در ادامه این مطلب به قلم 'کرم رضا تاج مهر' آمده است: ظاهرا حالا حالاها باید مردم این منطقه با مشکلات ناشی از اجرای این پروژه از جمله گرد و خاک ناشی از آن دست و پنجه نرم کنند.
مشکل به همین جا ختم نمیشود و در واقع آنچه قرار بود در محدوده کوی سازمانی ارتش تا ابتدای کمربندی در قالب این پروژه اجرا شود، هر روز دستخوش تغییرات تازهای میشود و مشخص نیست اگر طرح آن پیش از اجرا به تصویب و تایید رسیده، چرا باید در مرحلهی اجرا این همه تغییر کند و در بلاتکلیفی به سر ببرد؟!
این در حالی است که متاسفانه با انتقال دور شدن مسیر دوربرگردان (به روبروی پلیس راه منتقل شده است) مشکلاتی برای شهروندان به وجود آمد. از طرف دیگر نیز برای عابران پیاده مسیر مشخصی در نظر گرفته نشده تا همچنان کابوس مرگ بر فراز آسمان این منطقه بالبال بزند.
با این همه، مردم این منطقه با تصور این که پروژهی مذکور (دیر یا زود) بالاخره باری از روی دوششان برخواهد داشت و به چالشها و مشکلاتشان پایان خواهد داد، همهی دشواریهای مورد اشاره را به جان خریدند و تحمل کردند و صدایشان هم درنیامد.
از طرف مقابل اما بلاتکلیفی بر همه چیز حاکم است و گویا آنچه در حال حاضر در دستور کار قرار گرفته، سمبلکاری و سیاهکاری است. قرار بود برای آبهای جاری این منطقه (که بسیار قابل توجه و مشکلآفرین بوده) دریچههای متعددی تعبیه شود تا در فصل بارندگی مشکلات سالهای گذشته وجود نداشته باشد.
این در حالی است که برای دفع آبهای جاری تمام منطقه، تنها یک کانال کوچک و تنگ تعبیه شده که به هیچ عنوان پاسخگوی حجم آب در فصل بارندگی نخواهد بود و دردی از دردهای مردمان این منطقه کاسته نخواهد شد و چه بسا بر مشکلات ناشی از این معضل هم بیفزاید.
مساله به همین جا ختم نمیشود؛ پیمانکار پروژهی مذکور به شکلی کاملا ابتدایی و غیر کارشناسی بر روی جدول کنار مسیر ورودی بدرآباد پلی احداث نموده که هر آدمی با دیدناش حیران و انگشت به دهان میماند.
در شرح این شاهکار مهندسی عمرانی(!) کافی است بگویم که به صورت سمبلکاری یک لایه تخته نئوپان(!) روی جدول مورد اشاره قرار داده و روی آن(سطح پل) را با سیمان و میلگرد(!) پوشانده است! (در عکسها و فیلم تهیه شده این شاهکار مهندسی مشهود است)
گمان نگارنده این بود که پل مورد اشاره برای استفاده موقت چند روزه و تردد ماشینها و کامیونها در نظر گرفته شده و در فرصت مناسب تخریب و جایگزین خواهد شد. اما با پرس و جو از دستاندرکاران پروژه متوجه شدم که این پل، دائمی است و قرار است به همین شکل و با همین مقاومت زیر آسفالت برود.
حال پرسش اینجاست که آیا جان مردم تا این اندازه بیارزش شده که چنین پروژههایی در دستور کار قرار بگیرند و در سطح و کیفیت مورد اشاره سمبلکاری شوند و هیچ نظارتی هم بر حسن اجرای آن وجود نداشته باشد؟! اصولا هدف از ایجاد پروژهی مذکور چه بوده و چرا هنوز که هنوز است مشخص نیست قرار است بالاخره بر اساس کدام طرح و نقشه اجرایی شود؟!
انتظار میرود مسئولان مربوطه قدمرنجه کرده و از ابعاد مختلف این پروژهی بلاتکلیف و در حال تغییر مداوم بازدید نمایند و پاسخگوی ضعفها و کاستیهای موجود در روند اجرای آن باشند.
