به گزارش خبرآنلاین از بابل، علی نجفی نماینده شهرستان بابل و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در نشست حزب اتحاد ملت شاخه شهرستان بابل با حضور برخی از فعالین سیاسی و اجتماعی مطرح کرد:
به مثل نظام بینالمللی، جمهوری اسلامی ایران در یک دوره گذار به سر میبرد. این دوره هم واجد تهدیدات و هم واجد فرصتهایی برای آینده ایران، جمهوری اسلامی و مردم کشورمان است. مهمترین مختصات این دوره گذار در عرصه داخلی، ارادهای است برای توافق و اجماع در خصوص برخی از مسائلی که هنوز بعد از چهل سال از انقلاب اسلامی در آن به یک نقطه نرسیدیم.
اگر چه در سیاست خارجی از ابتدا طرد شرق و غرب و مقابله با نظام سلطه جهانی مورد تاکید بود ولیکن به مرور تعامل سازنده با دنیا در ادبیات سیاسی ما و البته در اسناد فرادستی کشور پر رنگ شده است.
در حوزه فرهنگی نیز تحولات نوظهوری در کشور مشاهده می شود که ماهیت و ابعاد آن با سال های قبل متفاوت است.
در مسائل اقتصادی و اجتماعی از قبیل آسیبهای اجتماعی و محیط زیست وهمچنین در حوزه اعتماد عمومی و افکار عمومی ما شاهد این تغییرات و دوره گذار هستیم.
از این جهت استفاده بهینه از این فرصتها و تهدیدها به نگاه مسئولین کشور بستگی دارد که چگونه از این شرائط در جهت منافع کشور بهره ببرند. برای مثال در حوزه محیط زیست اگر به بحث انتقال آب دریای خزر دقت کنیم، رفتاری که در دولت و نوع تصمیمی که پیگیری میشود، به اعتقاد خیلی از فعالین زیست محیطی و نهادهای مردمی، یک تهدید بزرگ برای دریای خزر و محیط زیست مناطق شمالی است.
در حوزه بینالمللی هم که بعد از فروپاشی شوروی و دوره کوتاه نظام تک قطبی و سلسله مراتبی، دوره تکثر قدرت شکل گرفت، به نسبت اینکه ما چقدر آمادگی داشته باشیم برای مواجهه مناسب با دوره گذار یا شرایط انتقالی، به همان نسبت میتوانیم امنیت ملی و شرائط توسعه را تضمین بکنیم.
بهرحال ما هیچ چارهای جز ممارست، استمرار، تحمل و بردباری برای طی کردن این دوره نداریم. البته به مثل برخی از کشورهای دنیا، شاید این دوره گذار، طولانی هم باشد. پس اینطوری نیست که بگوییم یک دوره در انتخابات شرکت کردیم و اصلاح طلبان پیروز شدند و به وظیفه خود عمل کردیم و دیگر در انتخابات حضور نیابیم.
بهرحال آن نکتهای که برای فعالین جریان سیاسی اصلاحطلب در ایران، حائز اهمیت است این است که به مدیریت صحیح طی شدن این دوره گذار در کشور در زمینههای مختلف کمک بکنند. معتقدم در این مسیر اصلاحطلبان یک رسالت بزرگ دارند. اصلاحطلبان در عین اینکه بایستی خودشان را مستمرا اصلاح بکنند باید در عین حال با صبر و شکیبایی با این دوره برخورد کنند که البته کشور هیچ چاره و بدیلی بجز اصلاحات ندارد! به رغم نگاه تنگنظریانهای که برخی فکر میکنند که اگر اصلاحات و اصلاحطلبان را از گردونه رقابت حذف بکنند خیال ما راحت خواهد شد، در حالیکه این گونه نیست و حذف شدن اصلاح طلبان الزاما به معنای افزودن رای به سبد جریان مقابل نیست. از این جهت اصلاحات یا اصلاحطلبی به نظر من تنها گزینه و یا تنها انتخاب کشور است که در بخش های مختلف باید در دستور کار باشد.
در دوره گذار، فاکتور جهانبینی مردم بسیار مهم است. خلاصه اینکه کفه تهدید ناشی از این دوران گذار برای جامعه ایرانی، رو به سنگینتر شدن است و حتی بعضی از تحلیل گران و جامعهشناسان، از این وضعیت به چالش یا بحران هویت یاد میکنند.
بهرحال، عوارض فرهنگی مشکلات اقتصادی به مراتب مهم تر است چون این مشکلات دیر با زود مرتفع می شود ولی اگر چنانچه فرهنگ و یا خلقیات و رفتار ما، از این عوارض تاثیر بپذیرد، شاید سالیان طولانی زمان می طلبد تا بتوانیم بعنوان مثال فرهنگ دروغگویی، فرهنگ بدقولی، فرهنگ کلاهبرداری، فرهنگ خشونت و ... را از جامعه خودمان دور بکنیم.
بنابراین ما امروز رسالت بزرگی داریم هم در حوزه عمومی و اجتماعی و هم در حوزه نخبگی و هم در سطح حکومتی! ما یک مسئولیت بزرگی داریم که با این چالشها که در واقع چسب هویت و پیوستگی ملی ما را نشانه رفته، مقابله کنیم.
