شوراهای روستایی از نهادهای محلی و مردمی هستند که با توجه به تمرکززدایی اداری و اجرایی، مدیریت امور روستایی را برعهده دارند.
به گزارش ایلنا لرستان، شوراهای روستایی از نهادهای محلی و مردمی هستند که با توجه به تمرکززدایی اداری و اجرایی، مدیریت امور روستایی را برعهده دارند. نگاهی به رهیافتهای مختلف در باب توسعه روستایی، دو مدل متفاوت توسعهای را نشان میدهد.
مدل قدیمی از توسعه که بیشتر فن محور و از بالا به پایین است و مدل جدید توسعه روستایی که از پایین به بالا و بر مشارکت مردمی مبتنی است.
مشارکت مردمی ابزاری است که از طریق آن تکتک اعضای جامعه میتوانند در تدوین سیاستها و برنامههای موثر بر محیط زندگیشان سهیم باشند. شواهد نشان میدهد که مشارکت مردمی در سطح روستا در زمینه انتخابات شوراهای روستایی با چالشها و موانعی مواجه بوده است.
عدم هماهنگی ساختارها و سازوکارهای انتخابات فعلی در روستاها با شرایط و بافت فرهنگی قومی- قبیلهای حاکم نشان میدهد که ما در برنامههای توسعه روستایی بیشتر به توسعه ابزاری و عمرانی روستاها توجه کردهایم و به انسان روستایی، ته نشستهای فکری و زیست جهان انسان روستایی توجه کافی نداشتهایم.
وجود عصبیتهای قومی- قبیلهای و ملاکهای مردم روستا در انتخاب شوراها، نوع نگاه، باورها و ارزشهای آنها نشان میدهد که هنوز روحیه سنتگرایی در روستا وجود دارد و بعضاً هم غالب است. عدم توجه به مشخصههای انسان روستایی سبب شده که نتایج این نوع نگاه توسعهای و اثرات آن را در مشارکت مردمی در زمینه شوراهای روستایی بهتر ببینیم.
نگاه به انتخابات شوراها نشان میدهد که معیارهای تائید صلاحیت شوراها ناکارآمد و فرآیند عمل غربالگری شوراها بخوبی صورت نمیگیرد، چرا که تاکنون در اکثر موارد هر فردی که در انتخابات شوراهای روستا شرکت میکند، تایید صلاحیت میشود. آنچه بیش از همه شوراهای روستایی را تحت تاثیر قرار داده است، ترس از وقوع نزاع طایفهای و دستهجمعی است که این ترس در هنگام انتخابات شوراهای روستا و حتی در شوراهای مجلس اسلامی موجب شده که کانون گرم خانوادهای روستایی به فضای ترس، دلهره و ناامنی تبدیل شود، در این حالت اهالی روستا و کاندیدای شوراهای روستایی انصراف دسته جمعی را بر هر چیزی ترجیح میدهند.
انصراف دسته جمعی شوراها سبب میشود که پل ارتباطی بین اجتماع روستایی و نهادهای دولتی عملاً از بین برود و به نوبه آن تعامل بین نهادی شکل نگیرد، درنتیجه شاهد نارضایتی مردم از نهادهای دولتی مربوطه خواهیم بود.
همچنین این انصراف دسته جمعی موجب شد که در انتخابات امسال، شاهد روانه شدن جمعیتکثیری از مردم روستاها برای انتخابات به شهر و تاثیرگذاری آنها در تعیین انتخابات شوراهای شهری و اعتراض شهروندان و ایجاد بینظمی در حوزه انتخاباتی شوراهای شهری باشیم. علاوه بر موارد مطرح شده در بالا میتوان مهمترین دلایل انصراف دسته جمعی شوراهای روستایی در شهرستان پلدختر را اینگونه بیان کرد:
1- نقش وزن جمعیتی طوایف: بزرگان و اهالی روستا افراد خاصی از قوم خود را برای کاندید شدن شورا تشویق میکنند. آنان به تناسب جمعیت هر دودمان برای کاندید شدن افراد روستا حد و مرز مشخص میکنند. از نگاه آنان، دودمانی که جمعیت بیشتری دارد باید کاندید بیشتری برای شورا شدن داشته باشد و دودمانهایی که جمعیت کمتری دارند، باید کاندید کمتری داشته باشند. دودمانهای با وزن جمعیتی کمتر برای اینکه افراد طایفه دارای جمعیت بیشتر در انتخابات پیروز نشوند، افراد فاقد صلاحیت و مورد تاییدی از طایفه با جمعیت بیشتر را برای کاندید شدن تشویق میکنند. این افراد معمولاً براساس شناخت و با میل خود کاندید نمیشوند. آنها دست نشانده افراد خاصی از دودمانهای با وزن جمعیتی کمتراند. وقتی اهالی روستا حضور این اشخاص را در عرصه انتخاباتی می بینند، شورا نداشتن را بر شوراهای فاقد صلاحیت ترجیح میدهند.
2- ارزشمندی بیشتر دهیار نسبت به شورا: مردمان روستا، موقعیت و جایگاه دهیاری و نقش آن را با اهمیتتر و دارای ارزش بیشتری نسبت به موقعیت و جایگاه شوراهای روستایی میدانند. مزایای نسبی اقتصادی دهیار و قدرت تصمیمگیری و عملیاتیکردن برنامههای دولت در سطح روستا توسط دهیارها سبب شده که مردم روستا دهیار بودن را ارزشمندتر از شورا بودن بدانند. همچنین کاندیدای شوراهای روستایی معتقدند که در هنگام مراجعه به نهادهای دولتی از قبیل بخشداری و فرمانداریها، کارگزاران این نهادها ارزش چندانی برای آراء و نظرات آنها قائل نیستند، آنها معتقدند که شوراهای روستایی نمیتوانند حرف، خواسته و مطالبات خود را به کرسی بنشانند، اما دهیارها این توانایی و قدرت را دارند.
ولی بهرامی
3- تقدم مکانیسم انتخاب دهیار قبل از شوراهای منتخب: مشاهدات نشان می دهد که انتخاب دهیار به وسیله شوراهای منتخب صورت نمی گیرد، بلکه این اهالی روستا هستند که دهیار را از قبل انتخاب میکنند.
اهالی روستا خصوصاً بزرگان و ریش سفیدان روستا در جلساتی تصمیم میگیرند که دهیار از کدام دودمان انتخاب شود و هر دودمان بایستی چند شورا داشته باشد.
4- قدرت ریش سفیدی و تضعیف مشارکت دیگر گروهها: در بازی انتخاباتی شوراها این بزرگان و ریشسفیدان هستند که مهرههای بازی را می چینند و بازی میکنند، سایر گروهها از قبیل زنان و جوانان از بازی انتخاباتی کنار گذاشته میشوند و اگر هم در این بازی حضور پیدا میکنند مهرههای سوخته و کنارگذاشتهای هستند، چرا که بازی آنها به رسمیت شناخته نمیشود. تصمیمگیری و قدرت ریش سفیدی موجب عدم تصمیمگیری دیگر اقشار میشود.