بازار دستفروشانِ عید هر ساله اتفاقی خوشایندی بود که حتی اگر قصد خرید هم نداشتی، تو را از خانه بیرون میکشید و دوست داشتی در هیاهوی بازارشان قدم بزنی، دستفروشانی که بدون داشتن مغازهای شیک و بَزَک کرده، کف خیابان و پیادهروها محل کاسبیشان بود و گرمی بازار شب عیدشان را از خریدارانی جستجو میکردند که تا فرا رسیدن نوروز باستانی لحظهشماری میکنند، عید امسال اما با ورود کرونا حکایت دیگری دارد.
تقریبا از اوایل اسفند خود را آماده بازار عید میکنند، هر کدام جا و مکان مشخصی دارند و با چیدمان بساطشان شور و حال عجیبی به بازار و خیابانهای شهر میدهند، خیابان خیام، فخریه، میدان مرکزی شهر، خیابان شهدا، خیابان بروجرد، بازار و البته خیابان شهید طلوعی معروف به «خیابان خاکی» همیشه در تسخیر دستفروشانی است که حال و هوای دیگری به نوروز ملایر میدهند و دلخوش از اینکه شب عید با جیب پُر به خانه برمیگردند و لبخند را بر لب فرزندانشان مینشانند.
امسال اما کرونا این مهمان ناخوانده لبخند را حتی از دستفروشان شهرم گرفته و ساعتها در گوشه خیابان و پیادهرو منتظر یک رهگذر نشستهاند تا شاید ظرفی هر چند کوچک از سمنو بفروشند یا ماهی قرمزی که سفره هفت سین عید همشهریانشان را رنگینتر کنند.
کرونا حتی صدای حاجی فیروز را نیز در سینه حبس کرده، در لابلای چین و واچین بازار عید صدای دایره زنگی و تُمبک عمو فیروز شهرم را نمیشنوم، صدای خَشدارش که هر سال در هیاهوی خرید عید فریاد میزد «حاجی فیروزه، سالی یه روزه... تا میرسید به این قسمت شعر که «ارباب خودم بُز بُز قندی، ارباب خودم چرا نمیخندی؛ چه حال و هوایی به خرید عیدمان میداد، هم دل مردم را در آستانه نوروز شاد میکرد، هم بازار دستفروشان را داغ و داغتر و هم روزیِ هر چند اندک برای خود از این راه به دست میآورد.
دستفروشان؛ نبض بازار عید
حالا که سال کهنه ۹۸ نفسهای آخر خود را میکشد، کرونا اما این مجال را از اسفند گرفته و نمیگذارد دقیقه و ثانیههایش تند بگذرد و دستفروشان از این رونق عید سهمی برای خود اندوخته کنند، امروز نبض پیادهروهای بازار بزرگ شهرم در روزهای پایانی سال به شماره افتاده و این مهمان ناخوانده راه نفسش را گرفته...
وضعیت بازار جور دیگری است، سلامتی شده اولویت نخست نوروز امسال همشهریانم، از اینکه دیگر صدای دستفروشانی که جایی در خیابان یا پیادهرو شهر نداشتند، نمیآید، دستفروشانی که با کارتن یا سبدی روی شانههایشان از ظرفهای جورچین سفرههای مهمانی نوروز تا کریستالهای رنگی در هر کوچه و محله میگشتند تا بلکه پولی برای خرید نوروز زن و فرزندانش اندوخته کند، گلویم پر از بغض میشود، این کرونا دیگر چه صیغهای است، از کجا سر و کلهاش پیدا شد و اینچنین بساط دستفروشان شهرم را در هم ریخت.
حالا که سال کهنه ۹۸ نفسهای آخر خود را میکشد، کرونا اما این مجال را از اسفند گرفته و نمیگذارد دقیقه و ثانیههایش تند بگذرد و دستفروشان از این رونق عید سهمی برای خود اندوخته کنند، امروز نبض پیادهروهای بازار بزرگ شهرم در روزهای پایانی سال به شماره افتاده و این مهمان ناخوانده راه نفسش را گرفته...
