موسسات فرهنگی و سازمانهای مردم نهادی که با محوریت فعالیت های فرهنگی کار می کنند اغلب یک درد مشترک دارند و آن مشکل درآمدزایی و تکیه گاه مالی مطمئن است.

به گزارش ایلنا از ساری ،"فرهنگ " مجموعه ای از بینش ها و کنش ها، معقولات و محسوسات، اعتقادات و رفتارها در طول تاریخ یک جامعه است که از نسلی به نسل دیگر در همان جامعه منتقل می شود. در این تعریف هم سنت های ملی و قومی یک عده از مردم می گنجد و هم آداب و عقاید دینی که در دو بعد بینش ها و رفتارها ظهور می یابد. فرهنگ هر انسان در برخورد انسان با خود، خدا، طبیعت و جامعه انسانی بوجود می آید و فرهنگ هر جامعه نیز در برخورد جامعه با طبیعت و جوامع دیگر بوجود می آید.

"اقتصاد" شامل همه فعالیتها و معادله هایی است که مربوط به معیشت و زندگی مادی انسان می شود. در حقیقت مدیریت منابع در جهت برآورده ساختن نیازها و خواسته های مادی انسان را اقتصاد گویند که شکلهای گوناگونی از آن را در جوامع ابتدایی و کنونی می یابیم. با رشد جمعیت، شهرنشینی و مشکلات متعدد در رفع نیازهای مادی معادلات اقتصادی شکل علمی و نظام مندی به خود گرفت که با کمک معادلات ریاضی توانست در زندگی جمعی انسان ها عملیاتی شود.

اقتصاد فرهنگ ، شاخه ای کاربردی از علم اقتصاد است حیطه موضوعی اقتصاد فرهنگ را می توان ، کاربرد اصول ، مفاهیم و نظریه های علم اقتصاد در جهت تبیین و تحلیل مسائل اقتصادی بخش فرهنگ و در نهایت ارائه خطمشی های سیاسی در جهت بهبود مدیریت اقتصادی فعالیت های فرهنگی دانست همچنین اقتصاد فرهنگ می تواند به بررسی و تحلیل اثرات و نقش فعالیت های فرهنگی در توسعه اقتصادی بپردازد.

اما "فرهنگ اقتصادی" به این محور اختصاص دارد که برای بهبود وضعیت اقتصاد، "چه فرهنگی" باید حاکم باشد و چگونه این فرهنگ ترویج شود. به عنوان مثال اگر "بهبود کیفیت" محصولات یکی از مولفه های اقتصاد پیشرفته است، چگونه فرهنگ "تولید با کیفیت" ترویج شود ...

در "اقتصاد فرهنگ" هدف افزایش "سودآوری محصولات فرهنگی" است و در "فرهنگ اقتصادی" هدف بهبود فرهنگ برای تقویت اقتصاد است ...

موسسات فرهنگی و سازمانهای مردم نهادی که با محوریت فعالیت های فرهنگی کار می کنند اغلب یک درد مشترک دارند و آن مشکل درآمدزایی و تکیه گاه مالی مطمئن است. در طول سالهای اخیر، شاهد فعالیت  موسسات فرهنگی تک منظوره و چند منظوره متعدد، همچنین رسانه های مکتوب و سایت های خبری بودیم که علیرغم شروع خوب و خلاقانه و مدیریت مدبرانه ای که داشتند پس از مدت کوتاه یک تا دو سال چون شمعی به خاموشی گراییدند. دلیل آن را که جویا شوید در همه موارد به یک پاسخ می رسید؛ مشکل مالی و نداشتن یک منبع درآمد پایدار.

غالب موسسات فرهنگی یا رسانه ها  توان تمرکز همزمان بر فرهنگ و اقتصاد را ندارند . به این معنا که اگر بخواهند بر هدف ذاتی خود تمرکز کنند و دستاوردهای فرهنگی ناب داشته باشند بطور قطع و یقین، درامدی کسب نخواهند کرد و اگر برعکس قصد داشته باشند به موازات کار فرهنگی، آورده مالی هم داشته باشند قطعا از کیفیت کار فرهنگی که هدف محوری شان بود تا حد محسوسی کاسته خواهد شد.

