دردی جانکاه سرتا پای وجودش را فرا گرفته، عرقی سرد بر پیشانی اش نشسته و اضطرابی گنگ و نامفهوم روح لطیفش را خراش می دهد...
بشارتی الهی روح نا آرامش را به سوی آرامشی جانبخش می خواند اما همسر ابیطالب در بین شنیده هایش از تولد مردان بزرگ تاریخ بشریت به دنبال لطفی از سوی خالق هستی است و در مقام قیاس مولودش با بزرگترین بندگان الهی برمی آید.
مریم را به یاد می آورد، او که در زادن مسیح و در بی پناهی به خانه مقدس پناه می برد اما فرمان خدایش او را از بیت می راند.
و ساره همسر ابراهیم را و حتی آمنه مادر اشرف مخلوقات را. هیچ کدام را چنین بشارتی نبوده و اینک اگر این بشارت خیالی بیش نبوده باشد چه؟ بت پرستان مکه با زنی به درد زایمان در حریم کعبه چه خواهند کرد؟
به تضرع و زاری می افتد خدا را به یاری می طلبد و اشکی گرم برگونه های سردش جاری می شود.
دستان لرزان دختر اسد در برابر کعبه به دعا بلند می شود: خدایا به مقدساتت مرا در پناه خود بگیر که زنی دردمندم ...
اما درد فزونی می گیرد و دعای زن دردمند با ناله های جانسوزش آمیخته می شود و اینک مردمانی متعجب و انگشت به دهان به تماشایش ایستاده اند.
بار دیگر می نالد خدایا به حق این مولودی که در شکم دارم مرا در پناه خویش بگیر و ناگهان دیوار کعبه می شکافد!
خدای کعبه مادر را به درون کعبه می خواند و فرشته ها بالهایشان را فرش قدوم مادر مولود می کنند.
شور و هلهله ای بر گرد کعبه برپاست همه بر در بسته کعبه چشم دوخته اند و منتظر شگفت ترین حادثه تاریخ اند.
آری امروز کعبه به عرش فخر می فروشد. علی همچون گوهری از صدف قدم در مقدس ترین نقطه زمین می نهد.
شیر خدا در خانه خدا دیده می گشاید. او را در قنداقی پرنیان بر آغوش مادر می نهند و اینک فاطمه با نوزادی نورانی پا از خانه حق بیرون می نهد و نوزادش را در آغوش پدر رها می کند تا بر او سلام گوید و قد افلح المومنون بخواند...
و قلم از وصف میهمان نوازی خدا از مولود کعبه چه ناتوان است. از تحریر برتری فاطمه دختر اسد بر مادر عیسی بن مریم، از حرمتی که حیدر به حرم می بخشد، از گلی که علی بر سرکعبه می نشاند و از صفای چهره آسمان در شب میلاد و از لوح 'یا علی' که بر سر در خانه پیامبر نقش می بندد.
و قلم گنگ می ماند از توصیف زیبایی پیوند ولادت و شهادت علی با خانه اش... از وصف رهرو بودن و رهبر بودن علی و از وصف پدر بودن علی.
آری پدر یعنی علی، اصلا علی ترجمه ناب و بی همتایی است از واژه پدر، پدری همیشه پیروز، قهرمانی شمشیر زن، سیاستمداری پرتلاش و همسری مهربان.
علی قهرمان زیبا سخن گفتن و پاک سخن گفتن است، نمونه ای است بهترین از شهامت و گستاخی در جنگ و مظهر و نمونه بارز عدالت حتی در حق برادرش عقیل.
علی امام است و پدر امامت و خانواده اسطوره ای دارد اصلا او خود اسطوره است که تاریخ همتایش را ندیده.
ما به ولایت علی می نازیم و بر رستگاری در تداوم این ولایت امید بسته ایم تا به رهایی برسیم.
پس علی گونه باشیم، علی گونه بیندیشیم، علی گونه زندگی کنیم، بپرستیم و خدمت کنیم.
13 رجب زادروز میلاد باسعادت حضرت علی بن ابیطالب(ع) نخستین امام شیعیان به نام روز پدرنام گذاری شده است.
