در این مطلب آمده است: با پایان یافتن جنگ بین عراق و ایران و آغاز فعالیتهای سازندگی، پروژههای بسیاری در این چند دهه شروع شدند، بخشی از این کارها با تأخیر و هزینههای چندبرابری به اتمام رسیده و مورد بهرهبرداری قرار گرفتند اما باید گفت پروژههای بسیاری هم به دلایل گوناگون رها شده یا با حرکتی کند و و لاکپشتی، در حال انجاماند.
پروژههایی هم هستند که به لحاظ فزیکی به اتمام رسیدهاند اما بیاستفاده مانده یا حتی به معضل و بحران تبدیل شدهاند؛ مانند: احداث سد گتوند در خوزستان.
در کشور ما، هماینک حدود 76 هزار پروژهی عمرانی نیمهکاره یا به بهرهبرداری نرسیده وجود دارد که به مبلغی بالغ بر 750 هزار میلیارد تومان، نیاز دارند.
نزدیک به 2 هزار از این پروژهها در لرستان وجود دارند، دولت درمانده از تأمین بودجه برای آنهاست و بخش خصوصی واقعی هم به خاطر نامساعد بودن شرایط حاکم بر اوضاع، رغبت چندانی برای ورود به این موضوعات را ندارد.
بناهای عمرانی یا بهعبارتی این سرمایهی ملی به لحاظ علمی و کاربردی مانند هر پدیدهی دیگری، دارای عمر مفیدی هستند که اگر در محدودهی زمانی لازم به اتمام نرسند و مورد بهرهبرداری قرار نگیرند حاصلی جز هدررفت و حیف و میل سرمایهی مادی و معنوی یک جامعه نخواهند داشت.
بدینسان، بیتوجهی، بیتدبیری و بیبرنامگی، سودجویی و سلیقهای عملنمودن، عدم شفافیت و پاسخگویی، عدم پرداخت تاوان خسارات وارده به منابع و منافع ملی از سوی متولیان امر، فرجامش بهجز برهم زدن امنیت روانی، فساد و فقر روزافرون اکثریت مردم، چیزی نخواهد بود.
بخشی از این پروژهها به بهانهی توسعه و اشتغال شروع شده و سپس رها گردیده یا در صورت اتمام، بیاستفاده مانده و مقرون به صرفه نبودهاند.
برخی از این پروژهها، منبعی برای سودجویان رانتی قلمداد میشوند که بهجز تخریب طبیعت و مجیط زیست و سرمایه ملی و همچنین تخریب اعتماد اجتماعی و فربهشدن کوتولههای اقتصادی، نتیجهای نداشتهاند.
شوربختانه، تاکنون دستگاه مستقلی به دنبال علتیابی و تحقیق و تفحص جامعی برای پردهبرداشتن از این فجایع، ایجاد نشده است و اگر موردی اتفاق افتاده یا دلیل جناحی داشته یا پرداختن به معلول، بهجای علت بوده است.
پرسش اینجاست که: چرا این همه غول اقتصادی، خصولتی یا غیرمتعارف که هیچگونه سنخیتی با تعاریف استاندارد در جوامع توسعهیافته ندارد، در جامعهی ما ایجاد شده است؟!
که اینک برخی از آنان بهعنوان «خیّر» و از سر صدقهدادن به صاحبان اصلی این مرز و بوم، وارد کارهای عمرانی، تولیدی و خدماتی میشوند؟
کار خیریه و نیکوکاری امری شایسته و پسندیده در قرون متمادی بوده و هست و فلسفهی آن، نوعدوستی است، اما منبع و چگونگی این ثروت به دست آمده بهویژه در سرمایههای کلان بایستی شفاف و مشخص برای افکار عمومی باشد.
در لرستان، پروژههای بسیاری چه درونشهری و برونشهری یا رها شده یا به کندی طی طریق مینمایند؛ از جمله:
1ـ واگذاری حدود 190 پروژهی کوچک، متوسط و بزرگ مربوط به حوزهی بهداشت و درمان جمعا با بیش از100 هزارمترمربع زیربنا که دارای بودجهی دولتی و قابل وصول در صورت پیشرفت عملیات پروژهها بوده است.
