قیمت هر جلد از این کتاب که در قطع رقعی منتشر شده برای علاقهمندان به شعر و ادبیات هفت هزار تومان است و در آن ۴۴ شعر منتشر شده که یلدا، نانجیب، نوشدارو، پنجره، تب چشمان تو، بلوغ، نقابها، انتخاب پرندهها، پنجره، سرشانههای خیس تو، گوشه پرت، شاعر تاریک، هی ورق میزنم تورا در خود، نقطههای عجولانه، آغوش، تنهاتر، بلوغ قرمز، ایستگاه، مزرعه، شعله، سایه، بار امانت و تقصیر عنوان چند شعر از آن است
شاعر در قطعه شعر نانجیبها داستان رانده شدن انسان از بهشت را شرح داده و در آن از صدا معنایی به زیباترین شکل استفاده کرده است در بخشی از این شعر آمده است: «دیگر بهشت گمشده از عطر سیبها، گاهی بریز در سبد بینصیبها، شیطان پرش شکست و دلش بیشتر شکست، حوا شکست از غم آدم فریبها، هی سیب پشت سیب که بر شاخه خشک شد، هی ما و خستگی و فراز و نشیبها...»
مضمون شعر تب چشمان تو عاشقانه است و با حس لطیفی بر خط احساس مطالبی را جاری کرده است و در بخشی از این شهر آمده است: «روزهایم شبیه چشمانت می توانی که یک اشاره کنی، این شب بیستاره را گاهی ریزش ممتد ستاره کنی، من زلیخای حسرت شهرم یوسف چاههای افکارم، این گریبان بغض را باید روی سرشانههات پاره کنی ...»
شعر بلوغ قرمز حال و هوای نوروزی دارد شاعر با استفاده از تسلسل کلمات کوشیده تا نغمه در پیش بودن بهار را به تصویر بکشد و داستان عاشقانه را به زیبایی با بهار تلفیق کرده است : «بلوغ قرمز ماهی کنار سبزه سبز، و آینه که تو را تا ابد هم قسم است، بهار سال ازل بود زیر سقف بهشت، برای عشق تو تقدیر من رقم بخورد...»
شعر تقصیر نیز روایت جدایی است که به زیباترین شکل از سوی شاعر در قالب کلملت بیان شده است : «آری درخت هست ولی برگ و بار نیست، شور بهار بر سر این شاخسار نیست، هر شب هزار بار بگو خوب و سرخوشم، فارغ از اینکه پشت دریچه بهار نیست، تجویز کردهاند براین که بیخیال، گفتند بیتو زندگیم زهرمار نیست... ت.»
آزاده آرامی متولد سال ۱۳۵۷ در شهر ساوه است که مجموعه «کتاب شعرهایی که آزاد نبودند» از دیگر آثار اوست.