باردیگر رمضان، ماه خدا و میهمانی خدا، ماه بهار قرآن، ماه لیلةالقدر و تعالی انسان فرا رسید و درهای مغفرت الهی بر بندگانش گشوده شد. ایرانیان نیز همچون مسلمانان سایر کشورها در هر گوشه ای از خاک پاک این دیار با آداب و رسوم مختلف به استقبال این ماه مبارک می روند تا از سفره ضیافت الهی که به وسعت عالم پهن شده بهره مند شوند.
آیین های اصلی این ماه مبارک در میان تمامی ایرانیان مشترک است اما با این حال نباید فراموش کرد که ایران اسلامی سرزمینی است با مردمانی از اقوام مختلف که دارای فرهنگ و پیشینه تاریخی خاص خود هستند و در این ماه پر خیر و برکت آیین های ویژه ای برگرفته از آداب و رسوم مردم هر منطقه برگزار می شود.
مردم مازندران ، این زحمتکشان خستگی ناپذیر دیار علویان همچون سایر استان ها با آداب و رسوم برگرفته از تاریخ کهن این سرزمین به استقبال ماه مبارک رمضان می روند و لحظات نابی را در این ماه رحمت رقم می زنند.
یکی از این سنت های قدیمی و ارزشمند این دیار، سحر خوانی در ماه رمضان است که به منظور ارج نهادن به این ماه مبارک برگزار می شود و با گذشت زمان هنوز رنگ کهنگی و فراموشی به خود نگرفته است.
در گذشته به علت نبود امکاناتی از قبیل برق، تلفن ، دستگاههای ارتباط جمعی و بویژه خستگی مردم به خاطر کار در شالیزار و فعالیتهای کشاورزی ممکن بود که عدهای، سحر را خواب بمانند. بنابراین بعضی از مؤمنان و ریش سفیدان محل با حرکت در کوچه پس کوچههای روستاها و فریاد «سحر برخیز»، «سحر برخیز که صبح صادق آمد» و «سحر شد بپا خیز هنگام نماز است» مردم را برای خوردن سحری و روزه گرفتن از خواب بیدار میکردند و اگر همسایه ای چراغ، لمپا (چراغ گردسوز)، یا فانوس همسایه را خاموش میدید بلافاصله بر در خانه اش را می کوبیدند و آنها را از رسیدن سحر، آگاه میکردند.
امکانات سحرخوان ها در گذشته تنها یک پیت حلب 17کیلویی روغن و یک قاشق چوبی به همراه یک فانوس بود که یا بر روی بام خانه می رفتند و یا در کوچه پس کوچه ها نوای ملکوتی سحرخوانی را سر می دادند.
**چراغ سحرخوانی هنوز روشن است
یک پیشکسوت سحر خوانی در غرب مازندران به خبرنگار ایرنا گفت : مناجات خوانی و سحر خوانی را از مرحوم پدرم آموختم و تا چند سال پیش انجام می دادم اما اکنون به دلیل کهولت سن قادر به انجام آن نیستم.
سید محرمعلی میربهاری در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود : سحر خوانی های قدیم حال و هوای خاصی داشت و مردم اعتقاد زیادی به مناجات ها و دعاهایی که به نیابت از آنها به درگاه خدا خوانده می شد، داشتند و در بیشتر مواقع آنها را منقلب می کرد و به گریه می انداخت.
وی لذت قدم زدن در کوچه باغ های تنگ و تاریک روستاها و بیدار کردن مردم برای سحر را غیر قابل توصیف دانست و اظهار داشت : اکنون با آمدن ماه رمضان دلتنگ آن روزها می شوم و خاطرات شیرین گذشته را از پشت پنجره خانه ام مرور می کنم و زیر لب اشعار و دعاهای سحر خوانی را زمزمه می نمایم.
وی خاطرنشان کرد : الان زمانه تغییر کرده و مردم با آمدن تلویزیون ، رادیو و تلفن نیاز چندانی به سحرخوانی نمی بینند اما با این وجود شنیده ام در برخی روستاها این آیین همچنان رواج دارد.
