این متخصص معتقد بود که تنها ۱۰ درصد از قله کوههای یخی شناور و عظیمالجثه در آب اقیانوسها قابل مشاهده است و با نگاه سطحی نمیتوان ابعاد، حجم و زوایای خطری که در زیرآب به کمین کشتیها نشسته را تخمین زد و بسیاری از کشورهای خاورمیانه از جمله ایران در زمینه ایدز وضعیت مشابه با قله کوه یخی را دارند و باید تا دیر نشده از خواب خرگوشی بیدار شوند.
هشتم تا چهاردهم آذرماه بهعنوان هفته اطلاعرسانی و مقابله با ایدز نامگذاری شده و دهم آذر مصادف با یکم دسامبر روز جهانی ایدز است که شعار امسال برای این ایام «همه ما در یک کشتی نشستهایم» تعیین شده و این موضوع ناخوداگاه حال و هوای ذهنیام را به سمت خطر کوه یخی شناور سوق داد.
طبق برنامههای جهانی مهار ایدز، وزارت بهداشت و درمان متعهد شده که تا سال ۲۰۲۰ افراد آلوده به ویروس HIV را در کشور شناسایی و تحت کنترل درآورد تا از فاجعه پنهانی که در سایه غفلت دیدهبانان سلامت ممکن است در اپیدمی احتمالی این بیماری رخ دهد، جلوگیری شود.
نخستین قربانیان ایدز ایران در موج اول این بیماری از طریق فرآوردههای خونی آلوده در چنبره HIV گرفتار آمدند و با توجه به اینکه در آن ایام جامعه، اطلاعات زیادی از نوع و ویژگیهای این بیماری نداشت، نگاه اجتماعی به آنان به گونهای بود که منزوی و طرد شدند و با پذیرش موثر و رفتار منطقی از سوی جامعه همراه نبودند.
قربانیان موج دوم این بیماری را نیز معتادان تزریقی با سرنگ مشترک شامل میشدند و کسی فکر نمیکرد که در بازه زمانی کوتاهی مسیر ایدز در کشور تغییر یابد و زوایای پنهان این بیماری خطرناک و خاموش با سویه جنسی سلامت اجتماعی تک تک مردم را هدف بگیرد.
سه سال قبل بود که کارشناسان و متخصصان اجتماعی و سلامت اعلام کردند ایران وارد موج سوم ایدز با سویه ارتباط جنسی شده و این فصل از داستان بهگونهای پیچیده و با موضوعات مختلف اجتماعی و فرهنگی درهم تنیده که اگر در حوزه آگاه سازی و خودمراقبتی فردی با کندی و غفلت عمل شود سونامی افراد آلوده رقم میخورد و این تهدید بالقوه به بحران جدی بدل خواهد شد.
واقعیت آن است که روشهای پیشگیری و آگاهیبخشی ایدز در کشور ما ناکافی و ناقص هستند و روزآمد نشدهاند و شاید روز جهانی ایدز بهترین بهانه باشد تا بخشی از این مسایل از نگاه جامعهشناختی و سلامت واکاوی شود.
شرایط دشوار معیشتی و اقتصاد شکننده طیف قابل ملاحظهای از جامعه در سالهای اخیر باید با نگاهی موشکافانه در عرصه اجتماعی و فرهنگی نگریسته شود چرا که تغییر رفتارهای ناشی از الگوی معیشتی میتواند در اشاعه و نفوذ پنهان ایدز زیر پوست شهرها و روستاها موثر باشد.
اگرچه آمار دقیقی از بالا رفتن سن ازدواج در استان مرکزی از سوی مسوولان ذیربط ارایه نشده است اما، شواهد بیانگر بالا بودن آمار طلاق و کاهش ازدواجها است و نمیتوان از تبعات زیست مجردی جوانانی که ممکن است به شکل نامتعارف روابط جنسی پنهان داشته باشند غافل بود چرا که ایدز در موج سوم خود این گذرگاه را برای اشاعه خاموش آلودگی برگزیده است.
موضوع مهم دیگری که شاید کمتر تمایلی برای سخن گفتن از آن باشد واقعیت فشار اقتصادی و پدیده تن فروشی باشد، از آنجا که این مسئله رابطه مستقیم با پراکنش آلودگی ایدز در موج سوم بیماری دارد، میطلبدکه زوایای این پدیده زیرزمینی خطرآفرین به درستی شناخته شود و تا دیر نشده است اقداماتی در خور برای پیشگیری از اپیدمی ایدز را انجام داد.
