در ادامه این مطلب آمده است: در تفکر اسلامی، رسانه جایگاهی ممتاز و بیبدیل دارد؛ زیرا اسلام دین دانایی و روشنگری است و ظهور آن جز با هدف بیدارگری و ابلاغ حقیقت نبوده است. جمهوری اسلامی ایران نیز که با رشد آگاهیهای عمومی و به دست مردم استقرار یافت، جمهوری فرهنگ و قلم و ساختاری است که مردم در تار وپود آن حضور و دخالت دارند؛ از این رو بر خلاف نظامهای سرمایه سالار و زور مدار که بقای خود را در غفلت و سرگرم سازی ملتهایشان میجویند، نظام اسلامی باید رشد آگاهیهای سیاسی و اجتماعی مردم را ضروری و لازمه حیات خود بداند.
روح کار رسانهای در نگاه اسلامی، دعوت به صلح، تفاهم، آشتیجویی، عشق و محبت انسانها به یکدیگر، دمیدن روح امید در جامعه و ایجاد احساس عزت و خودباوری است. در نگاه دینی اطلاعرسانی والاترین عمل انسانی و رفتاری پیامبرگونه است که با هیچ رفتار انسانی دیگری قابلسنجش نیست: بلّغ ما انزل الیک...(مائده/67).
اما حقیقت رسانه وقتی به مثابه ابزاری در اختیار نظامهای سلطهگر قرار گیرد، ادبیات کینهورزی را بین انسانها رواج میدهد و میان ملتها جنگ و تفرقه بر میانگیزد، انسانها را در فقر و بی عدالتی نگاه میدارد، آنها را به قربانگاه آتش و خون میبرد و سپس چهرههای مظلومشان را در غبار حقکشیها پنهان میکند.
در جهان معاصر؛ نظام سلطه مثلثی است که رسانه یک ضلع و قدرت و ثروت اضلاع دیگر آن را تشکیل میدهند. وفور اطلاعات در این رسانهها هر چند به حدی است که از آن به 'انفجار اطلاعات' تعبیر میشود اما وفور اطلاعات منشأ دانایی و دسترسی به حقایق نیست، بلکه زمینهساز جایگزینی غفلت به جای آگاهی، خشونت به جای حماسه و هیجان کاذب به جای توجه به زیباییهای عالم است.
از سویی به نظر میرسد دوران سیاه اندیشههای مادی به سر رسیده و یا رو به افول است و روزنههای امید برای گرایش به حقیقت و شکسته شدن هیبت دروغین سلطهگران نمایان شده است. در این شرایط فرصتی گرانبها برای اصحاب رسانه فراهم است تا به دفاع از حقوق انسان معاصر و ملتهای ستم دیده در برابر غارتگران فرهنگ و هویت حقیقی انسان برخیزند. لازمه تحقق این امر آن است که تراز رسانههای ما متناسب با افق نگاه جهانی ارتقاء یابد و نیل به این افق والا اول شناختن و شناساندن ارزش و جایگاه رسانه و نیاز قطعی انسان در همه زمانها بهویژه انسان معاصر به آن است و دیگر تلاش برای توسعه کمی و کیفی رسانههای موجود و عزم جدی در برداشتن گامهای بلند برای فتح قلههای
رسانهای و تاثیر گذاری در فضای بدون مرز رسانهای جهان است.
6060
روح کار رسانهای در نگاه اسلامی، دعوت به صلح، تفاهم، آشتیجویی، عشق و محبت انسانها به یکدیگر، دمیدن روح امید در جامعه و ایجاد احساس عزت و خودباوری است. در نگاه دینی اطلاعرسانی والاترین عمل انسانی و رفتاری پیامبرگونه است که با هیچ رفتار انسانی دیگری قابلسنجش نیست: بلّغ ما انزل الیک...(مائده/67).
اما حقیقت رسانه وقتی به مثابه ابزاری در اختیار نظامهای سلطهگر قرار گیرد، ادبیات کینهورزی را بین انسانها رواج میدهد و میان ملتها جنگ و تفرقه بر میانگیزد، انسانها را در فقر و بی عدالتی نگاه میدارد، آنها را به قربانگاه آتش و خون میبرد و سپس چهرههای مظلومشان را در غبار حقکشیها پنهان میکند.
در جهان معاصر؛ نظام سلطه مثلثی است که رسانه یک ضلع و قدرت و ثروت اضلاع دیگر آن را تشکیل میدهند. وفور اطلاعات در این رسانهها هر چند به حدی است که از آن به 'انفجار اطلاعات' تعبیر میشود اما وفور اطلاعات منشأ دانایی و دسترسی به حقایق نیست، بلکه زمینهساز جایگزینی غفلت به جای آگاهی، خشونت به جای حماسه و هیجان کاذب به جای توجه به زیباییهای عالم است.
از سویی به نظر میرسد دوران سیاه اندیشههای مادی به سر رسیده و یا رو به افول است و روزنههای امید برای گرایش به حقیقت و شکسته شدن هیبت دروغین سلطهگران نمایان شده است. در این شرایط فرصتی گرانبها برای اصحاب رسانه فراهم است تا به دفاع از حقوق انسان معاصر و ملتهای ستم دیده در برابر غارتگران فرهنگ و هویت حقیقی انسان برخیزند. لازمه تحقق این امر آن است که تراز رسانههای ما متناسب با افق نگاه جهانی ارتقاء یابد و نیل به این افق والا اول شناختن و شناساندن ارزش و جایگاه رسانه و نیاز قطعی انسان در همه زمانها بهویژه انسان معاصر به آن است و دیگر تلاش برای توسعه کمی و کیفی رسانههای موجود و عزم جدی در برداشتن گامهای بلند برای فتح قلههای
رسانهای و تاثیر گذاری در فضای بدون مرز رسانهای جهان است.
6060
کپی شد