در ادامه این مطلب آمده است: سوارکاران لرستانی چندین سال است که در مسابقات کشوری و بینالمللی خوش میدرخشند و از این بابت میتوان هیات سوارکاری لرستان را از هیاتهای ورزشی موفق استان دانست.
لرستان در همه ادوار از مدعیان قهرمانی بهویژه در رشته استقامت بوده و هست؛ اسبهای استقامت این استان جزء پرافتخارترین اسبها در کشور هستند، در 2 سال گذشته، پرامتیازترین اسبِ استقامت در کشور از لرستان است و این موضوع نشان میدهد که در این استان استعداد و زمینه توسعه ورزش سوارکاری و در کل پرورش اسب، بهخوبی وجود دارد و اگر ادعا کنیم که لرستان مهد پرورش اسب بوده و هست، سخنی بهگزاف نگفتهایم.
قوم لر از قدیمیترین اقوام در پرورش اسب بوده و گفته میشود که «کاسیت» ها که در لرستان زندگی میکردهاند، نخستین کسانی بودهاند که اسب را رام و اهلی کردهاند؛ وجود 3 گورستان اسب در لرستان که یکی از آنها در روستای باباجان دلفان واقعشده و نیز دو گورستان درکوهدشت و الیگودرز که هر سه دارای کد شناسایی باستانشناسی هستند، گواه این مدعاست؛ قدمت این گورستانها که در بیشتر گورهای آنها اسب همراه با سوار دفن شده، به 14 تا 27 هزار سال میرسد.
دیگر اینکه در جایجای لرستان در اغلب گورستانها، سنگقبرهای قدیمی دیده میشود که نقش اسب و سوار برای روی آنها حکشده، و میشود گفت که تا حدود چند دهه پیش حک کردن این نقوش بر روی سنگ مزارِ مردها در استان مرسوم بوده و این در حالی است که تقریبا در سایر قومیتها در ایران، اینگونه نبوده و این موضوع این فرضیه را که قوم لر بیشتر از سایر اقوام به پرورش و نگهداری اسب علاقهمند بودهاند را قوت میبخشد.
نقاشیهای صخرهای 'هومیان' در شمال شهرستان کوهدشت و غار'دوشه' در «روستای کرشوراب» چگنی که قدمت چندین هزار ساله دارند و نیز دهنه مفرغی اسب با قدمت بیش از 14 هزار سال که در موزه لوور فرانسه نگهداری میشود، نشاندهنده این است که ساکنان اولیه لرستان علاقه خاصی به اسب، این حیوانِ نجیب داشتهاند و همان طور که اشاره شد این منطقه خاستگاه پرورش اسب بوده؛ کما این که منطقه «اِسپِسو» در جنوب خرمآباد «اسب ستان» به معنی محل نگهداری و پرورش اسب بوده است.
با این تفاسیر و با وجود قهرمانیهای پیدرپی سوارکاران لرستانی در مسابقات مختلف و نیز قدمت چندین هزارساله پرورش اسب و ورزش سوارکاری در این استان، اما جای یک موضوع بسیار مهم در این بخش خالی است و آن این که هنوز اسبِ لرستان ثبت و اصلاح نژاد نشده و اسبهای این استان که در کشور جزء پرافتخارترین اسبها هستند به عنوان «اسب محلی» شناخته میشوند!
هم اینک در کشورمان، نژاد اسبهای عرب، ترکمن و کرد ثبت شده و به اصطلاح این نژادها دارای شناسنامه اصالت هستند؛ کردها از دهه 50 شمسی به دنبال ثبت نژاد اسبی به نام اسب کرد بودند که بالاخره با تلاشهای فراوان آن را ثبت کردند؛ در حالی که گفته میشود نژاد اسبی که الان در کشور به اسم اسب کُرد شناخته میشود از لرستان بوده و از این استان ابتدا به کرمانشاه و سپس به سایر نقاط کشور رفته است.
در قضیه ثبت و اصلاح نژاد و در کل شناسنامهدار کردن اسبهای لرستان خیلی کاهلی و کوتاهی شده و ضروری است که مسئولان و دستاندرکاران هیات سوارکاری، اداره کل ورزش و جوانان و سایر نهادهای مرتبط ازجمله جهاد کشاورزی لرستان هر چه سریعتر در این زمینه اقدام کنند و آن را به سرانجام برسانند.
