یادش بخیر روزهایی که با آرامش از خانه بیرون میرفتیم و با اطمینان و بدون ترس، پس از چندین ساعت گردش و خرید به خانه برمیگشتیم و همه خریدها را با همان نایلونها وارد فضای خانه میکردیم اما اکنون چنان ترسی در وجودمان است که گویی لباسها و خریدهایمان همه کرونایی شده است.
به گزارش جماران، ایرنا نوشت: هشت ماهی است که کرونا میهمان مان شده است، وقتی از خانه بیرون میرویم فقط به فکر این موضوع هستیم که مبادا این ویروس کشنده ما را هم مبتلا کند یا جان ما را هم بگیرد و ترس میهمان زندگی همه شده است دلمان به هیچ چیزی قرص نیست فقط و فقط میترسیم و این موضوع زندگی را برای همه زهر کرده است.
هر جا میرویم تنها صحبت از کرونا است، خیابانهای شلوغ با مردمی بدون ماسک، بیمارستانهای پر از بیماران کرونایی، زندگی مملو از ترس، دستهایی که شاید برخی مواقع ٢۴ ساعت شسته میشود و محیط خانه، محل کار و تمام اماکن عمومی که بخاطر ترس هر لحظه ضدعفونی میشود، زندگی مردم اینگونه شده است یک زندگی که باب دل هیچکس نیست اما همه باید با آن بسازیم.
پیش از ورود این ویروس به جهان تمام مردم دنیا وقتی از خانه بیرون میرفتند هرآنچه را که خرید میکردند بدون ترس و بدون استفاده از الکل و مواد ضدعفونیکننده به خانه میآوردند اما اکنون زندگی رنگ دیگری گرفته است کرونا که آمد همه چیز تغییر کرد حتی سبک زندگی مان، رفتارهای اجتماعی، روش خوردن و مدل بیرون رفتن از خانه هم شکل دیگری گرفته است.
دیگر هیچکس در خانه و یا خیابان با دوستان یا اقوام دست نمیدهد، روبوسی نمیکند، همدیگر را مانند گذشته به منزل تعارف نمیکنند، دیگر هرچیزی را که از بیرون میخرند مستقیم بر سر سفره نمیبرند. زندگی با کرونا اینگونه شده است البته شاید پس از گذراندن دوران کرونایی همه این عادات و آداب و رسوم رنگ ببازد و همه چیز نسبت به گذشته کمرنگ تر شود اما احساس میکنم اغلب افراد جامعه به نوعی دچار وسواس شده اند.
اما همه میدانیم اگر نتوانیم بر این بیماری غلبه کنیم و زندگی را ببازیم اضطراب و استرس همه وجود ما را خواهد گرفت همانگونه که "شهبانو قهاری" روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران میگوید که یکی از معضلاتی که اپیدمی کرونا برای ما به وجود می آورد، اشتغال ذهنی و فکر کردن به مواردی مانند "ابتلا شدن به کرونا، آلوده بودن محیط اطراف، بررسی مداوم خود مبنی بر اینکه آیا دست ما به جای خورده، آلوده نشده باشیم و یا اینکه مبتلا نشده ایم، من حتما کرونا گرفتم الان من یک سرفه کردم حتما مبتلا شدم و غیره" است. در بسیاری از این موارد اشتغال ذهنی آنقدر شدید می شود که به شکل افکار وسواس گونه بروز می کند و این افکار مزاحم وقتی به ذهن ما نفوذ می کنند، ما تلاش می کنیم آنها را از ذهن خود بیرون کنیم ولی اغلب نمی توانیم.
قهاری ادامه می دهد: این اشتغال ذهنی می تواند از ما انرژی بگیرد و عملکرد ما را کاهش دهد و علاوه بر اذیت و آزار ما را دچار استرس می کند. گاهی هم افکار منفی ما، راجع به افرادی است که به دلیل کرونا فوت شدند و دائما به آنها فکر می کنیم؛ دچار غصه، غم و انده می شویم حتی به خاطرات با آنها فکر می کنیم یا کارهایی که می توانستیم برای آنها دهیم.
به گفته وی، رهایی از اشتغال ذهنی یکی از کارهایی است که ما باید برای سلامت روان انجام دهیم. نوشتن این اشتغالات ذهنی و هر چیزی که ذهن ما را مشغول می کند، به ما بسیار کمک می کند تا ذهن ما راحت باشد و در صورت هجوم این افکار منفی استفاده از دارو می تواند، کمک کننده باشد.
حال که کرونا معلوم نیست چه زمانی می خواهد از زندگی ما تشریف ببرید بهتر است خودمان همه چیز را بهتر رعایت کنیم و نگذاریم این ویروس کشنده برای همیشه رخنه کند و زندگی را تحت تاثیر خودش قرار دهد هرچند که دیگر خانه ها رنگ سفره های رنگارنگ و پر از انواع غذا برای اقوام را نمیبیند، دیگر تفریح های دورهمی کمرنگ شده و مردم تا حدودی با کرونا زندگی مسالمتآمیز دارند، البته ناگفته نماند که برخی از مردم همچنان دورهمی شبانه و تفریح و مسافرت خود را مانند گذشته دارند و حتی کرونا را در حد یک شوخی میدانند و تا زمانی که گرفتار این ویروس نشوند هیچ چیز را باور ندارند.
