به گزارش ایرنا، شهید علی اکرامی 25 بهمن سال 1349 در محله نایبند جنوبی بندرعباس به دنیا آمد، یادگار خلیل و مریم تا سوم راهنمایی تحصیل کرد و از کودکی با مسجد زین العابدین محله شان انس دیرینه داشت.
شهریور 59 و در زمانی که جنگ تحمیلی صدام بعثی برضد ایران اسلامی آغاز شد، علی کودکی 10ساله بود و دوران شیرین کودکی را با کتاب و قلم طی می کرد.
عشق و علاقه دفاع از کشور و دیدن صحنه دلاوری های رزمندگان او را مشتاق می کرد که زودتر بزرگ شود و او نیز همچون سایر رزمندگان به جبهه برود و از کشورش در مقابل دشمنان دفاع کند.
علی دوران نوجوانی اش را سپری کرد و تحصیلات خود را تا سال تحصیلی 64-65 در پایه سوم راهنمایی در مدرسه شهید قاسمی ادامه داد.
او درحالی که فقط 16 سال داشت، آرزویش در جبهه ها محقق شده بود و همان سال عازم جبهه شد، علی حالا در جبهه های جنگ بود و در کنار سایر رزمندگان از کشورش دفاع می کرد.
عشق به شهادت برای رشید مردان اسلام واژه ای نام آشنا بود که هرکدام از رزمندگانی که در جبهه ها عمرشان را در دفاع از کشور سپری می کردند و مقصد را در کوچ دیدند و از ویرانی لانه اش نترسیدند، علی نیز دیگر دنیا برایش وسعت نداشت، خدا برایش قله کمال را انتخاب کرد و روز چهارم دی ماه سال 65 در منطقه ام الرصاص عراق آسمانی شد.
پیکر او مدت ها در منطقه باقی ماند و درست در همان ماهی که به دنیا آمده بود در 19 بهمن سال 75 پس از تفحص پیکرش پیدا و در گلزار شهدای بندرعباس به خاک سپرده شد.
شهید علی اکرامی در ابتدای وصیت نامه اش هدف از نوشتن را تسویه حساب با دنیا دانسته و آورده است: چون انسان هرزمانی و هرآنی که در معرض خطر سقوط و صعود و مورد تهدید است و خطر صعود این است که با صعود انسان شیطان بیش تر سعی در نابودیش می کند و برای انسان خطر محسوب می شود.
وی در این وصیت نامه خطاب به خواهران و برادرانش ادامه داده است: خواهران هرگز آن ساده پوشیدن و ساده زندگی کردن را از یاد مبرید چون تجملات انسان را از یاد خدا دور می کند، برادرانم هرگز از خدمت در راه اسلام خستگی به خود راه مدهید مانند قبل و حال سعی کنید دیانت داشته باشید.
شهید اکرامی در بخش دیگری از وصیت نامه اش آورده است: و شما را سفارش به اطاعت از دستورات قرآن می کنم، قرآن بخوانید و از آن پیروی کنید هیچ گاه ادعای خون دادن در راه اسلام نکنید چون اسلام از این بیشتر خون می خواهد.
وی اضافه کرده است: اهل بیت عصت (ع) را ببینید چگونه خون دادند ولی هیچ گاه ادعای خون دادن نکردند و اگر هم ادعایی داشتند بی مورد نبود، برای زنده کردن دین و بیدار کردن مردم خفته در تاریکی بود، ظلمتی که 1400سال بر مردم سایه افکند تا اینکه انقلاب شد و برما تکلیف شد که از این انقلاب دفاع کنیم.
شهید اکرامی در بخش پایانی وصیت نامه اش ضمن سفارش به دوری از گناه و اطاعت از خدا، توصیه کرده است که از حرام ها دوری کرده و ایمان تان را قوی کنید.
9887 / 6048
شهریور 59 و در زمانی که جنگ تحمیلی صدام بعثی برضد ایران اسلامی آغاز شد، علی کودکی 10ساله بود و دوران شیرین کودکی را با کتاب و قلم طی می کرد.
عشق و علاقه دفاع از کشور و دیدن صحنه دلاوری های رزمندگان او را مشتاق می کرد که زودتر بزرگ شود و او نیز همچون سایر رزمندگان به جبهه برود و از کشورش در مقابل دشمنان دفاع کند.
علی دوران نوجوانی اش را سپری کرد و تحصیلات خود را تا سال تحصیلی 64-65 در پایه سوم راهنمایی در مدرسه شهید قاسمی ادامه داد.
او درحالی که فقط 16 سال داشت، آرزویش در جبهه ها محقق شده بود و همان سال عازم جبهه شد، علی حالا در جبهه های جنگ بود و در کنار سایر رزمندگان از کشورش دفاع می کرد.
عشق به شهادت برای رشید مردان اسلام واژه ای نام آشنا بود که هرکدام از رزمندگانی که در جبهه ها عمرشان را در دفاع از کشور سپری می کردند و مقصد را در کوچ دیدند و از ویرانی لانه اش نترسیدند، علی نیز دیگر دنیا برایش وسعت نداشت، خدا برایش قله کمال را انتخاب کرد و روز چهارم دی ماه سال 65 در منطقه ام الرصاص عراق آسمانی شد.
پیکر او مدت ها در منطقه باقی ماند و درست در همان ماهی که به دنیا آمده بود در 19 بهمن سال 75 پس از تفحص پیکرش پیدا و در گلزار شهدای بندرعباس به خاک سپرده شد.
شهید علی اکرامی در ابتدای وصیت نامه اش هدف از نوشتن را تسویه حساب با دنیا دانسته و آورده است: چون انسان هرزمانی و هرآنی که در معرض خطر سقوط و صعود و مورد تهدید است و خطر صعود این است که با صعود انسان شیطان بیش تر سعی در نابودیش می کند و برای انسان خطر محسوب می شود.
وی در این وصیت نامه خطاب به خواهران و برادرانش ادامه داده است: خواهران هرگز آن ساده پوشیدن و ساده زندگی کردن را از یاد مبرید چون تجملات انسان را از یاد خدا دور می کند، برادرانم هرگز از خدمت در راه اسلام خستگی به خود راه مدهید مانند قبل و حال سعی کنید دیانت داشته باشید.
شهید اکرامی در بخش دیگری از وصیت نامه اش آورده است: و شما را سفارش به اطاعت از دستورات قرآن می کنم، قرآن بخوانید و از آن پیروی کنید هیچ گاه ادعای خون دادن در راه اسلام نکنید چون اسلام از این بیشتر خون می خواهد.
وی اضافه کرده است: اهل بیت عصت (ع) را ببینید چگونه خون دادند ولی هیچ گاه ادعای خون دادن نکردند و اگر هم ادعایی داشتند بی مورد نبود، برای زنده کردن دین و بیدار کردن مردم خفته در تاریکی بود، ظلمتی که 1400سال بر مردم سایه افکند تا اینکه انقلاب شد و برما تکلیف شد که از این انقلاب دفاع کنیم.
شهید اکرامی در بخش پایانی وصیت نامه اش ضمن سفارش به دوری از گناه و اطاعت از خدا، توصیه کرده است که از حرام ها دوری کرده و ایمان تان را قوی کنید.
9887 / 6048
کپی شد