به گزارش روز پنجشنبه ایرنا در این گزارش می خوانیم: در حالی که سازمانهای بینالمللی آمار دقیق از کودکان کار میدهند و اعلام میکنند تعداد این کودکان کاهش یافته اما در ایران هنوز آماری از این کودکان ارایه نمیشود و تنها میگویند بیشتر آنها غیرایرانی هستند.
برابر اعلام بهزیستی استان، بیشتر کودکان کار در قزوین، غیرایرانی هستند و بر اساس قانون، مهاجرانی که کارت اقامت نداشته باشند، نمیتوانند از خدمات دولتی استفاده کنند، با این اوصاف، کودکان کار غیرایرانی باز هم به خیابانها بازخواهند گشت و گرههای زندگی این کودکان پیچیدهتر خواهد شد و همچنان خیابان خانهی اول کودکان کار خواهد بود.
** سال گذشته 181 کودک کار در مراکز بهزیستی تحت پوشش بودند
کارشناس مسئول دفتر آسیب دیدگاه اجتماعی در گفتگوی اختصاصی با ولایت میگوید: کودکان کار، به کودکان (18ـ6 سال) گفته میشود که در خیابانها و مکانهای پرتردد کار میکنند و به نوعی کمک خرج خانواده هستند.
وی میافزاید: این کودکان اغلب سرپرست دارند، ولی به دلیل ناتوانی سرپرست خانه از تامین معاش، مجبور به کار کردن هستند.
هدی حقیقی خاطرنشان میکند: کودکان کار، وقتی در خیابان هستند با انواع آسیبهای اجتماعی روبرو میشوند، آنها ممکن است معتاد شوند و یا مورد سوءاستفادههای جنسی قرار بگیرند.
وی اعلام میکند که در سال گذشته 181 کودک کار در مراکز روزانه و شبانهروزی بهزیستی بودند و در سه ماهه امسال 40 کودک به این مراکز اضافه شده اند.
کارشناس مسئول دفتر آسیب دیدگاه اجتماعی بهزیستی استان با اشاره به اینکه بیشتر این کودکان غیرایرانی هستند، خاطرنشان میکند: بر اساس قانون، بهزیستی نمیتواند به کودکان غیرایرانی که کارت اقامت ندارند، خدمات ارایه دهد.
این مسئول در ادامه به خدمات بهزیستی به کودکان کار اشاره میکند و میافزاید: بهزیستی قزوین امسال با هدف ارتقای کیفیت رفاه اجتماعی کودکان کار، خانه خورشید را که یک مرکز حمایتی ـ آموزشی می باشد تاسیس کرده است.
وی ادامه میدهد: در این مرکز کودکان کار، حمایتهای مادی و معنوی دریافت میکنند.
به گفته این مسئول، کودکان کار پس از شناسایی و جمع آوری از سوی نیروی انتظامی و شهرداری با دستور مقام قضایی بهزیستی تحویل داده میشود و در واقع مسئول اصلی ساماندهی این کودکان بهزیستی است و در سال گذشته بهزیستی 110 میلیون تومان در راستای حمایت از این کودکان هزینه کرد.
** فقر فرهنگی عاملی که دختران مهاجر را از تحصیل بازمیدارد
در حالی که کودکان غیرایرانی که کارت اقامت ندارند، از خدمات دولتی محروم هستند و سازمانهای مردمنهاد میتوانند نقش موثری در آموزش این کودکان داشته باشند.
یکی از این نهادها و در واقع تنها نماد در قزوین خانه مهرعلی(ع) است که پنج سالی است که پناه کودکان کار و خیابان شده است.
رضا عسگریان مدیر این خانه میگوید: تا یکسال پیش این نهاد بیشتر فعالیتش را در مساجد انجام میداد تا اینکه با پیگیریهای مستمر، آموزش و پرورش مکانی را به این نهاد اجاره داد.
وی در ادامه میافزاید: سالهای قبل 150 کودک در این مدرسه بودند و اما امسال به دلیل کمبود فضا و تعداد کلاسها تنها توانستیم 100 کودک هشت تا 16 سال را پوشش دهیم.
مدیر خانه مهرعلی(ع) خاطرنشان میکند: علت اصلی که این کودکان به مدرسه نرفتند، هزینههای بالای تحصیلی است که به خاطر فقر اقتصادی، خانواده قادر به فرستادن فرزندش به مدرسه نیست و در این خانه خدمات رایگان است.
متاسفانه بسیاری از این کودکان که افغانی و فاقد کارت اقامت هستند هیچ وقت به مدرسه نرفتند که در این مکان به آنها آموزش داده میشود.
