سالهاست که کارشناسان و صاحب نظران و تشکل های کارگری درباره تهدید منابع مالی سازمان تامین اجتماعی و دخالت دولت ها در امورات کلان این سازمانها هشدار می دهند و گویی صدایشان در هیچ محفل و مجلسی شنیده نمی شود.
هفته تامین اجتماعی را در شرایطی پشت سرگذاشتیم که بعد از مدت ها استاندار گیلان بر پست مدیرعاملی این سازمان تکیه زد و شاید این انتصاب آغازی باشد بر پایانی از التهابات و سردرگمی های این سازمان!
گویی در ایران یک سازمان هرچه عریض و طویل تر است؛ چالش ها و مشکلاتش هم باید بیشتر باشد؛ چالش هایی که برای سازمانی همچون تامین اجتماعی که دهها میلیون بیمه شده و مستمری بگیر و خانواده اشان تحت پوشش این سازمان هستند؛ زیاد خوشایند نیست و اگر ادامه داشته باشد می تواند لطمات جبران ناپذیری بر پیکره سازمان وارد کند.
امروز سازمان تامین اجتماعی به عنوان بزرگ ترین سازمان بیمه گر؛رسالت ها و وظایف سنگینی برعهده دارد اگرچه چالش ها و حواشی بر متن و اصل موضوع سایه انداخته و در مقاطعی این سازمان از انجام وظایف محوله باز می ماند و همین امر بر مشکلات و محرومیت های اعضای خانواده بزرگ تامین اجتماعی می افزاید.
این سازمان عظیم درعین حالی که از طریق مراکز ملکی خود در سراسر کشور خدمات درمانی رایگان بسیار ارزان قیمت به بیمه شدگان و مستمری بگیران ارایه می دهد؛ هزینه های سنگینی را بابت درمان غیر مستقیم خود متحمل می شود که البته چرایی این موضوع نیاز به بحث و بررسی های کارشناسی دارد.
به موازات ارایه خدمات درمانی و بهداشتی به خانواده بزرگ بیمه شدگان تامین اجتماعی؛ طی چند سال گذشته جمع زیادی از اصناف مختلف تحت پوشش این سازمان رفته اند که این موضوع هم چالش هایی را در پی داشته و چنانچه مشکلات تامین اجتماعی از حیث بودجه حل و فصل نشود؛ چتر حمایتی این سازمان ممکن است به تدریج کمتر و کمترشده و تبعات نامطلوبی را به دنبال داشته باشد.
به نظر می رسد چالش بزرگ سازمان تامین اجتماعی عدم پرداخت بدهی های دولت به این سازمان باشد که ارقام مختلفی همچون 150 تا 200 هزار میلیارد تومان عنوان می گردد؛ این چالش به همراه بدهی های نسبتا سنگین کارخانه ها و واحدهای صنعتی و بلاتکلیفی هزاران کارخانه و به دنبال آن قطع وجوه دریافتی از بابت حق بیمه و موضوعی به نام مقرری بیمه بیکاری ویژه کارگرانی که به هر دلیلی از چرخه کار و تلاش خارج شده اند و همچنین موضوع "شستا" و دخالت هایی است که از ناحیه دولت درباره امکانات و منابع عظیم این شرکت سرمایه گذاری صورت می پذیرد.
این مسایل و مشکلاتی نظیرعدم اجرای طرح همسان سازی حقوق بازنشستگان و عدم رعایت اصل سه جانبه گرایی در مدیریت تامین اجتماعی و... زخم های عمیقی هستند که بر پیکره سازمان تامین اجتماعی نشسته و گویی مرهمی بر آنها وجود ندارد.
سالهاست که کارشناسان و صاحب نظران و تشکل های کارگری درباره تهدید منابع مالی سازمان تامین اجتماعی و دخالت دولت ها در امورات کلان این سازمانها هشدار می دهند و گویی صدایشان در هیچ محفل و مجلسی شنیده نمی شود.
سالهاست که به گفته دلسوزان و صاحبان اصلی صندوق تامین اجتماعی؛ این سازمان به حیاط خلوت دولتمردان و سیاسیون و گروه های سیاسی تبدیل شده و گویی هیچ اقدامی برای جلوگیری از تضییع حقوق بیمه شدگان انجام نمی شود.
اگر شورای عالی تامین اجتماعی جایگزین هیات امنای این سازمان شود؛ اگر سه جانبه گرایی در راس این سازمان رعایت شود و مدیرعامل را نمایندگان واقعی کارگران و کارفرمایان و نماینده دولت انتخاب کنند؛ اگر تکلیف بدهی های سنگین دولت به صندوق تامین اجتماعی روشن شود؛ اگر قانون الزام درمان در این سازمان اجرایی گردد و طرح همسان سازی حقوق مستمری بگیران محقق گردد و اگر شفاف سازی ها ی صورت گرفته در خصوص "شستا" تداوم یابد؛ قطعاً سازمان تامین اجتماعی به روزهای خوش گذشته بازخواهد گشت.
خدایا چنان کن سرانجام کار/تو خوشنود باشی و ما رستگار
محمد درخشنده