به گزارش ایرنا بهاروند روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: مراسم دفاع این رساله با حضور دکتر مسعود سپهوندی استاد راهنما، دکتر علی حیدری استاد مشاور و داوری دکتر علی فتح الهی ، دکتر محمد خسروی شکیب و دکتر قاسم صحرائی برگزار شد.
وی در ادامه در خصوص این رساله و متن آن گفت : مثنوی، به عنوان مهم ترین و معتبرترین اثر عرفانی مولانا و بلکه سرتاسر ادبیات فارسی مشحون از نکات مهم، برجسته و نغز اخلاقی است.
وی افزود:مثنوی معنوی دایره المعارف بزرگی است از توصیه های عبرت آمیز اخلاقی که ملهم از سرچشمه ی زلال آموزه های دینی و قرآنی است.
وی گفت: مولانا،تنها راه سعادت انسان را توجه به فضائل اخلاقی و دوری از رذائل می داند و همانند سعدی، آدمی زاده را طرفه معجونی سرشته از فرشته و حیوان می داند که می تواند به مدد لطف حق و عنایت عشق الهی و قوهی اندیشه، صفات بد را در میدان کارزار زندگی مغلوب و صفات پسندیده را سروری و پیشآهنگی دهد.
وی گفت: مولانا در 6 دفتر مثنوی با ذهن خلّاق و پردازشگر خود اخلاق را از دریچههای مختلف مورد مداقه و تبیین قرار داده و با یاری از تمثیل، تشبیه و اشارات مستقیم و غیر مستقیم، فضائل و رذائل اخلاقی را به شیواترین شکل در مکتب نوآموزان خویش عرضه می دارد.
دکتر بهاروند اضافه کرد: مولانا نفس را عامل اصلی هبوط و صعود آدمی می داندو بر این باور است که برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی لازم است تا نفس حیوانی را سرکوب و منکوب نموده تا به مرحله ی نفس مطمئنه رسید، البته این تلاش و مجاهده ی سخت بدون سلاح ایمان، دعا، ریاضت و مناجات و بی راهنمایی پیر و مرشد راهدان که خود پیش تر این طریق را تجربه کرده است فرا دست نمی آید.
وی گفت در رسالهی یاد شده با بهره گیری از آیات قرآنی، روایات وکلام بزرگان دین و عرفان، مصادیق مهم و برجسته ی اخلاق یا حکمت عملی، در مثنوی مولانا مورد شناسایی و سپس تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
وی ادامه داد: مولانا به عنوان عارفی کامل و معلمی اخلاقی، شش دفتر مثنوی خود را بر مبنای معرفی، تشریح و ترویج اخلاقِ صحیحِ انسانی و اسلامی یا همان حکمت عملی، بنا نهاده است.
این دانش اموخته ادبیات فارسی تصریح کرد: مطالعهی مثنوی، حکایت از آن دارد که نیّت واقعی و ارادهی اصلی مولانا چیزی جز اشاعهی اخلاق درست انسانی و رهنمونی انسانها به آن نبوده است. زیرا که او اخلاق را محور کمال بشریت دانسته و اعتقاد دارد که بدون اخلاقِ نیک، سعادت حقیقی آدمی محقق نخواهد شد.
بهاروند گفت: گویندهی مثنوی با الهام از قرآن و تأسی از سیرهی نبوی تلاش کرده است تا اخلاق را در ابعاد مختلف بررسی و نقش و جایگاه آن را در زندگی انسان نشان دهد و با بهره گیری از این آموزه ها و پیوند آن ها با سیره و فتار عارفان بزرگ پیش از خویش و گذراندن همهی این دستاوردها از صافی زلالِ عرفان اسلامی_ ایرانی، اخلاق را به دو بخش پسندیده و ناپسند تقسیم کرده و راه نجات و کمالِ نوع انسانی را در روی آوری به فضایل و ترک رذایل می داند.
وی در این خصوص توضیح داد حکمت عملی در جهان اسلام را می توان به دو جریان عمده منتسب دانست، یکی از آن هاجریانی است که سخت متاثر از حکمت عملی از دیدگاه فلاسفهی بزرگ یونانی مثل سقراط، افلاطون و ارسطو و البته با لعابِ ضعیفی از آموزه های دین اسلام بود.
بهاروند اضافه کرد: در این میان می توان از فلاسفه و اخلاقیونی چون ابن سینا، ابن مسکویه و خواجه نصیر الدین طوسی نام بردکه در صدد بودند تا با تکیه به آراء فلسفی و کلامی، به تشریح اخلاق، آن هم بیشتر از نوع یونانی، بپردازند و به موازات این تلاشها عارفان و اندیشمندانی چون سنایی، عطار، مولانا و سعدی با بهره گرفتن ار آبشخور ناب و زلالِ اندیشه های اخلاقِ قرآنی و روایی، بزرگترین مروجان و شارحان حکمت عملی اسلامی در قالب شعر به حساب می آمدند.