تعدادی از فعالان حوزه پرورش اسب و ورزش سوارکاری در استان در حال فراهم کردن زمینه انجام این کار هستند و گامهای مفیدی نیز برداشتهاند ولی متاسفانه همان نهادهایی که میبایست خود پیگیر این قضیه باشند مساعدت که نمیکنند هیچ! چوب لای چرخ دل سوزان این حوزه میگذارند!
یکی از پرورشدهندگان اسب در خرمآباد با اشاره به این که برای ثبت و اصلاح نژاد، میبایست آزمایشهای ژنتیکی روی اسب لرستان انجام شود، گفت:'انجام این آزمایشها و نیز پیگیرهای مربوط به این موضوع نیاز بهصرف هزینههای زیادی دارد که از توان ما خارج است، نهادهای مسئولی هم که باید پیگیر این موضوع باشند دست روی دست گذاشته و وقتکشی میکنند.'
جعل و در حقیقت دزدی میراث معنوی از سطح خارجی و بینالمللی به سطح داخلی رسیده و متاسفانه هماکنون شاهد هستیم که میراث مشترک یک قومیت به نفع قومیتهای دیگر مصادره میشود.
در استان لرستان وضعیت وخیم تراست، بهگونهای که میراث طبیعی و ملموس ما هم در معرض تاراج قرار گرفته است؛ آبشار «شوی» از لرستان منفک و به خوزستان ملحق شد، «پل گاومیشان» را که استان ایلام به نام خود ثبت کرد، سرنوشت«زمینلغزش سیمره» هم که به نام لرستان ثبت شده با ادعای استان ایلام در هالهای از ابهام قرار گرفته است؛ «چشمه آب گرم دلفان» که یکی از میراثهای طبیعی ارزشمند لرستان است نیز مورد طمع استان کرمانشاه قرار گرفته و مسئولان کرمانشاهی به دنبال ثبت آن به نام استان خود هستند.
«سُرنا»، «گلونی»، «شال و ستره» و...هم که میراث مشترک و داشتههای فرهنگی و تاریخی آحاد قوم لر در لرستان است هم با رویکرد تفرقهافکنی و با تلاش افرادی، در حال ثبت و جعل به نام دستهای دیگر از مردم استان است.
کوتاهی و بیتحرکی مسئولان مربوطه در استان بهجای رسیده که دادِ فدراسیون سواری کاری را هم درآورده، کما اینکه شنیده میشود که فدراسیون سوارکاری کشور در حال تدوین برنامهای است که بر اساس آن اسب لرستان را به نام اسب «فلات قاره» ثبت کند!
البته خبر میرسد که هیات سوارکاری لرستان به این موضوع اعتراض کرده و آن را قبول نکرده است، هرچند که فدراسیون خیلی منتظر استان نمیماند.
وضعیت «قیقاج» یا قیقاژ (بازی و تیراندازی بر روی اسب) که قرار بود به نام لرستان ثبت شود و در چند سال اخیر جشنوارهها و مسابقات مختلفی با این عنوان در استان برگزارشده نیز کماکان نامعلوم است و هنوز کارشناسان و فعالان حوزه سوارکاری در استان اقدامی جدی برای ثبت این میراث معنوی نکردهاند و چهبسا بهموازات لرستان، استانهای همجوار برای ثبت قیقاج به نام استان خود زودتر از ما دستبهکار شوند و آن را ثبت کنند.
یک نوع اسب در لرستان وجود دارد که تقریبا منحصربهفرد است، این اسب که در مناطق بکر استان یافت میشود، بهمحض اینکه سوار بر او مینشیند شروع به بلند کردن دستها کرده و بهاصطلاح لری خودمان «سِپَک» میکند؛ گفته میشود این نوع اسب، بومی لرستان بوده و از آن بیشتر در مراسم بزم و شادی استفاده میشود؛ ویژگیهای این اسب برای مطالعه و کار علمی خاص روی اینگونهی اسب، جای کار بسیاری دارد و کارشناسان استان میتوانند تحقیق و بررسیِ میدانی لازم را در این زمینه انجام دهند.
بنا نیست که در این نوشتار دنبال مقصر بگردیم، ولی کاملا آشکار است درزمینه اصلاح و ثبت نژاد اسب در استان اجحاف زیادی شده و بایستی مسئولان و دستاندرکاران در این زمینه سریعتر اقدام کنند.