البته بنده شخصا خیلی مایوس و ناامید نیستم. درعین اینکه این شرایط ناپایدار و قابل تغییر در دوره گذار پیامدهایی منفی دارد ولی بطور کلی با توجه به هوش و نبوغ ایرانیان این میتواند به فرصتی برای ایران، تبدیل شود.
به نظر من تنها راه سعادت کشور و اعتلای ج.اسلامی ایران ، مستغنی کردن و تقویت مردم است هم در حوزه شناخت و آگاهی و هم در حوزه اقتصادی و این اتفاق اگر بیفتد طبعا آن صبوری و مقابله هدفمند با چالشها در کشور راحتتر انجام خواهد شد.
همچنان که در حوزه سیاسی تنوع و تکثر را در کشور شاهد هستیم علیالقاعده در جریان اصلاحطلبی نیز هم به لحاظ ساختاری و هم به لحاظ نمادها و شخصیتها این تعدد و تکثر و اختلاف سلیقهها و دیدگاهها را داریم. من فکر می کنم که باید این تنوع و تکثر را به رسمیت بشناسیم و در عین حال در نهایت همبسته و همگرا باشیم.
در کشور ما هیچ دلیلی برای عدم استفاده از اصلاح طلبان وجود ندارد. اصلاح طلبان صادق ترین نیروهای سیاسی کشور هستند. آنان نه براندازند؛ نه شورشی هستند و نه عامل بیگانه. اتفاقا اصلاح طلبان از دلسوزترین نیروهای سیاسی هستند که تامین منافع ملی اولویت اول آنان است. باید حقوق شهروندی اصلاح طلبان رعایت شود.
حفظ روحیه مطالبهگری و آرمانخواهی در جریان اصلاحطلبی، حائز اهمیت است. نباید نگاه تقلیلگرایانه داشته باشیم. باید در تمامی زمینهها مطالبهگری شود.
در شهرستان بابل با وجود برخی اختلاف نظرها میان اصلاح طلبان، در نهایت همگرایی خواهند داشت. دلِ همه دوستان، برای هدف مشترک و امر اصلاحکردن و آرمان خواهی و توسعه کشور و شهرستان می تپد. در این مسیر البته برخی بیشتر زحمت کشیدهاند و هزینه دادند. به رغم اینکه اردوگاه رقیب، از اختلافات مقطعی اصلاحطلبان خوشحال می شود، ولیکن پیام روشن اصلاح طلبان این است که شماها خیلی دلتان را به بگومگوهای درون گروهی خوش نکنید، چرا که آنها نشان دادند که در نهایت تصمیم مشترک و منطقی خواهند گرفت. همه وظیفه داریم به این مسیر کمک کنیم.
به نظر بنده، اصلاحات در بابل موفق بوده است. چراکه نماینده اصلاحطلب نتیجه کنشهای اصلاحطلبان بوده است.
آقای وزیر! آقای مدیر کل، آقای استاندار، آقای نماینده! اگر سه فرزندت تحصیلکرده و بیکار باشند صبر میکنید؟
به مزاح گفتم اگر میخواهید مملکت آباد داشته باشیم برای چند ماه به همه مسئولین، حقوقی به اندازه یک کارگر بدهیم تا سختی زندگی کردن را بچشند! مردم امروز با مشقت و سختی، زندگی می کنند! در حالیکه عده ای در کشور همچنان شعار می دهند.
مجلس امروز ما مجلسی محافظکار است! به این دلیل که مجلس زیرِ خمِ هیچ از این موارد نمیرود.مجلس ما مطالبات امروز ایرانیان را دنبال نمیکند! مجلسی که نمایندهاش در طول روز به ۳۰۰ تماس تلفنی پاسخ بدهد معلوم است که آن نماینده دچار روزمرگی است! چنین نماینده ای دلش برای مردم و جمهوری اسلامی و توسعه این سرزمین نمی سوزد بلکه دلش برای خودش می سوزد تا با پاسخ دادن به تماسهای تلفنی، رای دوره بعدش را تضمین کند!!
چه کسی باید مشکلات اقتصادی، اجتماعی ایران را حل کند! همه مسئول هستند از جمله باید مجلس ورود کند، اما کدام مجلس! مردم خروجی عملکردها را مشاهده میکنند و وقتی این شرائط را میبینند، از وضعیت کشور دلسرد میشوند. مردم وفتی میبینند با انتخاب این و آن اتفاقی نمی افتد، به آنها القا میشود که از حضور در انتخابات مایوس شوند.
بنده شرایط کشور را نه سیاه میبینم نه سفید! ما باید بپذیریم که از دنیا مثلا در حوزه صنعت عقب هستیم، باید بپذیریم که پراید ما خیلی فاصله دارد با تویوتا، اما این دلیل نمی شود که کار و تلاش نکنیم و عقب ماندگی ها را جبران نکنیم. ما پیشرفتهایی خوبی در حوزه دانشبنیان داشتیم و ایرانی جماعت یاد گرفته است که روی پای خود بایستد.
بنده در مجلس به رئیسجمهور بعد از سفر ایشان به نیویورک تذکر دادم که مردم انتظار دارند که از فرصتها در سطح بینالمللی استفاده موثر شود و سیاست خارجی باید در خدمت توسعه کشور و رفاه مردم باشد.
46