این روزنامه نوشت : روند تغییر استانداران همچنان در دستور کار وزارت کشور می باشد، قرار است این تغییر در این هفته نیز بخشی از استانهای کشور را دربرگیرد.
متاسفانه تعریف خاصی برای مدت زمان خدمت استاندار و فرماندار در قانون نیامده است و بنا شد هر وقت نمایندگان تغییر کردند، هر وقت دولت تغییر کرد استاندار نیز به تبع این تغییرات تغییر کند. چه این مدیر عالی استان خوش بدرخشد و چه توانائی لازم را در امور استان نداشته باشد.
در استان مازندران که وضع مدیریت استان واویلاست ، 24 استاندار در استان در طول این 38 سال انقلاب به نام خود سند زدند و معدل عمر استاندار در استان 1.5 سال است و بالطبع با این معدل یک و نیم سالگی کار خاص و آنچنانی در استان به وجود نیامده است.
هر چند برخی استانداران بیش از 4 و یا 5 سال در استان خدمت کردند ، ولی وضع و جو سیاسی استان به صورت ترمز کشیده ای است که مانور خدمت را از استاندار می گیرد.
یعنی استاندار اگر بخواهد یک کار انقلابی و مهم در استان انجام دهد جو سیاسی استان از سوی نمایندگان مجلس، ائمه جمعه و عوامل حزبی و گروهی به گونه ای است که استاندار را وادار می کند که آهسته بیا و آهسته برو کار کند.
در همین قضیه بندر امیرآباد که شورای عالی مناطق آزاد تصویب کرد که این بندر با همه ویژگی ها به عنوان بندر آزاد تجاری فعالیت کند چه غوغایی بر پا شد ، آنقدر بر سرش زدند و نعشش را دراز کردند که آقای استاندار هم نتوانست بر جو سیاسی و اجتماعی غالب شود و بالطبع طرح ابتر ماند.
درباره عملکرد آقای فلاح هم باید گفت که او با توجه به اینکه بیش از 4 سال سکان مدیریت استان را در دست داشت در حد توان خود همه مساعی خود را به کار گرفت تا استان را از شکل فعلی اش خارج کند و خیلی تلاش کرد که اعتبار بگیرد و اعتبار وارد کند و در حد خود موفق عمل کرد ، منتهی در همین حد تلاش و موفقیتها غزل عزل او را در بحبوحه کارها زدند و جوی به وجود آوردند که او را از کار کردن ساقط کردند .
اما این روحیه جهادی فلاح بود که به این جو سخت سیاسی اعتنا نکرد و به پشتوانه نیروهای سیاسی پایتخت به کار خود ادامه داد و تا پایان کار دولت یازدهم دولت را همراهی کرد.
هم اینک پس از انتخابات بحث تغییر استانداران مطرح شد سعی شد که او خود را تثبیت کند تا خدمت خود را تکمیل کند لکن ماموریت وزارت کشور ماموریت تغییر است شاید یکی دو تا استاندار در سطح کشور تثبیت شوند ولی مازندران مشمول تغییر قرار گرفت .
در این میان نیروهای قوی و زبده برای استان تعریف و معرفی شدند هر یک از این نیروهای مطرح شده توان خوبی برای اداره استان دارند ولی همان طور که گفته شد ، جو سنگین سیاسی استان طوری است که وزارت کشور را از انتخاب نیروهای بومی در شک و تردید انداخته است.
وزارت کشور برای استان مازندران کارنامه مدیریتی گوناگون دارد هر وقت جو غالب طوری بود که بتوان از مدیر استانی استفاده کرد وزارت کشور وارد می شود و در بخشی از زمان نیز از استانداران غیربومی استفاده می کرد.
مهندس مفیدی، مهندس پنجه فولادگران، دکتر انصاری از جمله مدیرانی هستند که در طول عمر 38 سال انقلاب توانستند بخشی از زمان خدمت را در استان به خود اختصاص دهند و کارنامه موفق و غیرموفق از خود بر جای گذاشتند و در بخش دیگری از زمان استاندارانی همچون مرحوم مجدآرا ،حاجی ، طاهایی ، رحمان زاده و دیگران توانستند نقشی در مدیریت استان داشته و خدماتی از خود بجای گذاشتند .
با همه این تعاریف و خدمات ریز و درشت استانداران ، استان همچنان یک استان ناموفق در امور اقتصادی و عمرانی و اجتماعی جلوه می کند و نتوانست آن گونه رشد کند که زینت و آبروی کشور و الگوی موفق و سرآمد دیگر استانداران باشد ، چرا که مازندران همه چیز را در حد یک کشور دارد ولی مدیری پیدا نشد که این استان را به جایگاه اصلی خود برساند و دلیل آن نیز بخشی نگری و محلی فکر کردن مسئولین بوده است که این تفکر همچنان ادامه دارد.