این محقق متون عرفانی افزود: در این بین برجستگی و محوریت مولانا در میان افراد یاد شده در تجمیع، تنظیم و تشریح بهترین نمونه های اخلاقی که همگی متاثر از آموزه های مکتب نابِ قرآنی است بر کسی پوشیده نیست و هرچند هر آن چه از حکمت عملی را که در مثنوی مولانا موجود است در منابع پبش از او هم می توان دید ولیکن دو عامل عمده باعث شد که مثنوی در میان سایر آثار اخلاقی ما نمونه ای منحصر به فرد به حساب آید.
بهاروند در تشریح این عوامل بیان کرد: یکی دمیدن روح عظیم و پر شور عرفانی به کالبد آموزههای اخلاقی و دیگر دغدغه های شخصی مولانا به عنوان یک معلم وظیفه شناس، دلسوز و مقید به دستگیری نوآموزان مکتب خود.
دکتر بهاروند اضافه کرد: با مطالعهی مثنوی، میتوان دریافت که اصول اخلاقی مولانا بر پایهی دو محور مهم ایمان و عشق پایه ریزی شده است و محک رد یا تایید کنش های رفتاری و نفسانی آدمی، عشق الهی و ایمان حقیقی است.
این استاد ادبیات فارسی افزود: به عقیدهی مولانا فضایل و رذایل اخلاقی امری درونی و ذاتی است و انسان دارای دو تفکر منفی و مثبت است که تفکرات منفی از نفس اماره و تفکرات مثبت و ارزنده از نفس لوامه و مطمئنه نشأت میگیرند.
وی گفت: مولانا، نخستین گام در راه کسب فضایل و کنار نهادن رذایلِ اخلاقی را در شناخت بهتر و دقیقتر نفس میداند که البته این مهم جز با مددگرفتن از نَفَس گرم پیران راهدان و مرشدانِ دستگیر، غیر ممکن می نماید.
به گفته بهاروند مولانا نفسِ شریر انسانی را به مثابهی آتشی سرکش و سوزاننده میبیند که طبیعتش چونان ابلیس است و در صورت عدم مهار آن، آدمی نه تنها از سیر در جادهی کمال باز میماند بلکه سقوط او در ورطهی هلاک و نابودی حتمی خواهد بود.
این دانش اموخته دکتری ادبیات فارسی تاکید کرد: شرط اصلی در عشق به معشوق ازلی و رسیدن به مدارج عالی کمال را پرهیز از صفات ناپسند و تأسی به اخلاق نیکو می داند و معتقد است که عاشق واقعی از همهی عیوب دنیوی پاک و مبراست.
دکتر بهاروند گفت: مهمترین فضایل اخلاقی از منظر مولانا مقولاتی چون، احسان، امانت داری، آرامش، ادب، امید، انفاق، ایثار، تسلیم، تضرع، تقوی، تواضع، توکل، توبه حلم ، حسن خلق، حیا، ظلم ستیزی، سلام، شجاعت، صبر، عیب پوشی، عدالت، عفت، قناعت، سخا، کرم، عفو، دوستی، صداقت، اخلاص، رازداری، سکوت و کم حرفی، شکرگزاری، محبت، مشورت، وفای به عهد، وقار و همت را شامل می شود.
وی اضافه کرد: همچنین ریا، نفاق، دزدی، دروغ، حسد ، حرص، تکبر، خشم، حقد و کینه، مکر، بدگمانی، بهتان، بخل، طمع، بغض، قساوت، تملق، غفلت، ناامیدی،عیبجویی، سخن چینی، اسراف، ظلم ، شهوت ، خود بینی، شهرت طلبی ، پر خوری و شکمبارگی و عهد شکنی، از برجسته ترین نمونه های رذایل اخلاقی از منظر مولانا است.
بهاروند افزود: مولانا در طرح مباحث اخلاقی در مثنوی، مدام با دو مقوله ی نفس و روح مواجه است و نفس را نمایندهی شرارت و ابلیس و روح را نماینده خداوند متعال و عالم ملکوت می داند.
وی اظهار داشت: مطالعه ی مثنوی به ما می آموزد که دغدغه ی حقیقی و اولویت نخستِ سراینده آن تخلق به اخلاقِ صحیح انسانی مؤید به دستورات الهی و متصف به مسلک انبیاءِ عظام و مذهب صاحبدلان و مقربین حضرت باری تعالی است که البته این مهم بدون نظر خاص و عنایت ویژهی خداوندی و تایید عقل کلی و خرد باطنی و حمایت عشق حقیقی حاصل نخواهد شد.
