حضور چهرههای سیاسی در عرصه فعالیت رسانهای موضوع جدیدی نیست. در بین رسانههای مطرح و معتبر کشور میتوان نامهایی را یافت که مدیریت و امتیازشان به عهده برخی چهرههای سیاسی است ، چهرههایی که سعی میکنند با استفاده از افراد حرفهای و آشنا به قواعد کار رسانهای، حداقل استانداردهای کار در حوزه رسانه را رعایت کنند و اگر هم اهدافی را از رسانهداری دنبال میکنند، در چارچوب قواعد حرفهای به سمت بیان اهداف خود بروند. اما در مازندران رسانههای متعلق به سیاسیون عمدتا به دلیل نگاه سطحی به حوزه رسانه و نداشتن راهبرد مناسب و همچنین تعریف اهداف کوتاهمدت، عمری کوتاه دارند و پس از مدتی از صحنه رسانهها حذف میشوند.
بالانشینی مازندران در تعداد رسانهها
میل به رسانهداری در مازندران طی سالهای اخیر به شکل چشمگیری افزایش یافته و هر ماه شاهد افزایش تعداد رسانههای استان هستیم. در حال حاضر بنا بر آخرین آمار منتشر شده توسط معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مازندران ۳۸۴ رسانه دارای مجوز دارد که این استان را پس از آذربایجان شرقی با ۴۸۴ رسانه، اصفهان با ۴۶۷ رسانه، خراسان رضوی با ۴۳۸ رسانه و گیلان با ۳۹۵ رسانه در رتبه پنجم استانها از نظر تعداد رسانه ثبت شده قرار داده است.
البته در این آمار استان تهران که به دلیل تمرکز رسانههای مهم کشور در این استان پنج هزار و ۴۰۱ رسانه ثبت شده دارد محاسبه نشد. ضمن این که تعداد رسانههای مازندران با احتساب رسانههای سراسری که در این استان دارای دفتر سرپرستی یا نمایندگی هستند به مرز ۶۰۰ رسانه نزدیک میشود.
نکته قابل توجه برای مازندران از نظر تعداد رسانهها، تعدد روزنامهها در این استان است. با این که مازندران در رتبهبندی کشوری از نظر تعداد رسانههای محلی بدون احتساب تهران پنجمین استان کشور است، اما از نظر تعداد روزنامهها با ۱۷ روزنامه محلی پس از خوزستان که ۲۵ روزنامه دارد، دومین استان کشور است.
مازندران از نظر تعداد هفتهنامهها نیز با ۶۰ هفتهنامه، پس از کرمان که ۱۰۵ هفتهنامه دارد و آذربایجان شرقی با ۷۹ هفتهنامه سومین استان کشور است. طبیعتاً بخش مهمی از ۱۶۰ روزنامه و ۳۳۷ هفتهنامه استان تهران محلی نیستند و به همین دلیل در این رتبهبندی نیز تهران مد نظر قرار نگرفته است.
بازی سیاسیون مازندران در زمین رسانه
البته هدف از این نوشتار تحلیل آماری تعداد نشریات و رسانههای آنلاین در مازندران نیست. بلکه نگاهی به حضور سیاسیون مازندران در عرصه رسانهداری است که از سالها پیش آغاز شده و مشاهدات نشان میدهد که همچنان ادامه دارد و مورد استقبال چهرههای جدید عرصه سیاست استان نیز است ، روندی که با توجه به وضعیت کنونی و سرنوشت رسانههای تحت مدیریت سیاسیون نه تنها تاثیری در بهبود فضای رسانهای استان نداشت، بلکه کیفیت و اعتبار فعالیتهای رسانهای استان را نیز خدشهدار کرده است.
همین وضعیت سبب شده که «عباس زارع» مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران از حضور سیاسیون در زمینه رسانهداری انتقاد کند و از سیاسیون علاقهمند به دریافت امتیاز رسانهها بخواهد که از این اقدام خودداری کنند.
زارع پس از این اظهار نظر و اعلام لغو مجوز ۲۱ رسانه استان در گفتوگو با خبرنگار ایرنا نیز تاکید کرد که حضور شخصیتهای سیاسی در عرصه رسانه باعث کاهش کیفیت تولیدات رسانهای میشود.
وی افزود: انتشار رسانه و کار در مطبوعات یک حرفه تخصصی است و نمیتوان صرفاً با این حساب که مجوزی دریافت شود، وارد حوزه رسانه و مدیریت رسانه شد. به همین دلیل از سیاسیون میخواهیم که در این زمینه ورود نکنند.
