به گزارش ایرنا، وزارتخانه ها و سازمان های دولتی طبق آخرین برآوردها بیش از 2 میلیون نفر را در بدنه خود جای داده اند و مدیریت این تعداد نیروی انسانی به مهارت ها و تخصص های ویژه ای نیاز دارد که گاه نبود آن مهارت ها می تواند عواقب زیانباری را برای سازمان و در ابعاد کلی برای کشور در پی داشته باشد.
با وجود توسعه و پیشرفت ایران در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، اما برخی از شیوه های متداول مدیریت در کشور، متناسب با یک کشور در حال توسعه نیست و همچنان در سبک و سیاق سنتی خود باقی مانده است و استمرار این نوع مدیریت که کارشناسان از آن به شیوه مدیریتی ضد توسعه ای یاد می کنند، موجب توقف و ایستایی در روند توسعه یافتگی کشور می شود.
اگر چه کم نیستند مدیران متخصص، دلسوز، پویا، با وجدان، متعهد و لایق در این کشور، اما وجود مدیرانی که با سبک مدیریت سنتی خود موانع زیادی برای توسعه یافتگی کشور ایجاد کرده و سبک های مدیریتی زیان بار و خسارت آور خود را کماکان ادامه می دهند، فراتر از حد تصور موجب عقب ماندگی، هدر رفت منابع و تاخیر در روند توسعه کشور می شوند.
آیا زمان آن نرسیده که نوع نگاه ها در حوزه مدیریتی کشور را تغییر و از سبک جامعه سنتی به سبک جوامع توسعه یافته تغییر رویکرد دهیم؟ آیا با این نوع سبک مدیریتی می توان به تحقق برنامه های سند چشم انداز ایران 1400 و برنامه های پنج ساله توسعه کشور و افق های ترسیم شده برای آینده این کشور امیدوار بود؟ آیا سبک مدیریتی کنونی مبتنی بر رابطه سالاری و سرمایه سالاری است یا شایسته سالاری و تخصص گرایی؟
ضرورت پاسخگویی به این سوالات موجب شد تا خبرنگار ایرنا با یکی از فعالان حوزه مسائل اجتماعی و جامعه شناس مطرح استان همدان که از دیدگاه جامعه شناسی و با الهام از طبیعت، 2 سبک مدیریت برکه ای و رودخانه ای را مطرح و وضعیت مدیریت های میانی در ایران را در قالب این 2 سبک تحلیل کرده است، گفت و گو کند و در این مصاحبه تفصیلی موانع توسعه یافتگی در نظام مدیریتی کشور با زبانی ساده و عینی به تصویر کشیده شود.
حمیدرضا الوند کارشناس ارشد جامعه شناسی و نگارنده کتاب هایی چون 'حقوق کودکان بی سرپرست'، 'چالش های اساسی سرپرستی کودکان در ایران'، 'حقوق کودکان در ایران و جهان' و 'تعلیم و تربیت کودکان' است و حدود 24 سال در حوزه مسائل اجتماعی در ایران فعالیت کرده است.

*ایرنا: انواع سبک مدیریتی رایج در ایران و مزایا و معایب آن چیست؟
*الوند:بنده انواع سبک مدیرتی رایج را کشور را به 2 دسته مدیریت رودخانه ای و مدیریت برکه ای تقسیم بندی می کنم و با تحلیل این واژه های ابتکاری می توان بحث شایسته سالاری و توسعه و پیشرفت جامعه را با نگاهی نو بررسی کرد.

*ایرنا: ویژگی مدیریت های برکه ای و رودخانه ای چیست و کدامیک از این 2 نوع مدیریت بر سبک مدیریتی کشور حاکم است؟
*الوند: ویژگی اصلی مدیریت رودخانه این است که آب در آن در جریان است و این جریان و حرکت آب موجب می شود اطراف رودخانه سرسبز و دل انگیز باشد و جاذبه های زیادی دارد که مردم را برای گذران وقت و تفریح و استراحت به سوی خود جذب می کند و اذهان عمومی را به خاطر هوای تمیز و سرسبزی محیط و زلالی آب متوجه خود می کند. اما در مقابل ویژگی برکه، راکد ماندن آب و در جریان نبودن آن است که راکد ماندن آب فضایی متعفن و منزجر کننده ایجاد می کند و هیچ کسی برای گذران اوقات خود برکه را انتخاب نمی کند و همگان از آن دوری می کنند.
در خصوص مدیران نیز همین فضا حاکم است. مدیران رودخانه ای همان مدیران پویایی هستند که متناسب با شرایط و مقتضیات مکانی و زمانی میتوانند دانش و مهارتشان را ارتقا دهند و در این شرایط متناسب با نیازهای جامعه تصمیم درست بگیرند و برنامه ریزی درست داشته باشند. مدیر رودخانه ای با کاری که انجام می دهند به نهاد خود اعتبار و ارزش داده و همگان را از مزایای آن بهره مند می سازند؛ اما مدیران برکه ای بدون هیچ برنامه و ایده پردازی و جذب منابع و اعتبارات و به دور از چینش سرمایه انسانی متخصص کار می کنند و نهاد تحت مدیریت خود را راکد نگه داشته و آن نهاد را به برکه ای منزجر کننده تبدیل می سازند.

