شعله اعتراضات مردم خوزستان به بحران کم آبی را شاید تصاویر مرگ گاومیشهای حوزه هورالعظیم روشن کرده باشد. آنچه از آمارها مشخص است، هور بزرگ حالا 25 درصد آن خشک شده و باعث مرگ دام غالب اهالی جنوب خوزستان نیز شده است. شعلههای نارضایتی بعدتر با خشکی کارون و کرخه شدت یافت.
به گزارش جماران؛ روزنامه پیام ما نوشت: «ما تشنهایم»، «هور ما کجاست»، «کرخه و کارون جان ماست» این عصاره شعارهایی بود که پنجشنبه شب در خیابانهای اهواز، خرمشهر، حمیدیه، ماهشهر، سوسنگرد، شوش، آبادان و شادگان شنیده میشد. اعتراضهایی که به گفته مردم محلی از چهارشنبه شب آغاز شده و در جریان آن جادههای ماهشهر به بندر امام خمینی و شوش به اهواز هم برای ساعتی بسته شد. میان شعارهای معترضان اما چند مطالبه یکسان به چشم میآید مطالباتی که همگی ریشه در تشنگی خوزستان دارد. سرزمینی که تاریخ از او جلگه حاصلخیزی را به یاد میآورد که همواره مهد کشاورزی بوده اما اکنون کشاورزان از آن حقابهشان را طلب میکنند.
شعله اعتراضات را شاید تصاویر مرگ گاومیشهای حوزه هورالعظیم روشن کرده باشد. آنچه از آمارها مشخص است، هور بزرگ حالا 25 درصد آن خشک شده و باعث مرگ دام غالب اهالی جنوب خوزستان نیز شده است. شعلههای نارضایتی بعدتر با خشکی کارون و کرخه شدت یافت. بسیاری در چند روز گذشته در اعتراض به سیاستها انتقال آب پروفایلهای خودشان به رنگ قرمز درآوردند و با انتشار یک متن واحد به ماجرا اعتراض کردند: «کارون و کرخه جان ماست» به تمام اینها باید قطعی مکرر برق بیکیفیتی همیشگی آب را هم اضافه کرد. مسائلی که در خرماپزان خوزستان طاقت مردم را طاق کرده و اعتراضات را به خیابانها کشانده است.
معترضان هم کشاورزند و هم مردم عادی
معترضان هم کشاورزند و هم شهروند عادی. علی درویشی، رئیس انجمن دوستداران میراثفرهنگی شوش که دبیر تاریخ در منطقه عربنشین این شهر است درباره سابقه چند روزه اعتراضها به «پیام ما» میگوید: «هم کشاورزان و هم مردم عادی اعتراض دارند، همین الان از شوش که به سمت اهواز بروید، بسیاری از روستاها کم آبند یا آب ندارند، نه برای آشامیدن و نه حتی برای بهداشت.» او میگوید معترضان سه شب گذشته جادهی شوش به اهواز و روستاهای بیت شارع، عبدالخان در شهرستان کرخه را بستند. به گفته او اعتراضها از حدود ده روز پیش آغاز شده: «مخالفت با انتقال آب همواره بوده است، بسیاری پلاکادرهایی در دست میگرفتند اما امسال از حدود یک هفته تا ده روز پیش، برق و آب هم قطع شد.» مهدی حیدری، نایب رئیس انجمن دوستداران میراثفرهنگی شوش هم به از گرمای بیسابقه و قطع شدن مکرر برق و آب میگوید مسالهای که شرایط زندگی خوزستانیها را سخت کرده است: «دمای هوای 60 درجه است، در این شرایط برق و آب مکرر قطع میشود، ما در این شرایط زندگی میکنیم، شرایط برای روستاییان سختتر هم است» او در گفتوگو با «پیام ما» از تصویر ماهیهای خشک شده و مرگ گاومیشها میگوید: «چنین تصاویری همه را اندوهگین میکند، ماهیها از بیآبی روی سطح آب میآیند، اینجا همه چیز خشک شده. ما هر زمستان مشکل سیلاب داریم، میگویند روستاها باید تخلیه شوند اما دو ماه بعد از آن آب برای خوردن پیدا نمیکنیم، اگر این سو مدیریت نیست، پس چیست؟»
درویشی و حیدری هر دو یک نگرانی مشترک هم دارند. آنها میگویند مسئولان باید هر چه زودتر به مطالبات به حق مردم توجه کنند چرا که ممکن است اعتراضهای به حق مردم اسیر موجسواری «تجزیهطلبان» شود.
