جزو هیچ حزب و گروهی نیستم این جمله تفاخر آمیزی است که از بسیاری افراد شنیده ایم در حالیکه گرایش و تمایل درونی شدیدی به گروهی و حزبی در همان شخص وجود دارد.
پذیرش تلویحی یک امر و مشخص نبودن موضع صریح در مورد وجود اجزاب نیز حکایتی دارد؛ حکایتی شبیه برخورد چندگانه با فضای مجازی و یا استفاده از ماهواره؛ به عبارتی مردم درحالیکه استفاده از ماهواره و فضای مجازی را منکر می شوند ولی عمیقا به آن وابسته اند و بدون آن زندگی را پیش نمی برند.
اما در جامعه ای که یکی از افتخارات خود را در عرصه مشارکت های سیاسی برگزاری انتخابات می داند و مدعی است مردم بیشترین نرخ مشارکت را دارند، نبود احزاب را چگونه می توان توجیه کرد و بعبارتی احزاب کجای ماجرا پنهان شده اند؟
کارشناسان مسائل سیاسی و پژوهشگران علوم ارتباطات بر این باورند که این رسانه ها هستند که نبود احزاب را جبران می کنند بعبارتی احزاب خود را در پس رسانه پنهان می کنند و همچنان اصرار بر نیستی خود دارند.
این در حالی است که اگر این واقعیت پذیرفته شود که دموکراسی به معنای مشارکت و رقابت سیاسی شماری از گروه ها و منافع سازمان یافته به منظور تصرف قدرت سیاسی و اداره کشور برحسب سیاست ها و مواضع هر یک از آن گروه هاست، در آن صورت احزاب سیاسی و انتخابات کانون و هسته اصلی زندگی دمکراتیک را تشکیل می دهند.
درحالیکه همین احزاب تعریف و معرفی نشده، میل به قدرت رسیدن دارند اما این امر را نشان نمی دهند که شاید برگرفته از رسمیت بخشیدن قدرتمندی ریشه دار یک حزب و گروه با قدمت دیرینه باشند و ساید احزاب نیز مصلحت را در این می بینند کج دار و مریز با آن کنار آمده و اعلام موجودیت نکنند.
اما رسانه ها در این وسط نقش احزاب را ایفا می کنند درحالیکه اصل باید بر این باشد که احزاب موجودیت داشته باشند و از رسانه بعنوان ابزاری برای معرفی خود بهره گیرند که در جامعه کنونی ما رسانه ها به خود حزب تبدیل شده اند.
** رسانه ها و زمینه های کنشگری سیاسی
مهرزاد بهمنی دانشجوی دکترای ارتباطات در این خصوص می گوید در جامعه فعلی ما رسانه های اجتماعی کارکرد احزاب را ایفا می کنند و به افراد این فرصت را می دهند که به شکل فردی و نه جمعی به مشارکت سیاسی بپردازند و در این رسانه های اجتماعی افراد بصورت فردی با توجه به علایق شخصی تبدیل به فعال سیاسی می شوند.
وی افزود: رسانه های دولتی یا سنتی، منافع قدرت را تبلیغ می کنند که بعبارتی این گونه رویکرد به سیاست زدگی و بازتولید قدرت مرجع منجر می شود.
این دانش آموخته علوم ارتباطات اظهار داشت: رسانه های سنتی امکان مشارکت افراد را با همه گوناگونی قومی، فرهنگی، جنسیتی و پایگاه اجتماعی نمی دهند اما رسانه های جدید این خلا را پوشش می دهند که این امر ناشی از مرکزگریزی است.
** احزاب و اثرگذاری در توسعه
حمید رضا درویش پور فعال سیاسی در این خصوص به خبرنگار ایرنا گفت: حضور احزاب و تشکل های سیاسی در جوامع مختلف نقش موثر و مثبتی در روند توسعه سیاسی هر کشور دارد و توجه به احزاب در واقع به ارتباط بیشتر بین مردم و دولت ها کمک کرده است.