به گفته این پیشکسوت سحرخوانی ، باید چراغ سحر خوانی همچون سایر سنت های این ماه مبارک روشن بماند و نور آن در دلهای مردم بتابد تا چراغ روزه داری پر نورتر از گذشته در این سرزمین روشن بماند.
وی مردم را به زنده نگه داشتن اینگونه آیین ها تشویق کرد و از آنها خواست تا برای حفظ فرهنگ این دیار گام بردارند.
**ضرورت حفظ آیین های مذهبی در جامعه
یک کارشناس امور فرهنگی در این باره گفت : اگر چه امروز مردم با انواع ابزارها، نیازی به بیدار شدن با آهنگ دلنشین و اجرای زنده سحرخوان ندارند و این نوا در پشت دیوارهای بلند برج ها و آپارتمان ها گم شده است، اما هنوز هم می توان نوای خوش سحر خوانان را در روستاها و دهکده های ییلاقی و قدیمی شنید که روزه داران را به ضیافت الهی فرا می خوانند.
عبدالله هاشم پور در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود : مناجات های سحرخوانان بیشتر از سوره فجر، دعاهای مفاتیح الجنان، صحیفه سجادیه و یا اشعار خواجه عبدالله انصاری و یا سروده های دیگر انتخاب می شد و اکثر آنها بیان طلب بخشش و مغفرت از درگاه الهی بود.
وی با بیان اینکه آداب و رسوم ماه مبارک رمضان به واسطه بعد معنوی و قدمت، از قداست ویژهای برخوردار است اظهار داشت : متأسفانه در حال حاضر بسیاری از این سنت های زیبا به بوته فراموشی سپرده شده و یا کم رنگ تر شدهاند .
به گفته این کارشناس ، در سال های اخیر مسئولان آیین نوروزخوانی را در شهرها و روستاها دوباره احیا کردند که با استقبال خوبی هم مواجه شد و اگر به سحر خوانی هم توجه شود این سنت حسنه به فراموشی سپرده نمی شود.
وی یادآور شد : باید با جمع آوری اشعار و مناجات های سحرخوانی و شناسایی سحرخوانان پیشکسوت و جوان برای تهیه یک دایره المعارف جامع در راستای حفظ این آیین مذهبی گام برداشت.
** سنت ها به ماه خدا رنگ می دهند
یک جامعه شناس با بیان اینکه آداب، رسوم و عقاید مردم هر منطقه از کشور، ریشه در عقاید دینی و ملی آنها دارد و بارزترین عنصر هویتبخشی مردمان یک ناحیه محسوب میشود ، گفت : جامعه بدون توجه به ارزش های اخلاقی، جامعه ای آشفته خواهد بود و هیچ الگوی رفتاری بدون توجه به آیین ها دوام نمی آورد.
فرهاد رزمجو در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود : مردم نسبت به آداب و رسوم کهن سرزمینشان توجه نشان میدهند اما بسیاری از این آیینها در گذر زمان به فراموشی سپرده میشوند و این مسأله تنها میتواند ناشی از بیتوجهی در معرفی و حفظ این آداب و رسوم باشد چرا که با وجود این اشتیاق، دلیلی برای مهجور ماندن این نمادهای فرهنگی و مذهبی وجود ندارد.
وی با بیان اینکه سنت ها به ماه خدا رنگ می دهند ، اظهار داشت : سحرخوانی در ماه رمضان از جمله آیین های مذهبی است که از قدمت بالایی برخوردار است اما به دلیل کم لطفی های صورت گرفته در حال فراموشی است و نسل جدید هیچگونه آشنایی با آن ندارند.
وی تصریح کرد : اینگونه آیین ها باید در جامعه زنده نگه داشته شود تا جامعه از قوام و بالایندگی بیشتری برخوردار باشند.
این کارشناس همچنین با اشاره به نقش رسانهها در زنده نگه داشتن اینگونه آیین ها خاطرنشان کرد : رسانهها باید اهمیت زنده نگه داشتن آداب و رسوم کشور را برای مردم بیش از پیش نمایان کنند و آنها را با آیینها و رسوم ملی و مذهبی آشنا سازند.