به گفته عسگریان از این خانه هیچ ارگان دولتی حمایت نمیکند و تنها خیّرین هستند که برای این بچهها تلاش میکنند.
وی درباره شناسایی و جذب این کودکان اعلام میکند: این بچهها بیشتر در بازار و میدان ترهبار مشغول هستند که شناسایی شده و از صاحب کار و خانوادهاش میخواهیم تا اجازه دهند برای آموزش به خانه مهرعلی(ع) بیایند.
مدیر مدرسه مهرعلی(ع) یکی از مشکلات در راه آموزش دختران این خانوادهها را فقر فرهنگی میداند و میافزاید: متاسفانه چون کلاسهای ما مختلط است؛ خانوادهها در صورتی اجازه مدرسه رفتن دخترانشان میدهند که برادر یا یکی از پسران فامیل به مدرسه بیایند؛ در غیر این صورت از فرستادن دختران به مدرسه امتناع میکنند.
وی یکی دیگر از مهم ترین مشکلات این خانه را کمبود فضا و اجارهای بودن آن اعلام میکند و از مسئولان امر میخواهد تا برای ادامه بهتر کار آموزش این کودکان در این زمینه ما را یاری کنند.
**حمایت از سازمان های مردم نهاد حلقه مفقوده ساماندهی کودکان کار
در ادامه با الهام نظری کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی گفتگو کردم وی در تعریف کودک کار میگوید: جامعترین تعریفی که از کودک کار وجود دارد تعریفی است که سازمان جهانی کار ارایه داده است و طبق این تعریف کودک زیر 12 سالی که برای یک ساعت یا بیشتر در هفته، کودک زیر 14 سالی که برای حداقل 14 ساعت در هفته، کودک زیر 17 سالی که برای حداقل 43 ساعت در هفته فعالیت اقتصادی دارد همچنین کودک زیر 17 سالی که برای 1 ساعت یا بیشتر در هفته، در فعالیتهایی مشارکت دارد که به لحاظ ذاتی یا محیط کار خطرناک هستند و کودکان زیر 17 سالی که بدون قیدوشرط در بدترین شکل از کار کودک مشارکت دارند، کودک کار محسوب میشوند.
وی در ادامه با اشاره به آسیبهای که در کمین این کودکان است، میافزاید: کودکی نکردن و نداشتن کودکی سالم اولین و مهمترین آسیبی است که کودکان کار به آن مبتلا هستند.
وی اضافه می کند: تحمیل شرایط سخت کاری و طاقتفرسا که از عهدهی کودک خارج می باشد، آزار و اذیتهای جنسی که به دلیل نبود حامی و بزرگتر مورد اعتماد در موقعیتهای کاری ایجاد میشود ازجمله آسیبهای فیزیکی است.
او می گوید: همچنین قرار گرفتن در گروههای بزهکار و باندهای خطرناک قاچاق و غیره هم از مواردی است که در حوزهی آسیبهای اجتماعی قابل بررسی است و در حوزهی سلامت و بهداشت که طبیعتا به دلیل شرایط نامناسب زندگی این کودکان و سوء تغدیههایی که از آن رنج میبرند نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
این کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی بر این باور است که تمامی دستگاهها در ساماندهی کودکان کار دخیل هستند و توضیح میدهد: تمامی نهادهای حمایتی، اجتماعی، بهداشتی و اقتصادی و حتی انتظامی در ساماندهی این کودکان نقش پررنگ دارند و دلیل این موضوع دایره آسیبهای است که این کودکان به آن مبتلا میشود و با این اوصاف کودک کار یک موضوع تک بعدی نیست که فقط یک یا چند نهاد محدود را مسئول برخورد و حل آن تلقی کرد؛ بلکه تبعات آن دامنگیر تمامی یا اغلب نهادهای مسئول است.
وی با تاکید بر توجه به کودک و خانواده تصریح میکند: در رابطه با این که چه اقداماتی باید انجام شود تا به این امروز صحبت زیاد شده و حتی تحقیقات گستردهای نیز انجام گرفته است، اما اینکه چرا توجهی نشده و این پدیده همچنان در کشور و شهر ما وجود دارد، موضوع مهمتری است که مسئولان باید در مقام توضیح و پاسخگویی آن را روشن کنند اما اینکه چطور میتوان آسیب های وارده را کمتر کرد، به عقیده من توجه همزمان به کودک و خانوادهی آنان است و در واقع باید وضعیت این کودکان را در خانوادههایشان جستجو کرد و ریشهی اصلی این پدیده را واکاوی نمود.
