل از شروع ماه پر خیر و برکت رمضان به استقبال این ماه عزیز می رفتند و به این استقبال آیین پیشباز از ماه رمضان می گفتند.
وی اضافه می کند: پیشباز به این صورت بود که مردم برای آمادگی هر چه بیشتر برای گرفتن روزه در ماه مبارک رمضان، روزهای اول، پانزدهم و آخر ماه شعبان را روزه می گرفتند و آن را به ماه رمضان متصل می کردند.
خاله جان می گوید: از قدیم الایام مردم مومن همدان معتقد بودند افرادی که این سه روز را روزه بگیرند، اجر و ثواب آن برابر با روزه یک ماه رمضان است و این اعتقاد به حدی در نزد مردم همدان ریشه دارد که بیشتر آنان این سه روز را روزه میگیرند.
در این هنگام مادرم خطاب به خاله جان می گوید یادش بخیر یک روز مانده به ماه رمضان جشن کلوخ اندازان می گرفتیم و خاله جان ادامه می دهد: در آخرین روز ماه شعبان زنان با سلیقه همدانی شادی کنان با تهیه و پخت غذایی مخصوص به نام کباب سرداشی، سفره خود را برای خانواده و فامیل پهن میکردند.
مادرم در ادامه صحبت های خاله جان اضافه می کند: اگر ماه رمضان در ماه های گرم سال بود مردم در آخرین روز شعبان و جشن کلوخ اندازان به باغ، دشت و صحرا میرفتند و ناهار، چند نوبت چای، میوه و آجیل می خورند و هنگام عصر به خانه باز میگشتند و اگر فصل سرد سال بود این مراسم را در خانه برپا و خود را برای ماه مهمانی خدا آماده می کردند.
خاله جان در ادامه می گوید: بچه هایی که هنوز به سن تکلیف نرسیده بودند شور و شعف خاصی برای روزه گرفتن داشتند و علاقه مند بودند که هنگام سحری پا به پای بزرگترها سر سفره حاضر شوند و مردم متدین همدان نیز خود مشتقاق بودند تا فرزندانشان قبل از رسیدن به سن بلوغ روزه بگیرند تا هنگامی که به سن تکلیف رسیدند بتوانند روزه خود را به صورت کامل بگیرند.
خاله جان ادامه می دهد: کودکانی که روزه بر آنان واجب نبود روزه قلاغی یا کلاغی (روزه نیمه روز و روزه ای که در آن بچهها از هنگام سحر تا اذان ظهر روزه خود را نخورند) می گرفتند و معتقد بودند که خداوند اجر و پاداش روزه کامل را برای آنان منظور میکند.
به اینجای گپ و گفت با خاله که رسیدیم یک دفعه مادر در گوش خاله جان پچ پچ می کند و با یکدیگر می خندند و پس از دیدن کنجکاوی من، مادرم می گوید: در آن دوران که جوان بودیم و روزه می گرفتیم لحظه شماری می کردیم تا روز 27 ماه مبارک رمضان از راه برسد.
من با تعجب پرسیدم مگر در این روز چه اتفاقی می افتاد و مادرم خطاب به ادامه می دهد: در روز 27 ماه مبارک رمضان زنان و دختران روزه دار همدانی به ویژه آنهایی که آرزوی در سر داشتند هنگام رفتن به مسجد و اقامه نماز ظهر به همراه خود پارچه، نخ و سوزن میبردند و در میانه نماز ظهر و عصر با استفاده از این وسیله ها یک یا چند عدد کیسه می دوختند که به آنها 'کیسه برکت' می گفتند.
خاله جان در ادامه صحبت های مادرم می گوید: سپس در این کیسه ها سکه ای میانداختند و معتقد بودند که این کیسه و سکه درون آن برکت به همراه دارد و موجب رفع گرفتاریهای آنان می شود.
مادرم به خاله جان می گوید: از طبخ آبگوشت در روز عید قربان برایش بگو و من با تعجب در فکر بودم که چه ارتباطی بین ماه رمضان و عید قربان وجود دارد که خاله جان رشته افکارم را به هم می ریزد و ادامه می دهد: یکی دیگر از رسوم مردم همدان در ماه مبارک رمضان جمع آوری خردههای نان سفره افطاری است.
خاله جان ادامه داد: به باور مردم همدان هر فردی که بتواند خرده نانهای سفره افطاری را تا آخر ماه مبارک رمضان جمع کند و تا روز عید قربان آن را نزد خود نگه داشته و آنها را در آبگوشتی که از گوشت قربانی در این عید تهیه میشود، بریزد و سپس بخورد، خداوند تمام آرزوها و نیازهای وی را برآورده میکند.
حالا دیگر افطار شده بود و مادرم یه فنجان شیر داغ با چند عدد خرما برای خاله جان می آورد و همگی مشغول خوردن افطاری می شویم.