وی یادآور شد : آینده سازان این سرزمین باید از همان کودکی با آداب و رسوم کشورشان آشنا شوند و گنجاندن این آیینها در کتابهای درسی میتواند راهکار مؤثری برای رسیدن به این مهم باشد.
**نگاهی به اشعار سحر خوانی در مازندران
بسیاری از سحر خوانان بیشتر اشعار مذهبی می خواندند و از شاعران بزرگ و مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری استفاده می کردند که در این میان می توان به برخی از آنها اشاره کرد :
یارب مرا به چنگ بلا مبتلا مکن دست مرا ز دامن لطفت جدا مکن
یارب دل مرده مرا احیا کن بر روی گدایی نیمه شب در وا کن
سوگند به قطره قطره خون علی پرونده اعمال مرا، امضا کن
الهی العفو ، الهی العفو
خدایا تو بخشنده هر گناهی به جز تو نباشد پناهی
به این بنده ناتوان مدد کن که ابلیس دارد سپاهی
الهی العفو ، الهی العفو
............................................................
به خوان کرَم آشیانم بده سگ رو سیاهم، پناهم بده
ز بیگانگانم حسابم مکن اگر بد بودم من، جوابم مکن
..............................................................
یارب به محمد و علی و زهرا یارب به حسین و حسن و آل عبا
هست خلق یا علی اعلا از لطف برآر حاجتم در دو سرا
...........................................................................................
یا رب به حق مصطفا آن شافع روز جزا
حق علی شاه نجف آن صدر ایوان نجف
عمرم به عصیان شد تلف استغفرالله العظیم
...............................................................
خداوندا تو ستاری همه خوابن تو بیداری به حق لا اله الله، همه عالم نگه داری
گفته می شود در مناطق کوهستانی استان مازندران از جمله در روستاهای دوردست شهرستان سوادکوه ، مناطق دوهزار و سه هزار تنکابن ، منطقه بندپی بابل و به ویژه در چهاردانگه و دودانگه و روستاهای اتو، لاجیم، ولوپی، پیرنعیم، امیرکلا، ولوکش، سیپی سوادکوه و روستاهای دیگر، سنت حسنه سحرخوانی همچنان ادامه دارد.
گزارش : علیرضا پورعلم
/1602/7513/1654
آیین های اصلی این ماه مبارک در میان تمامی ایرانیان مشترک است اما با این حال نباید فراموش کرد که ایران اسلامی سرزمینی است با مردمانی از اقوام مختلف که دارای فرهنگ و پیشینه تاریخی خاص خود هستند و در این ماه پر خیر و برکت آیین های ویژه ای برگرفته از آداب و رسوم مردم هر منطقه برگزار می شود.
مردم مازندران ، این زحمتکشان خستگی ناپذیر دیار علویان همچون سایر استان ها با آداب و رسوم برگرفته از تاریخ کهن این سرزمین به استقبال ماه مبارک رمضان می روند و لحظات نابی را در این ماه رحمت رقم می زنند.
یکی از این سنت های قدیمی و ارزشمند این دیار، سحر خوانی در ماه رمضان است که به منظور ارج نهادن به این ماه مبارک برگزار می شود و با گذشت زمان هنوز رنگ کهنگی و فراموشی به خود نگرفته است.
در گذشته به علت نبود امکاناتی از قبیل برق، تلفن ، دستگاههای ارتباط جمعی و بویژه خستگی مردم به خاطر کار در شالیزار و فعالیتهای کشاورزی ممکن بود که عدهای، سحر را خواب بمانند. بنابراین بعضی از مؤمنان و ریش سفیدان محل با حرکت در کوچه پس کوچههای روستاها و فریاد «سحر برخیز»، «سحر برخیز که صبح صادق آمد» و «سحر شد بپا خیز هنگام نماز است» مردم را برای خوردن سحری و روزه گرفتن از خواب بیدار میکردند و اگر همسایه ای چراغ، لمپا (چراغ گردسوز)، یا فانوس همسایه را خاموش میدید بلافاصله بر در خانه اش را می کوبیدند و آنها را از رسیدن سحر، آگاه میکردند.
