در این یادداشت به قلم محمد خداکریمی آمده است: وقتی ازاینجا و آنجا درباره ظرفیت ها و پتانسیل های استان هرمزگان و بندرعباس می شنویم به این باور می رسیم که ما در این استان و شهر همه چیز داریم و هیچ چیز نداریم. این استان در بخش های مختلف جایگاه خوبی در کشور دارد.
مسوولان آمارهای قابل تاملی به مردم می دهند. اعداد و ارقامی که می توان ساعت ها روی آن ها بحث کرد.
استان هرمزگان غنی از نعمت های خدادادی است. دریا، ساحل و خشکی منبع بزرگی از آنچه خداوند بدون منت به ما ارزانی داشته است. موهبت الهی که بسیاری از مردم کشورمان از آن بینصیب هستند.
همین دریایی که ما آن را به راحتی آلوده می کنیم، مردم بسیاری از استانهای دیگر آرزوی داشتن آن رادارند. آوازه پایتخت اقتصادی کشور را با خود یدک می کشیم.
به آمارها خوب دقت کنید: استان هرمزگان از بین 32 مرز فعال کشور در جایگاه نخست ترانزیت کالا قرار دارد. دستگاههایی نظیر اداره کل استاندارد، امور مالیاتی، بنادرودریانوردی و گمرکات استان نیز در بخش های مختلف درآمدی رتبه نخست های کشوری را به خود اختصاص دادهاند.
با این حجم درآمد چرا نباید بخشی از آن به طور ویژه به این استان اختصاص یابد.چرا نباید نمایندگان استان در خانه ملت به دنبال سازو کار یا راهکاری باشند برای اینکه استان هرمزگان از این درآمدهای سرشار بهره بیشتری ببرد.
چرا باید مسوولان استان به جای اینکه به دنبال چانه زنی برای گرفتن حق هرمزگانی ها از این درآمدهای میلیاردی از دولت باشند به این جمله اکتفا کنند که استان های بدون گمرک و مناطق ویژه وغیره نیز گناهی نکردهاند و باید آنها هم سهمی از این درآمدها داشته باشند. ما نمی گوییم آنها سهمی ندارند، حرف ما این است مردمی که در گرمای بالای 50 درجه در این استان سختی می کشند و عرق می ریزند تا آقایان به دلیل کسب رتبه برتر از مافوق خود لوح تقدیر دریافت کنند، چرا در شهرشان یک خیابان هموار، یک شهربازی، ساحل پاک، یک سرویس بهداشتی عمومی مناسب و... نداشته باشند.
به راستی چرا ما که درآمد خوب داریم، نباید یک خیابان هموار داشته باشیم؟ دریا داریم، جزایر داریم، مناطق ویژه اقتصادی داریم، پالایشگاه داریم، صنایع بزرگ داریم. بزرگ ترین بندر تجاری کشور داریم. چهار ناوگان حمل و نقل داریم که در کشور بینظیر است. در یک جمله میتوان گفت ما همه چیز داریم و هیچ نداریم.
نه ناوگان حمل و نقل عمومی پویا داریم، نه فضای سبز نشاط آور. نه شهربازی به معنای واقعی، نه بوستان سرسبز. ما دریاد اریم، اما ماهی و میگو را باید گران تهیه کنیم ما دریا داریم، اما به جای استفاده مفید از آن، فاضلاب و پسابها را روانه آن می کنیم. ما دریا داریم، اما گازوییل به کام آبزیان می ریزیم. ما این همه گروههای نمایشی داریم، اما یک سالن استاندارد برای اجرای تئاتر نداریم.
از بندرعباس به کریدور جنوب- شمال یاد می کنند، اما یک جاده خوب نداریم، ما خیلی چیزها داریم، اما هیچ نداریم. مشکلات این شهر یکی، دوتا نیست. چند سال پیش آقایان یک شبه طرح یک طرفه کردن خیابانهای هسته مرکزی شهر را با هزینه سنگین اجرا کردند در پی این طرح مبلمان شهری با بی سلیقگی دگرگون شد.
این طرح نه تنها از ترافیک شهر نکاست، بلکه دردی بردردهای شهروندان افزود. ما هزاران دستگاه تاکسی و اتوبوس داریم، اما مجبوریم در بسیاری از مسیرها داد بزنیم دربست و سوار خودرو شخصی شویم، ما همه چیز داریم اما بازهم هیچ نداریم که از استان هرمزگان بهعنوان استان محروم یاد میشود.