اعتراضهای ریشهدار آب
تنش آبی و کمآبی در روستاها و شهرهای خوزستان اما مساله تازهای نیست، بهار 98 خوزستان در آب غرق شد. رودخانهها طغیان کردند، سدها پر شدند و در روستاهای دشت خوزستان سرریز شدند. سیلبندهای روستاهای اروندکنار شکستند و پای سیل به روستاها باز شد. خرداد سال 99 اعتراضاتی در غیزانیه اهواز شکل گرفت، اعتراضاتی که هدفش تامین آب شرب بود. آنطور که رسانهها نوشتند مردم 83 روستا در اعتراض به نبود آب آشامیدنی تجمع کردند. مجتبی گهستونی، خبرنگار ساکن اهواز هم با اشاره به سبقه کم آبی و تنش آبی در خوزستان به روزنامه «پیامما» میگوید: «این مساله امروز و دیروز و چند ماه اخیر نیست، طی سالهای اخیر بخشها و روستاها زیادی در دهدز و ایذه و غیزانیه اهواز در مشکل کمآبی و بیکیفیتی آب روبهرو بودند.»
گهستونی ماجرای اعتراضهای اخیر را از چند زاویه میبیند. او میگوید در حال حاضر تالابها خشک شدند و به همین واسطه، نیروگاهها از کار افتادند. او به الگوی کشت نادرست در خوزستان اشاره میکند و میگوید بسیاری از کشاورزان در بستر رودخانه زمین کشت ایجاد کردند و همین مساله باعث شده تا تابآوری زمین محدود شود. گهستونی میگوید سال گذشته باوجود تلاشهای دولت و مردم برای آبرسانی هنوز مشکل غیزانیه حل نشده است: «امروز هم گروهی از قوه قضاییه و دولت در راه استانند. اما تا زمانی که تغییر رویه در مدیریت دولتی برای آب شرب و بخش کشاورزی نباشیم، اعتراضات ادامه دارد.» این خبرنگار در میان صحبتهایش به تالاب هورالعظیم اشاره میکند: «خوزستان جزو استانهایی است که از خیلی قبل به کنوانسیون رامسر پیوسته است اما اکنون تالابش کانون مشکلات محیط زیستی، ریزگردها و… است». او میگوید پیشتر یک درصدی از آب شرب از تالاب تامین میشد اما اکنون هیچکس نمیتواند از تالاب آب بخورد.» کم آبی کارون و کرخه اما تنها مشکل این روزهای معترضان نیست. گهستونی میگوید باید مشکلات را همه جانبه و وسیع دید «مشکل ما تنها خشکی کارون نیست، مشکل ما مارون و زهره و جراحی هم هست، همانطور که مشکلات کمآبی هم برای بخش آب شرب و هم برای بخش کشاورزی است، ما نباید از کارون بگوییم و ساکنان اطراف کرخه را رها کنیم.»
انتقاد به انتقال آب
شهروندان خوزستانی در اعتراض به این ماجرا پروفایلهای خودشان را به رنگ قرمز درآوردند، «کارون جان ماست»، «خوزستان برای کارون یک رنگ میشود» از دو روز گذشته نیز در صفحات مجازی زیاد به کار برده میشود. کاربران میگویند اشاره این هشتگها و تغییر رنگ پروفایلها به طرحهای انتقال آب از سرشاخههای رودخانه کارون است که شهروندان معتقدند اجرای این طرحها سبب کم شدن آب کارون و نرسیدن آب به پایین دست و هورالعظیم میشود. هژیر کیانی، دبیر انجمن دوستداران طبیعت و محیط زیست خوزستان چندی پیش به ایسنا گفته بود که در خوزستان چند طرح انتقال آب در جریان است: در حال حاضر طرح کوهرنگ ۳ در حال اجرا است. تونل یک و دو بهشت آباد نیز سالها است که در حال انتقال آب به رودخانه زایندهرود و اصفهان هستند. طرح خرسان به مقصد یزد و کرمان نیز در دستور دولت بوده است که امیدواریم اجرا نشود.
کیانی حالا به روزنامه «پیامما» میگوید: «اجرای طرح انتقال آب بهشتآباد، اشتباه محرزی از سوی سازمان محیط زیست بود، گویا نامهای محرمانهای صادر کردند و مجوز احداث بهشت آباد را صادر کردند. به نظرم مسببین صدور این مجوز باید بازخواست شوند.»
