به گزارش ایرنا، شهید عباس بازماندگان قشمی یادگار احمد و هاجر یکم شهریور سال 48 دریک خانواده مذهبی در روستای حسین مرادی (گورزانگ) میناب به دنیا آمد.
وی که علاقه زیادی به فراگیری علوم قرآنی و تحصیل در حوزه داشت تحصیلات خود را در رشته علوم قرآن و حدیث تا مقطع کاردانی ادامه داد.
این شهید دوران دفاع مقدس درحالی که حدود 17ساله بود چهارم دی ماه در عملیات کربلای 4 در جزیره ام رصاص در حادثه درگیری مستقیم با دشمن به شهادت رسید.
مزار شهید عباس بازماندگان قشمی در روستای گورزانگ ازتوابع شهرستان قشم قرار دارد.
زندگی نامه این طلبه شهید در کتاب 'هنوز ماهی ها خوابهایشان را برای تو تعریف می کنند' به قلم غلام امینی دومشهری پرداخته شده است.
شهید عباس بازماندگان قشمی در یکی از وصیت نامه طولانی خود که آن را سوم تیرماه 65 نوشته، آورده است: اول باید بگویم که چرا به جبهه آمدم چون دانستم که جبهه جای خودسازی، ایثار، جای رسیدن به خدا، جای زنده نگه داشتن اسلام است.
وی ادامه داده است: اگر تمام مسلمانان به جبهه بیایند و دشمنان اسلام را نابود بسازند دیگر آمریکایی وجود نخواهد داشت که بعد به طبس حمله کند و دیکر اسراییلی وجود نخواهد داشت که فلسطین را اشتغال کند و مسلمانان را از خانه هایشان بیرون کنند و دیگر صدامی وجود نخواهد داشت که زیارت امام حسین(ع) را منع کند.
شهید بازماندگان قشمی در این وصیت نامه بیان داشته است: آمدم تا خود را بسازم ، آمدم تا بدانچه قرآن می گوید یقین پیدا کنم و راه سردار شهیدان حسین بن علی (ع) را ادامه دهم که امام حسین(ع) فرمودند: «تا زنده هستم نمی گذاریم ستمکاران به دولت و فرماندهی برسند مگر آنکه پس از مرگ ما زمان سلطنت دیگران باشد».
وی ادامه داده است: به آنان که می گویند چرا به فرزندان خود اجازه می دهید که به جبهه بروند و شهید شوند، بگویید که رسول اکرم (ص) درباره شهادت فرموده اند:«ما من قطره احب الی الله عزوجل من قطره دم فی سبیل الله-هیچ قطره ای پیش خداوند محبوب تر از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود، نیست».
این طلبه شهید در بخش دیگری از وصیت نامه خود آورده است: جوانان عزیز اگر می خواهید خدا را با چشم بصیرت ببینید و به رستگاری برسید، به جبهه بیایید، مبادا که در رختخواب ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد، مبادا در غفلت بمیرید که علی(ع) در محراب عبادت به شهادت رسید و مبادا در حالت بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر(ع) در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد.
وی در همین رابطه اضافه کرده است: «ای مادران مبادا از رفتن فرزندان خویش به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب حضرت زینب(س) را بدهید که شهادت 72 تن را تحمل نمود و رنج اسارت را به جان خرید، همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه حق علیه باطل بفرستید و حتی جسد آن را تحویل نگیرید، زیرا مادر وهب فرمود: سری را که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم».
شهید بازماندگان قشمی افزوده است: مادران و خواهران! حجابتان را حفظ کنید زیرا در روزی که خیمه های اهل بیت امام حسین (ع) را به آتش کشیدند و حجاب را از سر زنان برداشتند، سکینه دختر اباعبدالله به عمه اش گفت: ˈهل من حرقه سیرتها راسیˈ آیا پارچه ای هست که به وسیله آن سرم را بپوشانم.
وی در اهمیت جایگاه وقف نیزآورده است: و کل کتاب هایم را که در حجره 11 می باشدوقف کتابخانه مدرسه علمیه امام صادق(ع) می کنم و در آنجا بگذارید و 26 روز از ماه مبارک رمضان برگردن دارم اگر در توان است خواهش می کنم بگیرید.
این طلبه شهید در پایان این وصیت نامه از بردارانش خواهش کرده است وصیت نامه اش را در روز تشییع جنازه اش در بین مردم بخوانند، به امید آنکه به زودی زود اسلام به پیروزی نهایی برسد و درب های زندان ها شکسته شود و اسیران آزاد گردند و به امید اینکه درب های احرام ائمه (علیهم السلام) به روی شیعیان بازگردد.