وی می افزاید: البته فرضیاتی مانند بدسرپرست یا بیسرپرست بودن، وضعیت معیشتی نامناسب و غیره وجود دارد و اما همانطور که گفتم لازمه حل این آسیبها کشف مناسبات خانوادگی و زندگی خصوصی این کودکان است که جز از طریق اقدامات کارشناسانه و تسهیلگری نمیتوان به دست یافت.
نظری در پاسخ به این سوال که برابر قانون بهزیستی که متولی اصلی ساماندهی کودکان کار استریال نمیتواند به کودکان کار غیرایرانی (به گفته این ارگان بیشترین کودکان کار را غیرایرانی هستند) که فاقد کارت اقامت هستند، خدمات ارایه دهد میگوید: اینکه این کودکان چه ملتی، مذهب، قوم و نژادی دارند چیزی از شدت مساله حال حاضر کم نمیکند و این نوع بهانه تراشیها بیشتر به تولید آسیب دامن میزند.
وی ادامه داد: به این دلیل که تبعات رفتاری این کودکان در محیطی به نام جامعه خودش را نشان میدهد، بنابراین اگر به واسطه عمل این کودکان غیرایرانی آسیبی تولید شود، فراگیر است و کلیت اجتماع را در برمیگیرد، پس اگر به گفتهی بهزیستی قانون اختلالاتی را ایجاد کرده است پس باید قانون اصلاح شود و راه آن هم اقدامات قانونی و مجلس قانونگذاری است.
این کارشناس افزود: همانطور که اشاره کردم رها کردن این معضل به بهانه خلاهای قانونی دامنهی آسیب را بیشتر میکند چون جامعه سیال است و این کودکان و آسیبهایشان در نقطهای قفل و زنجیر نشدهاند.
این کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی به نقش سازمانهای مردم نهاد در ساماندهی این کودکان اشاره میکند و میافزاید: قطعا تاثیر سازمانهای مردم نهاد غیرقابل انکار است و باید گفت اگر تا به امروز کاری هم در این حوزه انجام شده به همت نهادهای مدنی و داوطلبانه بوده است اما حلقه گمشده این موضوع نبود حمایتهای عمومی و دولتی از سازمانهای مردم نهاد است که میتواند معضلی برای کارآمدی آنان محسوب شود.
7389*3013
خبرنگار: نسرین رحیمی**انتشار دهنده: رضا اولادی
برابر اعلام بهزیستی استان، بیشتر کودکان کار در قزوین، غیرایرانی هستند و بر اساس قانون، مهاجرانی که کارت اقامت نداشته باشند، نمیتوانند از خدمات دولتی استفاده کنند، با این اوصاف، کودکان کار غیرایرانی باز هم به خیابانها بازخواهند گشت و گرههای زندگی این کودکان پیچیدهتر خواهد شد و همچنان خیابان خانهی اول کودکان کار خواهد بود.
** سال گذشته 181 کودک کار در مراکز بهزیستی تحت پوشش بودند
کارشناس مسئول دفتر آسیب دیدگاه اجتماعی در گفتگوی اختصاصی با ولایت میگوید: کودکان کار، به کودکان (18ـ6 سال) گفته میشود که در خیابانها و مکانهای پرتردد کار میکنند و به نوعی کمک خرج خانواده هستند.
وی میافزاید: این کودکان اغلب سرپرست دارند، ولی به دلیل ناتوانی سرپرست خانه از تامین معاش، مجبور به کار کردن هستند.
هدی حقیقی خاطرنشان میکند: کودکان کار، وقتی در خیابان هستند با انواع آسیبهای اجتماعی روبرو میشوند، آنها ممکن است معتاد شوند و یا مورد سوءاستفادههای جنسی قرار بگیرند.
وی اعلام میکند که در سال گذشته 181 کودک کار در مراکز روزانه و شبانهروزی بهزیستی بودند و در سه ماهه امسال 40 کودک به این مراکز اضافه شده اند.
کارشناس مسئول دفتر آسیب دیدگاه اجتماعی بهزیستی استان با اشاره به اینکه بیشتر این کودکان غیرایرانی هستند، خاطرنشان میکند: بر اساس قانون، بهزیستی نمیتواند به کودکان غیرایرانی که کارت اقامت ندارند، خدمات ارایه دهد.
این مسئول در ادامه به خدمات بهزیستی به کودکان کار اشاره میکند و میافزاید: بهزیستی قزوین امسال با هدف ارتقای کیفیت رفاه اجتماعی کودکان کار، خانه خورشید را که یک مرکز حمایتی ـ آموزشی می باشد تاسیس کرده است.
