به گزارش ایرنا، شهید یعقوب دبیری نژاد نهم تیرماه سال 43 در خانواده ای متوسط و مذهبی در شهر بندرعباس به دنیا آمد و دوران کودکی را به دلیل شغل پدرش در روستاهای دورافتاده و محروم بندر جاسک( بونجی، کچ، گوکسر و..) گذراند.
وی دوران تحصیلات ابتدایی و نیمی از راهنمایی را در دبستان رضا پهلوی و هاشمی پور بندر جاسک سپری کرد.
دوران اوج گیری انقلاب مصادف با اولین سال دبیرستان شهید یعقوب دبیری نژاد بود و در اولین راهپیمایی اعتراضی ضد شاه در بندرجاسک به همراه برادرش ایوب و تعدادی از دوستانش دستگیر و بازداشت شد.
شهید یعقوب تحت تاثیر رفتار انقلابی پدرش با حرکت های انقلابی و مذهبی آشنا بود.
شهید دبیری نژاد که در مسجد ولی عصر(عجل) جاسک فعالیت های چشمگیری داشت و پس از بازگشت به بندرعباس فعالیت هایش را در مسجد صاحب الزمان(عج) محله الشهدا و مسجد ابوالفضل(ع) محله پشت بند ادامه داد.
تدریس کلاس های داستان نویسی، قصه گویی، سرود بخشی از فعالیت های شهید دبیری نژاد در این دو مسجد در بندرعباس بود.
یعقوب از دوران راهنمایی شعر می سرود و داستان می نوشت دفترهای زیادی از آثارش به یادگار باقی مانده که برخی از آن شعرها به گویش بندری است.
وی در خصوص شعرهایش با نویسنده معروف «محمود حکیمی» ارتباط داشت و به واسطه ایشان با «مصطفی رحمان دوست» شاعر توانای کشور مکاتبه کرد.
شهید دبیری نژاد، تحصیلاتش را در دبیرستان «شهید چمران» بندرعباس ادامه داد و در سال 61 دیپلم خود را در رشته ادبیات و علوم انسانی گرفت.
این شهید دوران دفاع مقدس به ورزش های«فوتبال»، «کاراته» و «شنا» می پرداخت و بدن آماده داشت و همیشه با وضو و اهل نمازشب بود.
زمانی که پدر شهید دبیری نژاد می خواست به جبهه برود به پدرش گفت: «شما لازم نیست بروید حالا نوبت ماست که به جبهه برویم».
ماه مبارک رمضان سال 62 در سن 19 سالگی از «مرکز اعزام نیروهای کرمان» راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و همراه پدر و دوستانش شهیدش؛ شهیدان «فرویدن انصاری»، «منصور علیاس»، «عبدالغفور ضعیفی» و «حمیدرضا محمودی» در عملیات های «والفجر3» شرکت کرد.
شهید دبیری نژاد مهرماه سال 62 وارد واحد «اطلاعات -عملیات» لشکر 41 لشکر ثارالله شد و تا دی ماه همان سال دوره های تخصصی اطلاعات –عملیات را گذراند و در عملیات «والفجر4» کارشناسایی معبر لشکر و هدایت گردان را تا شروع عملیات برعهده داشت.
از همرزمان این شهید می توان به «نادر انصاریان»، «امید جاشونیا»، «احمد سلامتی» و شهیدان «عبدالله مسیحی»، «غلام آبسینه» و«حسن دانشمند» اشاره کرد.
وی به دلیل مجروح شدن در جبهه نتوانست در مرحله دوم کنکور آن سال شرکت کند؛ به پدرش که بعد از قبولی در مرحله اول کنکور از او خواسته بود به دانشگاه برود، گفت: «پدرجان من اکنون در دانشگاه هستم، درس من در این دانشگاه جهاد در راه خداست و هیچ دانشگاهی توان تدریس این درس را به من ندارد؛ بلاخره این که مدرکش شهادت است و نتیجه اش بهشت خداوند».
شهید یعقوب اسنفد سال 62 در عملیات «خیبر» جزیره مجنون شرکت کرد؛ و خرداد 63 پس از تسویه حساب با لشکر 41ثارالله به خدمت مقدس سربازی در نیروی زمینی ارتش رفت. دوره آموزشی را در پادگان «06 لشکرک تهران» سپری کرد و از آن جا عازم جبهه های غرب کشور در «کردستان» شد.
وی 28 بهمن ماه 63 در منطقه جنگی پیرانشهر هنگامی که در سنگر کمین بود توسط عراقی ها و گروهک کومله مورد محاصره قرار گرفت و هم سنگرهایش به شهادت رسیدند یعقوب که دید چیزی تا دستگیری اش نمانده به نماز ایستاد.
