چالشی که نه تنها در زمان حال خود، دردها و نارسایی ها و ناعدالتی ها را یاد آور می شود بلکه می تواند جامعه آینده را نیز تحت تاثیرهای سوء خود قرار دهد.
کودکان کار به کودکان کارگری گفته می شود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته می شوند که این امر آنها را در بیشتر اوقات از رفتن به مدرسه و تجربه ی دوران کودکی بی بهره و سلامت روحی و جسمی آنها را تهدید می کند.
کودکانی که امروز باید با حضور در مدارس و محیط امن خانواده و جامعه آموزه های خود را تقویت و مهارت های لازم را برای آینده کسب کنند ، به اجبار در خیابان ها با شرایط نامطلوبی همراه با تهدید های متعدد در حال کار و فعالیت و یا شاید هم ذوب شدن کودکیشان هستند.
این ذوب و انجماد کودکی در پشت چراغ های قرمز و در گرما و سرمای تابستان و زمستان، می تواند قلب و ذهن این کودکان را برای همیشه پر از تنفر از اجتماع و همنوعان خود کند که این تنفر دودش به چشم آینده این جامعه خواهد رفت.
برخی ها در میان اقشار مختلف، معتقد هستند که بیشتر کودکان کار، ایرانی نیستند و کاری که انجام می دهند ، فرقی با تکدی گری نداشته و نباید به آنها کمک کرد، بلکه باید آنها را جمع آوری و به کشورهایشان بازگرداند.
در این خصوص باید چند نکته را مد نظر قرار داد و آن اینکه مساله کودکان کار با پیچیدگی های بسیاری روبه رو است و باید در نظر داشت که مساله کودکان کار با مساله متکدیان، متفاوت است و نمیتوان همان برخوردی را که با متکدیان می شود در مورد کودکان کار نیز به کار برد.
این کودکان دارای روحیه خاصی هستند و با اینکه به شیوه ای غیر مستقیم تکدی گری می کنند اما نمی توان همان برخوردی را که با متکدیان می شود با این گروه لحاظ کرد.
نکته دیگر اینکه چه این کودکان ایرانی باشند و چه اهل هر نقطه از این کره خاکی، کودک هستند؛ کودکانی که مورد سوء استفاده قرار گرفته اند و مجبور به انجام کار، گاه در بدترین شرایط هستند و از همین رو باید به این موضوع از جنبه انسانی نیز نگریست.
این کودکان چه ایرانی و یا غیرایرانی وارد این آب و خاک شده و درحال حاضردر همین محیط مشغول زندگی هستند و مشخص نیست که آیا به کشور یا محل زندگیشان بازگردند یا خیر؛ از همین رو اگر مورد تحقیر واقع شوند و روحشان بیشتر از این آسیب ببیند، به طور یقین آسیبی جدی برای آینده این مرز و بوم محسوب می شوند.
اما اگر نهادهای مسوول و سازمان های مردم نهاد که این روزها توجه ویژه ای با وجود همه مشکلات و کمبودها به کودکان دارند، از این گروه حمایت کنند و آموزش های صحیح و مهارتهای زندگی را به آنها ارایه دهند، به طور یقین خطر کمتری آینده روانی و اجتماعی ما را تهدید می کند.
در این گزارش قصد نداریم پیرامون بررسی راهکارهای میان مدت و بلند مدت رفع چالش کودکان کار بپردازیم؛ که اندر این مبحث بسیار گفته و شنیده نشده و یا شاید هم شده و بی تفاوت از کنارش رده شده است.
تاکنون پیرامون رفع چالش کودکان کار نه تنها در رسانهها بلکه در سایر بخشهای قانونی و قانونگذاری نیز صحبت ها و مباحث بیشماری مطرح شده اما تا به این لحظه هیچکدام از این مباحث و قوانین نتوانسته است چارهای برای کاهش تبعات این چالش غم انگیز اجتماعی در کشور و به ویژه شهری مانند بندرعباس پیدا کند.
در این یادداشت تنها بر آنیم که اشاره ای به وضعیت کنونی فعالیت کودکان کار در بندرعباس که با افتخار از آن به عنوان پایتخت اقتصادی کشور یاد می شود، داشته باشیم.
** شناسایی 700 کودک کار در هرمزگان
گرچه که مسوولان و متولیان امر در این پایتخت اقتصادی همه شان بر شرایط کار این کودکان واقف هستند و به طور یقین از پشت شیشه های دودی ماشین هایشان، چهره های خسته و غمزده این کودکان را مشاهده کرده اند.