*ایرنا: سبک فعالیت این مدیران به چه نوع است و علت کوتاه بودن و یا طولانی بودن زمان مدیریت برخی از مدیران چیست؟
*الوند: یک مدیریت رودخانه ای با برنامه ریزی، ایده پردازی و خلاقیت موفق به جذب اعتبار و سرمایه انسانی متخصص شده و به واسطه این برنامه ریزی ها در فضای رسانه ای کشور مطرح می شود و در این شرایط است که توجه همگان به سمت آن سازمان جذب شده و آن جایگاه مدیریتی جاذبه و مشتریان زیادی پیدا می کند و همه می خواهند به جای مدیر آن مجموعه بنشینند لذا این امر، عمر مدیریتی مدیران موفق و رودخانه ای را کوتاه می کند و در مقابل مدیران برکه ای که بر اساس شایسته سالاری انتخاب نشده اند و بدون کسب تخصص، مهارت و دانش آن کار، بر مسند مدیریتی می نشینند، می دانند که اگر برنامه ارائه دهند، خلاقیت به خرج دهند و ایده پردازی کنند همه طرفدار این کرسی مدیریتی می شوند و لذا بدون هیچ برنامه، ایده پردازی، جذب منابع و اعتبارات و به دور از چینش سرمایه انسانی متخصص فعالیت می کنند و با راکد نگه داشتن جریان کار، آن دفتر راکد و متعفن می شود و کسی خواهان آن نیست و این مدیران سال ها برای مدیریت می مانند و این بزرگترین آسیبی است که در کشور اتفاق می افتد.

*ایرنا: آیا سبک مدیریت رودخانه ای یک نهاد با تغییر مدیر آن دگرگون خواهد شد یا ماندگار می ماند؟
*الوند: در دیدگاه سرآمدان قدرت در نظریه جامعه شناسی 'ویلفردو پارتو'، به نسل اول مدیران رودخانه ای که بر اساس یک ویژگی درون زا و دانش و خلاقیت خود فضای کار را پویا و کارآمد کرده اند 'شیرصفتان' می گویند و به نسل دوم که به اصطلاح 'زیر آب' مدیران موفق را زده و می خواهد با مکر و حیله بر مسند آن مدیریت بنشیند 'روباه صفتان' می گویند که این نسل دوم که فاقد شایستگی لازم بوده و بر اساس رابطه سالاری به آن سمت مدیریتی رسیده اند، وجهه مدیریتی آنجا را خراب کرده و آن سازمان را زمین می زنند و به برکه تبدیل می کنند. این امر ناپسند آسیبی جدی به کارکردهای اقتصادی و اجتماعی و مدیریتی آن مجموعه وارد می کند.

*ایرنا: ویژگی بارز مدیران موفق در سبک مدیریت رودخانه ای چیست؟
*الوند: مدیران رودخانه ای خلاق، جسور، با اطلاع، متخصص و ایده پرداز هستند و با نگرش وسیع و جامع نسبت به شرایط اجتماعی و اقتصادی و با اشراف بر وضعیت کشور، ایده های خود را دنبال و با توجه به تجربه های جهانی، نقاط قوت و ضعف آن را سنجیده و تیم تحت مدیریت خود را راهبری می کنند.
مدیران رودخانه ای، منابع و امکانات موجود را به درستی تجمیع می کنند و با مرور منابع، چرخ چاه را دوباره نمی سازند، بلکه طرح هایی که در رابطه با طرح مورد نظر آن نهاد در دنیا اجرا شده را بررسی و با مشورت دیگر افراد متخصص اقدامات جدیدتری انجام می دهند و به بهترین شکل برنامه ها را بومی سازی می کنند.