ثبت اسب لرستان یک دستاورد مهم فرهنگی برای استان خواهد بود و با توجه به اینکه پرورش اسب یکی از مشاغل پردرآمد محسوب میشود، توجه به این رشته در زمینههای اقتصادی، گردشگری و ایجاد اشتغال نیز عادیات زیادی را نصیب استان خواهد کرد.
علاوه بر این، پرورش اسب ازلحاظ ورزشی و تفریحی نیز مزایای زیادی دارد؛ در کشورهای غربی جدای از بحث ورزش و درآمد، از اسب و ورزش سوارکاری در حوزه سلامت نیز بهرهبرداری میشود.
گفته میشود در کشوری نظیر انگلیس مشکلات اندامی و حتی بیماری دیسک کمر را با اسبسواری معالجه میکنند؛ ضمن اینکه ترویج ورزش سوارکاری که از ورزشهای بسیار مفرح و شادیبخش است، در ایجاد آرامش و تسکین بیماریهای روحی و روانی نیز نقش بسزایی خواهد داشت.
بههرروی در این آشفتهبازار حاکم بر «شورای ثبت» سازمان میراث فرهنگی کشور که از شیوه پخت «تخممرغ با گوجهفرنگی» و «کشیکینه و ترخینه» تا گویش، لهجه و زبان، بدون حتی داشتن کمترین پشتوانه علمی و فرهنگی، بهزحمت یک آبِ خوردن ثبت میشود، اگر مسئولان استان هم چون گذشته دیر بجنبند چهبسا در آینده نهچندان دور، اسب لرستان نیز به نام استان یا قومیتی دیگر برای همیشه ثبت و جعل شود.
اگر به شال و قبای کسانی که به دنبال شکاف اجتماعی و جدا کردن بخشی از بدنه اجتماعی استان از پیکره قوم لر هستند، برنخورد، پیشنهاد میشود اسب لرستان به نام «اسب لری» ثبت شود، اگرنه که اسامی «زاگرسی» و یا «کاسیت» نیز قابلاعتنا و بررسی بوده و بار فرهنگی و معنایی موردنیاز که نشاندهنده تعلق این نوعِ اسب به منطقه باشد را به ذهن متبادر میکند و میتوان اسب بومی استان را با یکی از این نامها ثبت کرد.
منبع: پایگاه خبری یافته
7269/6060
لرستان در همه ادوار از مدعیان قهرمانی بهویژه در رشته استقامت بوده و هست؛ اسبهای استقامت این استان جزء پرافتخارترین اسبها در کشور هستند، در 2 سال گذشته، پرامتیازترین اسبِ استقامت در کشور از لرستان است و این موضوع نشان میدهد که در این استان استعداد و زمینه توسعه ورزش سوارکاری و در کل پرورش اسب، بهخوبی وجود دارد و اگر ادعا کنیم که لرستان مهد پرورش اسب بوده و هست، سخنی بهگزاف نگفتهایم.
قوم لر از قدیمیترین اقوام در پرورش اسب بوده و گفته میشود که «کاسیت» ها که در لرستان زندگی میکردهاند، نخستین کسانی بودهاند که اسب را رام و اهلی کردهاند؛ وجود 3 گورستان اسب در لرستان که یکی از آنها در روستای باباجان دلفان واقعشده و نیز دو گورستان درکوهدشت و الیگودرز که هر سه دارای کد شناسایی باستانشناسی هستند، گواه این مدعاست؛ قدمت این گورستانها که در بیشتر گورهای آنها اسب همراه با سوار دفن شده، به 14 تا 27 هزار سال میرسد.
دیگر اینکه در جایجای لرستان در اغلب گورستانها، سنگقبرهای قدیمی دیده میشود که نقش اسب و سوار برای روی آنها حکشده، و میشود گفت که تا حدود چند دهه پیش حک کردن این نقوش بر روی سنگ مزارِ مردها در استان مرسوم بوده و این در حالی است که تقریبا در سایر قومیتها در ایران، اینگونه نبوده و این موضوع این فرضیه را که قوم لر بیشتر از سایر اقوام به پرورش و نگهداری اسب علاقهمند بودهاند را قوت میبخشد.