کودکانی که در گرما و شرجی طاقت فرسای بندرعباس، در پشت چراغ های قرمز، در برابر مراکز تجاری، درمقابل رستوران ها و کافه ها کودکیشان را در دست گرفته و در نقش نان آور خانواده وارد عمل شده و در بدترین شرایط و تهدیدها کار می کنند.
مدیرکل امور اجتماعی استانداری هرمزگان می گوید : تعداد کودکان کار در استان آنقدر زیاد نیست که امکان جمع آوری آنها وجود نداشته باشد اما این کودکان از ناحیه خانواده خود تحت فشار قرار دارند که به خیابان می آیند و در واقع خودشان تصمیم گیرنده نیستند.
منصور اخلاقی پور در گفت و گو با ایرنا اظهار داشت: جمع آوری متکدیان و نگهداری آنها در سامان سرا می تواند طرح موقت مناسبی در این زمینه باشد اما برای کاهش کودکان کار می بایست به جای جمع آوری اجباری، آنها را جذب نمود و خانواده های آنان را ملاک طرح ها و برنامه ها قرار داد..
این جامعه شناس با بیان اینکه گره گشای مساله کودکان کار، تنها تشکل های غیردولتی هستند بیان داشت: تشکل های غیردولتی به لحاظ ماهیت مردمی و غیر رسمی که دارند بیشتر مورد اعتماد این کودکان قرار می گیرند و به راحتی جذب می شوند.
اخلاقی پور خاطر نشان کرد: بهزیستی هرمزگان می تواند با افزایش تعداد مراکز نگهداری و خدمات رسانی به این کودکان و واگذاری این مراکز به تشکل های غیر دولتی نقش ارزنده ای را در حل این مساله ایفا کند که البته طرح هایی در این زمینه نیز ارائه شده و در حال پیگیری است.
وی بیان داشت: با حمایتهای استاندار هرمزگان فضای آموزشی کودکان کار هم جانمایی شده است ودر حاضر بیش از700کودک کار در استان شناسایی شده است.
** 147 کودک خیابانی و کار زیر پوشش مهرانه
معاون امور اجتماعی اداره کل بهزیستی هرمزگان گفت: همزمان با فرارسیدن سال تحصیلی جدید و با اجرای طرح مهرانه در استان، 147 کودک خیابانی و کار تحت پوشش قرار گرفته و بسته های آموزشی و بهداشتی دریافت کردند.
حمید سلیمانی در گفت و گو با ایرنا اظهار داشت: این کودکان تحت حمایت دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی بهزیستی قرار دارند.
وی افزود: هدف از اجرای طرح مهرانه حمایت از تحصیل دانش آموزان و کودکان بازمانده از تحصیل با اهدای بسته های آموزشی و لوازم التحریر است.
وی بیان داشت: مهم ترین رویکرد بهزیستی، خانواده محور مبتنی بر حمایت و توانمند سازی خانواده با تاکید بر تحصیل و آموزش کودک می باشد که این امر زمینه ساز ایجاد بستر مناسب جهت بازگشت به زندگی سالم است.
**نگذاریم کودکی کودکان کار دود شود
از مسوولان و دستگاه های متولی انتظار آن نیست که راهکاری عملی برای حل این موضوع داشته باشند که پیش از این هم گفتیم که اندر این مساله بحث بسیار شده و ره به جایی نبرده است.
اما از دستگاه های متولی از جمله بهزیستی انتظار آن می رود که دست کم توجه بیشتری به یکی از وظایف ذاتی سازمانی خود داشته باشد و با هماهنگی انجمن های مردم نهاد با فراهم آوردن شرایط مناسب برای استراحت و آموزش این کودکان دست کم بخشی از رنج و درد آنها را بکاهند.
به طور یقین تاکنون اقدام هایی از جمله همان اجرای طرح مهرانه از سوی بهزیستی در جهت حمایت از کودکان کار صورت گرفته، اما این کودکان نیازمند توجه بیشتری هستند و مسوولان نباید به این کودکان، تنها به چشم یک کودک کار، بلکه با این دید که این کودکان در صورت حمایت نشدن، ممکن است زمینه ساز بروز آسیب های اجتماعی بسیاری در آینده باشند.
پس بیاییم هم از حیث انسانی و بدون توجه به نژاد و دین و قومیت و هم از حیث پیشگیری از آسیب های اجتماعی از این کودکان بیشتر حمایت کنیم.
