ستارگان درخشان، چشم بر امام حسین و یاران دوخته بودند، سکوتی پر رمز و راز و سرشار از گفتنی ها رهپویان عاشورا را به وادی اندیشه و عشق فروبرده بود اما در قلبهای آنان غوغا و قیامتی برپا بود.
راست قامتان عاشورا برخاک گرم زمین کربلا گردهم نشسته و نگاه بر امامشان دوخته بودند، امام حسین آرام و پرمعنا از جای برخاست نگاهی عمیق به یاران و لشگریان انداخت، خیمه ها را ورانداز کرد و سر به سوی آسمان درخشان کویر برد و برای لحظاتی چشمانش را فروبست.
فرق شکافته امام علی، شهادت امام حسن و قصه پرغصه مسلم، گلوی خونبار علی اصغر(ع)، دستان بریده سقای دشت کربلا و صحنه قریب الوقوع ظهر عاشورا و رویاروی با لشکریان بی شمار سپاه ظلمت ونیرنگ درنظرش مجسم شد.
امام، آلام یارانش که در کارزاری سترگ و نابرابر به خاک و خون کشیده می شوند حس می کرد، یارانی که از خود و زندگی این جهان گذشتند و انسانیت را از قهقرای تاریخ با دست های بریده و پیکرهای غرق در خون بیرون کشیدند.
امام حسین درآنسوی پلکهایش، تن های خسته اسیران را می دید، اسیرانی که با درد و بغضی در گلو، ندای عدالت خواهی عاشورائیان را در گوش بشریت وبرای همیشه طنین انداز کردند.
اینجا میدان عشق است، باید گذشت ازهمه چیز، از زندگی، از خانواده از یاران با وفا و حتی از طفل شیرخوار؛ روزی سخت و دشوار وسرنوشت آفرین در پیش است، روزی که تاریخ رقم می خورد و راه حق باخط سرخ شهادت برای همیشه مشخص می شود.
سپاه دشمن درهمین نزدیکی هااست و فرزندحضرت فاطمه، همهمه لشکریان باطل رامی شنود، چشمانش رامی گشاید، یاران همچنان به او چشم دوخته اند.
72 قلب باهم می تپد، دستارها وچهره ها با گرد و غبار صحرای کربلا تبرک شده، لب ها خشکیده ومژگان غبار گرفته، اما عطش عشق و نور ایمان بر امام حسین و یارانش می تابد.
دشمن حلقه محاصره را تنگ کرده است، راهی نیست جز ایستادن در مقابل همه دنیای باطل، و در این راه باید از مرزهای این جهان گذشت، دروازه جاوانگی و رستگاری در همین نزدیکی هاست.
روز عاشورا است خورشید در فرق آسمان می سوزد و بر خود می پیچد، تند باد گرم و خشک ناله کنان بر پهن دشت کربلا می وزد، امام حسین با تنی شرحه شرحه اطراف را نظاره می کند، یاران همه در خون خود غلتیده اند، ماموریت بزرگ آخرین لحظات را سپری می کند امام حسین زیر باران تیر و تیغ ،جام عشق را سرمی کشد، ماموریت عشق با طلیعه فجر پایان می یابد، تاریخ رقم می خورد، روزی دیگر آغاز می شود و نهضت بزرگ با خون امام حسین و ایثار بلند قامتان و حماسه آفرینان عاشورا در قلب نسلها جاوادانه می شود.
1339محمد سلطانمرادی
راست قامتان عاشورا برخاک گرم زمین کربلا گردهم نشسته و نگاه بر امامشان دوخته بودند، امام حسین آرام و پرمعنا از جای برخاست نگاهی عمیق به یاران و لشگریان انداخت، خیمه ها را ورانداز کرد و سر به سوی آسمان درخشان کویر برد و برای لحظاتی چشمانش را فروبست.
فرق شکافته امام علی، شهادت امام حسن و قصه پرغصه مسلم، گلوی خونبار علی اصغر(ع)، دستان بریده سقای دشت کربلا و صحنه قریب الوقوع ظهر عاشورا و رویاروی با لشکریان بی شمار سپاه ظلمت ونیرنگ درنظرش مجسم شد.
امام، آلام یارانش که در کارزاری سترگ و نابرابر به خاک و خون کشیده می شوند حس می کرد، یارانی که از خود و زندگی این جهان گذشتند و انسانیت را از قهقرای تاریخ با دست های بریده و پیکرهای غرق در خون بیرون کشیدند.
امام حسین درآنسوی پلکهایش، تن های خسته اسیران را می دید، اسیرانی که با درد و بغضی در گلو، ندای عدالت خواهی عاشورائیان را در گوش بشریت وبرای همیشه طنین انداز کردند.
اینجا میدان عشق است، باید گذشت ازهمه چیز، از زندگی، از خانواده از یاران با وفا و حتی از طفل شیرخوار؛ روزی سخت و دشوار وسرنوشت آفرین در پیش است، روزی که تاریخ رقم می خورد و راه حق باخط سرخ شهادت برای همیشه مشخص می شود.
سپاه دشمن درهمین نزدیکی هااست و فرزندحضرت فاطمه، همهمه لشکریان باطل رامی شنود، چشمانش رامی گشاید، یاران همچنان به او چشم دوخته اند.
72 قلب باهم می تپد، دستارها وچهره ها با گرد و غبار صحرای کربلا تبرک شده، لب ها خشکیده ومژگان غبار گرفته، اما عطش عشق و نور ایمان بر امام حسین و یارانش می تابد.
دشمن حلقه محاصره را تنگ کرده است، راهی نیست جز ایستادن در مقابل همه دنیای باطل، و در این راه باید از مرزهای این جهان گذشت، دروازه جاوانگی و رستگاری در همین نزدیکی هاست.
روز عاشورا است خورشید در فرق آسمان می سوزد و بر خود می پیچد، تند باد گرم و خشک ناله کنان بر پهن دشت کربلا می وزد، امام حسین با تنی شرحه شرحه اطراف را نظاره می کند، یاران همه در خون خود غلتیده اند، ماموریت بزرگ آخرین لحظات را سپری می کند امام حسین زیر باران تیر و تیغ ،جام عشق را سرمی کشد، ماموریت عشق با طلیعه فجر پایان می یابد، تاریخ رقم می خورد، روزی دیگر آغاز می شود و نهضت بزرگ با خون امام حسین و ایثار بلند قامتان و حماسه آفرینان عاشورا در قلب نسلها جاوادانه می شود.
1339محمد سلطانمرادی
کپی شد