انجام این کارها از سوی دانشگاه علوم پزشکی لرستان با همراهی مجمع خیرین سلامت ابتدا به یک پیمانکار و پس از کلی مشکلات و اعتراض به دو پیمانکار بدون رعایت همهجانبه ضوابط و شرایط حاکم بر مناقصات و وضعیت اشتغال در استان، در سال 1395 واگذار میشوند.
براساس قراردادهای منعقده به نسبت حجم عملیات، هر پروژه بایستی درمدت زمان 6 ماه و برای برخی پروژهها حداکثر 18 ماه به اتمام برسند و تحویل شوند.
در صورتی تا پایان سال 96 به طورمیانگین حدود 25 درصد پیشرفت فیزیکی داشته و موفق به دریافت اعتبار و تخصیص لازم در استان نشده و متاسفانه این فرصت مناسب به هدر رفته یا با معضلاتی بیشتر و هزینهای به مراتب گزافتر که مغایر با منافع عمومی است به زمانی طولانیتر آن هم در صورت امکان مبدل شده است.
2ـ از دیگر پروژههای مشکلدار، هتل پارک صخرهای است که 20 سال از شروع آن میگذرد، برج دو قلوی پارک کیو، تونل آبرسانی کاکارضا که بیش از یک دهه از شروعش گذشته، احداث زیرگذر بهارستان «گلدشت» که در شرایط فعلی برای خرمآباد با توجه به دیگر مشکلات عدیدهای که دارد غیرضروری بوده، مرمت و بازسازی و ساماندهی مراکز آثار تاریخی، فرهنگی و گردشگری در زمان لازم و به موقع پل شاپوری، پل صفوی، قلعهی فلکالافلاک، گرداب سنگی، آبشارها، دریاچه و تالابها یا در زمینههای آبرسانی، هنری، آموزشی، ورزشی، تولیدی و خدماتی، مسکونی و درمانی میتوان بسیاری را برشمرد.
وضعیت نابسامان اینگونه پروژهها چه به لحاط اجرایی یا مالی باعث شده تا هزاران نفر بیکار و پیمانکاران بسیاری به دنبال مطالبات خویش برای پرداخت بدهیهایشان و مشکلاتی که از جانب سازمانهای تامین اجتماعی و امورمالیاتی گریبان گیرشان شده، سرگردان باشند.
چشمانداز این صنعت ساختوساز و مولد درعرصهی تولید و اشتغال شیب تندی به سوی سقوط در پیش دارد و فرجام آن را در آینده بایستی جستوجو کرد.
منبع: پایگاه خبری تحلیلی هومیان نیوز
7269/6060
پروژههایی هم هستند که به لحاظ فزیکی به اتمام رسیدهاند اما بیاستفاده مانده یا حتی به معضل و بحران تبدیل شدهاند؛ مانند: احداث سد گتوند در خوزستان.
در کشور ما، هماینک حدود 76 هزار پروژهی عمرانی نیمهکاره یا به بهرهبرداری نرسیده وجود دارد که به مبلغی بالغ بر 750 هزار میلیارد تومان، نیاز دارند.
نزدیک به 2 هزار از این پروژهها در لرستان وجود دارند، دولت درمانده از تأمین بودجه برای آنهاست و بخش خصوصی واقعی هم به خاطر نامساعد بودن شرایط حاکم بر اوضاع، رغبت چندانی برای ورود به این موضوعات را ندارد.
بناهای عمرانی یا بهعبارتی این سرمایهی ملی به لحاظ علمی و کاربردی مانند هر پدیدهی دیگری، دارای عمر مفیدی هستند که اگر در محدودهی زمانی لازم به اتمام نرسند و مورد بهرهبرداری قرار نگیرند حاصلی جز هدررفت و حیف و میل سرمایهی مادی و معنوی یک جامعه نخواهند داشت.
بدینسان، بیتوجهی، بیتدبیری و بیبرنامگی، سودجویی و سلیقهای عملنمودن، عدم شفافیت و پاسخگویی، عدم پرداخت تاوان خسارات وارده به منابع و منافع ملی از سوی متولیان امر، فرجامش بهجز برهم زدن امنیت روانی، فساد و فقر روزافرون اکثریت مردم، چیزی نخواهد بود.
بخشی از این پروژهها به بهانهی توسعه و اشتغال شروع شده و سپس رها گردیده یا در صورت اتمام، بیاستفاده مانده و مقرون به صرفه نبودهاند.
