در آنچه از بخش اول «آسیبشناسی هویت ملی مذهبی دانشجویان دهه 70 و 80» منتشر شد، مباحث مربوط به تعریف نظری و کاربردی هویت، مواجهه دانشجویان با هویت دینی، عناصر جدید هویتساز ضد دینی و ارزشهایی که منجر به ساخت هویت میشوند اشاره شد؛ در این بخش به نقش دانشگاه در هویتسازی دانشجویان میپردازیم.
به گزارش ایسنا منطقه قزوین، میزگردی با موضوع «آسیبشناسی هویت ملی مذهبی دانشجویان دهه 70 و 80» با حضور دکتر هاشم قربانی عضو هیئتعلمی و مدیر گروه معارف اسلامی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، دکتر کشاورز ترک مدیر گروه پژوهشی آیندهنگاری دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) و دکتر مرتضی قلیچ عضو هیئتعلمی گروه جامعهشناسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، در خبرگزاری ایسنا برگزار شد؛ مشروح این نشست به شرح زیر است.
برنامهریزی بلندمدت برای دانشجویان نداریم
دکتر قربانی در ادامه این بحث بیان میکند: با بحث دکتر کشاورز موافق هستم که طبیعتاً هر انسانی سطوح مختلفی دارد و برای ارزیابی یک انسان باید به سطوح مختلف آن فرد توجه شود مثلاً سطح گفتار، باورها، احساسات و عواطف، کنشها و رفتارها، سطح خواست و اراده فرد که برای هر کس متفاوت است و ممکن است فردی در یک سطح، مطلوبیت دینی را تحقق داده باشد و در سطحی دچار ضعف باشد؛ ولی نکتهای که وجود دارد و پیشتر به آن اشاره کردم بحث خودمتناقض اندیشی است، اینکه در حال حاضر برخی دانشجویان به لحاظ وضعیت دینی، دچار نوعی خودمتناقض گروی شدهاند. سؤال مهم این است که چرا این حالت و وضعیت به وجود آمده است؟
وی تصریح میکند: دانشجویان دهه هفتاد ویژگیهای قابلتحسینی دارند؛ آنها بیشتر عقلگرا و استدلالگرا هستند، عمدتاً وجه انتقادی نسبت به مباحث دارند، پرسشگر هستند، جسارت و شجاعت دارند. این ویژگیها قابلتحسین است. دانشجویان دهه هفتاد اطلاعات گستردهای از وضعیت فضای مجازی دارند، تلاش بسیاری میکنند که در امور مختلف سهم داشته باشند، مسائل کشور را رصد میکنند، منتها چرا خودمتناقض اندیشی پیش میآید؟ چرا درواقع بعضی از گزارههای دینی مذهبی درون این دانشجو سست میشود و تزلزل پیدا میکند؟ به نظر میرسد متأسفانه یک برنامه کلان استراتژیک طولانیمدت که در جهت فرهنگسازی برای دانشجویان متولد دهه ۷۰ باشد وجود نداشت و چون این برنامه وجود نداشت این وجوه قابلتحسین یا در دانشجویان توسعه پیدا نمیکرد یا اینکه بهطورکلی در مسیر غلطی هدایت میشد. بهعنوانمثال، با توجه به ویژگی انتقادی دانشجویان دهه هفتاد، شبهات و سؤالات متعددی در حوزه دین در ذهن دانشجو شکل میگیرد و اگر به رویکرد عقلانی بدانها پاسخ داده نشود، تبدیل میشود به بارکشی شبهات دینی در ذهن دانشجو و این بارکشی شبهات بر وضعیت دینی تأثیر میگذارد.
قلیچ نیز در این خصوص تصریح میکند: در بسیاری از کشورها هم سرمایهگذاری و برنامهریزی بسیار زیادی اتفاق میافتد که هویت و عنصر «مای جمعی» را پررنگتر کند. دلایل مشخص داخلی و خارجی دارد؛ در جامعه ما دلایل داخلی هویتساز بر تنوع فرهنگی و نژادی مانند قومیتهای مختلفی چون، ترک، لر، کرد و امثال اینها تأکید دارد.