9887 / 6048
وی که علاقه زیادی به فراگیری علوم قرآنی و تحصیل در حوزه داشت تحصیلات خود را در رشته علوم قرآن و حدیث تا مقطع کاردانی ادامه داد.
این شهید دوران دفاع مقدس درحالی که حدود 17ساله بود چهارم دی ماه در عملیات کربلای 4 در جزیره ام رصاص در حادثه درگیری مستقیم با دشمن به شهادت رسید.
مزار شهید عباس بازماندگان قشمی در روستای گورزانگ ازتوابع شهرستان قشم قرار دارد.
زندگی نامه این طلبه شهید در کتاب 'هنوز ماهی ها خوابهایشان را برای تو تعریف می کنند' به قلم غلام امینی دومشهری پرداخته شده است.
شهید عباس بازماندگان قشمی در یکی از وصیت نامه طولانی خود که آن را سوم تیرماه 65 نوشته، آورده است: اول باید بگویم که چرا به جبهه آمدم چون دانستم که جبهه جای خودسازی، ایثار، جای رسیدن به خدا، جای زنده نگه داشتن اسلام است.
وی ادامه داده است: اگر تمام مسلمانان به جبهه بیایند و دشمنان اسلام را نابود بسازند دیگر آمریکایی وجود نخواهد داشت که بعد به طبس حمله کند و دیکر اسراییلی وجود نخواهد داشت که فلسطین را اشتغال کند و مسلمانان را از خانه هایشان بیرون کنند و دیگر صدامی وجود نخواهد داشت که زیارت امام حسین(ع) را منع کند.
شهید بازماندگان قشمی در این وصیت نامه بیان داشته است: آمدم تا خود را بسازم ، آمدم تا بدانچه قرآن می گوید یقین پیدا کنم و راه سردار شهیدان حسین بن علی (ع) را ادامه دهم که امام حسین(ع) فرمودند: «تا زنده هستم نمی گذاریم ستمکاران به دولت و فرماندهی برسند مگر آنکه پس از مرگ ما زمان سلطنت دیگران باشد».
وی ادامه داده است: به آنان که می گویند چرا به فرزندان خود اجازه می دهید که به جبهه بروند و شهید شوند، بگویید که رسول اکرم (ص) درباره شهادت فرموده اند:«ما من قطره احب الی الله عزوجل من قطره دم فی سبیل الله-هیچ قطره ای پیش خداوند محبوب تر از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود، نیست».
این طلبه شهید در بخش دیگری از وصیت نامه خود آورده است: جوانان عزیز اگر می خواهید خدا را با چشم بصیرت ببینید و به رستگاری برسید، به جبهه بیایید، مبادا که در رختخواب ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد، مبادا در غفلت بمیرید که علی(ع) در محراب عبادت به شهادت رسید و مبادا در حالت بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر(ع) در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد.
وی در همین رابطه اضافه کرده است: «ای مادران مبادا از رفتن فرزندان خویش به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب حضرت زینب(س) را بدهید که شهادت 72 تن را تحمل نمود و رنج اسارت را به جان خرید، همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه حق علیه باطل بفرستید و حتی جسد آن را تحویل نگیرید، زیرا مادر وهب فرمود: سری را که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم».
شهید بازماندگان قشمی افزوده است: مادران و خواهران! حجابتان را حفظ کنید زیرا در روزی که خیمه های اهل بیت امام حسین (ع) را به آتش کشیدند و حجاب را از سر زنان برداشتند، سکینه دختر اباعبدالله به عمه اش گفت: ˈهل من حرقه سیرتها راسیˈ آیا پارچه ای هست که به وسیله آن سرم را بپوشانم.
وی در اهمیت جایگاه وقف نیزآورده است: و کل کتاب هایم را که در حجره 11 می باشدوقف کتابخانه مدرسه علمیه امام صادق(ع) می کنم و در آنجا بگذارید و 26 روز از ماه مبارک رمضان برگردن دارم اگر در توان است خواهش می کنم بگیرید.
این طلبه شهید در پایان این وصیت نامه از بردارانش خواهش کرده است وصیت نامه اش را در روز تشییع جنازه اش در بین مردم بخوانند، به امید آنکه به زودی زود اسلام به پیروزی نهایی برسد و درب های زندان ها شکسته شود و اسیران آزاد گردند و به امید اینکه درب های احرام ائمه (علیهم السلام) به روی شیعیان بازگردد.
9887 / 6048
کپی شد