وقتی از مردم بدون ماسک سوال میکنیم که چرا ماسک نمیزنی و تنها جوابشان این است که کرونا وجود ندارد و یا وقتی گزارشگران از مردمی که در حال سفر هستند میپرسند چرا به مسافرت میروید و این پاسخ را میشنوند که کرونا فقط یک شوخی است برو مانند گذشته زندگی کن، معلوم است که خیلیها هنوز این مسأله را جدی نگرفتهاند.
حال که زندگی به کام برخی زهر شده و برخی همچنان بر زندگی با کرونا میتازند شاید بهترین مسأله این باشد که دیگر کم آوردیم و زندگی پساکرونایی را می خواهیم تا شاید همه باور کنند که قبل از کرونا چقدر همه چیز عادی بود و ما قدرش را نمیدانستیم.
دوست دارم واقعا مانند گذشته وقتی سواری تاکسی میشوم اول دستگیره و صندلی خودرو را ضدعفونی نکنم، دوست دارم زمانی که بیرون از منزل هستم بدون ترس از مغازه خرید کنم و کیک و آبمیوه از بیرون بخورم.
دوستی میگفت اگر کرونا برود دوست دارم وسط خیابان بنشینم و با دست خاکی و کثیف کیک و آبمیوه بخورم. البته که این مساله پذیرفته شده نیست اما دیگر مردم به تنگ آمده اند و دلشان زندگی پساکرونایی میخواهد.
شاید هیچ وقت فکر نمیکردیم که یک بیماری با ابعاد بسیار ریز تا این حد زندگی همه مردم جهان را تحت تأثیر قرار دهد اما این را هم تجربه کردیم و سختی آن همچنان تنمان را رنجورده است که شاید این همه عذاب بخاطر کرونا باعث شود همه به نوعی نمیدانیم باید چکار کنیم و دلمان برای روزهای قبل از کرونا تنگ شده است.
کاش روزهای آینده بهترین خبری که از همه رسانههای گروهی منتشر میشود خبر شکست کامل کرونا حال یا یا تزریق واکسن یا از هر روش دیگری باشد، دیگر همه خسته شدهایم و دوست داریم زندگی مانند گذشته جریان پیدا کند و ترس در وجودمان نباشد و با عشق به زندگی ادامه دهیم .
البته در این باره قهاری تأکید میکند که به یاد داشته باشیم که اگر ما نتوانیم خواب شبانه کافی و منظم داشته باشیم یا فعالیت بدنی نداشته باشیم، راههای مقابله با بیماری را نشناسیم، همه اینها می تواند موجب افزایش اشتغالات و در نتیجه اضطراب و استرس ما بشود. در نتیجه نمی توانیم از خودمان به خوبی مراقبت کنیم و عملکرد بهتری داشته باشیم، که ذهن ما آرامش بیشتری داشته باشد.
این روانشناس خاطر نشان میکند: تمرین های مدیتیشن مثل تمرین تنفس با حضور ذهن، تمرین های راه رفتن با حضور ذهن و تمرین های دیگری مانند غذا خوردن با حضور ذهن و به طور کلی آگاه بودن از فعالیتهایی که انجام می دهیم، همه اینها به ما کمک میکند که بر دغدغه های ذهنی و استرس خود غلبه کنیم.
اما اکنون کرونا به شیوه ای پیش رفته که ذهن همه را درگیر کرده است و شاید سالها پساکرونایی هم نتوانیم برخی از عادات و رفتارهایمان را ترک کنیم و به نوعی شاید وسواس برای همیشه بر خیلی از افراد غلبه کند چون کرونا به حدی پیشی گرفته است که گاهی اوقات احساس میکنیم از گذشته وجود داشته است.
هرچند میگویند ترک عادت موجب مرض میشود اما امیدوارم پس از کرونا بسیاری از این عادات رفتاری ما سر به خاموشی بنهد و همچون گذشته زندگی بدون دغدغه و ترس را تجربه کنیم نه اینکه مانند برخی از خانوادهها حتی شبها را با ماسک می خوابند و برای آنها عادت شده است.
همه آرزو داریم شب که سر بر بالش می گذاریم و فردا صبح چشممان را باز می کنیم بگویند کرونایی دیگر وجود ندارد مردم یا خیال راحت در خیابان ها قدم بزنید و با دوستان و اقوام خودتان دور هم جمع شوید. به امید روزهای پساکرونایی.
البته شرط این موضوع رعایت مسایلی همچون جلوگیری از دید و بازدید فامیل، عدم دیدار با دوستان و سوار یک اتومبیل شدن و گشت زنی در خیابان، نرفتن به داروخانه های شلوغ و عدم تشکیل صف در خارج از داروخانه. رعایت فاصله از یکدیگر در صف خرید، تعارف نداشتن با بزرگترها، سوگوارها، و سایرین و انجام دید و بازدید مربوطه به عید و یا مراسم های دیگر. و یا اصرار به تسلی دادن و تسکین دادن به بازماندگان متوفی از راه نزدیک و رعایت و حفظ فاصله اجتماعی است چرا که کارشناسان میگویند اگر ۷۰ درصد مردم فاصله اجتماعی را رعایت کنند، غیر قابل کنترل است. اگر ۸۰ درصد مردم رعایت کنند، تا ۴ ماه کنترل خواهد شد اما اگر ۹۰ درصد مردم رعایت کنند، تا ۳ ماه آینده کنترل میشود.
پس بیایید برای رسیدن به آرزوی زندگی پساکرونایی زنجیره انتقال کرونا را بشکنیم و مانع انتقال آن به دیگران شویم.