سر یکی از خیابان‌های پرتردد قم دور هم جمع شده‌اند و کاسبی‌های امروزشان را می‌شمارند، غریبه که نزدیکشان می‌شوند دست و پایشان را جمع می‌کنند، سرما و باران هم مانع کارشان نشده است، می‌گویند تازه بعضی روزهای بارانی کاسبی بهتر است، مردم دلشان بیشتر به رحم می‌آید.
گاهی فال می‌فروشد و گاهی گل، گدایی هم کرده است، ۱۴ سال دارد، نامش محمد است، پدر و مادرش کوچک‌تر که بوده از هم جدا شده‌اند و هیچ کدام مسئولیت نگهداری از او را برعهده نگرفته‌اند و حالا با مادر بزرگ پیرش زندگی می‌کند و باید کار کند که خرج خودش و مادربزرگش را بدهد، زخم‌های روی صورت و دستش نشان از نوازش‌های‌گاه و بیگاه مادربزرگش است، می‌گوید سه شب است که خانه نرفته و در خیابان‌ها و حرم حضرت معصومه (س) شب را به صبح رسانده است، حرف‌هایم را به سختی متوجه می‌شود و حرف‌هایش را به سختی متوجه می‌شوم، زبانش می‌گیرد و کم‌شنواست و می‌گوید همین چند روز پیش با مأموران درگیر شده و سمعکش را شکسته‌اند.
فاطمه گل‌هایش را فروخته است و حالا از کیفش بسته فالش را در می‌آورد که کاسبی امشب را تکمیل کند، جلب کردن اعتمادش سخت است، انگار خیابان تجربه‌های شیرینی برایش نداشته، شاید اگر روسری روی سرش نبود می‌شد او را با یک پسر اشتباه گرفت، بیشتر از آنچه به دختر‌ها شبیه باشد رفتار پسرانه دارد، طرز حرف زدن، نوع راه رفتن و همه چیز را به لطف سال‌ها بزرگ شدن در خیابان و کنار کودکانی مانند محمد این‌گونه آموخته است، پدرش چندماهه که بوده مادرش را‌‌ رها کرده است و حالا او مانده و مادرش، مدرسه را دوست دارد اما فرصتی برای درس خواندن نداشته و کلاس اول را که خوانده کتاب و درس و تخته را‌‌ رها کرده و راهی خیابان شده است.
عبدالله هم یکی دیگر از همین بچه‌هاست، خجالتی، بی‌سرو صدا و آرام، لیف و کیسه و شانه می‌فروشد، پاتوق همیشگی‌اش بازار است و هر روز در شلوغی و هیاهوی مردمانی که چشم‌های خود را بسته‌اند بساطش را پهن می‌کند، عبدالله هم پدر دارد و مادر، ۷ برادر هم دارد که هر کدام زندگی خود را دارند اما پدرش دستور داده که خودش باید خرج خودش را بدهد و او وظیفه‌ای در قبالش ندارد، کتاب‌هایش را هم همراهش آورده است، از تمیزی و نظم کتاب و دفترش و جمله‌های هزار آفرین و بسیار خوب می‌توان به علاقه‌اش به درس پی برد، رفتار و صحبت‌هایش اصلانشان از کودکی ۱۰ ساله ندارد، عبدالله انگار در‌‌ همان کودکی مرد شده است.
شاگردان خیابان
انگار خیابان خوب نقش خودش را ایفا کرده است و معلم خوبی برای این بچه‌ها بوده است، گاهی خودشان را به مریضی می‌زند، گاهی می‌گویند مادرشان بیمار است و باید چندین میلیون خرج عملش را بپردازند گاهی هم می‌گویند هر چه کاسبی کرده بودند را دزدیده‌اند و شب از پدرشان کتکی مفصل می‌خورند.