شهید یعقوب دبیری نژاد بعد از شکنجه بسیار توسط دشمن به شهاد رسید و به گفته خودش نصیب کردستان مظلوم شد. پیکرش بعد از تشییع باشکوه در گلزار بندرعباس به خاک سپرده شد.
9887 /6048
وی دوران تحصیلات ابتدایی و نیمی از راهنمایی را در دبستان رضا پهلوی و هاشمی پور بندر جاسک سپری کرد.
دوران اوج گیری انقلاب مصادف با اولین سال دبیرستان شهید یعقوب دبیری نژاد بود و در اولین راهپیمایی اعتراضی ضد شاه در بندرجاسک به همراه برادرش ایوب و تعدادی از دوستانش دستگیر و بازداشت شد.
شهید یعقوب تحت تاثیر رفتار انقلابی پدرش با حرکت های انقلابی و مذهبی آشنا بود.
شهید دبیری نژاد که در مسجد ولی عصر(عجل) جاسک فعالیت های چشمگیری داشت و پس از بازگشت به بندرعباس فعالیت هایش را در مسجد صاحب الزمان(عج) محله الشهدا و مسجد ابوالفضل(ع) محله پشت بند ادامه داد.
تدریس کلاس های داستان نویسی، قصه گویی، سرود بخشی از فعالیت های شهید دبیری نژاد در این دو مسجد در بندرعباس بود.
یعقوب از دوران راهنمایی شعر می سرود و داستان می نوشت دفترهای زیادی از آثارش به یادگار باقی مانده که برخی از آن شعرها به گویش بندری است.
وی در خصوص شعرهایش با نویسنده معروف «محمود حکیمی» ارتباط داشت و به واسطه ایشان با «مصطفی رحمان دوست» شاعر توانای کشور مکاتبه کرد.
شهید دبیری نژاد، تحصیلاتش را در دبیرستان «شهید چمران» بندرعباس ادامه داد و در سال 61 دیپلم خود را در رشته ادبیات و علوم انسانی گرفت.
این شهید دوران دفاع مقدس به ورزش های«فوتبال»، «کاراته» و «شنا» می پرداخت و بدن آماده داشت و همیشه با وضو و اهل نمازشب بود.
زمانی که پدر شهید دبیری نژاد می خواست به جبهه برود به پدرش گفت: «شما لازم نیست بروید حالا نوبت ماست که به جبهه برویم».
ماه مبارک رمضان سال 62 در سن 19 سالگی از «مرکز اعزام نیروهای کرمان» راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و همراه پدر و دوستانش شهیدش؛ شهیدان «فرویدن انصاری»، «منصور علیاس»، «عبدالغفور ضعیفی» و «حمیدرضا محمودی» در عملیات های «والفجر3» شرکت کرد.
شهید دبیری نژاد مهرماه سال 62 وارد واحد «اطلاعات -عملیات» لشکر 41 لشکر ثارالله شد و تا دی ماه همان سال دوره های تخصصی اطلاعات –عملیات را گذراند و در عملیات «والفجر4» کارشناسایی معبر لشکر و هدایت گردان را تا شروع عملیات برعهده داشت.
از همرزمان این شهید می توان به «نادر انصاریان»، «امید جاشونیا»، «احمد سلامتی» و شهیدان «عبدالله مسیحی»، «غلام آبسینه» و«حسن دانشمند» اشاره کرد.
وی به دلیل مجروح شدن در جبهه نتوانست در مرحله دوم کنکور آن سال شرکت کند؛ به پدرش که بعد از قبولی در مرحله اول کنکور از او خواسته بود به دانشگاه برود، گفت: «پدرجان من اکنون در دانشگاه هستم، درس من در این دانشگاه جهاد در راه خداست و هیچ دانشگاهی توان تدریس این درس را به من ندارد؛ بلاخره این که مدرکش شهادت است و نتیجه اش بهشت خداوند».
شهید یعقوب اسنفد سال 62 در عملیات «خیبر» جزیره مجنون شرکت کرد؛ و خرداد 63 پس از تسویه حساب با لشکر 41ثارالله به خدمت مقدس سربازی در نیروی زمینی ارتش رفت. دوره آموزشی را در پادگان «06 لشکرک تهران» سپری کرد و از آن جا عازم جبهه های غرب کشور در «کردستان» شد.
وی 28 بهمن ماه 63 در منطقه جنگی پیرانشهر هنگامی که در سنگر کمین بود توسط عراقی ها و گروهک کومله مورد محاصره قرار گرفت و هم سنگرهایش به شهادت رسیدند یعقوب که دید چیزی تا دستگیری اش نمانده به نماز ایستاد.
شهید یعقوب دبیری نژاد بعد از شکنجه بسیار توسط دشمن به شهاد رسید و به گفته خودش نصیب کردستان مظلوم شد. پیکرش بعد از تشییع باشکوه در گلزار بندرعباس به خاک سپرده شد.
9887 /6048
کپی شد