انتخاب استاندار جدید نیز مشمول این تفکر قرار گرفت و مدیرانی که برای تصدی استانداری مازندران معرفی شدند در چنبره این سیاسی قرار دارند .
هر چند برخی خود را ملی و استانی تام معرفی می کنند ولی وزارت کشور حواسش جمع است و به خاطر همین است که برخی از مدیران معرفی شده را به مدیریت سایر استانها هدایت می کند تا آنها را از به دست گیری مدیریت استان خارج کند و بهتر است این پیشنهاد وزارت کشور را مدیران استانی بپذیرند و راهی استان های تعیین شده بشوند .
باقی نیروهای مطرح شده نیز خیلی دست و پا می زنند تا خود را از طریق وزارت کشور به هیئت دولت برسانند تا آنجا شانس خود را محک بزنند ، ولی کارشناسان وزارت کشور که از سایر کارشناسان وزارتخانه ها بهره می جویند خارج از تعاریف مطروحه جامعه و شایعات رایج در میان برخی سیاسیون استانی و مردم که فلانی انتخاب شد و احتمال انتخاب فلانی وجود دارد و غیره ، دنبال فردی هستند تا بتوانند ایده آلهای خوب مدیریتی را داشته باشند و استان را با مدیریت خود متحول کند.
این فرد در یک قدمی انتخاب وزارت کشور قرار گرفته است و احتمال می رود همین هفته چهارشنبه تکلیف مدیریت استان روشن شود تا استان بیش از این از نظر مدیریت ارشد صدمه نخورد.
این فرد احتمال دارد از نیروهای بومی استان که احتمالش ضعیف است باشد در غیر این صورت یکی از مدیران کارکشته غیراستانی برای استان انتخاب شود.
گفته می شود این فرد خارج از نیروهای مطرح شده ای است که تا بحال اسمشان شنیده نشد و این فرد جزء آقای ... نیست ، که چهارشنبه تکلیفش روشن می شود باید منتظر ماند!
خبرنگار فاطمه رحمتی ** انتشار دهنده : حسن فلاحتی
3009/1654
متاسفانه تعریف خاصی برای مدت زمان خدمت استاندار و فرماندار در قانون نیامده است و بنا شد هر وقت نمایندگان تغییر کردند، هر وقت دولت تغییر کرد استاندار نیز به تبع این تغییرات تغییر کند. چه این مدیر عالی استان خوش بدرخشد و چه توانائی لازم را در امور استان نداشته باشد.
در استان مازندران که وضع مدیریت استان واویلاست ، 24 استاندار در استان در طول این 38 سال انقلاب به نام خود سند زدند و معدل عمر استاندار در استان 1.5 سال است و بالطبع با این معدل یک و نیم سالگی کار خاص و آنچنانی در استان به وجود نیامده است.
هر چند برخی استانداران بیش از 4 و یا 5 سال در استان خدمت کردند ، ولی وضع و جو سیاسی استان به صورت ترمز کشیده ای است که مانور خدمت را از استاندار می گیرد.
یعنی استاندار اگر بخواهد یک کار انقلابی و مهم در استان انجام دهد جو سیاسی استان از سوی نمایندگان مجلس، ائمه جمعه و عوامل حزبی و گروهی به گونه ای است که استاندار را وادار می کند که آهسته بیا و آهسته برو کار کند.
در همین قضیه بندر امیرآباد که شورای عالی مناطق آزاد تصویب کرد که این بندر با همه ویژگی ها به عنوان بندر آزاد تجاری فعالیت کند چه غوغایی بر پا شد ، آنقدر بر سرش زدند و نعشش را دراز کردند که آقای استاندار هم نتوانست بر جو سیاسی و اجتماعی غالب شود و بالطبع طرح ابتر ماند.
درباره عملکرد آقای فلاح هم باید گفت که او با توجه به اینکه بیش از 4 سال سکان مدیریت استان را در دست داشت در حد توان خود همه مساعی خود را به کار گرفت تا استان را از شکل فعلی اش خارج کند و خیلی تلاش کرد که اعتبار بگیرد و اعتبار وارد کند و در حد خود موفق عمل کرد ، منتهی در همین حد تلاش و موفقیتها غزل عزل او را در بحبوحه کارها زدند و جوی به وجود آوردند که او را از کار کردن ساقط کردند .