درک گفتمان و ادبیات نسل جوان و نوجوان و چارچوب اخلاقی، فکری و رفتاری آنان در پیشبرد برنامههای پیشگیرانه از ایدز اهمیت زیادی دارد، این نسل به شدت ماجراجو و تجربهگر است و بسیاری از ساختارها را به نقد و چالش میکشد و نمیتوان با الگوهای قدیمی و شیوههای رایج سالهای قبل اثربخشی لازم را در پیشگیری از ایدز برای آنان کامل کرد و از این منظر رسالت دانشگاهیان و فرهیختگان روانشناسی و رفتارشناسی بسیار سنگین و حساس است و باید به کمک حوزه سلامت بشتابند.
موضوع آسیبها، کمرنگشدن سرمایه اجتماعی و مخاطرات آسیبهای چندوجهی در کشور در سالهای اخیر روند صعودی داشته، بهگونهای که این مهم بهعنوان یکی از دغدغههای جدی حلقه مدیریت کلان کشور در اولویت قرار گرفته است و رصد آسیبها از طریق سازمان اجتماعی وزارت کشور با جدیت دنبال میشود و نشان میدهد که باید آسیبها به خوبی مهار شوند در غیر این صورت ردپای آن در گسترش پنهان ایدز غیرقابل کنترل خواهد بود.
استان مرکزی ۲ سال قبل بهصورت ابتکاری مرکز دیدهبان اجتماعی را ایجاد کرد که در آغاز راه باعث خوشحالی دغدغهمندان عرصه اجتماعی، دانشگاهیان و اصحاب اندیشه و اجرایی شد و عملکرد متوسطی هم داشته است اما، موضوع اساسی این است که هدفگذاری مسایل اجتماعی و فرهنگی، آیندهنگری در خصوص آنها و پیگیری امور بر پایه پژوهش و شیوههای کارشناسی بهصورت گسترده و اثربخش در این دیدهبان دیده نشده و شاید وقت آن باشد که موضوع ایدز به عنوان یک اولویت با ایجاد همگرایی بینبخشی و توان فکری و امکانات استان در موج سوم دنبال شود.
طیفی از مسوولان و کارشناسان ارایه آمار قربانیان ایدز را محرمانه میدانند اما، شواهد نشان میدهد که این بیماری هم به شدت زنانه شده و هم سن ابتلا و آلودگی به آن کاهش یافته است و در چنین شرایطی پاک کردن صورت مسئله کمکی نخواهد کرد.
در نظرات متخصصان شرایط زنان در موج سوم ایدز و آلودگی از راه جنسی حاد است چرا که چهار برابر مردان میتوانند در تماسهای جنسی ناایمن آلوده شوند و بیماری خود را با تداوم ارتباط به افراد سالم بدهند.
این درحالیست که مادران باردار مبتلا به ایدز در زمینه انتقال بیماری به نوزاد نیز بهعنوان مخزن عمل میکنند و احتمال آلودگی نوزاد در حین بارداری ۳۰ درصد، شرایط زایمان ۶۵ درصد و در دوران شیردهی تا ۲۰ درصد است که این خود بخش پنهان و دردآور دیگری از کوه یخی ایدز است.
از سوی دیگر نباید زنانی را که قربانی همسران آلوده به ایدز خود میشوند از نظر دور داشت، افرادی که بیخبر از ناپایداری اخلاقی همسر و وجود تماسهای جنسی ناایمن خارج از ازدواج در چنبره ایدز قرار میگیرند و به دلیل برخی تابوهای اجتماعی حتی از ابراز بیماری و شکایت نیز عاجزند.
شنیدن اخبار افزایش شمار زنان معتاد نیز زنگ خطر دیگری است چرا که این طیف تنها با یک آسیب زندگی نمیکنند و با توجه به بیعلامتی ایدز و دوره کمون طولانی آن ،در صورت انجام رفتارهای پرخطر میتوانند مخزن انتقال بیماری از طریق جنسی، اعتیاد تزریقی و مادر به کودک باشند.
در موج سوم ایدز زنان هم خود قربانی میشوند و هم عاملی در آلودگی جامعه هستند و به نوعی سراشیب تند در پیکر یخی این بیماری محسوب میشوند که سرعت همهگیری را تصاعدی بالا میبرند و اگر آموزش از سنین پایین با رویکرد علمی و نوین جدی گرفته نشود ممکن است نه تنها تعهد وزارت بهداشت در مهار ایدز محقق نشود بلکه فردا برای گرفتن تصمیم جدید دیر باشد.
ایدز در پشت درهای بسته و یا مختص طبقه خاص اجتماعی نیست، همه جمعیت ایران که در یک کشتی نشستهاند اگر نگاه مسوولانه و موثر با ایدز نداشته باشند، برخورد این کشتی با کوه یخی حتمی است و همه را غرق میکند.