دانشگاه مطلوب چه دانشگاهی است؟
قربانی بیان میکند: رسالت مهم، هدایت این ویژگیهای قابل دفاع دانشجویان است و این امر عمدتاً بر عهده فرهنگسازان جامعه و بهخصوص دانشگاههاست، دانشگاه باید وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهد؛ بهعنوانمثال فضای خوابگاهی که سازنده هویت اجتماعی دانشجوست به چه صورتی است؟ برخی از آمارها از خوابگاهها نگرانکننده است، کلاسهای آموزشی درسهای دینی و مذهبی چه طور؟ یکی از نکاتی که بر آن تأکیددارم این است که اگر من در آموزش دین دیدگاههای متحجرانه داشته باشم طبیعتاً هویت مذهبی دانشجویان هم خدشهدار میشود؛ به همین خاطر میگویم که نباید دانشجو را مذمت کنیم. اگر یک معلم/ استاد دین و مذهب در کلاسهای آموزشی، دیدگاههای خود را با تحکم به ذهن و ضمیر دانشجوها تحمیل کند و به دانشجو اصلاً اجازه پرسش و انتقاد ندهد، طبیعتاً در ساماندهی به هویت مذهبی آن دانشجویان تأثیرگذار خواهد بود؛ یعنی رفتار یک استاد به سست شدن باورهای دینی مذهبی دانشجو دامن میزند.
این استاد دانشگاه تأکید میکند: یکی از ویژگیهای دانشجوی نسل جدید این است که تلاش میکند به این مسئله بپردازد که علوم تجربی حرف نهایی را میزند و وقتی در مورد گزارههای دینی و مذهبی بحث میکنیم، میخواهد بیان کند که چقدر این گزارهای که شما بحث میکنید علمی است، علم تا چه میزان توانسته است که این گزارهها را اثبات کند، این وجه از ویژگی دانشجو قابلتقدیر است ولی درعینحال دانشجو باید به لحاظ معرفتشناسی و روششناسی تغذیه و درست هدایت شود. دانشجویان نسلهای گذشته اثباتگرایانه میاندیشیدند ولی دانشجو نسل جدید در حوزه گزارههای دینی و مذهبی بیشتر کاربردی میاندیشد و بیان میکند که گزارههای حوزه دین چه کارکردی در زندگی من دارند؟ موضوعات کاربردی برای دانشجویان خیلی مهم شده است.
![](/proxy-this-arg?u=aHR0cDovL3FhenZpbi5pc25hLmlyLy9GaWxlcy9OZXdzL0ltYWdlLzEzOTg1LzUxMDAzLmpwZw==)
قربانی بیان میکند: در سطوح مختلف گزارههای مذهبی هم بحثهای زیادی مطرح است، بعضی از گزارههای دینی برای دانشجو خیلی کمرنگ شده مثلاً در حال حاضر تقریباً برای درصد اندکی از دانشجویان این گزاره مطرح است که من بهعنوان خلیفه خداوند بر روی زمین هستم؛ درحالیکه این امر یکی از مهمترین گزارههای دینی ماست. در مقابل این گزاره برای دانشجوی الآن بسیار پررنگ است که چرا دین اسلام بهعنوان بهترین دین و کاملترین دین مطرح میشود؟ اگر جواب قانعکنندهای برای دانشجو تدارک دیده نشود و فرهنگسازی صورت نگیرد این سؤالات درنهایت منجر به از دست رفتن هویت دینی او خواهد شد.
وی با اشاره به لزوم تعامل مؤثر استاد و دانشجو در این بحث تصریح میکند: رفتار معلمان و اساتیدی که در حوزه دین تدریس میکنند میبایستی کاملاً تعاملی باشد، استاد باید به آستانهای از آگاهی برسد که درک کند دانشجو مطالبهگر است، دانشجوی نسل جدید انتقاد میکند و دانشجو نگاه ریزبین دارد. بنابراین استاد دین باید با رفتار اخلاقی و بهصورت عقلانی بحثهای خود را پیش ببرد تا بر دانشجو تأثیرگذار باشد.