وی افزود: در کشورهایی که توجه کمتری به احزاب داشته اند به کنشگران سیاسی نیز توجه کمتری می شود و بعبارتی نوعی تعارض و جدایی بین مردم و مسئولان محرز است.
این فعال سیاسی با اشاره به اینکه از ادوار گذشته نوع نگاه به احزاب متفاوت بوده است، اظهار داشت: توجه به احزاب و شناخت واقعی از آنها در دوره اصلاحات بیشتر و حتی نقش احزاب طوری برجسته شد که اثرگذاری آنها در شوراهای بخصوص شهرهای بزرگ ملموس تر شد.
وی با بیان اینکه نوعی بی تحرکی در حوزه احزاب وجود دارد، افزود: توجه مردم در پیگیری مطالبات خود به رسانه ها در غیاب احزاب بیشتر جلب می شود.
درویش پور گفت: رسانه ها اگر بتوانند اعتماد مردم را جلب کنند و مردم بدانند آنچه که رسانه می گوید در واقع حرف مردم است نه خواسته آن رسانه، اثرگذاری بیشتری می توانند در جامعه داشته باشند.
وی افزود: رسانه ها و احزاب در واقع مکمل همدیگر هستند و اگر فضای سیاسی طوری باشد که فعالان سیاسی امکان حضور نداشته باشند رسانه ها هم نمی توانند نقش احزاب را ایفا کنند.
درویش پور با بیان اینکه احزاب در جامعه ما قائم به افراد دارای قدرت هستند، یادآور شد: اثرگذاری و نوع بیان رسانه ها در شرایط کنونی بیشتر از احزاب است.
وی با اشاره به اینکه طی پنج سال اخیر احزاب رونق داشته ولی هنوز نتوانسته اند رسالت خود را ایفا کنند، گفت: احزاب تحت تاثیر نگاه حکومت ها و دولت ها هستند و در دوره هایی نگاه به احزاب سخت گیرانه بود و گاه افراد برای ورود به احزاب نیز با تردید عمل می کنند.
این فعال سیاسی احزاب را حلقه گمشده بین مردم و مسئولان دانست و افزود: در شرایطی که طی چندین دهه افرادی همچنان در قدرت هستند اگر فضای سیاسی و کنشگران سیاسی حضور بیشتری داشتند فضا به سمت جایگزینی نیروهای جوانتر می رفت.
وی اظهار داشت: هر زمان که بهای بیشتری به احزاب داده می شود، قدرت چانه زنی دولت حتی در روند سیاسی کشور بیشتر می شود در عین حال در نبود احزاب قدرتمند کسی پاسخگوی مطالبات مردم نیست اما در دولت حزبی و سیاسی باید به مطالبات مردم پاسخ داده شود.
** رسانه ها جور نبود احزاب را می کشند
کیانوش رستمی دکتری روزنامه نگاری و استاد دانشگاه در این خصوص به خبرنگار ایرنا گفت: از زمان مشروطه تاکنون اگر آسیب شناسی کنیم احزاب ایران به مناسبت های مختلف و بخصوص در زمان برگزاری انتخابات قارچ گونه رشد می کنند و بیشتر از آنکه بدنبال منافع مردمی باشند پیگیر منافع شخصی و فردی هستند.
وی افزود: بررسی پیشینه احزاب در کشور نشان می دهد بیشتر از آنکه مدافع حق مردم و بدنبال توسعه و سعادتمندی مردم باشند، پیگیر مطالبه و سهم خود از قدرت بوده اند.
این استاد روزنامه نگاری با بیان اینکه تاکنون احزاب قدرتمندی در کشور وجود نداشته است، اظهار داشت: آنچه بوده بیشتر خانوادگی، دولتی و شبه دولتی بوده و حزبی آزاد و مستقل که از مردم دفاع کند، نبوده است.
رستمی افزود: در چنین شرایطی مطبوعات جور رسانه ها را بر دوش می کشند و تاکنون هم این خلع را پر کرده اند و البته تاوان آن را هم پرداخته اند بعبارتی درحالیکه اهداف رسانه ها و کارکرد اصلی آنها باید اطلاع رسانی درست و پیگیری منافع مردم باشد اما کارکرد سیاسی بخود گرفته اند.