سر چهارراه‌ها، پیاده‌رو‌ها، پارک‌ها، اطراف اماکن متبرکه و هرجای شلوغ دیگری آن‌ها را می‌بینیم. برای جلب دلسوزی مردم و گرفتن پول هرکاری هم می‌کنند، دعا، فال و گل می‌فروشند. اسپند دود می‌کنند و شیشه ماشین‌ها را تمیز می‌کنند. نزدیک سال نو که می‌شود، صورتشان را با دوده لوله اگزوز ماشین‌ها سیاه می‌کنند و حاجی فیروزهای شهر می‌شوند و یا یک ترازو برمی‌دارد و وزن بی‌توجهی مردم شهر را اندازه می‌گیرند، همه سال‌های کودکی خود را در خیابان گذرانده‌اند و بدون اینکه شیرینی دنیای کودکی را چشیده باشند وارد دنیای تلخ و نازیبایی بزرگ‌تر‌ها شده‌اند و خیابان برایشان چیزی نداشته است جز بی‌اعتمادی، بی‌اعتمادی به تک تک مردم شهر و جامعه‌ای که حق کودکی را از آن‌ها سلب کرده است.

سالانه ۳۰۰ کودک کار در قم

کم هم نیستند این کودکان به گفته رضا سلیقه مدیرکل بهزیستی استان قم سالیانه ۳۰۰ کودک خیابانی در استان قم شناسایی و ساماندهی می‌شوند که از این میان ۲۰ درصد کودک خیابانی و ۸۰ درصد کودک کار هستند.

آن طور که سلیقه می‌گوید این کودکان معمولاً به دلایل مختلفی به کار گماشته شده‌اند، بخشی از کودکان به دلیل از کارگفتی و یا بیکاری سرپرست خانوار خرج خانواده را به این طریق برعهده دارند که بهزیستی هم به تناسب دلیل کار این کودکان راه‌هایی را به منظور حمایت اجرا می‌کند، از جمله اینکه خانواده‌هایی که به دلیل بیکاری سرپرست، کودکان خود را به کار گماشته‌اند می‌توانند در صورتی که خانواده توانایی کار داشته باشند از تسهیلات اجتماعی استفاده کنند و وام تا سقف ۱۵ میلیون تومان دریافت کنند و خانواده‌هایی که سرپرست از کار افتاده است هم به بهزیستی و کمیته امداد معرفی می‌شوند و تحت حمایت قرار می‌گیرند.

فقر، مهاجرت، اعتیاد، حاشیه نشینی، کار کودک، بزهکاری، همه و همه کلاف سردرگم آسیب‌های اجتماعی است که شناسایی علت و معلول آن از هم کار هر کسی نیست، سلیقه هم با تأیید این مطلب معتقد است کار کودکان آسیب اجتماعی است که در نتیجه آسیب‌های دیگر به وجود آمده است، این آسیب‌ها مانند کلاف در هم تنیده‌ای هستند که نمی‌توان هیچ کدام را از هم جدا کرد و همگی بر هم تأثیر می‌گذارند.

سالی که از بهارش پیداست

معصومه علیشیری، معاون امور اجتماعی بهزیستی قم هم، فقر، از هم پاشیدگی خانواده، سوء مصرف مواد و الکل توسط والدین، کودک آزاری، نیاز به درآمد کار کودک، طرد کردن کودک و مهاجرت را از جمله علل پذیرش کودکان در مرکز کودکان خیابانی برشمرده و معتقد است این کودکان بدون بهره‌مندی از دوران شیرین کودکی، آینده تلخی در پیش دارند که ترک تحصیل و بیسوادی، بیماری، مورد سوء استفاده واقع شدن تنها بخشی از آینده نامعلومی است که انتظارشان را می‌کشد.

وی اورژانس اجتماعی را یکی از راهکاری قانون برای کنترل وضعیت نامعلوم این کودکان می‌داند. به گفته او اهمیت کنترل این آسیب‌ها تا جایی است که در اصل ۱۵۶ قانون اساسی بر اهمیت پیشگیری از وقوع جرم و یا در اصل ۱۰ و ۲۹ آن بر لزوم تحکیم خانواده و حمایت از افراد نیازمند تأکید شده است.