نقاشیهای صخرهای 'هومیان' در شمال شهرستان کوهدشت و غار'دوشه' در «روستای کرشوراب» چگنی که قدمت چندین هزار ساله دارند و نیز دهنه مفرغی اسب با قدمت بیش از 14 هزار سال که در موزه لوور فرانسه نگهداری میشود، نشاندهنده این است که ساکنان اولیه لرستان علاقه خاصی به اسب، این حیوانِ نجیب داشتهاند و همان طور که اشاره شد این منطقه خاستگاه پرورش اسب بوده؛ کما این که منطقه «اِسپِسو» در جنوب خرمآباد «اسب ستان» به معنی محل نگهداری و پرورش اسب بوده است.
با این تفاسیر و با وجود قهرمانیهای پیدرپی سوارکاران لرستانی در مسابقات مختلف و نیز قدمت چندین هزارساله پرورش اسب و ورزش سوارکاری در این استان، اما جای یک موضوع بسیار مهم در این بخش خالی است و آن این که هنوز اسبِ لرستان ثبت و اصلاح نژاد نشده و اسبهای این استان که در کشور جزء پرافتخارترین اسبها هستند به عنوان «اسب محلی» شناخته میشوند!
هم اینک در کشورمان، نژاد اسبهای عرب، ترکمن و کرد ثبت شده و به اصطلاح این نژادها دارای شناسنامه اصالت هستند؛ کردها از دهه 50 شمسی به دنبال ثبت نژاد اسبی به نام اسب کرد بودند که بالاخره با تلاشهای فراوان آن را ثبت کردند؛ در حالی که گفته میشود نژاد اسبی که الان در کشور به اسم اسب کُرد شناخته میشود از لرستان بوده و از این استان ابتدا به کرمانشاه و سپس به سایر نقاط کشور رفته است.
در قضیه ثبت و اصلاح نژاد و در کل شناسنامهدار کردن اسبهای لرستان خیلی کاهلی و کوتاهی شده و ضروری است که مسئولان و دستاندرکاران هیات سوارکاری، اداره کل ورزش و جوانان و سایر نهادهای مرتبط ازجمله جهاد کشاورزی لرستان هر چه سریعتر در این زمینه اقدام کنند و آن را به سرانجام برسانند.
تعدادی از فعالان حوزه پرورش اسب و ورزش سوارکاری در استان در حال فراهم کردن زمینه انجام این کار هستند و گامهای مفیدی نیز برداشتهاند ولی متاسفانه همان نهادهایی که میبایست خود پیگیر این قضیه باشند مساعدت که نمیکنند هیچ! چوب لای چرخ دل سوزان این حوزه میگذارند!
یکی از پرورشدهندگان اسب در خرمآباد با اشاره به این که برای ثبت و اصلاح نژاد، میبایست آزمایشهای ژنتیکی روی اسب لرستان انجام شود، گفت:'انجام این آزمایشها و نیز پیگیرهای مربوط به این موضوع نیاز بهصرف هزینههای زیادی دارد که از توان ما خارج است، نهادهای مسئولی هم که باید پیگیر این موضوع باشند دست روی دست گذاشته و وقتکشی میکنند.'
جعل و در حقیقت دزدی میراث معنوی از سطح خارجی و بینالمللی به سطح داخلی رسیده و متاسفانه هماکنون شاهد هستیم که میراث مشترک یک قومیت به نفع قومیتهای دیگر مصادره میشود.
در استان لرستان وضعیت وخیم تراست، بهگونهای که میراث طبیعی و ملموس ما هم در معرض تاراج قرار گرفته است؛ آبشار «شوی» از لرستان منفک و به خوزستان ملحق شد، «پل گاومیشان» را که استان ایلام به نام خود ثبت کرد، سرنوشت«زمینلغزش سیمره» هم که به نام لرستان ثبت شده با ادعای استان ایلام در هالهای از ابهام قرار گرفته است؛ «چشمه آب گرم دلفان» که یکی از میراثهای طبیعی ارزشمند لرستان است نیز مورد طمع استان کرمانشاه قرار گرفته و مسئولان کرمانشاهی به دنبال ثبت آن به نام استان خود هستند.
«سُرنا»، «گلونی»، «شال و ستره» و...هم که میراث مشترک و داشتههای فرهنگی و تاریخی آحاد قوم لر در لرستان است هم با رویکرد تفرقهافکنی و با تلاش افرادی، در حال ثبت و جعل به نام دستهای دیگر از مردم استان است.