وی ادامه میدهد: در این مرکز کودکان کار، حمایتهای مادی و معنوی دریافت میکنند.
به گفته این مسئول، کودکان کار پس از شناسایی و جمع آوری از سوی نیروی انتظامی و شهرداری با دستور مقام قضایی بهزیستی تحویل داده میشود و در واقع مسئول اصلی ساماندهی این کودکان بهزیستی است و در سال گذشته بهزیستی 110 میلیون تومان در راستای حمایت از این کودکان هزینه کرد.
** فقر فرهنگی عاملی که دختران مهاجر را از تحصیل بازمیدارد
در حالی که کودکان غیرایرانی که کارت اقامت ندارند، از خدمات دولتی محروم هستند و سازمانهای مردمنهاد میتوانند نقش موثری در آموزش این کودکان داشته باشند.
یکی از این نهادها و در واقع تنها نماد در قزوین خانه مهرعلی(ع) است که پنج سالی است که پناه کودکان کار و خیابان شده است.
رضا عسگریان مدیر این خانه میگوید: تا یکسال پیش این نهاد بیشتر فعالیتش را در مساجد انجام میداد تا اینکه با پیگیریهای مستمر، آموزش و پرورش مکانی را به این نهاد اجاره داد.
وی در ادامه میافزاید: سالهای قبل 150 کودک در این مدرسه بودند و اما امسال به دلیل کمبود فضا و تعداد کلاسها تنها توانستیم 100 کودک هشت تا 16 سال را پوشش دهیم.
مدیر خانه مهرعلی(ع) خاطرنشان میکند: علت اصلی که این کودکان به مدرسه نرفتند، هزینههای بالای تحصیلی است که به خاطر فقر اقتصادی، خانواده قادر به فرستادن فرزندش به مدرسه نیست و در این خانه خدمات رایگان است.
متاسفانه بسیاری از این کودکان که افغانی و فاقد کارت اقامت هستند هیچ وقت به مدرسه نرفتند که در این مکان به آنها آموزش داده میشود.
به گفته عسگریان از این خانه هیچ ارگان دولتی حمایت نمیکند و تنها خیّرین هستند که برای این بچهها تلاش میکنند.
وی درباره شناسایی و جذب این کودکان اعلام میکند: این بچهها بیشتر در بازار و میدان ترهبار مشغول هستند که شناسایی شده و از صاحب کار و خانوادهاش میخواهیم تا اجازه دهند برای آموزش به خانه مهرعلی(ع) بیایند.
مدیر مدرسه مهرعلی(ع) یکی از مشکلات در راه آموزش دختران این خانوادهها را فقر فرهنگی میداند و میافزاید: متاسفانه چون کلاسهای ما مختلط است؛ خانوادهها در صورتی اجازه مدرسه رفتن دخترانشان میدهند که برادر یا یکی از پسران فامیل به مدرسه بیایند؛ در غیر این صورت از فرستادن دختران به مدرسه امتناع میکنند.
وی یکی دیگر از مهم ترین مشکلات این خانه را کمبود فضا و اجارهای بودن آن اعلام میکند و از مسئولان امر میخواهد تا برای ادامه بهتر کار آموزش این کودکان در این زمینه ما را یاری کنند.
**حمایت از سازمان های مردم نهاد حلقه مفقوده ساماندهی کودکان کار
در ادامه با الهام نظری کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی گفتگو کردم وی در تعریف کودک کار میگوید: جامعترین تعریفی که از کودک کار وجود دارد تعریفی است که سازمان جهانی کار ارایه داده است و طبق این تعریف کودک زیر 12 سالی که برای یک ساعت یا بیشتر در هفته، کودک زیر 14 سالی که برای حداقل 14 ساعت در هفته، کودک زیر 17 سالی که برای حداقل 43 ساعت در هفته فعالیت اقتصادی دارد همچنین کودک زیر 17 سالی که برای 1 ساعت یا بیشتر در هفته، در فعالیتهایی مشارکت دارد که به لحاظ ذاتی یا محیط کار خطرناک هستند و کودکان زیر 17 سالی که بدون قیدوشرط در بدترین شکل از کار کودک مشارکت دارند، کودک کار محسوب میشوند.
وی در ادامه با اشاره به آسیبهای که در کمین این کودکان است، میافزاید: کودکی نکردن و نداشتن کودکی سالم اولین و مهمترین آسیبی است که کودکان کار به آن مبتلا هستند.