مخالفت با رسانهداری مدیران استان
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران با اشاره به سرنوشت بسیاری از رسانههای متعلق به چهرههای سیاسی در استان ، اظهار کرد: امروز وضعیت رسانههایی را که امتیازشان متعلق به سیاسیون استان است میتوان معیاری برای ارزیابی میزان موفقیت این چهرهها در عرصه رسانه دانست. بلاتکلیف ماندن رسانه و منتشر نشدن در بازه زمانی انتشار و در نهایت هم لغو مجوز به دلیل منتشر نشدن میتواند سرنوشت بسیاری از این رسانهها باشد.
زارع از ارائه تقاضای دریافت مجوز رسانه توسط برخی چهرههای مدیریتی و سیاسی استان خبر داد و تصریح کرد: در حال حاضر نیز افرادی از حوزه مدیریت و سیاست در استان متقاضی دریافت مجوز رسانه هستند ، ولی ما میگوییم با توجه به این که فعالیت در حوزه رسانه کاملا تخصصی است، با این تقاضاها در استان مخالفت میکنیم.
البته مخالفت زارع و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران با صدور مجوز رسانه برای این عده از سیاسیون، به تنهایی بازدارنده نیست. چرا که برای دریافت مجوز با مراجعه به معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد میتوانند به هدف خود برسند.
چهرههای سیاسی و نشریات ناکام
درخواست مجوزهای جدید برخی سیاسیون استان برای رسانهدار شدن، پیشینهای چند ساله دارد. همین حالا میتوان بیش از ۱۵ نشریه استانی را نام برد که امتیازشان به نام یکی از چهرههای سیاسی مازندران است. البته برخی از این نشریات از سالها پیش و زمانی که مدیرمسئولهای آنان پست و سمت امروزی را نداشتند آغاز به کار کردند. مانند هفتهنامه «قارن» که متعلق به «احمد حسینزادگان» استاندار کنونی مازندران است و از اوایل دهه ۸۰ انتشارش آغاز شد، اما سالهاست که در سونامی رسانههای جدید تقریبا محو شده و امروز همراه با بسیاری از نشریات دیگر در بحران کاغذ و گرانی چاپ در حال غرق شدن است. هرچند که «قارن» زمانی مخاطبانی داشت و فعالیتهای قابل دفاعی هم در حوزه رسانههای استان انجام داد.
هفتهنامه «اصولگرا» متعلق به «مجتبی زارعی» هم از دیگر نشریات استان است که در این دسته قرار میگیرد که اوایل دهه ۸۰ متولد شد و هر چند که مدیرمسئول آن تا معاونت یکی از وزارتخانههای دولت «محمود احمدینژاد» پیش رفت، اما امروز خبری از این هفتهنامه هم نیست.
در بین سیاسیون مازندران چهرهای را هم میتوان یافت که از حوزه رسانه وارد عرصه سیاست شد؛ «هادی ابراهیمی» مدیرکل کنونی صدا و سیمای مازندران که پیشینه خبرنگاری و پس از آن فرمانداری تنکابن، مدیرکلی فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران و معاونت سیاسی امنیتی استانداری را دارد. ابراهیمی در دهه ۸۰ امتیاز هفتهنامه محلی «صبح مازندران» را دریافت کرد. نشریهای که در دهمین انتخابات ریاست جمهوری فعالیتهای سیاسی زیادی در مازندران داشت و سال ۱۳۸۹ نیز به روزنامه سراسری «صبح ایران» تغییر وضعیت داد.
ابراهیمی در دولت دهم و زمان استانداری «علیاکبر طاهایی» در مازندران، معاون سیاسی امنیتی این استانداری شد و در همین دوره مدیریتیاش امتیاز فصلنامه «سیاست اسلامی» را از هیأت نظارت بر مطبوعات دریافت کرد. اما این نشریات با وجود این که او در سالهای پس از مسئولیتاش در استانداری تا زمان مدیرکلیاش در صدا و سیمای مازندران فرصت مناسبی برای تقویت و انتشار آنها داشت، به سرانجام روشنی نرسیدند و امروز فقط نامی از آنها باقی است.
رسانههای نمایندگان مازندران
قدیمیترین روزنامه حال حاضر مازندران نیز متعلق به یکی از چهرههای سیاسی استان است. روزنامه «بشیر مازندران» با مدیرمسئولی حجتالاسلام «عباسعلی بهاری» نماینده اسبق مردم ساری در مجلس که بیش از ۲ دهه است روی پیشخوان مطبوعات قرار میگیرد و زمانی پرمخاطبترین رسانه مازندران بود. اما ضعف در نوآوری، کمتوجهی به کیفیت، خروج از مسیر تولید محتوا و عقب ماندن از رسانههای جدید، عمر مفید این نشریه پرطرفدار یکی دو دهه پیش مازندران را تمام کرد و امروز با این که این روزنامه هر روز با وجود دشواریهای زیاد منتشر میشود، خبری از آن اعتبار و اثرگذاری در جامعه نیست.