در اوضاع و احوالی که مردم از ترس کرونا در پیش گرفتهاند و خانهنشینی را بر هر خرید عیدی ترجیح دادهاند، اما «علی» دستفروش ملایری نگران از خالی بودن سفره شب عیدش است، فرزندش چیزی از مهمان ناخوانده نوروز نمیداند و منتظر است پدرش دستِ پُر به خانه برگردد، پشتِ پا به کرونا میزند و به امید خدا صبح از منزل بیرون میرود، طبق روال بازار هر ساله عید، لباسهای رنگی رنگی را که با هزار جور قسط و قرض خریده، روی طنابی که به درخت بسته، آویزان میکند.
علی میگوید اگر هر سال در شلوغی بازار شب عید از تجمع و حتی خرید زنان و دختران خسته میشدم و گهگاهی آرزو میکردم مشتری نیاید تا استراحتی کنم، اما امسال بازارم خیلی کساد شده، دائم در فکرم که چگونه پول لباسهایی که خریدهام را جور کنم و به صاحبش برگردانم، چطور با دستِ پر به خانه بروم.
بازار را با شکست کرونا رونق میدهیم
محمدامین از آن سو فریاد میزند «علی» ناراحت نباش خدا بزرگ است، همینکه کرونا را شکست دهیم، بزرگترین هدیه است برای خانواده و همشهریانمان، آن موقع بازارمان نیز داغ میشود.
محمدامین که مثل هر سال بساط سفره هفتسین عید را پهن کرده، مدام فریاد میزند «آتیش زدم به مالم، بخر و ببر چه سفره هفتسینی» لبخندی تلخ بر چهره دارد و آرام به من میگوید طی هفت روز گذشته فقط ۲ تا مشتری داشتم و باز هم لبخندی میزند و نفسش را برای بازارگرمی دوباره تازه میکند.
حکایت دستفروشان نوروز که آسمان سقف مغازههایشان و کف پیادهرو ویترین پر زرق و برقشان شده، حکایت مردمانی است که از همه چیز خود میگذرند تا شادی و رضایت را به هموطنان خود هدیه کنند و همه مهارتشان را در عین سادگی و بیآلایشی به کار میگیرند تا شاید روزیشان از روز قبل افزونتر شود و برق رضایت در چشمان خانوادهشان بیشتر...
با این اوصاف امسال به جای خوراک و پوشاک، بازار ژل ضدعفونی، ماسک، دستکش و الکل داغ است و دستفروشان در کنار دیگر صنوف با کسادی دست و پنجه نرم میکنند، بازار داغی که «حسین» در میدان مرکزی شهر مشغول فروختن گلهای بهاری و متنوع کاکتوس است، میگوید اگر ماسک و ژل ضدعفونی و دستکش داشتم، بازارم خیلی بهتر از گل بود.
هر سال این موقع از اسفند جای سوزن انداختن در خیابانهای اصلی شهر ملایر نبود، اما حالا با ورود مهمان ناخوانده بازار عید خلوت است و برخی از همشهریانم آن هم از روستا برای خرید به شهر آمدهاند، شاید هم هنوز خطر کرونا را جدی نگرفتهاند، تنها امیدی که دستفروشان را میتواند تا حدودی خوشحال نگهدارد.
با این اوصاف امسال به جای خوراک و پوشاک، بازار ژل ضدعفونی، ماسک، دستکش و الکل داغ است و دستفروشان در کنار دیگر صنوف با کسادی دست و پنجه نرم میکنند، بازار داغی که «حسین» در میدان مرکزی شهر مشغول فروختن گلهای بهاری و متنوع کاکتوس است و میگوید اگر ماسک و ژل ضدعفونی و دستکش داشتم، بازارم خیلی بهتر از گل بود.
