به گزارش ایرنا در مطلب همدان پیام آمده است: آن زمستان و این تابستان هم در مدار شتاب فصلها در پی هم گذشته و می گذرند. چه سوز و گزندی که از نفس سرمای د یماه بر جوانه جا نها نشست و چه هوای سربی و داغی که در این هنگامه تیر راه نفسهایمان می بندد.
این فصلها و رقهای دفتر عمر من و توست و سرد و گرم روزگار، سایه روشن های زندگی آدمها که تکرار تکرار است و می آید ونمی ماند.
همه تلاش می کنیم در بوته آب و باد و آتش هستی را مقهور خویش سازیم، دریغا که ندانسته خود مقهور ناشناخته هاییم و بدون اینکه بخواهیم تن به قضا و قدر می دهیم.
همواره تغییر می دهیم و در این فرایند سخت خود نیز ناگزیر به قبول تغییرات می شویم و تا بخواهیم، بدانیم چه بوده و چه شد، از آغاز فاصله می گیریم و به پایان نزدیکتر.
نقطه سر سطر!
ابرها که می غرند و طوفان که می ستیزد، پنداریم پایان روزگار است و دنیایی دیگر باید.
دانشمندان که از خودمایند نظر می دهند، دنیایی دیگر در شرف تکوین و آغاز است و دنیایی که ما ساختیم در انتهای راه پرنشیب و فراز هزاران نسل و تبار محکوم به فنا است.
عنوان درشت در این گریز و شتاب ؛« تغییرات اقلیمی » این تغییر نابهنگام و دیرهنگام و بلوا هیچ امیدی به حیات شکوفه بادام نیست.
جنون طبیعت گله ای سیب را هم می رباید و می سوزاند.
طبیعت دیگری در راه است و نقطه را سرخطی دیگر باید. در این غوغای بی آغاز و بی پایان نیز همه شتاب و گریز و کج مداری های ما آدم ها هم برای این است که از ورطه زوال دور باشیم و گویی در خیال و پندارهایمان نقش کشتی نوح می کشیم تا از چنین طوفان سهمگین در امان بمانیم و دیگر هیچ.
غافل از اینکه تیشه بر دکل های نجات کشتی نوح می کوبیم و بر طومار تغییرات بنیان خویش امضا می زنیم.
دنیا در طوفان داد و ستدهای بی فایده گرفتار است.
شکل داد و ستدهای اینچنینی همانان بافتن و دوباره شکافتن است.
چیزی نمی بافیم تا به تن خریدار آن خوش نشیند و دوام بیاورد.
بیهوده هیاهو به راه می اندازیم و مشتری طلب می کنیم اما او را از چاهی که بر سر راهش کنده ایم، حذر نمی کنیم. فروشنده و خریدار چنین معامله و چنین بازار مکارهای خود، خودمان هستیم و هیچ رهاوردی بر آن نیست.
در عرصه همه تغییرها و تکرار تمام گز شها و سوزشها نفس آدمی هم تغییر می کند.
فرهنگ بده و بستانهای روزمره که دستخوش نوسا نهای اقتصادی باشد و هر کس برای انباشت سود خود تلاش کند، اخلاق آدمی هم دگرگون می شود.
در رهگذار دائمی این سود و زیا نهاست که کیفیت فرهنگهای اجتماعی شکل می گیرد و چنانچه چنین ادامه یابد، فردا روزی قبل از تغییر کلی اقلیم، این خود ما و آد مها هستیم که با هم بیگانه خواهیم بود و چیزی از آشناییها باقی نخواهد بود.
یادش بخیر آنکه سرود؛ تن آدمی شریف است به جان آدمیت.
7523/6993
تنظیم: مرضیه بختیاری**انتشار: اکبر بهاروند
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.