گفتنی است مقطع دکتری رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی خرم آباد در سال 93 ایجاد شده است.
7269/6060
وی در ادامه در خصوص این رساله و متن آن گفت : مثنوی، به عنوان مهم ترین و معتبرترین اثر عرفانی مولانا و بلکه سرتاسر ادبیات فارسی مشحون از نکات مهم، برجسته و نغز اخلاقی است.
وی افزود:مثنوی معنوی دایره المعارف بزرگی است از توصیه های عبرت آمیز اخلاقی که ملهم از سرچشمه ی زلال آموزه های دینی و قرآنی است.
وی گفت: مولانا،تنها راه سعادت انسان را توجه به فضائل اخلاقی و دوری از رذائل می داند و همانند سعدی، آدمی زاده را طرفه معجونی سرشته از فرشته و حیوان می داند که می تواند به مدد لطف حق و عنایت عشق الهی و قوهی اندیشه، صفات بد را در میدان کارزار زندگی مغلوب و صفات پسندیده را سروری و پیشآهنگی دهد.
وی گفت: مولانا در 6 دفتر مثنوی با ذهن خلّاق و پردازشگر خود اخلاق را از دریچههای مختلف مورد مداقه و تبیین قرار داده و با یاری از تمثیل، تشبیه و اشارات مستقیم و غیر مستقیم، فضائل و رذائل اخلاقی را به شیواترین شکل در مکتب نوآموزان خویش عرضه می دارد.
دکتر بهاروند اضافه کرد: مولانا نفس را عامل اصلی هبوط و صعود آدمی می داندو بر این باور است که برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی لازم است تا نفس حیوانی را سرکوب و منکوب نموده تا به مرحله ی نفس مطمئنه رسید، البته این تلاش و مجاهده ی سخت بدون سلاح ایمان، دعا، ریاضت و مناجات و بی راهنمایی پیر و مرشد راهدان که خود پیش تر این طریق را تجربه کرده است فرا دست نمی آید.
وی گفت در رسالهی یاد شده با بهره گیری از آیات قرآنی، روایات وکلام بزرگان دین و عرفان، مصادیق مهم و برجسته ی اخلاق یا حکمت عملی، در مثنوی مولانا مورد شناسایی و سپس تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
وی ادامه داد: مولانا به عنوان عارفی کامل و معلمی اخلاقی، شش دفتر مثنوی خود را بر مبنای معرفی، تشریح و ترویج اخلاقِ صحیحِ انسانی و اسلامی یا همان حکمت عملی، بنا نهاده است.
این دانش اموخته ادبیات فارسی تصریح کرد: مطالعهی مثنوی، حکایت از آن دارد که نیّت واقعی و ارادهی اصلی مولانا چیزی جز اشاعهی اخلاق درست انسانی و رهنمونی انسانها به آن نبوده است. زیرا که او اخلاق را محور کمال بشریت دانسته و اعتقاد دارد که بدون اخلاقِ نیک، سعادت حقیقی آدمی محقق نخواهد شد.
بهاروند گفت: گویندهی مثنوی با الهام از قرآن و تأسی از سیرهی نبوی تلاش کرده است تا اخلاق را در ابعاد مختلف بررسی و نقش و جایگاه آن را در زندگی انسان نشان دهد و با بهره گیری از این آموزه ها و پیوند آن ها با سیره و فتار عارفان بزرگ پیش از خویش و گذراندن همهی این دستاوردها از صافی زلالِ عرفان اسلامی_ ایرانی، اخلاق را به دو بخش پسندیده و ناپسند تقسیم کرده و راه نجات و کمالِ نوع انسانی را در روی آوری به فضایل و ترک رذایل می داند.
وی در این خصوص توضیح داد حکمت عملی در جهان اسلام را می توان به دو جریان عمده منتسب دانست، یکی از آن هاجریانی است که سخت متاثر از حکمت عملی از دیدگاه فلاسفهی بزرگ یونانی مثل سقراط، افلاطون و ارسطو و البته با لعابِ ضعیفی از آموزه های دین اسلام بود.
بهاروند اضافه کرد: در این میان می توان از فلاسفه و اخلاقیونی چون ابن سینا، ابن مسکویه و خواجه نصیر الدین طوسی نام بردکه در صدد بودند تا با تکیه به آراء فلسفی و کلامی، به تشریح اخلاق، آن هم بیشتر از نوع یونانی، بپردازند و به موازات این تلاشها عارفان و اندیشمندانی چون سنایی، عطار، مولانا و سعدی با بهره گرفتن ار آبشخور ناب و زلالِ اندیشه های اخلاقِ قرآنی و روایی، بزرگترین مروجان و شارحان حکمت عملی اسلامی در قالب شعر به حساب می آمدند.