وی اضافه کرد: گرایش حزبی و سیاسی رسانه ها در چنین شرایطی باعث می شود تا آن رسانه از خط مشی اصلی خود خارج شود.
این استاد دانشگاه گفت: هر حزبی می تواند رسانه هم داشته باشد و از آن رسانه در خدمت اهداف خود استفاده کند اما آنچه که در ایران وجود دارد این است که حزبی وجود ندارد و این خلا را رسانه ها پر می کنند.
وی یادآور شد: احزاب در شرایط کنونی به ظاهر ممکن است زیاد باشند اما در عمل کارکردی ندارند و از این نظر به رسانه ها اعم از مطبوعات شباهت دارند یعنی در عین حالی که تعدد دارند اما در پیگیری واقعیات، مطالبات و منافع مردم کارکرد ضعیفی دارند.
آنچه مسلم است این است که امروزه حزب و تشکل های سیاسی بعنوان شاخصی از توسعه در جوامع محسوب می شود و جامعه ما در حالیکه بشدت سیاسی است و مردم نیز از عادی ترین مساله جاری روز برداشت و تحلیل سیاسی دارند اما از آنجایی که احزاب قدرتمندی وجود ندارد از بیان گرایش های سیاسی خود در قالب حزب و گروهی خاص تردید دارند و اصرار بر این دارند که آنها به هیچ حزب و دسته ای تعلق ندارند.
گویی حزب و دسته ضد ارزش است و افراد از ترس اینکه منافع و موقعیت داشته یا نداشته شان به خطر بیفتد صلاح را بر این می دانند که تعلق خاطری به جناح و جزب نشان ندهند.
گویا در این وسط، تنها رسانه ها هستند که ناگزیرند این خلع را که همگام اعم از خود احزاب، دولت ها و مردم به آن رسمیت نمی بخشند، پر کنند و البته تاوان آن را هم با اینکه مثلا فلان رسانه سیاسی و حزبی است (تلویحا یعنی اینکه پیگیر منافع مردم نیست و بدنبال سهم خود از قدرت است) پس داده اند.
1920/3022
پذیرش تلویحی یک امر و مشخص نبودن موضع صریح در مورد وجود اجزاب نیز حکایتی دارد؛ حکایتی شبیه برخورد چندگانه با فضای مجازی و یا استفاده از ماهواره؛ به عبارتی مردم درحالیکه استفاده از ماهواره و فضای مجازی را منکر می شوند ولی عمیقا به آن وابسته اند و بدون آن زندگی را پیش نمی برند.
اما در جامعه ای که یکی از افتخارات خود را در عرصه مشارکت های سیاسی برگزاری انتخابات می داند و مدعی است مردم بیشترین نرخ مشارکت را دارند، نبود احزاب را چگونه می توان توجیه کرد و بعبارتی احزاب کجای ماجرا پنهان شده اند؟
کارشناسان مسائل سیاسی و پژوهشگران علوم ارتباطات بر این باورند که این رسانه ها هستند که نبود احزاب را جبران می کنند بعبارتی احزاب خود را در پس رسانه پنهان می کنند و همچنان اصرار بر نیستی خود دارند.
این در حالی است که اگر این واقعیت پذیرفته شود که دموکراسی به معنای مشارکت و رقابت سیاسی شماری از گروه ها و منافع سازمان یافته به منظور تصرف قدرت سیاسی و اداره کشور برحسب سیاست ها و مواضع هر یک از آن گروه هاست، در آن صورت احزاب سیاسی و انتخابات کانون و هسته اصلی زندگی دمکراتیک را تشکیل می دهند.
درحالیکه همین احزاب تعریف و معرفی نشده، میل به قدرت رسیدن دارند اما این امر را نشان نمی دهند که شاید برگرفته از رسمیت بخشیدن قدرتمندی ریشه دار یک حزب و گروه با قدمت دیرینه باشند و ساید احزاب نیز مصلحت را در این می بینند کج دار و مریز با آن کنار آمده و اعلام موجودیت نکنند.