وی اضافه می کند: تحمیل شرایط سخت کاری و طاقتفرسا که از عهدهی کودک خارج می باشد، آزار و اذیتهای جنسی که به دلیل نبود حامی و بزرگتر مورد اعتماد در موقعیتهای کاری ایجاد میشود ازجمله آسیبهای فیزیکی است.
او می گوید: همچنین قرار گرفتن در گروههای بزهکار و باندهای خطرناک قاچاق و غیره هم از مواردی است که در حوزهی آسیبهای اجتماعی قابل بررسی است و در حوزهی سلامت و بهداشت که طبیعتا به دلیل شرایط نامناسب زندگی این کودکان و سوء تغدیههایی که از آن رنج میبرند نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
این کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی بر این باور است که تمامی دستگاهها در ساماندهی کودکان کار دخیل هستند و توضیح میدهد: تمامی نهادهای حمایتی، اجتماعی، بهداشتی و اقتصادی و حتی انتظامی در ساماندهی این کودکان نقش پررنگ دارند و دلیل این موضوع دایره آسیبهای است که این کودکان به آن مبتلا میشود و با این اوصاف کودک کار یک موضوع تک بعدی نیست که فقط یک یا چند نهاد محدود را مسئول برخورد و حل آن تلقی کرد؛ بلکه تبعات آن دامنگیر تمامی یا اغلب نهادهای مسئول است.
وی با تاکید بر توجه به کودک و خانواده تصریح میکند: در رابطه با این که چه اقداماتی باید انجام شود تا به این امروز صحبت زیاد شده و حتی تحقیقات گستردهای نیز انجام گرفته است، اما اینکه چرا توجهی نشده و این پدیده همچنان در کشور و شهر ما وجود دارد، موضوع مهمتری است که مسئولان باید در مقام توضیح و پاسخگویی آن را روشن کنند اما اینکه چطور میتوان آسیب های وارده را کمتر کرد، به عقیده من توجه همزمان به کودک و خانوادهی آنان است و در واقع باید وضعیت این کودکان را در خانوادههایشان جستجو کرد و ریشهی اصلی این پدیده را واکاوی نمود.
وی می افزاید: البته فرضیاتی مانند بدسرپرست یا بیسرپرست بودن، وضعیت معیشتی نامناسب و غیره وجود دارد و اما همانطور که گفتم لازمه حل این آسیبها کشف مناسبات خانوادگی و زندگی خصوصی این کودکان است که جز از طریق اقدامات کارشناسانه و تسهیلگری نمیتوان به دست یافت.
نظری در پاسخ به این سوال که برابر قانون بهزیستی که متولی اصلی ساماندهی کودکان کار استریال نمیتواند به کودکان کار غیرایرانی (به گفته این ارگان بیشترین کودکان کار را غیرایرانی هستند) که فاقد کارت اقامت هستند، خدمات ارایه دهد میگوید: اینکه این کودکان چه ملتی، مذهب، قوم و نژادی دارند چیزی از شدت مساله حال حاضر کم نمیکند و این نوع بهانه تراشیها بیشتر به تولید آسیب دامن میزند.
وی ادامه داد: به این دلیل که تبعات رفتاری این کودکان در محیطی به نام جامعه خودش را نشان میدهد، بنابراین اگر به واسطه عمل این کودکان غیرایرانی آسیبی تولید شود، فراگیر است و کلیت اجتماع را در برمیگیرد، پس اگر به گفتهی بهزیستی قانون اختلالاتی را ایجاد کرده است پس باید قانون اصلاح شود و راه آن هم اقدامات قانونی و مجلس قانونگذاری است.
این کارشناس افزود: همانطور که اشاره کردم رها کردن این معضل به بهانه خلاهای قانونی دامنهی آسیب را بیشتر میکند چون جامعه سیال است و این کودکان و آسیبهایشان در نقطهای قفل و زنجیر نشدهاند.
این کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی به نقش سازمانهای مردم نهاد در ساماندهی این کودکان اشاره میکند و میافزاید: قطعا تاثیر سازمانهای مردم نهاد غیرقابل انکار است و باید گفت اگر تا به امروز کاری هم در این حوزه انجام شده به همت نهادهای مدنی و داوطلبانه بوده است اما حلقه گمشده این موضوع نبود حمایتهای عمومی و دولتی از سازمانهای مردم نهاد است که میتواند معضلی برای کارآمدی آنان محسوب شود.
7389*3013
خبرنگار: نسرین رحیمی**انتشار دهنده: رضا اولادی
کپی شد