علیشیری افزود: یکی از ابزارهای کنترل آسیب‌های اجتماعی و پیشگیری از جرم که از ۱۰ سال پیش اجرایی شده است «اورژانس اجتماعی» است که توسط سازمان بهزیستی کشور تدوین شده و در حال اجراست، بهزیستی استان قم نیز از آبان ماه سال ۱۳۸۷ با راه‌اندازی تیم‌های سیار اورژانس اجتماعی و خط سه رقمی تلفن اورژانس اجتماعی (۱۲۳) ارائه خدمات مداخله جویانه و پیشگیرانه در آسیب‌های اجتماعی را آغاز کرد.

غم نان و غم نان

محمد مجیدی، کار‌شناس مسئول امور آسیب دیدگان اجتماعی بهزیستی قم که از نزدیک با مسائل و مشکلات این کودکان آشنایی دارد از کار کودک به عنوان یکی از مشکلات اکثر کشور‌ها و همچنین شهرهای بزرگ یاد می‌کند.

به اعتقاد وی اساساً کودک کار به افراد زیر ۱۸ سال اطلاق می‌شود که در خیابان حضور داشته و با انگیزه کسب درآمد مشغول به کار باشند، عواملی مانند فقر، مهاجرت و حاشیه نشینی سبب می‌شود که برخی از کودکان در این شهر‌ها برای کمک به خانواده به کار در خیابان مشغول می‌شوند که در قم هم با توجه به فضای مذهبی، فرهنگی و اجتماعی و زائر پذیر بودن، بیشترین کار کودکان از طریق دستفروشی است و بیشتر این کودکان در هسته مرکزی شهر و اطراف اماکن مذهبی مشغول به کار هستند.

آن طور که این کار‌شناس بهزیستی می‌گوید معمولاً کار جمع‌آوری و جذب این کودکان توسط شهرداری و کلانتری‌ها صورت می‌گیرد و طی مدت ۲۰ روز که به صورت قانونی در مرکز نگهداری می‌شوند اقدامات مختلف مددکاری، روان‌شناسی، پزشکی برای این کودکان و خانواده آنان انجام می‌شود.

حضور و کار کودک در خیابان می‌تواند مخل رشد طبیعی روانی، عاطفی و تحصیلی کودک باشد و زمینه را برای مشکلات بعدی فراهم کند، این گفته مجیدی تنها بخشی از آسیب‌هایی را که خیابان برای یک کودک به همراه دارد، نشان می‌دهد، به گفته وی تعامل این کودکان در خیابان و ارتباط با افرادی که مشکلات و مسائل اجتماعی و اخلاقی دارند می‌تواند تأثیر منفی روی آنان داشته باشد و زمینه ساز انحرافات این کودکان در آینده شود.

حمایت از کودک کار در قالب خانواده

کار‌شناس آسیب‌های اجتماعی بهزیستی قم معتقد است گاهی اوقات این کودکان درگیر کار و مشاغل سخت و زیان‌آور می‌شوند که اگر این کار به شکلی باشد که منجر به آسیب (جسمی و روانی) به کودک شود، علاوه بر نهادهایی که متولی برخورد قانونی با این موارد هستند واحدهای اورژانس اجتماعی بهزیستی نیز در صورت احتمال مطرح بودن سوء استفاده و کودک آزاری مداخله خواهند کرد.

بیش از ۷۰ درصد این کودکان در خانواده خود زندگی می‌کنند به عبارتی دیگر کار این کودکان عموماً با اطلاع، تأیید و بعضاً با تهدید و اجبار خانواده صورت می‌گیرد، این را مجیدی گفته و اعتقاد دارد به همین دلیل لازم است که خانواده این کودکان نیز درگیر ساماندهی شده و اقدامات مختلف روان‌شناسی و حقوقی روی خانواده صورت گیرد تا از ورود مجدد کودک به خیابان جلوگیری شود. در همین راستا یکی از طرح‌هایی که بهزیستی به منظور پیشگیری از پدیده کودکان خیابانی و کار انجام داده است اجرای «طرح حمایتی - آموزشی کودک و خانواده» در قم است.