حسین که جوانی حدود ۲۴ ساله است ادعا میکند هر سال در ایام اسفند و بازار عید هر کاری داشتم، رها میکردم تا به بازار عید برسم، چراکه از فروش عید پول خوبی گیرم میآمد و برای این حجم از فروش راضی کننده بود، اما امسال با ورود کرونا شرایط جور دیگری است.
«علیرضا» اما از بازار عید راضی است، او که در راسته بازار خیابان بروجرد برای فروش وسایل منزل بساط دارد، میگوید من هر سال مشتریهای خودم را دارم و از حدود هفت یا هشت ماه پیش جنس شب عیدم را خریدهام، اما در اِزایش چک دادهام و باید آنها را به فروش برسانم تا بتوانم چکم را پاس کنم.
اکثر دستفروشان حکایتشان همین است، جنس عید را میخرند، بدون اینکه پولی پرداخت کنند، اما در شرایط کنونی که بازار با ورود کرونا شبها و روزهای بدی را سپری میکند، آنها امیدوارند بتوانند پولی اندوخته و حسابشان را تسویه کنند و از آن امیدوارتر اینکه صاحبان چک مهلتی چند ماهه به آنها بدهند تا در شرایط بهبود بازار پول نقد به دستشان بیاید.
روزی ۲ تا سه دیگ سمنو میفروختم
در این سوی بازار عید در خیابان شهید طلوعی دستفروشانی به صف شدهاند و در انتظار مشتری هستند، دیگ سمنویی که گویی ساعتها کسی به آن دست نزده، لحظهای منتظر ماندم تا کسی از من استقبال کند، مردی میانسال با عینک و کلاه نزدیکم آمد، گفت سمنو میخواهی؟ سمنوی جوانه گندم است، خانگی است و همسرم با کیفیت عالی درست کرده، من هم که قصد خرید نداشتم یک ظرف سمنو خریدم و سر صحبت را دستفروش باز کردم.
«امیرحسین» نام داشت و همانند دیگر دوستان دستفروشش از کسادی بازار نالید، او کلی برایم درد دل کرد از اینکه هر سال در ایام نوروز روزی ۲ تا سه دیگ سمنو میفروخته، اما امسال تا این لحظه حتی یک دیگ هم فروش نداشته است.
هر چند شرایط برایشان سخت بود، اما در بین آنها بودند دستفروشانی که مدارا میکنند تا روزهای سخت بگذرد و بتوانند بر کرونا غلبه کنند.
برایشان از کرونا و خطری که همه را تهدید میکند، گفتم، آنچنان ریز و درشت رعایت نکات بهداشتی و موارد پیشگیری از ویروس کرونا را برایم برشمردند که گویی هر کدامشان یک پزشک یا کارشناس بهداشتاند، کمی خیالم راحت شد و امیرحسین در همین حین دستهایش را از جیبش بیرون آورد و گفت آنقدر دستم را با آب و صابون شستهام که پوسته پوسته شده و شبها اذیتم میکند.
هر چند شرایط برایشان سخت بود، اما در بین آنها بودند دستفروشانی که مدارا میکنند تا روزهای سخت بگذرد و بتوانند بر کرونا غلبه کنند.
اما بی خبر از ورود کرونا شهرداری ملایر امسال عزمش را جزم کرده بود تا دستفروشان را ساماندهی کند و در تب و تاب بازار عید بتوانند با خیالی آسوده بدون اینکه مزاحم شهروندان شوند، بساط خود را پهن کنند، این اقدام شهرداری از طرفی موجب پهن کردن بساط دستفروشان بیادعا در محیطی آرام و از طرفی ارتقای زیباسازی مبلمان شهری بود.