اما این روحیه جهادی فلاح بود که به این جو سخت سیاسی اعتنا نکرد و به پشتوانه نیروهای سیاسی پایتخت به کار خود ادامه داد و تا پایان کار دولت یازدهم دولت را همراهی کرد.
هم اینک پس از انتخابات بحث تغییر استانداران مطرح شد سعی شد که او خود را تثبیت کند تا خدمت خود را تکمیل کند لکن ماموریت وزارت کشور ماموریت تغییر است شاید یکی دو تا استاندار در سطح کشور تثبیت شوند ولی مازندران مشمول تغییر قرار گرفت .
در این میان نیروهای قوی و زبده برای استان تعریف و معرفی شدند هر یک از این نیروهای مطرح شده توان خوبی برای اداره استان دارند ولی همان طور که گفته شد ، جو سنگین سیاسی استان طوری است که وزارت کشور را از انتخاب نیروهای بومی در شک و تردید انداخته است.
وزارت کشور برای استان مازندران کارنامه مدیریتی گوناگون دارد هر وقت جو غالب طوری بود که بتوان از مدیر استانی استفاده کرد وزارت کشور وارد می شود و در بخشی از زمان نیز از استانداران غیربومی استفاده می کرد.
مهندس مفیدی، مهندس پنجه فولادگران، دکتر انصاری از جمله مدیرانی هستند که در طول عمر 38 سال انقلاب توانستند بخشی از زمان خدمت را در استان به خود اختصاص دهند و کارنامه موفق و غیرموفق از خود بر جای گذاشتند و در بخش دیگری از زمان استاندارانی همچون مرحوم مجدآرا ،حاجی ، طاهایی ، رحمان زاده و دیگران توانستند نقشی در مدیریت استان داشته و خدماتی از خود بجای گذاشتند .
با همه این تعاریف و خدمات ریز و درشت استانداران ، استان همچنان یک استان ناموفق در امور اقتصادی و عمرانی و اجتماعی جلوه می کند و نتوانست آن گونه رشد کند که زینت و آبروی کشور و الگوی موفق و سرآمد دیگر استانداران باشد ، چرا که مازندران همه چیز را در حد یک کشور دارد ولی مدیری پیدا نشد که این استان را به جایگاه اصلی خود برساند و دلیل آن نیز بخشی نگری و محلی فکر کردن مسئولین بوده است که این تفکر همچنان ادامه دارد.
انتخاب استاندار جدید نیز مشمول این تفکر قرار گرفت و مدیرانی که برای تصدی استانداری مازندران معرفی شدند در چنبره این سیاسی قرار دارند .
هر چند برخی خود را ملی و استانی تام معرفی می کنند ولی وزارت کشور حواسش جمع است و به خاطر همین است که برخی از مدیران معرفی شده را به مدیریت سایر استانها هدایت می کند تا آنها را از به دست گیری مدیریت استان خارج کند و بهتر است این پیشنهاد وزارت کشور را مدیران استانی بپذیرند و راهی استان های تعیین شده بشوند .
باقی نیروهای مطرح شده نیز خیلی دست و پا می زنند تا خود را از طریق وزارت کشور به هیئت دولت برسانند تا آنجا شانس خود را محک بزنند ، ولی کارشناسان وزارت کشور که از سایر کارشناسان وزارتخانه ها بهره می جویند خارج از تعاریف مطروحه جامعه و شایعات رایج در میان برخی سیاسیون استانی و مردم که فلانی انتخاب شد و احتمال انتخاب فلانی وجود دارد و غیره ، دنبال فردی هستند تا بتوانند ایده آلهای خوب مدیریتی را داشته باشند و استان را با مدیریت خود متحول کند.
این فرد در یک قدمی انتخاب وزارت کشور قرار گرفته است و احتمال می رود همین هفته چهارشنبه تکلیف مدیریت استان روشن شود تا استان بیش از این از نظر مدیریت ارشد صدمه نخورد.
این فرد احتمال دارد از نیروهای بومی استان که احتمالش ضعیف است باشد در غیر این صورت یکی از مدیران کارکشته غیراستانی برای استان انتخاب شود.
گفته می شود این فرد خارج از نیروهای مطرح شده ای است که تا بحال اسمشان شنیده نشد و این فرد جزء آقای ... نیست ، که چهارشنبه تکلیفش روشن می شود باید منتظر ماند!
خبرنگار فاطمه رحمتی ** انتشار دهنده : حسن فلاحتی
3009/1654
کپی شد