به گفته وی در این طرح اقدامات آموزشی مختلف بر روی کودک کار و خانواده‌اش انجام می‌شود و در واقع با کمک خانواده کودک از کار و حضور کودک در خیابان جلوگیری می‌شود. تمرکز اصلی این طرح کار با کودک کار در خیابان و به صورت روزانه است و بحث جمع‌آوری و نگهداری شبانه‌روزی کودکان مطرح نیست.

کلاف سردرگم آسیب‌های اجتماعی

رفع و ساماندهی آسیب‌های اجتماعی به طور عام و موضوع کار کودک به صورت خاص نیاز به کار بنیادین دارد، این را می‌توان از گفته‌های مجیدی برداشت کرد که معتقد است در پدیده کودک کار و خیابانی ما صرفاً با خود کودک طرف نیستیم که با ساماندهی کودک بتوانیم مشکل را رفع کنیم. مجموعه‌ای از عوامل فردی، خانوادگی، اقتصادی و فرهنگی در ایجاد پدیده کودک کار دخیل است و طبیعی است که برای مقابله با آن هم لازم است کاری هماهنگ و علمی توسط همه نهادهای ذی‌ربط صورت گیرد.

کار‌شناس مسئول امور آسیب دیدگان اجتماعی بهزیستی قم پیشنهادهایی هم برای ساماندهی کودکان کار دارد، وی انجام اقدامات پیشگیرانه از طریق اطلاع‌رسانی به خانواده‌های این کودکان به منظور ممانعت از ورود کودکان به خیابان و در صورت تکرار استفاده از بازدارنده‌های قضایی و انتظامی، انجام اقدامات پیشگیرانه و آموزشی در مدارس به‌ویژه در مدارس مناطق حاشیه‌ای به منظور جلوگیری از ورود و کار کودکان به خیابان، ارائه بسته‌های حمایتی مالی به خانواده‌های کودکانی که مشکلات مالی و اقتصادی دارند و در صورت لزوم ایجاد فرصت‌های شغلی مناسب برای خانواده و تقویت طرح حمایتی آموزشی کودک و خانواده و به‌ویژه تمرکز این طرح در مناطق مرکزی و مراکز مذهبی شهر را به عنوان راهکارهایی برای جلوگیری از افزایش کار کودکان می‌داند.

بر اساس تعریف قانون کار کودک رویه و پدیده‌ای است که به صورت تمام‌وقت و پاره وقت کودکان را با اجرت و یا بی‌اجرت مشغول به خود کرده و کرامت، استعداد و کودکی آن‌ها را از آن‌ها سلب می‌کند.

از این امر می‌توان نتیجه گرفت هر فعالیتی برای کودکان مضر و ممنوع نیست، کار و فعالیتی برای کودک ممنوع است که برای کرامت، استعداد و کودکی کودک مضر بوده و مغایر با رشد کودک در جنبه‌های روانی و اجتماعی و جسمی کودک باشد و باعث محرومیت وی از آموزش و تحصیل شود، کار کودک حالا سال‌هاست که در سطح بین‌المللی و جهانی مطرح شده و از منظر قانونی قواعد و الزامات خاصی در قبال آن تعریف شده است اما به پای اجرا که می‌رسد همه چیز لنگ می‌زند، هر چه که هست به نظر می‌رسد تا تک تک مردم جامعه جایگاه خود را در مقابل این کودکان از رهگذر تغییر نداده و برای کاهش بی‌اعتمادی مطلقی که این کودکان در آن دست و پا می‌زنند گام برندارند، همه قانون‌ها و دستورالعمل‌ها ناکارآمد خواهند بود.

46

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
  • کدخبر: 610718
  • منبع: khabaronline.ir
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.