ما هنوز در بندرعباس یک پایانه حملونقل ویژه شهرها و مناطق مختلف استان نداریم و هرروز تاکسیهای برونشهری و مسافربرهای شخصی از هر نقطه مسافری به تورشان خورد هم آنجا را ایستگاه قرار میدهند. پیادهروها، حاشیه خیابانها و معابر پرشده از زباله، آشغال و نخالههای ساختمانی که همچون زگیل بر تن شهر خودنمایی میکنند.
سالهاست مقامات این شهر، قول راهاندازی پارکینگ طبقاتی را در مرکز شهر دادهاند، اما هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است. این استان و این شهر آنقدر درآمد دارد که بتوان با آن استان را ساخت و آباد کرد.
چهار ناوگان حملونقل ریلی، هوایی، دریایی و زمینی داریم اما ایستگاه و سالنهای انتظار مسافر این ناوگانها از استانداردهای لازم به دور است. ما در چندین نقطه شهر «خور» داریم که از آن میتوان، تفریحگاهی برای مردم و جذب توریست استفاده کرد؛ اما امروز خورها شدهاند زباله دان روان که جز آلودگی و صرف هزینه برای لایروبی آن، دستاوردی دیگر ندارد، ما همهچیز داریم و هیچچیز نداریم.
باور بفرمایید که ما همهچیز داریم و هیچ چیز نداریم. هزاران کیلومتر ساحل داریم اما برای استفاده مردم از این نعمت خداوند هیچ برنامهای نداریم... ما همهچیز داریم، هیچ نداریم. آیا شما این گونه فکر نمیکنید. ما اگر همهچیز داریم پس چرا گردشگر و توریست نداریم.
اگر ما بندر داریم، پس چرا نشانی از یک شهر ساحلی نداریم. این درست که اجرای هر طرح و پروژهای نیازمند منابع اعتباری مناسبی است، چرا نمایندگان استان در مجلس، نماینده عالی دولت در استان و مدیران دستگاههای اجرایی استان آنقدر تلاش نمی کنند که بودجه خوبی به این استان اختصاص یابد تا رفاه اجتماعی مردم هرمزگان بیش از گذشته تامین شود. چرا ما باید در باطن همهچیز داشته باشیم، اما در ظاهر هیچچیز نداشته باشیم.
باید قبول کنیم که ما هیچ نداریم! نکته مهم این که مردم سایر استان ها تصور می کنند مردم این استان با داشتن دریا و ساحل و جزایر، مرفهترین مردم ایران هستند اما نمیدانند که آواز دهل از دور خوش است. ما ساکنان این استان تنها در رویا همه چیزداریم.
6048/7195
مسوولان آمارهای قابل تاملی به مردم می دهند. اعداد و ارقامی که می توان ساعت ها روی آن ها بحث کرد.
استان هرمزگان غنی از نعمت های خدادادی است. دریا، ساحل و خشکی منبع بزرگی از آنچه خداوند بدون منت به ما ارزانی داشته است. موهبت الهی که بسیاری از مردم کشورمان از آن بینصیب هستند.
همین دریایی که ما آن را به راحتی آلوده می کنیم، مردم بسیاری از استانهای دیگر آرزوی داشتن آن رادارند. آوازه پایتخت اقتصادی کشور را با خود یدک می کشیم.
به آمارها خوب دقت کنید: استان هرمزگان از بین 32 مرز فعال کشور در جایگاه نخست ترانزیت کالا قرار دارد. دستگاههایی نظیر اداره کل استاندارد، امور مالیاتی، بنادرودریانوردی و گمرکات استان نیز در بخش های مختلف درآمدی رتبه نخست های کشوری را به خود اختصاص دادهاند.
با این حجم درآمد چرا نباید بخشی از آن به طور ویژه به این استان اختصاص یابد.چرا نباید نمایندگان استان در خانه ملت به دنبال سازو کار یا راهکاری باشند برای اینکه استان هرمزگان از این درآمدهای سرشار بهره بیشتری ببرد.
چرا باید مسوولان استان به جای اینکه به دنبال چانه زنی برای گرفتن حق هرمزگانی ها از این درآمدهای میلیاردی از دولت باشند به این جمله اکتفا کنند که استان های بدون گمرک و مناطق ویژه وغیره نیز گناهی نکردهاند و باید آنها هم سهمی از این درآمدها داشته باشند. ما نمی گوییم آنها سهمی ندارند، حرف ما این است مردمی که در گرمای بالای 50 درجه در این استان سختی می کشند و عرق می ریزند تا آقایان به دلیل کسب رتبه برتر از مافوق خود لوح تقدیر دریافت کنند، چرا در شهرشان یک خیابان هموار، یک شهربازی، ساحل پاک، یک سرویس بهداشتی عمومی مناسب و... نداشته باشند.