7198/6048
کودکان کار به کودکان کارگری گفته می شود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته می شوند که این امر آنها را در بیشتر اوقات از رفتن به مدرسه و تجربه ی دوران کودکی بی بهره و سلامت روحی و جسمی آنها را تهدید می کند.
کودکانی که امروز باید با حضور در مدارس و محیط امن خانواده و جامعه آموزه های خود را تقویت و مهارت های لازم را برای آینده کسب کنند ، به اجبار در خیابان ها با شرایط نامطلوبی همراه با تهدید های متعدد در حال کار و فعالیت و یا شاید هم ذوب شدن کودکیشان هستند.
این ذوب و انجماد کودکی در پشت چراغ های قرمز و در گرما و سرمای تابستان و زمستان، می تواند قلب و ذهن این کودکان را برای همیشه پر از تنفر از اجتماع و همنوعان خود کند که این تنفر دودش به چشم آینده این جامعه خواهد رفت.
برخی ها در میان اقشار مختلف، معتقد هستند که بیشتر کودکان کار، ایرانی نیستند و کاری که انجام می دهند ، فرقی با تکدی گری نداشته و نباید به آنها کمک کرد، بلکه باید آنها را جمع آوری و به کشورهایشان بازگرداند.
در این خصوص باید چند نکته را مد نظر قرار داد و آن اینکه مساله کودکان کار با پیچیدگی های بسیاری روبه رو است و باید در نظر داشت که مساله کودکان کار با مساله متکدیان، متفاوت است و نمیتوان همان برخوردی را که با متکدیان می شود در مورد کودکان کار نیز به کار برد.
این کودکان دارای روحیه خاصی هستند و با اینکه به شیوه ای غیر مستقیم تکدی گری می کنند اما نمی توان همان برخوردی را که با متکدیان می شود با این گروه لحاظ کرد.
نکته دیگر اینکه چه این کودکان ایرانی باشند و چه اهل هر نقطه از این کره خاکی، کودک هستند؛ کودکانی که مورد سوء استفاده قرار گرفته اند و مجبور به انجام کار، گاه در بدترین شرایط هستند و از همین رو باید به این موضوع از جنبه انسانی نیز نگریست.
این کودکان چه ایرانی و یا غیرایرانی وارد این آب و خاک شده و درحال حاضردر همین محیط مشغول زندگی هستند و مشخص نیست که آیا به کشور یا محل زندگیشان بازگردند یا خیر؛ از همین رو اگر مورد تحقیر واقع شوند و روحشان بیشتر از این آسیب ببیند، به طور یقین آسیبی جدی برای آینده این مرز و بوم محسوب می شوند.
اما اگر نهادهای مسوول و سازمان های مردم نهاد که این روزها توجه ویژه ای با وجود همه مشکلات و کمبودها به کودکان دارند، از این گروه حمایت کنند و آموزش های صحیح و مهارتهای زندگی را به آنها ارایه دهند، به طور یقین خطر کمتری آینده روانی و اجتماعی ما را تهدید می کند.
در این گزارش قصد نداریم پیرامون بررسی راهکارهای میان مدت و بلند مدت رفع چالش کودکان کار بپردازیم؛ که اندر این مبحث بسیار گفته و شنیده نشده و یا شاید هم شده و بی تفاوت از کنارش رده شده است.
تاکنون پیرامون رفع چالش کودکان کار نه تنها در رسانهها بلکه در سایر بخشهای قانونی و قانونگذاری نیز صحبت ها و مباحث بیشماری مطرح شده اما تا به این لحظه هیچکدام از این مباحث و قوانین نتوانسته است چارهای برای کاهش تبعات این چالش غم انگیز اجتماعی در کشور و به ویژه شهری مانند بندرعباس پیدا کند.
در این یادداشت تنها بر آنیم که اشاره ای به وضعیت کنونی فعالیت کودکان کار در بندرعباس که با افتخار از آن به عنوان پایتخت اقتصادی کشور یاد می شود، داشته باشیم.
** شناسایی 700 کودک کار در هرمزگان
گرچه که مسوولان و متولیان امر در این پایتخت اقتصادی همه شان بر شرایط کار این کودکان واقف هستند و به طور یقین از پشت شیشه های دودی ماشین هایشان، چهره های خسته و غمزده این کودکان را مشاهده کرده اند.