رسانه ها و موسسات فرهنگی برای اجتناب از گرفتار شدن در  چنین شر‌ایط دشواری، چند راهکار دارند که پایان تمام این راهکارها، درآمدزا کردن فعالیت فرهنگی و امکان استمرار فعالیت این موسسات است به عبارت ساده تر، رسانه ها و موسسات فرهنگی، ناگزیرند عصای اقتصاد را زیر بالهای خود بگیرند تا بتوانند شرایط بقای خود را پایدار نگه دارند:

اول اینکه قبل از آغاز به کار رسمی، حتما یک مشاور اقتصادی برای خود استخدام کنند. از آنجاییکه فعالان فرهنگی، دغدغه موضوعات فرهنگی را دارند و همچنین دانش و تخصصی در بخش اقتصاد و مسائل مالی ندارند منطقی است در کنار خود یک مشاور امین برای تمرکز بر یافتن و یا ایجاد منابع در آمد پایدار داشته باشند.

دوم بخشی از کار خود را به انجام امور تبلیغاتی و درامد زا اختصاص دهند. تمام رسانه های بزرگ  و برخی موسسات فرهنگی، واحدی به نام سازمان آگهی دارند. این بخش تلاش دارد در کنار فعالیت اصلی و فرهنگی، دست به کارهایی بزند که به موازات فعالیت محوری، اقدامات درآمدزا نیز داشته باشد. درآمدی که فعالیت موسسه فرهنگی را اقتصادی و مقرون به صرفه کند.

سوم از حمایت مالی فرد یا موسسه حقوقی بهره مند شوند، در این خصوص گفتنی است همواره موسسات اقتصادی بزرگ با توان اقتصادی بالا وجود دارند که بخشی از سود سالانه خود را داوطلبانه به موسسات فرهنگی اختصاص می دهند. در مرکز مازندران موسساتی چون دنیای آرزو و مجموعه صنایع خوراکی حاج حسن از جمله این موسسات به شمار می روند.

تلاش برای ارتباط موثر و ایجاد اعتماد بین موسسه فرهنگی و یکی از این مراکز بزرگ اقتصادی، می تواند به ایجاد و استمرار حمایت مالی و مقرون به صرفه کردن فعالیت موسسات فرهنگی منجر گردد.

در دنیای امروز پیوند عمیق و تأثیرگذاری بین کمپانی‌های بزرگ اقتصادی و فرهنگی برای جذب مخاطب و اقناع نیازهای آنان ایجاد شده که در ایران متاسفانه به دلائل نامعلوم این وحدت و پیوند مورد غفلت واقع شده است.

"فرهنگ سازی" در یک جامعه ی در حال توسعه، تنها توسط متولیان فرهنگ امکان پذیر نیست بلکه همه گروه ها و قشرها و سازمانها و نهادها باید مشارکت جدی داشته باشند.

در یک دورهای، برخی معتقد بودند کمپانی های بزرگ اقتصادی تنها باید مسیر اقتصادی خودرا طی کنند و حضورشان در عرصه فرهنگ صدمات جدی به حوزه فکر و اندیشه وارد می کند اما امروز تحلیل گران در جهان معاصر به این باور و اعتقاد رسیده اند که  بهره برداری از کمپانی های بزرگ اقتصادی و البته با تدبیر و اندیشه های مطلوب و کار آمد می تواند رشد چشمگیری را در حوزه فرهنگ ایجاد کند.ضمن آنکه متولیان کمپانی‌های بزرگ اقتصادی نیز به این نتیجه رسیده اند با سرمایه گذاری در عرصه فرهنگ بهتر می توانند در پیشبرد اهداف کلان خود موفق عمل کنند و به همین دلیل بخشی از بودجه های کلان این کمپانی ها به عرصه فرهنگ و اندیشه اختصاص دارد.

متأسفانه در ایران  و همچنین استان مازندران از این پتانسیل استفاده و بهره برداری کامل نشده است. در این میان مجتمع "دنیای آرزو"  با رویکرد اقتصاد فرهنگی و فرهنگ اقتصادی تصمیم جدی و واثق گرفته در راستای ترویج فرهنگ و هنر این استان و این مرز و بوم نه تنها در ارتقای اقتصاد استان، بلکه در آینده نزدیک با ایجاد  سالن های فرهنگی، هنری گام موثر و مفیدی در تولید فکر و اندیشه و ترویج فرهنگ جامعه ایرانی بردارد.

این مجتمع یکی از ابزارهای قدرتمند ترویج تفکر و اندیشه است که با اتمام این پروژه  می تواند در سطح استان با مرکزیت ساری طیف های گسترده و متنوع را جذب کند  وقدم های مفید و گسترده در این راه بردارد،و اینکه درحوزه فرهنگ خدمات شایانی به مردم ومسافران و گردشگران این استان ارایه دهد و هم در پیشبرد اهداف کلان خود موفق باشد.

گزارش از :زهرا شریفی

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.