«همولایتی» نام هفتهنامه دیگری است که با مدیرمسئولی مدیرکل اسبق صدا و سیمای مازندران و نماینده سابق مردم ساری در مجلس، از حدود ۱۸ سال پیش انتشارش آغاز شد. «سید رمضان شجاعی کیاسری» پیش از این که به این پستها برسد «همولایتی» را راه انداخت و چند سال هم هفتهنامهاش عملکرد مناسبی داشت. اما هر چه مسئولیتهای شجاعی بیشتر و بزرگتر شد، هفتهنامهاش کمرنگتر شد. تا امروز که مانند سایر نمونههای مشابه تقریبا خبری از آن نیست.
همان سالها هفتهنامهای به نام «سوردار» نیز در مازندران آغاز به کار کرد. نشریهای که با مدیرمسئولی «عبدالوحید فیاضی» در سالهای پرمخاطب بودن نشریات توانست اسم و رسمی بین مخاطبان رسانه در مازندران دست و پا کند. فیاضی پس از این که «سوردار» را راه انداخت برای رسیدن به مناصب سیاسی پیگیرتر شد و پس از چند سال توانست به مدیرکلی آموزش و پرورش مازندران برسد. مقصد بعدی فیاضی بهارستان بود. او در انتخابات مجلس نهم توانست از سد «احمد ناطق نوری» که هفت دوره نماینده نور و محمودآباد بود بگذرد و به بهارستان برود. اما در این بین آنچه که فراموش شد «سوردار» بود که عملا دیگر وجود ندارد.
نماینده دیگری که نامش در بین صاحب امتیازان رسانههای استان دیده میشود «احمدعلی مقیمی» است. مقیمی در دوره هشتم از حوزه انتخابیه بهشهر، نکا و گلوگاه به مجلس راه یافت و دوره نهم نیز نمایندگیاش تکرار شد. او در دوره دوم نمایندگی خود امتیاز هفتهنامهای به نام «آوای امید» را دریافت کرد تا در عرصه رسانههای بومی استان نیز حضور داشته باشد. هفتهنامهای که فقط چند شماره معدود منتشر شد و به توفیقی در این عرصه نرسید.
بین نمایندگان مازندرانی، نام «محمد دامادی» نماینده دوره نهم و دهم ساری و میاندورود در مجلس شورای اسلامی را نیز میتوان یافت. چهرهای که در دوران نمایندگیاش هفتهنامه «خجسته» را به نام خود ثبت کرد و مثل سایر سیاسیون نتوانست آن را مدیریت کند و قید انتشارش را پس از چند شماره زد و به عبارتی خجستگی نرسید.
مدیران رسانهباز
تعداد نامهای سیاسیون و رسانههای آنها در مازندران بیشتر از این موارد است. «حقالله کثیری» فرماندار اسبق عباسآباد و از مدیران شهرستانی غرب استان در دهه ۸۰ هفتهنامه «ساحل سبز» را منتشر میکرد. «ولیالله حسنی خورشیدی» از چهرههای سیاسی شرق مازندران که پیشینه مدیرکلی پست استان گلستان و مدیرکلی حراست شرکت پست جمهوری اسلامی را در کارنامه دارد صاحب امتیاز هفتهنامه «بهنگر» است.
«سید محمد جعفری» عضو شورای چهارم شهر ساری در دوره حضورش در این شورا هفتهنامه «ذهن بیدار» را به نام خودش ثبت کرد. «مسعود پیری» عضو سابق شورای شهر ساری هم پس از راه یافتن به پارلمان شهری مرکز استان هفتهنامه «تمشک» را راهاندازی کرد. امروز این نشریات عمدتاً منتشر نمیشوند و اگر هم برخی از آنها هر از گاهی منتشر شوند، جایگاه خاصی در جامعه ندارند.
این میل به رسانهداری در نسل جدید مدیریتی استان نیز دیده میشود. مانند «سید محمد باقری» عضو شورای بهشهر که نشریه «خبر ما» را منتشر میکند یا «فرید صمدایی» بخشدار بخش مرکزی سیمرغ که اخیراً هفتهنامه «رخداد شمال» را به نام خود ثبت کرده و وارد عرصه رسانهداری شده است. با توجه به اظهارات مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران مبنی بر دریافت تقاضاهای جدید توسط برخی سیاسیون، احتمالاً تا چند وقت دیگر بر این نامها افزوده میشود.