برخی از این پروژهها، منبعی برای سودجویان رانتی قلمداد میشوند که بهجز تخریب طبیعت و مجیط زیست و سرمایه ملی و همچنین تخریب اعتماد اجتماعی و فربهشدن کوتولههای اقتصادی، نتیجهای نداشتهاند.
شوربختانه، تاکنون دستگاه مستقلی به دنبال علتیابی و تحقیق و تفحص جامعی برای پردهبرداشتن از این فجایع، ایجاد نشده است و اگر موردی اتفاق افتاده یا دلیل جناحی داشته یا پرداختن به معلول، بهجای علت بوده است.
پرسش اینجاست که: چرا این همه غول اقتصادی، خصولتی یا غیرمتعارف که هیچگونه سنخیتی با تعاریف استاندارد در جوامع توسعهیافته ندارد، در جامعهی ما ایجاد شده است؟!
که اینک برخی از آنان بهعنوان «خیّر» و از سر صدقهدادن به صاحبان اصلی این مرز و بوم، وارد کارهای عمرانی، تولیدی و خدماتی میشوند؟
کار خیریه و نیکوکاری امری شایسته و پسندیده در قرون متمادی بوده و هست و فلسفهی آن، نوعدوستی است، اما منبع و چگونگی این ثروت به دست آمده بهویژه در سرمایههای کلان بایستی شفاف و مشخص برای افکار عمومی باشد.
در لرستان، پروژههای بسیاری چه درونشهری و برونشهری یا رها شده یا به کندی طی طریق مینمایند؛ از جمله:
1ـ واگذاری حدود 190 پروژهی کوچک، متوسط و بزرگ مربوط به حوزهی بهداشت و درمان جمعا با بیش از100 هزارمترمربع زیربنا که دارای بودجهی دولتی و قابل وصول در صورت پیشرفت عملیات پروژهها بوده است.
انجام این کارها از سوی دانشگاه علوم پزشکی لرستان با همراهی مجمع خیرین سلامت ابتدا به یک پیمانکار و پس از کلی مشکلات و اعتراض به دو پیمانکار بدون رعایت همهجانبه ضوابط و شرایط حاکم بر مناقصات و وضعیت اشتغال در استان، در سال 1395 واگذار میشوند.
براساس قراردادهای منعقده به نسبت حجم عملیات، هر پروژه بایستی درمدت زمان 6 ماه و برای برخی پروژهها حداکثر 18 ماه به اتمام برسند و تحویل شوند.
در صورتی تا پایان سال 96 به طورمیانگین حدود 25 درصد پیشرفت فیزیکی داشته و موفق به دریافت اعتبار و تخصیص لازم در استان نشده و متاسفانه این فرصت مناسب به هدر رفته یا با معضلاتی بیشتر و هزینهای به مراتب گزافتر که مغایر با منافع عمومی است به زمانی طولانیتر آن هم در صورت امکان مبدل شده است.
2ـ از دیگر پروژههای مشکلدار، هتل پارک صخرهای است که 20 سال از شروع آن میگذرد، برج دو قلوی پارک کیو، تونل آبرسانی کاکارضا که بیش از یک دهه از شروعش گذشته، احداث زیرگذر بهارستان «گلدشت» که در شرایط فعلی برای خرمآباد با توجه به دیگر مشکلات عدیدهای که دارد غیرضروری بوده، مرمت و بازسازی و ساماندهی مراکز آثار تاریخی، فرهنگی و گردشگری در زمان لازم و به موقع پل شاپوری، پل صفوی، قلعهی فلکالافلاک، گرداب سنگی، آبشارها، دریاچه و تالابها یا در زمینههای آبرسانی، هنری، آموزشی، ورزشی، تولیدی و خدماتی، مسکونی و درمانی میتوان بسیاری را برشمرد.
وضعیت نابسامان اینگونه پروژهها چه به لحاط اجرایی یا مالی باعث شده تا هزاران نفر بیکار و پیمانکاران بسیاری به دنبال مطالبات خویش برای پرداخت بدهیهایشان و مشکلاتی که از جانب سازمانهای تامین اجتماعی و امورمالیاتی گریبان گیرشان شده، سرگردان باشند.
چشمانداز این صنعت ساختوساز و مولد درعرصهی تولید و اشتغال شیب تندی به سوی سقوط در پیش دارد و فرجام آن را در آینده بایستی جستوجو کرد.
منبع: پایگاه خبری تحلیلی هومیان نیوز
7269/6060
کپی شد