اما رسانه ها در این وسط نقش احزاب را ایفا می کنند درحالیکه اصل باید بر این باشد که احزاب موجودیت داشته باشند و از رسانه بعنوان ابزاری برای معرفی خود بهره گیرند که در جامعه کنونی ما رسانه ها به خود حزب تبدیل شده اند.
** رسانه ها و زمینه های کنشگری سیاسی
مهرزاد بهمنی دانشجوی دکترای ارتباطات در این خصوص می گوید در جامعه فعلی ما رسانه های اجتماعی کارکرد احزاب را ایفا می کنند و به افراد این فرصت را می دهند که به شکل فردی و نه جمعی به مشارکت سیاسی بپردازند و در این رسانه های اجتماعی افراد بصورت فردی با توجه به علایق شخصی تبدیل به فعال سیاسی می شوند.
وی افزود: رسانه های دولتی یا سنتی، منافع قدرت را تبلیغ می کنند که بعبارتی این گونه رویکرد به سیاست زدگی و بازتولید قدرت مرجع منجر می شود.
این دانش آموخته علوم ارتباطات اظهار داشت: رسانه های سنتی امکان مشارکت افراد را با همه گوناگونی قومی، فرهنگی، جنسیتی و پایگاه اجتماعی نمی دهند اما رسانه های جدید این خلا را پوشش می دهند که این امر ناشی از مرکزگریزی است.
** احزاب و اثرگذاری در توسعه
حمید رضا درویش پور فعال سیاسی در این خصوص به خبرنگار ایرنا گفت: حضور احزاب و تشکل های سیاسی در جوامع مختلف نقش موثر و مثبتی در روند توسعه سیاسی هر کشور دارد و توجه به احزاب در واقع به ارتباط بیشتر بین مردم و دولت ها کمک کرده است.
وی افزود: در کشورهایی که توجه کمتری به احزاب داشته اند به کنشگران سیاسی نیز توجه کمتری می شود و بعبارتی نوعی تعارض و جدایی بین مردم و مسئولان محرز است.
این فعال سیاسی با اشاره به اینکه از ادوار گذشته نوع نگاه به احزاب متفاوت بوده است، اظهار داشت: توجه به احزاب و شناخت واقعی از آنها در دوره اصلاحات بیشتر و حتی نقش احزاب طوری برجسته شد که اثرگذاری آنها در شوراهای بخصوص شهرهای بزرگ ملموس تر شد.
وی با بیان اینکه نوعی بی تحرکی در حوزه احزاب وجود دارد، افزود: توجه مردم در پیگیری مطالبات خود به رسانه ها در غیاب احزاب بیشتر جلب می شود.
درویش پور گفت: رسانه ها اگر بتوانند اعتماد مردم را جلب کنند و مردم بدانند آنچه که رسانه می گوید در واقع حرف مردم است نه خواسته آن رسانه، اثرگذاری بیشتری می توانند در جامعه داشته باشند.
وی افزود: رسانه ها و احزاب در واقع مکمل همدیگر هستند و اگر فضای سیاسی طوری باشد که فعالان سیاسی امکان حضور نداشته باشند رسانه ها هم نمی توانند نقش احزاب را ایفا کنند.
درویش پور با بیان اینکه احزاب در جامعه ما قائم به افراد دارای قدرت هستند، یادآور شد: اثرگذاری و نوع بیان رسانه ها در شرایط کنونی بیشتر از احزاب است.
وی با اشاره به اینکه طی پنج سال اخیر احزاب رونق داشته ولی هنوز نتوانسته اند رسالت خود را ایفا کنند، گفت: احزاب تحت تاثیر نگاه حکومت ها و دولت ها هستند و در دوره هایی نگاه به احزاب سخت گیرانه بود و گاه افراد برای ورود به احزاب نیز با تردید عمل می کنند.
این فعال سیاسی احزاب را حلقه گمشده بین مردم و مسئولان دانست و افزود: در شرایطی که طی چندین دهه افرادی همچنان در قدرت هستند اگر فضای سیاسی و کنشگران سیاسی حضور بیشتری داشتند فضا به سمت جایگزینی نیروهای جوانتر می رفت.