کودکانی که در گرما و شرجی طاقت فرسای بندرعباس، در پشت چراغ های قرمز، در برابر مراکز تجاری، درمقابل رستوران ها و کافه ها کودکیشان را در دست گرفته و در نقش نان آور خانواده وارد عمل شده و در بدترین شرایط و تهدیدها کار می کنند.
مدیرکل امور اجتماعی استانداری هرمزگان می گوید : تعداد کودکان کار در استان آنقدر زیاد نیست که امکان جمع آوری آنها وجود نداشته باشد اما این کودکان از ناحیه خانواده خود تحت فشار قرار دارند که به خیابان می آیند و در واقع خودشان تصمیم گیرنده نیستند.
منصور اخلاقی پور در گفت و گو با ایرنا اظهار داشت: جمع آوری متکدیان و نگهداری آنها در سامان سرا می تواند طرح موقت مناسبی در این زمینه باشد اما برای کاهش کودکان کار می بایست به جای جمع آوری اجباری، آنها را جذب نمود و خانواده های آنان را ملاک طرح ها و برنامه ها قرار داد..
این جامعه شناس با بیان اینکه گره گشای مساله کودکان کار، تنها تشکل های غیردولتی هستند بیان داشت: تشکل های غیردولتی به لحاظ ماهیت مردمی و غیر رسمی که دارند بیشتر مورد اعتماد این کودکان قرار می گیرند و به راحتی جذب می شوند.
اخلاقی پور خاطر نشان کرد: بهزیستی هرمزگان می تواند با افزایش تعداد مراکز نگهداری و خدمات رسانی به این کودکان و واگذاری این مراکز به تشکل های غیر دولتی نقش ارزنده ای را در حل این مساله ایفا کند که البته طرح هایی در این زمینه نیز ارائه شده و در حال پیگیری است.
وی بیان داشت: با حمایتهای استاندار هرمزگان فضای آموزشی کودکان کار هم جانمایی شده است ودر حاضر بیش از700کودک کار در استان شناسایی شده است.
** 147 کودک خیابانی و کار زیر پوشش مهرانه
معاون امور اجتماعی اداره کل بهزیستی هرمزگان گفت: همزمان با فرارسیدن سال تحصیلی جدید و با اجرای طرح مهرانه در استان، 147 کودک خیابانی و کار تحت پوشش قرار گرفته و بسته های آموزشی و بهداشتی دریافت کردند.
حمید سلیمانی در گفت و گو با ایرنا اظهار داشت: این کودکان تحت حمایت دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی بهزیستی قرار دارند.
وی افزود: هدف از اجرای طرح مهرانه حمایت از تحصیل دانش آموزان و کودکان بازمانده از تحصیل با اهدای بسته های آموزشی و لوازم التحریر است.
وی بیان داشت: مهم ترین رویکرد بهزیستی، خانواده محور مبتنی بر حمایت و توانمند سازی خانواده با تاکید بر تحصیل و آموزش کودک می باشد که این امر زمینه ساز ایجاد بستر مناسب جهت بازگشت به زندگی سالم است.
**نگذاریم کودکی کودکان کار دود شود
از مسوولان و دستگاه های متولی انتظار آن نیست که راهکاری عملی برای حل این موضوع داشته باشند که پیش از این هم گفتیم که اندر این مساله بحث بسیار شده و ره به جایی نبرده است.
اما از دستگاه های متولی از جمله بهزیستی انتظار آن می رود که دست کم توجه بیشتری به یکی از وظایف ذاتی سازمانی خود داشته باشد و با هماهنگی انجمن های مردم نهاد با فراهم آوردن شرایط مناسب برای استراحت و آموزش این کودکان دست کم بخشی از رنج و درد آنها را بکاهند.
به طور یقین تاکنون اقدام هایی از جمله همان اجرای طرح مهرانه از سوی بهزیستی در جهت حمایت از کودکان کار صورت گرفته، اما این کودکان نیازمند توجه بیشتری هستند و مسوولان نباید به این کودکان، تنها به چشم یک کودک کار، بلکه با این دید که این کودکان در صورت حمایت نشدن، ممکن است زمینه ساز بروز آسیب های اجتماعی بسیاری در آینده باشند.
پس بیاییم هم از حیث انسانی و بدون توجه به نژاد و دین و قومیت و هم از حیث پیشگیری از آسیب های اجتماعی از این کودکان بیشتر حمایت کنیم.
7198/6048
کپی شد