کلمه "انتخاب" همیشه مفهوم "اختیار" را به ذهن متبادر می کند و وقتی پای انتخاب به میان می آید، قطعا گزینه هایی روی میز است، یا حداقل باید اینگونه باشد، اما وقتی کار به انتخاب، آنهم از نوع رشته تحصیلی اش، آنهم برای دختران می کشد، بعضی علایق دختران، انتخاب های روی میز نیستند یا نمی توانند باشند، یکی از این علایق، ورود به رشته های نظامی است.

به گزارش ایسنا، منطقه مرکزی، شاید تعداد دختران علاقه‌مند به توپ و تفنگ و رژه زیاد نباشد، ولی نمی‌توان منکر آن شد که گروهی از دختران ایرانی وجود دارند که رویای حضور در نیروهای نظامی، البته غیر از پلیس را دارند ولی قادر به برآورده ساختن این آرزو نیستند و در هجده سالگی پس از پایان دبیرستان و در بدو ورود به دانشگاه، گزینه‌ای به نام دانشکده افسری روی میز انتخاب رشته شان قرار ندارد.

برای بررسی بیشتر این موضوع سعی کردم چند دختر با چنین علایقی را پیدا کنم. معمولا می‌توان چنین دخترانی را در دانشکده علوم ورزشی پیدا کرد. درصد دختران علاقه‌مند به کار نظامی در میان دانشجویان تربیت بدنی، به مراتب بیشتر از باقی رشته هاست. گویا نزدیک‌ترین رشته تحصیلی به علایق این دختران، تربیت بدنی است.

پس از چند روز پرس و جو موفق شدم سه دختر را پیدا کنم که می‌گفتند اگر قوانین تغییر کند، بی درنگ دانشکده ورزش را رها کرده و به دانشکده افسری خواهند رفت.

ستایش یکی از همین دختران است. علاقه وافری به پوشیدن پوتین همراه با لباس پلنگی نظامی دارد، آنهم با یک اسلحه روی برجک نگهبانی. همزمان با درس خواندن کار هم می‌کند و مربی ایروبیک است. وقتی با ستایش صحبت می‌کنم میزان بالای اطلاعات نظامی او توجهم را جلب می کند. کالیبر اسلحه‌های مختلف، نقاط قوت و ضعف ادوات مختلف زرهی، مشخصات جنگنده‌های نظامی و ... را می داند!

ستایش می‌گوید اگر بتواند به دانشکده افسری راه یابد مطمئنا جزو فارغ التحصیلان ممتاز خواهد شد و می‌تواند به تیپ‌های نیروی ویژه راه پیدا کند. حتی نام تیپ 65 نوهد را به عنوان آرزوی بزرگ خود به زبان می‌آورد.

محدثه یکی دیگر از این دخترهاست؛ مربی دفاع شخصی است و دانشجوی کارشناسی ارشد. او نیز رویای حضور در تیپ 65 نوهد را دارد.

از لحاظ رفتاری محدثه و ستایش شباهت‌های زیادی دارند، هیچیک سر رشته‌ای از سیاست ندارند و هیچکدام نه اسم وزیر ورزش و جوانان را می‌دانند، نه وزیر علوم و نه وزیر دفاع!

یاسمن دختر دیگری است که علاقه اصلی اش نظامی‌گری است. یاسمن برخلاف ستایش و محدثه از خانواده‌ای نظامی است. پدرش ارتشی است و جزو یگان‌های تکاور با علامت سه ستاره چتربازی روی لباس نظامی.

یاسمن هم کار می کند و مربی شنا و نجات غریق است. علاقه اصلی یاسمن نیروی دریایی است. خیلی دوست دارد چندماه روی یک ناو جنگی به ماموریت برود و از زمین دور باشد. کمی جامعه گریز است و منزوی ولی آنقدر به حضور در نیروی دریایی علاقه دارد که می‌گوید حاضر است دانشگاه را به خاطر آن رها کند.

این مسائل را با فاطمه محمدمیرزایی، رئیس دایره نشر آثار و ارزش‌های مشارکت‌ زنان در دفاع مقدس استان مرکزی، مطرح کردم.

وی می گوید حضور زنان در جبهه جنگ واجب کفایی است. یعنی تنها در صورتی که در زمان جنگ نیرو کم بود، باید خانم‌ها وارد عرصه نظامی شوند. در زمان صلح اما زنان وظیفه‌ای برای حفاظت از مرزهای کشور بر عهده ندارند، وظیفه اصلی زنان یک جامعه اسلامی تربیت نسل هاست. مخصوصا امروز که جبهه اصلی جنگ نرم در دست بانوان است.  

محمدمیرزایی در پاسخ به این سوال که اگر یک دختر دوست داشت وارد عرصه نظامی شود و علاقه‌ای به حضور در نیروی انتظامی هم نداشت، چه باید بکند؟ پاسخ داد: صرف دوست داشتن کافی نیست، کشورهای دیگر، برخلاف ما، مبنای تصمیمات خود را بر شأن انسانی نمی‌گذارند. دیگر کشورها فقط شرایط بدنی فرد را در جذب نیروی نظامی مد نظر قرار می‌دهند ولی در کشور ما شئونات اسلامی و انسانی نیز مورد توجه قرار می‌ گیرد.

البته ستایش، یاسمن و محدثه فکر می کنند ورود به این عرصه نظامی شأن زنان را تهدید نمی کند و همچنان معتقدند که باید چنین فرصتی برای انتخاب رشته در اینگونه رشته ها برای زنان نیز فراهم شود.

به هرحال این روزها چنین اختلاف نظرهایی میان دختران نسل دهه هفتاد و هشتاد با مسئولان در بسیاری از مسائل به چشم می‌خورد. باید دید که فرجام این قطب‌های متضاد به کجا خواهد کشید و آیا روزی امثال این دختران نیز می توانند در رشته های مورد علاقه شان تحصیل و فعالیت کنند یا خیر.


انتهای پیام
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.