*ایرنا: بومی سازی یک برنامه به چه گونه باید انجام شود و مدیران در این راستا چه نقشی ایفا می کنند؟
*الوند: در حال حاضر برنامه ها در ایران بومی سازی نمی شوند، بلکه ایرانیزه می شوند و تنها به ایرانی شدن واژه های یک برنامه بسنده می شود. در حالی که یک مدیر برای بومی سازی یک برنامه باید با تخصص، دانش، مهارت و خلاقیت خود بسنجد که در شرایط اجتماعی کشور چگونه این برنامه را باید اجرا کرد و به عبارتی دیگر باید برای برنامه ریزی در هر جامعه عینک آن جامعه را به چشم زد و از پشت آن عینک برای جامعه برنامه ریزی کرد؛ این مفهوم بسیار جامع و کاملی از بومی سازی است. اگر در حوزه برنامه ریزی های مدیریتی از حضور یک تاریخ شناس مجرب استفاده شود که تاریخ و گذشته و ارزش های کشور را به خوبی بشناسد برنامه ریزی ها به شکست منجر نمی شود.
همچنین در حوزه برنامه ریزی های اجتماعی باید از تیمی شامل یک مددکار، جامعه شناس، روانشناس و اقتصاد شناس و سیاستمدار بهره گرفت تا با این سیستم بتوان برنامه ریزی موفقی را متناسب با هنجارها و ارزش های کشور بومی سازی کرد.

*ایرنا: آیا در نظام مدیریت امروز با شکل جامعه توسعه یافته، عرصه مدیریتی مبتنی بر رابطه سالاری و سرمایه سالاری است یا شایسته سالاری و تخصص گرایی؟
الوند: اگرچه کشور در ابعاد مختلف به توسعه یافتگی رسیده است اما اصالت و ماهیت مدیریت ما همچنان به شکل جامعه سنتی است و این تضاد در حوزه مدیریت کشور ما وجود دارد که به تبع یک جامعه سنتی، رابطه سالاری و سرمایه سالاری در آن حاکم است. به همین دلیل هرگز به تخصص به عنوان مهمترین عامل برای توسعه نگاه نمی شود و بحران در حوزه های مدیریتی جامعه را از پیشرفت باز می دارد.

*ایرنا: برای تخصص گرایی در کشور چه موانعی وجود دارد؟
*الوند: مهمترین مانع موجود در این زمینه، خلا یک بانک اطلاعاتی کامل از مدیران است. به عبارتی برای اعمال تخصص گرایی در جامعه باید برای تمام افرادی که در جامعه کار می کنند متناسب با تخصص و تجربه هایشان بانک اطلاعاتی تدوین شود.

*ایرنا: شاخصه عملکرد دولت تدبیر و امید در انتخاب مدیران به چه گونه بوده و در دولت دوازدهم چه رویکردی باید در پیش بگیرد؟
*الوند: دولت تدبیر و امید 2 واژه 'تدبیر' و 'امید' را انتخاب کرده است که بر اساس آن باید تصمیم های مدبرانه بگیرد و با آن تصمیمات مدبرانه، امید را در جامعه تزریق کند و این امر تنها با تغییر رویکرد و نگاه در عرصه مدیریت محقق می شود. با درایت تصمیم گرفتن یعنی مدیران باید بر موضوعات قابل تصمیم، اشراف کافی داشته باشند و سواد اطلاعاتی خود را بالا ببرند که این مصداق همان تخصص گرایی است و هر 2 واژه تدبیر و امید واژه هایی هستند که در مدیریت رودخانه ای مبتنی بر تخصص و شایسته سالاری سوار است و خود دولت باید پایه هایش را بگذارد.
دولت با وجود آمار بالای افراد تحصیل کرده و متخصص در کشور می تواند به خوبی از آنها استفاده کند تا تغییر و تحولی در سبک مدیریتی کشور ایجاد شود. اگرچه در چهار سال نمی توان فضا را به طور زیربنایی تغییر داد و سبک مدیریتی را اصلاح کرد، اما با فرهنگ سازی، استفاده از نیروهای متخصص و ایجاد یک بانک اطلاعاتی کامل از مدیران موفق می توان افراد شایسته را طبقه بندی و سوابق آنها را کانالیزه و تجربه های موفق آنها را ثبت کرد تا در آینده بتوانیم افراد متخصص را وارد عرصه کار کنیم.
اقدام خوبی که دولت آقای روحانی در ابتدای فعالیت دولت دوازدهم انجام داد، انتخاب وزیر ارتباطات جوان است که این بیانگر این است که دولت آقای روحانی بر روی حوزه های تخصصی کار می کند. البته باید برای آن زیرساخت هایی فراهم کند و افراد را شناسایی کند و بانک اطلاعات مدیران موفق را تهیه کند تا مرحله آزمون و خطا در انتخاب مدیران به پایان برسد.
1181
مصاحبه : الهام تدین**انتشار دهنده: سعید زارع کندجانی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.