منبع: پایگاه خبری یافته
1920/6060
مشکل به همین جا ختم نمیشود و در واقع آنچه قرار بود در محدوده کوی سازمانی ارتش تا ابتدای کمربندی در قالب این پروژه اجرا شود، هر روز دستخوش تغییرات تازهای میشود و مشخص نیست اگر طرح آن پیش از اجرا به تصویب و تایید رسیده، چرا باید در مرحلهی اجرا این همه تغییر کند و در بلاتکلیفی به سر ببرد؟!
این در حالی است که متاسفانه با انتقال دور شدن مسیر دوربرگردان (به روبروی پلیس راه منتقل شده است) مشکلاتی برای شهروندان به وجود آمد. از طرف دیگر نیز برای عابران پیاده مسیر مشخصی در نظر گرفته نشده تا همچنان کابوس مرگ بر فراز آسمان این منطقه بالبال بزند.
با این همه، مردم این منطقه با تصور این که پروژهی مذکور (دیر یا زود) بالاخره باری از روی دوششان برخواهد داشت و به چالشها و مشکلاتشان پایان خواهد داد، همهی دشواریهای مورد اشاره را به جان خریدند و تحمل کردند و صدایشان هم درنیامد.
از طرف مقابل اما بلاتکلیفی بر همه چیز حاکم است و گویا آنچه در حال حاضر در دستور کار قرار گرفته، سمبلکاری و سیاهکاری است. قرار بود برای آبهای جاری این منطقه (که بسیار قابل توجه و مشکلآفرین بوده) دریچههای متعددی تعبیه شود تا در فصل بارندگی مشکلات سالهای گذشته وجود نداشته باشد.
این در حالی است که برای دفع آبهای جاری تمام منطقه، تنها یک کانال کوچک و تنگ تعبیه شده که به هیچ عنوان پاسخگوی حجم آب در فصل بارندگی نخواهد بود و دردی از دردهای مردمان این منطقه کاسته نخواهد شد و چه بسا بر مشکلات ناشی از این معضل هم بیفزاید.
مساله به همین جا ختم نمیشود؛ پیمانکار پروژهی مذکور به شکلی کاملا ابتدایی و غیر کارشناسی بر روی جدول کنار مسیر ورودی بدرآباد پلی احداث نموده که هر آدمی با دیدناش حیران و انگشت به دهان میماند.
در شرح این شاهکار مهندسی عمرانی(!) کافی است بگویم که به صورت سمبلکاری یک لایه تخته نئوپان(!) روی جدول مورد اشاره قرار داده و روی آن(سطح پل) را با سیمان و میلگرد(!) پوشانده است! (در عکسها و فیلم تهیه شده این شاهکار مهندسی مشهود است)
گمان نگارنده این بود که پل مورد اشاره برای استفاده موقت چند روزه و تردد ماشینها و کامیونها در نظر گرفته شده و در فرصت مناسب تخریب و جایگزین خواهد شد. اما با پرس و جو از دستاندرکاران پروژه متوجه شدم که این پل، دائمی است و قرار است به همین شکل و با همین مقاومت زیر آسفالت برود.
حال پرسش اینجاست که آیا جان مردم تا این اندازه بیارزش شده که چنین پروژههایی در دستور کار قرار بگیرند و در سطح و کیفیت مورد اشاره سمبلکاری شوند و هیچ نظارتی هم بر حسن اجرای آن وجود نداشته باشد؟! اصولا هدف از ایجاد پروژهی مذکور چه بوده و چرا هنوز که هنوز است مشخص نیست قرار است بالاخره بر اساس کدام طرح و نقشه اجرایی شود؟!
انتظار میرود مسئولان مربوطه قدمرنجه کرده و از ابعاد مختلف این پروژهی بلاتکلیف و در حال تغییر مداوم بازدید نمایند و پاسخگوی ضعفها و کاستیهای موجود در روند اجرای آن باشند.
منبع: پایگاه خبری یافته
1920/6060
کپی شد