عضو هیئتعلمی گروه معارف دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) تأکید میکند: یکی از رویکردهای مهم نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها همین است که به بعد انگیزشی مسائل توجه کند و گذشته از بحثهای شناختی و معرفتی، بر مسائل انگیزشی عنایت کند؛ چون دانشجوی نسل جدید انگیزه خاصی نسبت به این مباحث ندارد؛ این موقعیتها باید برای دانشجو تدارک دیده شود، تا زمانی که این موقعیتها به وجود نیامده و زمینهها فراهم نشده باشد ما هرقدر همسخن از دین و مذهب بگوییم موفقیت کلانی به دست نخواهیم آورد.
بنابراین وضعیت دینی دانشجویان متأثر از عوامل مختلفی است و مؤلفههای مختلفی نظیر فرهنگسازی، توجه به تربیت خانوادگی، ایجاد فضای گفتگوی انتقادی سلامتمحور، دوری از تحجرگرایی در سطح آموزش دین، سالمسازی محیطهای اجتماعی نظیر خوابگاه، ارتقای وضعیت شغلی دانشآموختگان و نیز امید و طراحی آینده پیشبینیشده مطلوب میتواند در افزایش مطلوبیت وضعیت دینی دانشجویان تأثیرگذار باشد. صحبت نهایی من این است که دانشجویان نسل جدید، بسیار پراستعدادند، منتها اینها اگر درست هدایت نشوند منجر به سست شدن هویت دینی آنها میشود و ایبسا که هویت دینی مطلوب در نهاد آنها شکل نگیرد.
هویت وابسته به موقعیت تاریخی است
دکتر قلیچ در ادامه این نشست با اشاره به اینکه آیا هویت ملی و دینی را میتوان به یک معنا تلقی کرد میگوید: عناصر هویت ملی با عناصری هویت مذهبی تفاوت دارد؛ هویت ملی دارای ارزشها و هنجارهای خاص خود و هویت دینی هم دارای ارزشها، و نمادهای خاص خودش است؛ تحقیقات نشان داده که این عناصر در برهههای متفاوت تغییر میکنند. بهعنوانمثال در جریان سیل اخیر میزان تعهدمان نسبت به کشور و دین خیلی تغییر کرد و همین امر نشان میدهد هویت وابسته به موقعیت تاریخی است و بر اساس تعامل شکل میگیرد، اگر برهه تاریخی جنگ تحمیلی را در نظر بگیرید خواهید دید که هم هویت دینی ما و هم هویت ملی ما بسیار پررنگ شد و شاید بتوان گفت تعهد دینیمان پررنگتر بود بنابراین موضوع هویت در دورههای مختلف، متفاوت است.
وی اضافه میکند: تحقیقاتی نشان داده که مردم از زمانی که در فرآیند جهانیشدن و بینالمللی شدن قرار گرفتند و درگیر فضای مجازی و رسانه شدند تعهد و تعلقشان نسبت به هویت قومی، ملی و مذهبی کمرنگتر شده و فرهنگ تغییر کرده است؛ از سویی دیگر تحقیقاتی هست که میگوید خیر، فرهنگ ما تغییر نکرده است یعنی براثر مصرف محصولات جهانی و بهرهگیری از ارزشهای جهانی هسته فرهنگی ما تغییر نکرده است.
![](/proxy-this-arg?u=aHR0cDovL3FhenZpbi5pc25hLmlyLy9GaWxlcy9OZXdzL0ltYWdlLzEzOTg1LzUxMDA0LmpwZw==)
این استاد جامعهشناسی معتقد است: تغییر پوسته فرهنگ ممکن است بهسرعت اتفاق بیفتد اما بعد درونی و هسته فرهنگ به این راحتیها تغییر نمیکند. تأکید میکنم تحقیقات نشان داده که حتی براثر درگیر شدن با هویت جهانی و استفاده از محصولات جهانی، اتفاقاً هویت مذهبی و ملی تقویتشده، البته به اینکه در چه برهه تاریخی قرار داریم بستگی دارد؛ زیرا خود هویت چیزی است که دائماً در حال تغییر است و نباید به آن نگاه ایستایی داشته باشیم و خط بکشیم و بگوییم که دهه هفتادیها اینطور و دهه هشتادیها آنطور هستند؛ خطکشیهایی بسیار خطرناک است و سیاستگذاریهای نادرستی در ادامه اتفاق میافتد، وقتی پیشفرض ما این باشد که یک نسل بیدین و نسل دیگر دیندار است، درواقع نسل امیدوار و نسل ناامید داریم، با این پیشفرض سیاستگذاریهای خطرناکی هم از درونش بیرون میآید.