امکانات سحرخوان ها در گذشته تنها یک پیت حلب 17کیلویی روغن و یک قاشق چوبی به همراه یک فانوس بود که یا بر روی بام خانه می رفتند و یا در کوچه پس کوچه ها نوای ملکوتی سحرخوانی را سر می دادند.
**چراغ سحرخوانی هنوز روشن است
یک پیشکسوت سحر خوانی در غرب مازندران به خبرنگار ایرنا گفت : مناجات خوانی و سحر خوانی را از مرحوم پدرم آموختم و تا چند سال پیش انجام می دادم اما اکنون به دلیل کهولت سن قادر به انجام آن نیستم.
سید محرمعلی میربهاری در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود : سحر خوانی های قدیم حال و هوای خاصی داشت و مردم اعتقاد زیادی به مناجات ها و دعاهایی که به نیابت از آنها به درگاه خدا خوانده می شد، داشتند و در بیشتر مواقع آنها را منقلب می کرد و به گریه می انداخت.
وی لذت قدم زدن در کوچه باغ های تنگ و تاریک روستاها و بیدار کردن مردم برای سحر را غیر قابل توصیف دانست و اظهار داشت : اکنون با آمدن ماه رمضان دلتنگ آن روزها می شوم و خاطرات شیرین گذشته را از پشت پنجره خانه ام مرور می کنم و زیر لب اشعار و دعاهای سحر خوانی را زمزمه می نمایم.
وی خاطرنشان کرد : الان زمانه تغییر کرده و مردم با آمدن تلویزیون ، رادیو و تلفن نیاز چندانی به سحرخوانی نمی بینند اما با این وجود شنیده ام در برخی روستاها این آیین همچنان رواج دارد.
به گفته این پیشکسوت سحرخوانی ، باید چراغ سحر خوانی همچون سایر سنت های این ماه مبارک روشن بماند و نور آن در دلهای مردم بتابد تا چراغ روزه داری پر نورتر از گذشته در این سرزمین روشن بماند.
وی مردم را به زنده نگه داشتن اینگونه آیین ها تشویق کرد و از آنها خواست تا برای حفظ فرهنگ این دیار گام بردارند.
**ضرورت حفظ آیین های مذهبی در جامعه
یک کارشناس امور فرهنگی در این باره گفت : اگر چه امروز مردم با انواع ابزارها، نیازی به بیدار شدن با آهنگ دلنشین و اجرای زنده سحرخوان ندارند و این نوا در پشت دیوارهای بلند برج ها و آپارتمان ها گم شده است، اما هنوز هم می توان نوای خوش سحر خوانان را در روستاها و دهکده های ییلاقی و قدیمی شنید که روزه داران را به ضیافت الهی فرا می خوانند.
عبدالله هاشم پور در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود : مناجات های سحرخوانان بیشتر از سوره فجر، دعاهای مفاتیح الجنان، صحیفه سجادیه و یا اشعار خواجه عبدالله انصاری و یا سروده های دیگر انتخاب می شد و اکثر آنها بیان طلب بخشش و مغفرت از درگاه الهی بود.
وی با بیان اینکه آداب و رسوم ماه مبارک رمضان به واسطه بعد معنوی و قدمت، از قداست ویژهای برخوردار است اظهار داشت : متأسفانه در حال حاضر بسیاری از این سنت های زیبا به بوته فراموشی سپرده شده و یا کم رنگ تر شدهاند .
به گفته این کارشناس ، در سال های اخیر مسئولان آیین نوروزخوانی را در شهرها و روستاها دوباره احیا کردند که با استقبال خوبی هم مواجه شد و اگر به سحر خوانی هم توجه شود این سنت حسنه به فراموشی سپرده نمی شود.
وی یادآور شد : باید با جمع آوری اشعار و مناجات های سحرخوانی و شناسایی سحرخوانان پیشکسوت و جوان برای تهیه یک دایره المعارف جامع در راستای حفظ این آیین مذهبی گام برداشت.