دستفروشان باید در برابر کرونا ایمن کار کنند
شهرداری در اقدامی نو و تازه مکانهایی همچون بازار روز میوه و تره بار، خیابان شهید صفرخانیان، خیابانهای شهید وفایی، شهید مصطفی خمینی(ره)، شهید طلوعی، بلوار نبوت و خیابان شهدا را با موفقیت ساماندهی کرد، تا دستفروشان کمترین آسیب را در بازار شب عید داشته باشند.
مجتبی داروی به ایرنا میگوید: با وجود سختی شرایط و روکود بازار، خیلی به دستفروشان سخت نگرفتهایم و اجازه دادیم در هسته مرکزی شهر و خیابانهایی اصلی در یک طرف پیادهرو بساط کرده و فروش خود را داشته باشند.
معاون خدمات شهری شهرداری ملایر با اشاره به ساماندهی دستفروشان، با ابراز ناراحتی از کسادی بازار دستفروشان به واسطه شیوع بیماری کرونا میگوید: بازار عید امسال نسبت به سالهای گذشته رونق کمتری دارد و به خاطر خطر شیوع ویروس کرونا مردم ترجیح میدهند به جای خرید عید در منزل بمانند.
مجتبی داروی به ایرنا میگوید: با وجود سختی شرایط و رکود بازار، خیلی به دستفروشان سخت نگرفتهایم و اجازه دادیم در هسته مرکزی شهر و خیابانهای اصلی در یک طرف پیادهرو بساط کرده و فروش خود را داشته باشند.
وی ادامه میدهد: سال گذشته حدود ۲۵ نیروی شهرداری را برای سد معبر و نظارت بر دستفروشان بازار عید ساماندهی کردیم، در حالیکه این تعداد امسال به حدود ۱۲ نفر رسیده و هر روز نظارت خود را انجام میدهند.
معاون خدمات شهری شهرداری ملایر با بیان اینکه دستفروشان جز اقشاری در معرض خطر بیماری کرونا هستند تاکید میکند: آنها باید ایمن کار کنند، چنانچه غیرایمن باشند، اگر دستوری صادر شود برای حفظ سلامت خود و شهروندان مجبور به جمعآوری آنها هستیم.
کاهش ۳۰ تا ۴۰ درصدی بازار دستفروشان
داوری با بیان اینکه دستفروشان خیلی شرایط مساعدی ندارند و باید نکات بهداشتی را رعایت کنند، میگوید: بیش از ۹۰ درصد آنها در هسته مرکزی شهر واقع در خیابان خیام، خیابان بروجرد و راسته بازار در خیابان رستگار مومنی متمرکز و ملزم به رعایت موارد بهداشتی هستند.
وی ادامه میدهد: طبق روال سالهای گذشته دستفروشان تا پاسی از شب در میدان مرکزی شهر فعالند و نیروهای ما نیز نظارت کامل خود را دارند، اما در این شرایط شهروندان تردد کمتری در خیابانها دارند.
داوری بر این باور است که شیوع ویروس کرونا حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد بر رونق بازار دستفروشان تاثیر گذاشته و این ضربه به ویژه در ایام عید به این قشر وارد شده است.
حکایت این قشر بدون پشتوانه و صنف و حتی بدون عیدی و پاداش است، دستفروشانی که حالا تنها درخواستشان از دولت این است که در شرایط سخت کنونی با ورود این مهمان ناخوانده بسته حمایتی برای آنها در نظر گرفته شود تا شب عید را در کنار خانوادههایشان با یخچال خالی و جیب خالی نگذرانند.
آخرین آمار مبتلایان به کرونا در همدان تا ظهر (یکشنبه) ۵۰ تن اعلام شد که شامل ۱۵ نفر در شهرستان همدان، ۹ تن در اسدآباد، ۶ تن نهاوند، ۵ تن در رزن، چهار تن در ملایر، چهار تن در فامنین، سه تن در کبودراهنگ، ۲ نفر در تویسرکان، یک نفر در شهرستان بهار و یک نفر هم وارده از خارج استان است.