تجربه رسانهداری این سیاسیون در دسته تجربههای موفق مدیریت رسانهای قرار نمیگیرد. چرا که جز روزنامه «بشیر مازندران» که به واسطه پشتوانه بیش از ۲۰ سالهاش هنوز نام و اعتباری بین برخی مخاطبان سنتی دارد، بقیه آنها عملا جایگاه خود را از دست دادهاند.
آسیب به اعتبار عمومی رسانههای خصوصی
یکی از روزنامهنگاران باسابقه کشور، ورود سیاسیون ناآشنا با مفاهیم و قواعد کار رسانه و نشریات به این حوزه را از آفتهای اصلی فعالیتهای رسانهای به ویژه در عرصه نشریات عنوان کرد و گفت: این رسانهها معمولا حتی اگر مدتی با اقبال عمومی مواجه شوند، به مرور دچار فرسایش میشوند. مدیران سیاسی که پا به عرصه فعالیتهای رسانهای گذاشتند، اتفاقاً باعث افت کیفیت رسانههای ایران شدند.
«عادل جهانآرای» در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود : امروز یکی از دلایل فاصله گرفتن مردم با رسانههای کشوری و استانی حضور نادرست و نگاه غیرحرفهای برخی چهرههای سیاسی است. تجربه ثابت کرده رسانههای متعلق به سیاسیون که خارج از قواعد حرفهای فعالیت میکنند آسیب بیشتری به اعتبار سایر رسانهها میزنند.
وی ادامه داد : این چهرهها وقتی به این عرصه میآیند به خاطر اهداف سیاسی مد نظرشان، باعث میشوند مخاطب با آنچه که نیاز دارد در رسانه مواجه نشود و اعتماد عمومی به رسانهها در جامعه به مرور کاهش یابد. در واقع نه تنها اثر مثبتی ندارند، بلکه اعتماد اعتبار عمومی رسانههای خصوصی را هم به واسطه فعالیت غیرحرفهای و موضعگیریهای هدفمندشان خدشهدار میکنند.
غیرحرفهایها در میدان حرفهای رسانه
این روزنامهنگار مازندرانی با بیان این که وضعیت این رسانهها در استانها به مراتب ضعیفتر است، گفت: هر چند که حتی در رسانهها و نشریات معتبر و درجه یک کشور هم میتوان اثرگذاری منفی ورود چهرههای سیاسی به عرصه تصمیمگیری و مسائل حرفهای رسانه را دید، اما معمولا قواعد حرفهای کار رسانهها در عمده رسانههای کشوری که حتی مالکیت خصوصی داشته باشند تا حد زیادی رعایت میشود.
جهانآرای با بیان این که رسانه یک میدان کاملا حرفهای و تخصصی است و هیچ فرد غیرحرفهای نمیتواند در این میدان موفق باشد، اظهار کرد: عموما در گسترههای استانی سیاسیونی که وارد عرصه رسانه میشوند هدفی غیر رسانهای را دنبال میکنند و به دنبال ایجاد تریبونی شخصی یا نردبانی برای ترقی خود هستند. زمانی هم که به مناصب بالاتر میرسند و مشغلههایشان بیشتر میشود، به دلیل دغدغههای غیررسانهای که پیدا می کننند ، آنچه که از خاطرشان میرود و به مرور کنار گذاشته میشود رسانه است.
وی با بیان این که این روند حتی جلوی موفقیت رسانههای خصوصی استانها را هم میگیرد، گفت : به کارگیری نیروهای غیرحرفهای، دخالت در جزییات کار رسانه برای رسیدن به اهداف مد نظر و دغدغه رسانهای نداشتن سبب میشود که این رسانهها پس از مدتی به فراموشی سپرده شوند و در نهایت اعتبار فضای رسانهای را زیر سوال ببرند.
برآیند مروری بر وضعیت رسانههای متعلق به مدیران مازندرانی و همچنین اظهارات مطرح شده در این گزارش، اثبات میکند که حضور این چهرههای سیاسی استان به عرصه رسانه و به ویژه رسانههای محلی حتی اگر از سر دغدغه و علاقه به حوزه رسانه باشد، تا کنون جز آسیب زدن به اعتبار رسانهها در جامعه تاثیری نداشت و دور از انتظار نیست سایر سیاسیونی که قصد ورود به این عرصه را دارند نیز همین تاثیر را داشته باشند.