7527 /6993
خبرنگار: زهرا زارعی** انتشار: اکبر بهاروند
بشارتی الهی روح نا آرامش را به سوی آرامشی جانبخش می خواند اما همسر ابیطالب در بین شنیده هایش از تولد مردان بزرگ تاریخ بشریت به دنبال لطفی از سوی خالق هستی است و در مقام قیاس مولودش با بزرگترین بندگان الهی برمی آید.
مریم را به یاد می آورد، او که در زادن مسیح و در بی پناهی به خانه مقدس پناه می برد اما فرمان خدایش او را از بیت می راند.
و ساره همسر ابراهیم را و حتی آمنه مادر اشرف مخلوقات را. هیچ کدام را چنین بشارتی نبوده و اینک اگر این بشارت خیالی بیش نبوده باشد چه؟ بت پرستان مکه با زنی به درد زایمان در حریم کعبه چه خواهند کرد؟
به تضرع و زاری می افتد خدا را به یاری می طلبد و اشکی گرم برگونه های سردش جاری می شود.
دستان لرزان دختر اسد در برابر کعبه به دعا بلند می شود: خدایا به مقدساتت مرا در پناه خود بگیر که زنی دردمندم ...
اما درد فزونی می گیرد و دعای زن دردمند با ناله های جانسوزش آمیخته می شود و اینک مردمانی متعجب و انگشت به دهان به تماشایش ایستاده اند.
بار دیگر می نالد خدایا به حق این مولودی که در شکم دارم مرا در پناه خویش بگیر و ناگهان دیوار کعبه می شکافد!
خدای کعبه مادر را به درون کعبه می خواند و فرشته ها بالهایشان را فرش قدوم مادر مولود می کنند.
شور و هلهله ای بر گرد کعبه برپاست همه بر در بسته کعبه چشم دوخته اند و منتظر شگفت ترین حادثه تاریخ اند.
آری امروز کعبه به عرش فخر می فروشد. علی همچون گوهری از صدف قدم در مقدس ترین نقطه زمین می نهد.
شیر خدا در خانه خدا دیده می گشاید. او را در قنداقی پرنیان بر آغوش مادر می نهند و اینک فاطمه با نوزادی نورانی پا از خانه حق بیرون می نهد و نوزادش را در آغوش پدر رها می کند تا بر او سلام گوید و قد افلح المومنون بخواند...
و قلم از وصف میهمان نوازی خدا از مولود کعبه چه ناتوان است. از تحریر برتری فاطمه دختر اسد بر مادر عیسی بن مریم، از حرمتی که حیدر به حرم می بخشد، از گلی که علی بر سرکعبه می نشاند و از صفای چهره آسمان در شب میلاد و از لوح 'یا علی' که بر سر در خانه پیامبر نقش می بندد.
و قلم گنگ می ماند از توصیف زیبایی پیوند ولادت و شهادت علی با خانه اش... از وصف رهرو بودن و رهبر بودن علی و از وصف پدر بودن علی.
آری پدر یعنی علی، اصلا علی ترجمه ناب و بی همتایی است از واژه پدر، پدری همیشه پیروز، قهرمانی شمشیر زن، سیاستمداری پرتلاش و همسری مهربان.
علی قهرمان زیبا سخن گفتن و پاک سخن گفتن است، نمونه ای است بهترین از شهامت و گستاخی در جنگ و مظهر و نمونه بارز عدالت حتی در حق برادرش عقیل.
علی امام است و پدر امامت و خانواده اسطوره ای دارد اصلا او خود اسطوره است که تاریخ همتایش را ندیده.
ما به ولایت علی می نازیم و بر رستگاری در تداوم این ولایت امید بسته ایم تا به رهایی برسیم.
پس علی گونه باشیم، علی گونه بیندیشیم، علی گونه زندگی کنیم، بپرستیم و خدمت کنیم.
13 رجب زادروز میلاد باسعادت حضرت علی بن ابیطالب(ع) نخستین امام شیعیان به نام روز پدرنام گذاری شده است.
7527 /6993
خبرنگار: زهرا زارعی** انتشار: اکبر بهاروند
کپی شد