به راستی چرا ما که درآمد خوب داریم، نباید یک خیابان هموار داشته باشیم؟ دریا داریم، جزایر داریم، مناطق ویژه اقتصادی داریم، پالایشگاه داریم، صنایع بزرگ داریم. بزرگ ترین بندر تجاری کشور داریم. چهار ناوگان حمل و نقل داریم که در کشور بینظیر است. در یک جمله میتوان گفت ما همه چیز داریم و هیچ نداریم.
نه ناوگان حمل و نقل عمومی پویا داریم، نه فضای سبز نشاط آور. نه شهربازی به معنای واقعی، نه بوستان سرسبز. ما دریاد اریم، اما ماهی و میگو را باید گران تهیه کنیم ما دریا داریم، اما به جای استفاده مفید از آن، فاضلاب و پسابها را روانه آن می کنیم. ما دریا داریم، اما گازوییل به کام آبزیان می ریزیم. ما این همه گروههای نمایشی داریم، اما یک سالن استاندارد برای اجرای تئاتر نداریم.
از بندرعباس به کریدور جنوب- شمال یاد می کنند، اما یک جاده خوب نداریم، ما خیلی چیزها داریم، اما هیچ نداریم. مشکلات این شهر یکی، دوتا نیست. چند سال پیش آقایان یک شبه طرح یک طرفه کردن خیابانهای هسته مرکزی شهر را با هزینه سنگین اجرا کردند در پی این طرح مبلمان شهری با بی سلیقگی دگرگون شد.
این طرح نه تنها از ترافیک شهر نکاست، بلکه دردی بردردهای شهروندان افزود. ما هزاران دستگاه تاکسی و اتوبوس داریم، اما مجبوریم در بسیاری از مسیرها داد بزنیم دربست و سوار خودرو شخصی شویم، ما همه چیز داریم اما بازهم هیچ نداریم که از استان هرمزگان بهعنوان استان محروم یاد میشود.
ما هنوز در بندرعباس یک پایانه حملونقل ویژه شهرها و مناطق مختلف استان نداریم و هرروز تاکسیهای برونشهری و مسافربرهای شخصی از هر نقطه مسافری به تورشان خورد هم آنجا را ایستگاه قرار میدهند. پیادهروها، حاشیه خیابانها و معابر پرشده از زباله، آشغال و نخالههای ساختمانی که همچون زگیل بر تن شهر خودنمایی میکنند.
سالهاست مقامات این شهر، قول راهاندازی پارکینگ طبقاتی را در مرکز شهر دادهاند، اما هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است. این استان و این شهر آنقدر درآمد دارد که بتوان با آن استان را ساخت و آباد کرد.
چهار ناوگان حملونقل ریلی، هوایی، دریایی و زمینی داریم اما ایستگاه و سالنهای انتظار مسافر این ناوگانها از استانداردهای لازم به دور است. ما در چندین نقطه شهر «خور» داریم که از آن میتوان، تفریحگاهی برای مردم و جذب توریست استفاده کرد؛ اما امروز خورها شدهاند زباله دان روان که جز آلودگی و صرف هزینه برای لایروبی آن، دستاوردی دیگر ندارد، ما همهچیز داریم و هیچچیز نداریم.
باور بفرمایید که ما همهچیز داریم و هیچ چیز نداریم. هزاران کیلومتر ساحل داریم اما برای استفاده مردم از این نعمت خداوند هیچ برنامهای نداریم... ما همهچیز داریم، هیچ نداریم. آیا شما این گونه فکر نمیکنید. ما اگر همهچیز داریم پس چرا گردشگر و توریست نداریم.
اگر ما بندر داریم، پس چرا نشانی از یک شهر ساحلی نداریم. این درست که اجرای هر طرح و پروژهای نیازمند منابع اعتباری مناسبی است، چرا نمایندگان استان در مجلس، نماینده عالی دولت در استان و مدیران دستگاههای اجرایی استان آنقدر تلاش نمی کنند که بودجه خوبی به این استان اختصاص یابد تا رفاه اجتماعی مردم هرمزگان بیش از گذشته تامین شود. چرا ما باید در باطن همهچیز داشته باشیم، اما در ظاهر هیچچیز نداشته باشیم.
باید قبول کنیم که ما هیچ نداریم! نکته مهم این که مردم سایر استان ها تصور می کنند مردم این استان با داشتن دریا و ساحل و جزایر، مرفهترین مردم ایران هستند اما نمیدانند که آواز دهل از دور خوش است. ما ساکنان این استان تنها در رویا همه چیزداریم.
6048/7195
کپی شد