کیانی به بحث کمبود آب شرب و تالاب هورالعظیم نیز اشاره میکند. او میگوید پیشنهاد روشن و مشخص، تشکیل کمیته حقیقت یاب و حقوقی متشکل از مسئولان قوهقضائیه، سازمان بازرسی و سازمانهای مردم نهاد شناسنامهدار است، این گروهها باید از هورالعظیم بازدید کنند، حقابهای داده شده؟ کجا مصرف شده؟» او به بحث آب شرب در شمال استان و دهدز نیز اشاره میکند و میگوید اکنون برای 30 هزار نفر بحث جیرهبندی آب مطرح است. دبیر انجمن دوستداران طبیعت و محیط زیست خوزستان سه عامل را برآیند شرایط موجود در استان میداند: برای بهرهبرداری و بهرهکشی نگاه به خوزستان ملی است اما در هنگام بروز مشکلات به اندازه جزیره دیده نمیشود.» او به سومدیریت و بیبرنامگی در استان خوزستان نیز اشاره میکند که به نوعی مسبب شرایط موجود است. یکی از شاهدان این شرایط موجود، سند امنیت آب استان خوزستان است. کیانی میگوید سازمانهای مردم نهاد مدتی است که روی تدوین سند امنیت آب تاکید میکنند و مکاتباتی هم با استانداری شده است اما ارادهای برای انجام آن وجود ندارد.
شلتوککاران مانع رسیدن آب به پاییندست
قاسم سلیمانیدشتکی، استاندار خوزستان در تازهترین اظهار نظرش درباره اعتراضهای آب در استان به ایرنا گفته که از وزیر نیرو، وزیر کشور و معاون اول رئیسجمهور تقاضای مساعدت کرده است. او علت مشکلات پیشآمده در بخش تامین آب استان را شلتوککاران دانسته است: متاسفانه شلتوک کاران استان آبهای تخصیص یافته به بخش شرب استان را مصرف میکنند و اجازه نمیدهند که آب به پایین دست برسد. در حال حاضر خروجی آب سدهای استان به خصوص سد کرخه و دز تنظیم شده است و خروجی آن ۳۵۰ متر مکعب بر ثانیه است اما شلتوک کاران اجازه نمیدهند این آب به پایین دست برسد.
او تاکید کرده است: میزان آورد آب رودخانه کرخه قبل از شهرستان حمیدیه در حال حاضر ۸۰ متر مکعب بر ثانیه است اما همین آب بعد از حمیدیه به ۳۰ متر مکعب میرسد و این نشان میدهد که شلتوککاران عمده این آب را مصرف میکنند. گزارشها میگویند که بیش از 40 هزار هکتار از زمینهای کشاورزی خوزستان زیر کشت برنج رفته است. مسالهای که به گفته منابع محلی باعث کمبود آب در منطقه هم شده است. فیصل عامری، کشاورز و فعال محیط زیست خوزستانی که خودش در جوانیاش و در فصل بهار کشت برنج میکرده، خشکسالی، سدسازی بیرویه و لجام گسیخته و تغییر فصل کشت شلتوک را از عوامل کمآبی در این فصل میداند. عامری در میان صحبتهایش به مجوز کشت محدود برنج اشاره میکند، محدودیتی که بعد از مدتی وسیع شده است. او درباره دلیل آن به روزنامه «پیامما»میگوید:«بین مردم و بین کشاورزان و دولتمردان اطمینانی وجود ندارد، چرا چون قبلا به کشاورزان گفته شده بود، برنج کشت نکنید، برق و آب زیادی را از بین میبرد اما وقتی سیل 98 اتفاق افتاد، گفته شد سدها پر از آب بودند، همان زمان ضررهای زیادی به کشاورزان زده شد از آن زمان تاکنون اکثر کشاورزان خسارت خود را نگرفتند. مساله بعدی این است که مردم بیکارند و خرج زیاد شده است، همچنین مردم به احتیاج به جایگزینی کار دارند. این روزها برنجکاری برعکس شده و بدون کنترل، یکی از دلایل دیگرش این است که خود مدیران جهادکشاورزی دست به برنجکاری در اطراف کارون زدند.» عامری میگوید: «طرحهای زیادی وجود دارد و عصاره همه آنها این است که همه چیز را باید خودمان تولید کنیم، از نیشکر گرفته تا بنزین و فولاد درحالیکه این مساله اکوسیستم را به هم زده است.» او در پایان از بزرگان عرب و لر درخواستی هم داشت: «میدانیم که همه این عزیزان به این کشتها نیاز دارند اما دست کم میخواهیم آن را محدودتر کنند.»