** سنت ها به ماه خدا رنگ می دهند
یک جامعه شناس با بیان اینکه آداب، رسوم و عقاید مردم هر منطقه از کشور، ریشه در عقاید دینی و ملی آنها دارد و بارزترین عنصر هویتبخشی مردمان یک ناحیه محسوب میشود ، گفت : جامعه بدون توجه به ارزش های اخلاقی، جامعه ای آشفته خواهد بود و هیچ الگوی رفتاری بدون توجه به آیین ها دوام نمی آورد.
فرهاد رزمجو در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود : مردم نسبت به آداب و رسوم کهن سرزمینشان توجه نشان میدهند اما بسیاری از این آیینها در گذر زمان به فراموشی سپرده میشوند و این مسأله تنها میتواند ناشی از بیتوجهی در معرفی و حفظ این آداب و رسوم باشد چرا که با وجود این اشتیاق، دلیلی برای مهجور ماندن این نمادهای فرهنگی و مذهبی وجود ندارد.
وی با بیان اینکه سنت ها به ماه خدا رنگ می دهند ، اظهار داشت : سحرخوانی در ماه رمضان از جمله آیین های مذهبی است که از قدمت بالایی برخوردار است اما به دلیل کم لطفی های صورت گرفته در حال فراموشی است و نسل جدید هیچگونه آشنایی با آن ندارند.
وی تصریح کرد : اینگونه آیین ها باید در جامعه زنده نگه داشته شود تا جامعه از قوام و بالایندگی بیشتری برخوردار باشند.
این کارشناس همچنین با اشاره به نقش رسانهها در زنده نگه داشتن اینگونه آیین ها خاطرنشان کرد : رسانهها باید اهمیت زنده نگه داشتن آداب و رسوم کشور را برای مردم بیش از پیش نمایان کنند و آنها را با آیینها و رسوم ملی و مذهبی آشنا سازند.
وی یادآور شد : آینده سازان این سرزمین باید از همان کودکی با آداب و رسوم کشورشان آشنا شوند و گنجاندن این آیینها در کتابهای درسی میتواند راهکار مؤثری برای رسیدن به این مهم باشد.
**نگاهی به اشعار سحر خوانی در مازندران
بسیاری از سحر خوانان بیشتر اشعار مذهبی می خواندند و از شاعران بزرگ و مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری استفاده می کردند که در این میان می توان به برخی از آنها اشاره کرد :
یارب مرا به چنگ بلا مبتلا مکن دست مرا ز دامن لطفت جدا مکن
یارب دل مرده مرا احیا کن بر روی گدایی نیمه شب در وا کن
سوگند به قطره قطره خون علی پرونده اعمال مرا، امضا کن
الهی العفو ، الهی العفو
خدایا تو بخشنده هر گناهی به جز تو نباشد پناهی
به این بنده ناتوان مدد کن که ابلیس دارد سپاهی
الهی العفو ، الهی العفو
............................................................
به خوان کرَم آشیانم بده سگ رو سیاهم، پناهم بده
ز بیگانگانم حسابم مکن اگر بد بودم من، جوابم مکن
..............................................................
یارب به محمد و علی و زهرا یارب به حسین و حسن و آل عبا
هست خلق یا علی اعلا از لطف برآر حاجتم در دو سرا
...........................................................................................
یا رب به حق مصطفا آن شافع روز جزا
حق علی شاه نجف آن صدر ایوان نجف
عمرم به عصیان شد تلف استغفرالله العظیم
...............................................................
خداوندا تو ستاری همه خوابن تو بیداری به حق لا اله الله، همه عالم نگه داری
گفته می شود در مناطق کوهستانی استان مازندران از جمله در روستاهای دوردست شهرستان سوادکوه ، مناطق دوهزار و سه هزار تنکابن ، منطقه بندپی بابل و به ویژه در چهاردانگه و دودانگه و روستاهای اتو، لاجیم، ولوپی، پیرنعیم، امیرکلا، ولوکش، سیپی سوادکوه و روستاهای دیگر، سنت حسنه سحرخوانی همچنان ادامه دارد.
گزارش : علیرضا پورعلم
/1602/7513/1654
کپی شد