کوتاهی و بیتحرکی مسئولان مربوطه در استان بهجای رسیده که دادِ فدراسیون سواری کاری را هم درآورده، کما اینکه شنیده میشود که فدراسیون سوارکاری کشور در حال تدوین برنامهای است که بر اساس آن اسب لرستان را به نام اسب «فلات قاره» ثبت کند!
البته خبر میرسد که هیات سوارکاری لرستان به این موضوع اعتراض کرده و آن را قبول نکرده است، هرچند که فدراسیون خیلی منتظر استان نمیماند.
وضعیت «قیقاج» یا قیقاژ (بازی و تیراندازی بر روی اسب) که قرار بود به نام لرستان ثبت شود و در چند سال اخیر جشنوارهها و مسابقات مختلفی با این عنوان در استان برگزارشده نیز کماکان نامعلوم است و هنوز کارشناسان و فعالان حوزه سوارکاری در استان اقدامی جدی برای ثبت این میراث معنوی نکردهاند و چهبسا بهموازات لرستان، استانهای همجوار برای ثبت قیقاج به نام استان خود زودتر از ما دستبهکار شوند و آن را ثبت کنند.
یک نوع اسب در لرستان وجود دارد که تقریبا منحصربهفرد است، این اسب که در مناطق بکر استان یافت میشود، بهمحض اینکه سوار بر او مینشیند شروع به بلند کردن دستها کرده و بهاصطلاح لری خودمان «سِپَک» میکند؛ گفته میشود این نوع اسب، بومی لرستان بوده و از آن بیشتر در مراسم بزم و شادی استفاده میشود؛ ویژگیهای این اسب برای مطالعه و کار علمی خاص روی اینگونهی اسب، جای کار بسیاری دارد و کارشناسان استان میتوانند تحقیق و بررسیِ میدانی لازم را در این زمینه انجام دهند.
بنا نیست که در این نوشتار دنبال مقصر بگردیم، ولی کاملا آشکار است درزمینه اصلاح و ثبت نژاد اسب در استان اجحاف زیادی شده و بایستی مسئولان و دستاندرکاران در این زمینه سریعتر اقدام کنند.
ثبت اسب لرستان یک دستاورد مهم فرهنگی برای استان خواهد بود و با توجه به اینکه پرورش اسب یکی از مشاغل پردرآمد محسوب میشود، توجه به این رشته در زمینههای اقتصادی، گردشگری و ایجاد اشتغال نیز عادیات زیادی را نصیب استان خواهد کرد.
علاوه بر این، پرورش اسب ازلحاظ ورزشی و تفریحی نیز مزایای زیادی دارد؛ در کشورهای غربی جدای از بحث ورزش و درآمد، از اسب و ورزش سوارکاری در حوزه سلامت نیز بهرهبرداری میشود.
گفته میشود در کشوری نظیر انگلیس مشکلات اندامی و حتی بیماری دیسک کمر را با اسبسواری معالجه میکنند؛ ضمن اینکه ترویج ورزش سوارکاری که از ورزشهای بسیار مفرح و شادیبخش است، در ایجاد آرامش و تسکین بیماریهای روحی و روانی نیز نقش بسزایی خواهد داشت.
بههرروی در این آشفتهبازار حاکم بر «شورای ثبت» سازمان میراث فرهنگی کشور که از شیوه پخت «تخممرغ با گوجهفرنگی» و «کشیکینه و ترخینه» تا گویش، لهجه و زبان، بدون حتی داشتن کمترین پشتوانه علمی و فرهنگی، بهزحمت یک آبِ خوردن ثبت میشود، اگر مسئولان استان هم چون گذشته دیر بجنبند چهبسا در آینده نهچندان دور، اسب لرستان نیز به نام استان یا قومیتی دیگر برای همیشه ثبت و جعل شود.
اگر به شال و قبای کسانی که به دنبال شکاف اجتماعی و جدا کردن بخشی از بدنه اجتماعی استان از پیکره قوم لر هستند، برنخورد، پیشنهاد میشود اسب لرستان به نام «اسب لری» ثبت شود، اگرنه که اسامی «زاگرسی» و یا «کاسیت» نیز قابلاعتنا و بررسی بوده و بار فرهنگی و معنایی موردنیاز که نشاندهنده تعلق این نوعِ اسب به منطقه باشد را به ذهن متبادر میکند و میتوان اسب بومی استان را با یکی از این نامها ثبت کرد.
منبع: پایگاه خبری یافته
7269/6060
کپی شد