وی تصریح میکند: در نسل جدید همواره پرسشگری دینی وجود داشته اما برای این نسل کلیت دین یک مسئله است؛ چیزی که برای نسل قدیم مسئله نبود، بر اساس گفته «فوکو» اندیشه زمانی تولید میشود که یک چالش شکل بگیرد؛ لذا نسل جدید در قبال دین پرسشگر و اندیشمند شده است؛ این نسل نسبت دین را با عقلانیت و زندگی روزمره میسنجد؛ البته این بدان معنا نیست که نسل قدیم اینطور نبودهاند ولی شدت و ضعف در میان دو نسل وجود دارد. نسل جدید بر روی بعد اخلاقی دین تأکید دارد، امروزه بخش زیادی از دانشجوها فعالیت جهادی را بر تئوری و گفتوگو ترجیح میدهد، دانشجو میگوید من چه رنجی را میتوانم از مردم کم کنم و این تأکید بر کاستن رنجها به لحاظ دینی بسیار پررنگ است؛ حوزه علمیه هم باید روی این موضوع گفتوگو و تعامل دانشجویان در باب دین تأکید داشته باشد بهطورکلی عناصر هویتی نسل جدید عناصر ترکیبی است؛ به خاطر همین عرض میکنم که نباید خط کش بگذاریم.
لزوم تصویری سازی از آینده برای جوانان گامی در جهت هویت بخشی
کشاورز ترک در ادامه در خصوص ساخت آینده برای نسل جدید میگوید: در پدیدههای ما تضاد وجود دارد که به آن پارادوکسیکال میگویند؛ در بحث تغییرات اجتماعی یکی از نظریات میتواند نظریه تضاد باشد؛ یعنی روندی شکل میگیرد که دوسویه واگرا و همگرا دارد؛ هرکدام از این حالتها پیش بیاید یک سناریو برای آینده شکل خواهد گرفت، بهعنوان جمعبندی باید گفت تعریف هویت یعنی بودن، عنصر هویت لایهلایه بودن است؛ در خصوص آسیبشناسی هویت دانشجویان در حال حاضر هم کلیدیترین بحثی که در جامعه ما اتفاق میافتد، امید به آینده است، یعنی ما باید در فضای سیاستگذاری جامعه مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب مقام معظم رهبری بتوانیم در فضای دانشگاه امید را تزریق کنیم.
![](/proxy-this-arg?u=aHR0cDovL3FhenZpbi5pc25hLmlyLy9GaWxlcy9OZXdzL0ltYWdlLzEzOTg1LzUxMDA1LmpwZw==)
وی تشریح میکند: بگذارید مثال دفاع مقدس را برای شما بازگو کنم، در سالهای دفاع مقدس ما بدترین شرایط اقتصادی را در جامعه داشتیم اما جوانان از آینده برای خودشان یک تصور داشتند؛ متولد دهه 60 در آن زمان این تصویر را از آینده داشت که خلبان شود؛ این تصویر در سختترین شرایط منجر به حرکت میشد، اما در سالهای دهه 70 این امید به آینده و تصویرسازی از آینده بهدرستی شکل نگرفته است؛ اگر برای دانشجو یک تصویر از آینده بعضاً رؤیایی ترسیم کنیم حرکت میکند اما اگر ذهنش خالی باشد درجا میزند و هویتش دچار تزلزل میشود؛ اگر بخواهیم هویت را بسازیم باید در زمان حال ارزش خلق کنیم؛ این چه نظام آموزشی است که ما برای دانشآموز تصویر کردهایم که همه باید پزشک شوند؛ درواقع سیاستگذاریهای ما بهینه نبوده است.
این استاد دانشگاه اضافه میکند: یکی از حوزههای سیاستگذاری که کمتر توجه میشود سیاستگذاری در حوزه فرهنگی است؛ در این بحث اولین موضوعی که مطرح میشود امکان یا امتناع برنامهریزی است یعنی آیا ما باید وارد این حوزه بشویم یا خیر؟ بهعنوانمثال در بحث عاشورا اتفاقاتی در جامعه میافتد که دولت هیچگاه نمیتواند چنین برنامهریزی را داشته باشد اما در کنار آن باید سیاستگذار بستری برای این موضوع شکل بدهد که در این حوزه کمکاری اتفاق میافتد.