این محقق متون عرفانی افزود: در این بین برجستگی و محوریت مولانا در میان افراد یاد شده در تجمیع، تنظیم و تشریح بهترین نمونه های اخلاقی که همگی متاثر از آموزه های مکتب نابِ قرآنی است بر کسی پوشیده نیست و هرچند هر آن چه از حکمت عملی را که در مثنوی مولانا موجود است در منابع پبش از او هم می توان دید ولیکن دو عامل عمده باعث شد که مثنوی در میان سایر آثار اخلاقی ما نمونه ای منحصر به فرد به حساب آید.
بهاروند در تشریح این عوامل بیان کرد: یکی دمیدن روح عظیم و پر شور عرفانی به کالبد آموزههای اخلاقی و دیگر دغدغه های شخصی مولانا به عنوان یک معلم وظیفه شناس، دلسوز و مقید به دستگیری نوآموزان مکتب خود.
دکتر بهاروند اضافه کرد: با مطالعهی مثنوی، میتوان دریافت که اصول اخلاقی مولانا بر پایهی دو محور مهم ایمان و عشق پایه ریزی شده است و محک رد یا تایید کنش های رفتاری و نفسانی آدمی، عشق الهی و ایمان حقیقی است.
این استاد ادبیات فارسی افزود: به عقیدهی مولانا فضایل و رذایل اخلاقی امری درونی و ذاتی است و انسان دارای دو تفکر منفی و مثبت است که تفکرات منفی از نفس اماره و تفکرات مثبت و ارزنده از نفس لوامه و مطمئنه نشأت میگیرند.
وی گفت: مولانا، نخستین گام در راه کسب فضایل و کنار نهادن رذایلِ اخلاقی را در شناخت بهتر و دقیقتر نفس میداند که البته این مهم جز با مددگرفتن از نَفَس گرم پیران راهدان و مرشدانِ دستگیر، غیر ممکن می نماید.
به گفته بهاروند مولانا نفسِ شریر انسانی را به مثابهی آتشی سرکش و سوزاننده میبیند که طبیعتش چونان ابلیس است و در صورت عدم مهار آن، آدمی نه تنها از سیر در جادهی کمال باز میماند بلکه سقوط او در ورطهی هلاک و نابودی حتمی خواهد بود.
این دانش اموخته دکتری ادبیات فارسی تاکید کرد: شرط اصلی در عشق به معشوق ازلی و رسیدن به مدارج عالی کمال را پرهیز از صفات ناپسند و تأسی به اخلاق نیکو می داند و معتقد است که عاشق واقعی از همهی عیوب دنیوی پاک و مبراست.
دکتر بهاروند گفت: مهمترین فضایل اخلاقی از منظر مولانا مقولاتی چون، احسان، امانت داری، آرامش، ادب، امید، انفاق، ایثار، تسلیم، تضرع، تقوی، تواضع، توکل، توبه حلم ، حسن خلق، حیا، ظلم ستیزی، سلام، شجاعت، صبر، عیب پوشی، عدالت، عفت، قناعت، سخا، کرم، عفو، دوستی، صداقت، اخلاص، رازداری، سکوت و کم حرفی، شکرگزاری، محبت، مشورت، وفای به عهد، وقار و همت را شامل می شود.
وی اضافه کرد: همچنین ریا، نفاق، دزدی، دروغ، حسد ، حرص، تکبر، خشم، حقد و کینه، مکر، بدگمانی، بهتان، بخل، طمع، بغض، قساوت، تملق، غفلت، ناامیدی،عیبجویی، سخن چینی، اسراف، ظلم ، شهوت ، خود بینی، شهرت طلبی ، پر خوری و شکمبارگی و عهد شکنی، از برجسته ترین نمونه های رذایل اخلاقی از منظر مولانا است.
بهاروند افزود: مولانا در طرح مباحث اخلاقی در مثنوی، مدام با دو مقوله ی نفس و روح مواجه است و نفس را نمایندهی شرارت و ابلیس و روح را نماینده خداوند متعال و عالم ملکوت می داند.
وی اظهار داشت: مطالعه ی مثنوی به ما می آموزد که دغدغه ی حقیقی و اولویت نخستِ سراینده آن تخلق به اخلاقِ صحیح انسانی مؤید به دستورات الهی و متصف به مسلک انبیاءِ عظام و مذهب صاحبدلان و مقربین حضرت باری تعالی است که البته این مهم بدون نظر خاص و عنایت ویژهی خداوندی و تایید عقل کلی و خرد باطنی و حمایت عشق حقیقی حاصل نخواهد شد.
گفتنی است مقطع دکتری رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی خرم آباد در سال 93 ایجاد شده است.
7269/6060
کپی شد