علیرضا مقسمی- این افراد معمولا از سه گروه خارج نیستند! یا با صرف هزینه بسیار زیاد و نیروی طایفه و بر مبنای عواملی اینچنینی تعدادی از کرسی های شورا را تصاحب می کنند، یا شخصیت های احیانا کاریزما، شناخته شده و سرشناسی هستند که عمری در دیار خود جزو صاحبان اندیشه، تخصص و تفکر بوده اند، یا سیاسیونی هستند که بیشتر اعتبار خود را از نام و نشان حزب، جریان یا جناح سیاسی خاصی گرفته اند.
در این مجال روی صحبت ما با گروه سوم است!
کسانی که در جریان انتخابات شوراها، بشدت بر حمایت حزب و جریان سیاسی مورد حمایتشان تاکید و شفای هر درد بی درمانی را در حوزه انتخابیه و شهر خود، وابسته به اعتماد مردم به حزب و جریان سیاسی مورد علاقه شان می دانند.
شکی نیست که تقویت احزاب، رکن رکین تقویت دموکراسی در کشور است و توسعه اجتماعی در ایران به ده ها دلیل وابسته به تقویت احزاب سیاسی شناسنامه دار است.
اما مطلب مورد بحث، شخصیت سیاسی یا بنوعی وزن سیاسی این افراد است!
تصاحب هر کرسی شورای شهر گذشته از بار مالی و اجتماعی که بر دوش مردم می نهد، "هزینه فرصتی" را موجب می شود که محاسبه دقیق آن مستلزم داشتن اطلاعات مکفی از وضعیت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی حال و آینده شهر است!
اگرچه انتخابات اخیر شوراهای اسلامی شهر و روستا، اغلب جولانگاه لیستهای متعدد سیاسی بود و در برخی موارد نیز در نوع خود قدمی رو به جلو برای توسعه دموکراسی محسوب می شد اما این گذر از طایفه گرایی نتوانست یک موفقیت کامل محسوب شود! چرا که عملکرد پس از انتخاب برخی سیاسیون راه یافته به شوراها، بشدت باعث دلزدگی موکلین شان شد!
علت روشن است!
برخی سیاسیون راه یافته به شوراها، یا افراد صاحب وزن سیاسی،اجتماعی یا فکری نیستند یا بطور کامل تصمیم گیری های مرتبط با اختیارات شورا را به افرادی پشت پرده وا داده اند!
انتقادات عمیقی بر کیفیت لیست بندی برخی جریانات سیاسی در انتخابات شورای پنجم وارد است! بنظر می رسد در اغلب موارد، نام های پر طمطراق و عناوین دهان پرکن! دکتر و مهندس! و برخی عکس های سلفی! با رجال سیاسی، برای برخی افراد اعتبارات موقتی ایجاد کرد که باعث شد مردم با اعتماد زایدالوصفشان، صندلی های شورا را به ایشان امانت دهند!
با کمال تاسف، توفیق برخی از این افراد در تصاحب کرسی های شورا، باعث ممانعت از ورود افراد توانمندتر و تصمیم سازتر شده است!
عملکرد پر اشتباه، عجولانه، غیر تخصصی و عجیب برخی از همین افراد، موجب تضعیف سوابق مثبت و خسارات سنگین بر پیکره برخی مناطق شده و البته مسبب دلسردی مردم و رای دهندگان نیز شده است!
اصطلاح "مگس وزنان سیاسی" شاید یک کنایه ابتکاری از سوی نگارنده باشد که بی ارتباط با این موضوع نیست!
مگس وزن سیاسی شاید وصف کسانی باشد که در دوران تبلیغات انتخاباتی، عنوان برخی جریانات سیاسی را یدک می کشند ولی پس از انتخابات مشخص می شود تمام وزن سیاسی شان قرار دادن تصویری روی پروفایل تلگرام شان با یکی از هم فکرانشان است!و توان دعوت و استفاده از هیچکدام از این افراد را برای حل مشکلات شهر ندارند!
وزن سیاسی یا جایگاه ملی، بواسطه بهره گیری از این توان ارتباطاتی، در جهت رفع مشکلات مردم نمود می یابد نه با ملاقاتهای کلیشه ای و سلفی گرفتن های مکرر با برخی رجال سیاسی!
تحلیل وزن سیاسی در نگاه مردم، توانایی نمایندگان مردم در شورا برای سرعت بخشیدن به رفع معضلات شهر توسط همین رجال سیاسی است!
اینگونه وکلای مردم در شوراها حالا باید نشان دهند که تا چه اندازه در احزاب و جریانات منتصبشان ارج و قرب دارند؟دوستانشان تا چه اندازه حاضرند برای مشکلات حوزه انتخابیه هم حزبی هایشان هزینه کنند؟!
هر روز که از عمر شورای پنجم می گذرد هزینه های آن بر دوش مردم سنگینتر می شود و قطعا مهترین هزینه آنها "هزینه فرصت" است.
هزینه فرصت، هزینه ای ست که بواسطه از دست رفتن فرصتهای متعدد سرمایه گذاری، اشتغال، امور اقتصادی و عمرانی، توسعه پایدار شهر و ... با تعلل و ناتوانی در تصمیم گیری های متعدد شورای شهر ممکن است رخ دهد و بر بدنه جامعه تحمیل شود.
هزینه فرصت یعنی فرصت سوزی های مکرر بواسطه ناتوانی در تبیین شعارهای انتخاباتی!
هزینه فرصت، یعنی نگرانی از انتخابهای تخصص محور در حوزه های مختلف!
پیشنهاد می شود اینگونه اعضای راه یافته در شوراها، وزن سیاسی خود را اعلام کنند؟!تا مردم سطح توقعاتشان را بدانند!
اعضای سیاسی شوراها دقیقا چه دردهایی را و با کدام ابزار درمان خواهند نمود؟!
46