کشاورز تأکید میکند: در بحث آیندهپژوهشی و کلانروندهای جهانی این موضوع مطرح است که بازگشت به معنویت در حال اتفاق افتادن است زیرا در عصر دانایی هستیم و انسان آگاهتر شده، تفکر میکند و رویکرد انتقادی او بیشتر شده است لذا چشمانداز آینده چشمانداز روشنی است.
دانشگاه و حوزه علمیه پیشگامان تغییر در سیاستگذاری فرهنگی
قلیچ در پایان این نشست بیان میکند: از دست دادن مرجعیت و اقتدار موجب بحران هویت میشود در حوزه دین هم همین است اگر اقتدار و مرجعیت دینی در زندگی بشر از دست برود دچار بحران هویت دینی خواهیم شد، اگر بپذیریم تا حدودی هویت دینی ما کمتر شده است باید تلاش کنیم به سمت اصلاح امور پیش برویم، به نظر میرسد ما در بعد استراتژیها، راهبردها و اقداماتمان باید یک بازاندیشی و بازنگری داشته باشیم.
برای بازنگری در حوزه اقدامات و سیاستگذاری باید اول روی گفتوگو تأکید داشته باشیم چراکه نسل جدید همواره بر پایه گفتوگو حرکت میکند، لذا کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاه باید جدی گرفته شود، دوم اینکه نگرشمان مبتنی بر پذیرش باشد نه طرد دانشجو، دانشجو را با هر باور و اندیشهای که دارد بپذیریم، متأسفانه نگاههای واگرا آسیب جدی در حوزه سیاستگذاری فرهنگی ما بوده است؛ مسئله بعدی این است که نگاه ما باید نگاه سیستمی باشد یعنی اینکه همزمان به ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی توجه شود اما در حال حاضر نگرشهایمان سیستمی نیست؛ در این میان دانشگاه و حوزه علمیه باید پیشگامان اصلی تغییر در سیاستگذاری فرهنگی و از بین بردن بروکراسیهای اداری باشند.
گزارش از زهرا عبداللهی خبرنگار ایسنا منطقه قزوین
انتهای پیام
به گزارش ایسنا منطقه قزوین، میزگردی با موضوع «آسیبشناسی هویت ملی مذهبی دانشجویان دهه 70 و 80» با حضور دکتر هاشم قربانی عضو هیئتعلمی و مدیر گروه معارف اسلامی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، دکتر کشاورز ترک مدیر گروه پژوهشی آیندهنگاری دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) و دکتر مرتضی قلیچ عضو هیئتعلمی گروه جامعهشناسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، در خبرگزاری ایسنا برگزار شد؛ مشروح این نشست به شرح زیر است.
