کشاورز زحمتکش محصول خود را به خرمن آورد و قبه ای از گندم های آماده آسیاب را در خرمن گرد آورد.
گنجشک ها همگی به قبه گندم حمله ور شدند و کشاورز همانگونه که مشغول کارش بود تکانی خورد و گفت: کیش!
گنجشک ها نگاه همدیگر کردند و بدون توجه به صدا، باز مشغول خوردن گندم ها شدند.
پس از مدتی دوباره کشاورز با عصبانیت از جای برخاست، دو دست خود را محکم بالا برد و با صدای خشن گفت: کیش کیش!!!
این بار گنجشکها کمی ترسیدند ،
به همدیگر خیره شدند ، این یکی از آن یکی پرسید با تو بود؟،
آن یکی گفت خیر، با من نبود با او بود!
دیگری گفت ، با من نبود با آن بود.
و دوباره بدون توجه به کشاورز شروع به خوردن گندم ها کردند.
پس از ساعتی کشاورز عصبانی شد و سنگی برداشت به سمت قبه گندم پرت کرد ، سنگ به یکی از گنجشک ها خورد و در حالی که خون آلود بود نقش زمین شد و مرد.
این بار گنجشک ها همه نگاه به سمت گنجشک مرده کردند و با اشاره بهم گفتند: فهمیدیم آن گنجشکی که روی زمین افتاده است "کیش" بود.
و کشاورز در هر مرحله با سنگ گنجشکی را بکشت و گنجشکان هر مرحله رفیق مرده خود را مخاطب پیام می دانستند.
تا اینکه یکی پس از دیگری کشته شدند.
حکایت آن گنجشکها و آن کشاورز حکایت برخی از ما ایرانیان است و اخطارهای مسوولین و پزشکان.
براستی نمیدانم چرا ما خطر مردن و کرونا گرفتن را از خود رد می کنیم و این اخطارها را برای دیگران می دانیم؟
آیا این همه تذکر و اخطار مسوولین که ای ملت در خانه بمانید خطر در کمین است ، فقط برای آن بیمار کرونایی بوده؟ آیا این اخطارها و تذکرات برای من و شما نیست؟
بله قرار نیست همه ما مبتلای به ویروس کرونا بشویم اما این ویروس در کمین همه است، خطر برای همه است و سختگیری مسوولین و این همه هزینه برای سلامتی جان من و شماست.
ما را چه شده که در بزنگاه های خطر ، منتظریم خطر دیگران را گرفتار کند و از پای در آورد و احساس می کنیم خطر از کنار ما به آرامی رد می شود، شاید خدای ناکرده ، سنگ آن کشاورز بر سر ما خورد!
آری برخی چنان تصور می کنند که پزشکان، صدا وسیما، خبرنگاران، گروه های جهادی ، صاحب نظران همه و همه آنهایی که صبح تا شب مردم را به ماندن در خانه دعوت می کنند، مخاطبشان فلانی بود! ما نبودیم.
براستی اگر اندکی در پی عبرت گرفتن از داستان ابتدای این مطلب باشیم خواهیم فهمید که هیچ کدام از ما از این خطر بسیار بزرگ مصون نیستیم؛حال آنکه می توانیم در امان باشیم به همین راحتی !
می توانیم در خطر باشیم، می توانیم نباشیم اگر خودمان را مخاطب این پیامهای پیشگیرانه دانستیم که در امانیم اگر نه باید مهیای سختی و مشقت این ویروس منحوس باشیم.
همه ما باید اخطارهای پیاپی رسانه ها ، سختگیری مسوولین ، قوانین وضع شده اضطراری و درست، تعطیلی بازار، تعطیلی مدارس و برخی ادارات و کتابخانه ها و اماکن مقدس و حتی نمازهای جمعه و جماعت را بپذیریم و به فال نیک بگیریم و این را بدانیم خبرهای تلخی که هر روز و هرشب می شنویم، فقط برای آنها که ما می بینیم نیست، شاید می خواهند بگویند(فَاعتَبروُ یا....)
پس عبرت بگیرید ای کسانی که می بینید.
آری صدای "کیش" برای ما هم هست؛ در خانه بمانیم!!
جابر اسدی خبرنگار ایرنا لرستان