به گزارش ایرنا، شهید همت الله شمسایی که او را «رافت» نیز می نامیدند، 26 دی ماه 1315 در روستای گهکم به دنیا آمد.
وی فراگیری قرآن و آموزش خواندن و نوشتن را در مکتب خانه آغاز کرد و مدتی بعد برای تکمیل تحصیلات به بخش حاجی آباد و روستاهای اطراف که دارای مدرسه بودند، رفت و توانست تا کلاس ششم ابتدایی نظام قدیم تحصیل کند.
شهید شمسایی به استخدام ژاندارمری درآمد و به پاسگاه های منطقه های مختلف هرمزگان اعزام شد.
وی در منطقه های بسیار محرومی مانند «جاسک»، «بشاگرد» و اطراف « میناب» که روستاهایی بدون امکانات اولیه زندگی به شمار می آمدند به خدمت کرد.
این شهید دوران دفاع مقدس سال 37 ازدواج کرد و صاحب یک پسرو شش دختر شد.
شهید شمسایی از سال های 50 تا 55 که در خرمشهر ماموریت بود، «امام خمینی» آشنا شد؛ اما به علت محدودیت و خفقان موجود در رژیم شاهنشاهی از «آیت الله گلپایگانی» تقلید کرد.
وی که در فعالیت های انقلابی شرکت می کرد بعدها مشخص شد که نامش در لیست اعدامی های رژیم شاه قرار داشت.
این شهید در همان ماه های ابتدایی جنگ تحمیلی از محل خدمت خود یعنی نیروی زمینی (ژاندارمری) به صورت داوطلب راهی جبهه ها شد.
شهید شمسایی 25 روز پس از اعزام روز سوم دی ماه 59 درحالی که بیش از 3 ماه از جنگ نمی گذشت در محور آبادان – ماهشهر براثر اصابت ترکش خمپاره به پهلو شهید شد.
وی روز جمعه 21 آذرماه سال 59 نوشتن وصیت را با نام خداوند جان دهنده و جان گیرنده آغاز می کند و در بخشی از آن آورده است: از آغاز انقلاب همیشه به فکر و درصدد این بودم که چگونه دین خود را به این مملکت اسلامی ادا کنم تا این که سعادتی نصیب شد و توفیق حاصل کردم که در جبهه حق ضد باطل شرکت کنم و جان ناقابل خود را در راه زنده نگه داشتن جمهوری اسلامی فدا کنم.
شهید شمسایی در ادامه این وصیت نامه اظهار کرده است: تا جایی که به خاطر دارم از کسی طلبکار نیستم و به کسی هم بدهکاری ندارم، در صورتی که در این نبرد شهید شدم از متصدیان مربوط تمنا می شود که جنازه ام را به خانواده ام در بندرعباس تحویل دهند. این وصیت نامه در سنگر نوشته شده و معتبر است.
9887 /6048
وی فراگیری قرآن و آموزش خواندن و نوشتن را در مکتب خانه آغاز کرد و مدتی بعد برای تکمیل تحصیلات به بخش حاجی آباد و روستاهای اطراف که دارای مدرسه بودند، رفت و توانست تا کلاس ششم ابتدایی نظام قدیم تحصیل کند.
شهید شمسایی به استخدام ژاندارمری درآمد و به پاسگاه های منطقه های مختلف هرمزگان اعزام شد.
وی در منطقه های بسیار محرومی مانند «جاسک»، «بشاگرد» و اطراف « میناب» که روستاهایی بدون امکانات اولیه زندگی به شمار می آمدند به خدمت کرد.
این شهید دوران دفاع مقدس سال 37 ازدواج کرد و صاحب یک پسرو شش دختر شد.
شهید شمسایی از سال های 50 تا 55 که در خرمشهر ماموریت بود، «امام خمینی» آشنا شد؛ اما به علت محدودیت و خفقان موجود در رژیم شاهنشاهی از «آیت الله گلپایگانی» تقلید کرد.
وی که در فعالیت های انقلابی شرکت می کرد بعدها مشخص شد که نامش در لیست اعدامی های رژیم شاه قرار داشت.
این شهید در همان ماه های ابتدایی جنگ تحمیلی از محل خدمت خود یعنی نیروی زمینی (ژاندارمری) به صورت داوطلب راهی جبهه ها شد.
شهید شمسایی 25 روز پس از اعزام روز سوم دی ماه 59 درحالی که بیش از 3 ماه از جنگ نمی گذشت در محور آبادان – ماهشهر براثر اصابت ترکش خمپاره به پهلو شهید شد.
وی روز جمعه 21 آذرماه سال 59 نوشتن وصیت را با نام خداوند جان دهنده و جان گیرنده آغاز می کند و در بخشی از آن آورده است: از آغاز انقلاب همیشه به فکر و درصدد این بودم که چگونه دین خود را به این مملکت اسلامی ادا کنم تا این که سعادتی نصیب شد و توفیق حاصل کردم که در جبهه حق ضد باطل شرکت کنم و جان ناقابل خود را در راه زنده نگه داشتن جمهوری اسلامی فدا کنم.
شهید شمسایی در ادامه این وصیت نامه اظهار کرده است: تا جایی که به خاطر دارم از کسی طلبکار نیستم و به کسی هم بدهکاری ندارم، در صورتی که در این نبرد شهید شدم از متصدیان مربوط تمنا می شود که جنازه ام را به خانواده ام در بندرعباس تحویل دهند. این وصیت نامه در سنگر نوشته شده و معتبر است.
9887 /6048
کپی شد