خاله جان پس از صرف افطاری می گوید: چندین سال قبل مردم همدان یک رسم بسیار شاد داشتند که در حال حاضر این آیین البته با کمی تغییر، در بیشتر خانواده های همدانی رواج دارد.
وی ادامه می دهد: این رسم جالب 'افطارانه' یعنی فرستادن افطاری توسط داماد به خانه عروس است و به این شکل برگزار می شود که مطابق این سنت دیرینه در ماه رمضان پسر جوانی که نامزد دارد، باید افطاری نامزدش را به خانه پدر عروس ببرد.
مادرم در ادامه صحبت های خاله جان می گوید: البته بردن این افطاری با شیوه و آیین خاصی بود که خانواده داماد مجمعه (سینی مسی) بزرگی را انتخاب کرده و افطاری شامل چند قرص نان، گرده 2 زرده، برنج، روغن حیوانی، یک عدد مرغ و یا ماهی، سیب سرخ، شیرینی، انگشت پیچ و میوههای فصل را تزیین کرده و روی آن یه تور قرمز کشیده و به خانه عروس می بردند.
مادر اضافه می کند: البته پس از این که افطارنه توسط خانواده داماد برای خانواده عروس برده می شد، خانواده عروس نیز در شبهای آینده، خانواده داماد را برای صرف افطاری به منزل خود دعوت میکردند و این رسم خوب همچنان در بین همدانی ها رایج است؛ اما نوع افطارانه در گذر زمان دستخوش تغییراتی شده و بیشتر مواقع خانواده داماد قطعه ای طلا نیز همراه این افطارانه به عروس پیشکش می کنند.
به گفته خاله جان علاوه بر این آداب و رسوم، همدانی ها پس از پایان ماه مبارک رمضان و در روز عید فطر، آش رشته طبخ می کردند زیرا معتقد بودند پس از یک ماه روزه داری، خوردن این غذای آبکی بسیار سودمند است.
پس از پایان گفت وگوی خاله جان و مادرم با خود گفتم راستی چرا آداب و رسومی به این زیبایی باید در گذر زمان به فراموشی سپرده و یا کمرنگ شود در حالی که هر کدام از ما با سهمی کوچک می توانیم این رسوم گذشتگان را احیا کنیم و این کار سختی نیست و تنها همت می خواهد.
کارشناس مردم شناسی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری همدان در این باره به خبرنگار ایرنا می گوید: مردم این استان همانند سراسر مناطق شهری و روستایی کشور در ایام ماه مبارک رمضان آداب و رسوم خاصی دارند که گرچه بسیاری از آنها به مروز زمان به فراموشی سپرده شده اما رسومی هم اکنون در بسیاری از مناطق به ویژه در روستاها پابرجاست.
فریبا نعمتی ادامه می دهد: مردم دیار الوند چند روز قبل از فرا رسیدن ماه مبارک رمضان با تمیز کردن مساجد و حسینیه ها و دعوت از روحانی برای تبلیغ امور دینی، خود را برای استقبال از ماه مبارک رمضان آماده می کردند.
وی اضافه می کند: زیارت اهل قبور ، شرکت گسترده در آیینهای شبهای احیا و قدر، برگزاری ایام سوگواری شهادت مولیالموحدین امام علی (ع)، راهاندازی دستههای سینه زنی، نوحه خوانی، زنجیرزنی و عزاداری از دیگر آداب مردم شهرها و روستاهای استان همدان در ماه ضیافت الله است.
نعمتی با بیان اینکه افطاری دادن یکی از آداب و رسوم خوب مردم همدان در ماه مبارک رمضان است، یادآوری می کند: مردم بیشتر در این ایام نذری می دهند و با پهن کردن سفره افطاری به ویژه برای نیازمندان از ماه مهمانی خدا بیشترین سهم را می برند.
وی پخت و توزیع شله زرد، حلیم و آبگوشت را از جمله نذری های مهم مردم همدان در ایام ماه مبارک رمضان عنوان می کند و می گوید که شواهد تاریخی نشان از این سنت کهن دارد.
نعمتی با بیان اینکه ماه مبارک رمضان یکی از مناسبتهایی است که مردم متدین همدان همواره برای آن ارج و احترام خاصی قائل بودند و هستند، می افزاید: زنان این دیار در این ایام برای افطار، بیشتر از غذاهایی نظیر آش رشته، فرنی، ترحلوا، طاس کباب و شیربرنج و برای سحری نیز رشته پلو و آبگوشت مرغ میپزند.
کارشناس مردم شناسی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری همدان ادامه می دهد: پخت شیرینیهای محلی مانند کماج، انگشت پیچ و نان گرده در ماه مبارک رمضان بین خانوادههای همدانی رواج دارد.
2087/2090
کپی شد