شیرین احمدنیا می افزاید: در کشورهای در حال توسعه از هر سه دختر یک نفر قبل از 18 سالگی ازدواج می‌کند و کشورهایی مانند نیجر، آفریقای مرکزی، چاد، بنگلادش، سودان جنوبی، مالی، بورکینافاسو، مالی و گینه بیشترین شیوع ازدواج دختران در سنین کم را دارند.
در ایران نیز گفته می شود 17 تا 20 درصد دختران زیر 18 سال ازدواج می کنند که بدون شک دخالت فاکتورهای فرهنگی و اقتصادی در این امر خودنمایی می کند.
همچنین تخمین زده شده تعداد دخترانی که در شهرستان‌های مختلف و در سن پایین ازدواج می‌کنند، بین 2 تا سه نفر است و در کل کشور حدود 43 هزار دختر زیر 15 سال ازدواج کرده‌اند‌.
بر اساس اظهار مدیرکل ثبت احوال لرستان در کارگروه فرهنگی اجتماعی، سال گذشته یکهزار و 126 دختر با سن کمتر از 15 سال ( زیرسن قانونی) و 18 پسر کمتر از این سن در استان ازدواج کرده اند.
در برخی نواحی ایران، ازدواج زودهنگام دختر همچنان رسم و رسوم تفکیک ناپذیر طایفه ای تلقی می شود و با نادیده گرفتن حد و اندازه بلوغ فکری دختران، آنان را وارد مرحله جدید از زندگی می کنند.
فرهنگی که خواسته دختران در آن حرف اول را نمی زند و بیشتر بر اساس رسوم قبیله ای، قول و قرارهای بزرگان فامیل و با هدف نزدیک شدن و اتحاد دو قوم و خانواده تداوم یافته است.
بروز و ظهور مشکلات اقتصادی در خانواده، از جمله خانواده هایی که گرایشی به برخی آسیب های اجتماعی از جمله اعتیاد دارند نیز موجب می شود دختران به عنوان کالایی به چشم بیایند که در زمان نیاز مالی خانواده، در ازای مبالغی پای سفره عقد بنشینند.
در خانواده هایی با سلامت اجتماعی اما فقر اقتصادی نیز این امر رخ می دهد با این تفاوت که والدین برای فرار از هزینه های ابتدایی در تامین مایحتاج دختران، آنان را راهی خانه های بختی می کنند که گاها صاحب خانه سالها با تازه عروس فاصله سنی دارد.
در درصد بالایی از این ازدواج ها که به دلیل فقر اقتصادی خانواده دختر رخ می دهد، داماد دارای همسر یا همسران و گاها فرزندانی با سن تازه عروس است.
می توان گفت در فرهنگ هایی که ازدواج زودهنگام دختر را با خود یدک می کشد، درصد بالایی از آنها با بارداری های زودهنگام و به دوش گرفتن مسئولیت جدیدی به نام مادری، به کودکانی بزرگ تبدیل می شوند که به ایستگاه پایانی رویاهای کودکانه رسیده اند و آغازی سخت و پر مشغله در دنیای مادرانه خواهند داشت.
دنیایی که باید تربیت فرزندان خود را در آن به بهترین نحو انجام دهند حال آنکه تربیت خودشان و اطلاعاتشان از چند و چون زندگی و چرخ روزگار ناتمام مانده است.
مادران کوچکی که از دوستان و اطرافیان کودکانه جدا می شوند و محدوده ارتباط انها به همسر و خانواده تنگ می شود و از نظر اقتصادی نیز زنانی وابسته هستند.
کودکانی که در بسیاری از موارد به دلیل نا آشنایی با حقوق خود و فرهنگ های غلط، در صورت خشونت و آزار، دم بر نمی آرند و صبوری و سکوت را در بهار زندگی خود فرا می گیرند.
آیا اهمیت زندگی مشترک و رفتن دختران به خانه بخت از شرکت در انتخابات، دریافت گواهینامه رانندگی، استخدام با شرایط سنی مناسب کمتر است که سن مناسبی برای آن قائل نمی شوند؟
دهه های گذشته ازدواج زودهنگام دختران امری طبیعی و معمول بود به نحوی که در جوامع گذشته از جمله روستاها، دختران در سنین نوجوانی مسئولیت همسری و مادری را می پذیرفتند، گذشته از اینکه قبول این ازدواج ها اجباری یا اختیاری بود، به نظر می رسید عرف جامعه پذیرفته بود که زمان ازدواج دختران را خانواده تعیین می کرد و دختران نیز در این زمینه نقش اختیاری نداشتند.
با گذشت زمان و تغییر چشمگیر شرایط فرهنگی و اجتماعی، دختران رفته رفته به حقوق اولیه خود واقف شدند و ' بله' را به هر خواستگاری نگفتند و بنا بر گفته کارشناسان این امر به یکی از دلایل اصلی بالا رفتن سن ازدواج در سال های اخبر تبدیل شده است.
به هر حال ازدواج دیر هنگام و یا زودهنگام در فرهنگ های مختلف همواره موافقان و مخالفانی داشته و به نظر می رسد روان شناسان و کارشناسان در خصوص سن ازدواج بهنگام به نتیجه نهایی نخواهند رسید.
برخی کارشناسان معتقدند ازدواج در سن پایین دختران با توجه به سن بالای ازدواج در بین جوانان نه تنها آسیب نبوده بلکه فرصتی برای جلوگیری از بالا رفتن سن ازدواج محسوب می شود که می توان در این زمینه از کارشناسان مجرب برای ارائه مشاوره های قبل و بعد از ازدواج استفاده کرد.
این افراد معتقدند بالا رفتن سن ازدواج در جامعه موجب به وجود آمدن آسیب های اجتماعی فراوان در جامعه می شود که در طولانی مدت تهدیدی برای سلامت جسمی و روانی افراد اجتماع خواهد شد.
گفته می شود عدم مهارتهای ارتباطی در لرستان نخستین عامل طلاق است، حال باید دید با این شرایط، چگونه یک دختربچه زیر 15 سال می تواند بدون داشتن این مهارتها زندگی موفقی داشته باشد.
نتیجه آن شاید به خودکشی ختم نشود اما به تبدیل زودهنگام این دختر به زنی بزرگسال منجر می شود که از نظر فکری، روحی و جسمی چیزی جز خستگی، روزمرگی، مرگ باورها و سرکوب رویاهای کودکانه در چنته ندارد.
بدون شک ازدواج دختران باید با در نظر گرفتن تمامی ابعاد روحی، جسمی و عاطفی انها باشد چراکه حذف یک فاکتور می تواند آسیب جدی به سلامت روح و جان این قشر وارد کرده که تاثیر آن سال های آینده در شکل گیری جامعه جدید ظاهر خواهد شد.
*خبرنگار ایرنا لرستان
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.