وی اظهار داشت: هر زمان که بهای بیشتری به احزاب داده می شود، قدرت چانه زنی دولت حتی در روند سیاسی کشور بیشتر می شود در عین حال در نبود احزاب قدرتمند کسی پاسخگوی مطالبات مردم نیست اما در دولت حزبی و سیاسی باید به مطالبات مردم پاسخ داده شود.
** رسانه ها جور نبود احزاب را می کشند
کیانوش رستمی دکتری روزنامه نگاری و استاد دانشگاه در این خصوص به خبرنگار ایرنا گفت: از زمان مشروطه تاکنون اگر آسیب شناسی کنیم احزاب ایران به مناسبت های مختلف و بخصوص در زمان برگزاری انتخابات قارچ گونه رشد می کنند و بیشتر از آنکه بدنبال منافع مردمی باشند پیگیر منافع شخصی و فردی هستند.
وی افزود: بررسی پیشینه احزاب در کشور نشان می دهد بیشتر از آنکه مدافع حق مردم و بدنبال توسعه و سعادتمندی مردم باشند، پیگیر مطالبه و سهم خود از قدرت بوده اند.
این استاد روزنامه نگاری با بیان اینکه تاکنون احزاب قدرتمندی در کشور وجود نداشته است، اظهار داشت: آنچه بوده بیشتر خانوادگی، دولتی و شبه دولتی بوده و حزبی آزاد و مستقل که از مردم دفاع کند، نبوده است.
رستمی افزود: در چنین شرایطی مطبوعات جور رسانه ها را بر دوش می کشند و تاکنون هم این خلع را پر کرده اند و البته تاوان آن را هم پرداخته اند بعبارتی درحالیکه اهداف رسانه ها و کارکرد اصلی آنها باید اطلاع رسانی درست و پیگیری منافع مردم باشد اما کارکرد سیاسی بخود گرفته اند.
وی اضافه کرد: گرایش حزبی و سیاسی رسانه ها در چنین شرایطی باعث می شود تا آن رسانه از خط مشی اصلی خود خارج شود.
این استاد دانشگاه گفت: هر حزبی می تواند رسانه هم داشته باشد و از آن رسانه در خدمت اهداف خود استفاده کند اما آنچه که در ایران وجود دارد این است که حزبی وجود ندارد و این خلا را رسانه ها پر می کنند.
وی یادآور شد: احزاب در شرایط کنونی به ظاهر ممکن است زیاد باشند اما در عمل کارکردی ندارند و از این نظر به رسانه ها اعم از مطبوعات شباهت دارند یعنی در عین حالی که تعدد دارند اما در پیگیری واقعیات، مطالبات و منافع مردم کارکرد ضعیفی دارند.
آنچه مسلم است این است که امروزه حزب و تشکل های سیاسی بعنوان شاخصی از توسعه در جوامع محسوب می شود و جامعه ما در حالیکه بشدت سیاسی است و مردم نیز از عادی ترین مساله جاری روز برداشت و تحلیل سیاسی دارند اما از آنجایی که احزاب قدرتمندی وجود ندارد از بیان گرایش های سیاسی خود در قالب حزب و گروهی خاص تردید دارند و اصرار بر این دارند که آنها به هیچ حزب و دسته ای تعلق ندارند.
گویی حزب و دسته ضد ارزش است و افراد از ترس اینکه منافع و موقعیت داشته یا نداشته شان به خطر بیفتد صلاح را بر این می دانند که تعلق خاطری به جناح و جزب نشان ندهند.
گویا در این وسط، تنها رسانه ها هستند که ناگزیرند این خلع را که همگام اعم از خود احزاب، دولت ها و مردم به آن رسمیت نمی بخشند، پر کنند و البته تاوان آن را هم با اینکه مثلا فلان رسانه سیاسی و حزبی است (تلویحا یعنی اینکه پیگیر منافع مردم نیست و بدنبال سهم خود از قدرت است) پس داده اند.
1920/3022
کپی شد