برنامهریزی بلندمدت برای دانشجویان نداریم
دکتر قربانی در ادامه این بحث بیان میکند: با بحث دکتر کشاورز موافق هستم که طبیعتاً هر انسانی سطوح مختلفی دارد و برای ارزیابی یک انسان باید به سطوح مختلف آن فرد توجه شود مثلاً سطح گفتار، باورها، احساسات و عواطف، کنشها و رفتارها، سطح خواست و اراده فرد که برای هر کس متفاوت است و ممکن است فردی در یک سطح، مطلوبیت دینی را تحقق داده باشد و در سطحی دچار ضعف باشد؛ ولی نکتهای که وجود دارد و پیشتر به آن اشاره کردم بحث خودمتناقض اندیشی است، اینکه در حال حاضر برخی دانشجویان به لحاظ وضعیت دینی، دچار نوعی خودمتناقض گروی شدهاند. سؤال مهم این است که چرا این حالت و وضعیت به وجود آمده است؟
وی تصریح میکند: دانشجویان دهه هفتاد ویژگیهای قابلتحسینی دارند؛ آنها بیشتر عقلگرا و استدلالگرا هستند، عمدتاً وجه انتقادی نسبت به مباحث دارند، پرسشگر هستند، جسارت و شجاعت دارند. این ویژگیها قابلتحسین است. دانشجویان دهه هفتاد اطلاعات گستردهای از وضعیت فضای مجازی دارند، تلاش بسیاری میکنند که در امور مختلف سهم داشته باشند، مسائل کشور را رصد میکنند، منتها چرا خودمتناقض اندیشی پیش میآید؟ چرا درواقع بعضی از گزارههای دینی مذهبی درون این دانشجو سست میشود و تزلزل پیدا میکند؟ به نظر میرسد متأسفانه یک برنامه کلان استراتژیک طولانیمدت که در جهت فرهنگسازی برای دانشجویان متولد دهه ۷۰ باشد وجود نداشت و چون این برنامه وجود نداشت این وجوه قابلتحسین یا در دانشجویان توسعه پیدا نمیکرد یا اینکه بهطورکلی در مسیر غلطی هدایت میشد. بهعنوانمثال، با توجه به ویژگی انتقادی دانشجویان دهه هفتاد، شبهات و سؤالات متعددی در حوزه دین در ذهن دانشجو شکل میگیرد و اگر به رویکرد عقلانی بدانها پاسخ داده نشود، تبدیل میشود به بارکشی شبهات دینی در ذهن دانشجو و این بارکشی شبهات بر وضعیت دینی تأثیر میگذارد.
قلیچ نیز در این خصوص تصریح میکند: در بسیاری از کشورها هم سرمایهگذاری و برنامهریزی بسیار زیادی اتفاق میافتد که هویت و عنصر «مای جمعی» را پررنگتر کند. دلایل مشخص داخلی و خارجی دارد؛ در جامعه ما دلایل داخلی هویتساز بر تنوع فرهنگی و نژادی مانند قومیتهای مختلفی چون، ترک، لر، کرد و امثال اینها تأکید دارد.
دانشگاه مطلوب چه دانشگاهی است؟
قربانی بیان میکند: رسالت مهم، هدایت این ویژگیهای قابل دفاع دانشجویان است و این امر عمدتاً بر عهده فرهنگسازان جامعه و بهخصوص دانشگاههاست، دانشگاه باید وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهد؛ بهعنوانمثال فضای خوابگاهی که سازنده هویت اجتماعی دانشجوست به چه صورتی است؟ برخی از آمارها از خوابگاهها نگرانکننده است، کلاسهای آموزشی درسهای دینی و مذهبی چه طور؟ یکی از نکاتی که بر آن تأکیددارم این است که اگر من در آموزش دین دیدگاههای متحجرانه داشته باشم طبیعتاً هویت مذهبی دانشجویان هم خدشهدار میشود؛ به همین خاطر میگویم که نباید دانشجو را مذمت کنیم. اگر یک معلم/ استاد دین و مذهب در کلاسهای آموزشی، دیدگاههای خود را با تحکم به ذهن و ضمیر دانشجوها تحمیل کند و به دانشجو اصلاً اجازه پرسش و انتقاد ندهد، طبیعتاً در ساماندهی به هویت مذهبی آن دانشجویان تأثیرگذار خواهد بود؛ یعنی رفتار یک استاد به سست شدن باورهای دینی مذهبی دانشجو دامن میزند.
این استاد دانشگاه تأکید میکند: یکی از ویژگیهای دانشجوی نسل جدید این است که تلاش میکند به این مسئله بپردازد که علوم تجربی حرف نهایی را میزند و وقتی در مورد گزارههای دینی و مذهبی بحث میکنیم، میخواهد بیان کند که چقدر این گزارهای که شما بحث میکنید علمی است، علم تا چه میزان توانسته است که این گزارهها را اثبات کند، این وجه از ویژگی دانشجو قابلتقدیر است ولی درعینحال دانشجو باید به لحاظ معرفتشناسی و روششناسی تغذیه و درست هدایت شود. دانشجویان نسلهای گذشته اثباتگرایانه میاندیشیدند ولی دانشجو نسل جدید در حوزه گزارههای دینی و مذهبی بیشتر کاربردی میاندیشد و بیان میکند که گزارههای حوزه دین چه کارکردی در زندگی من دارند؟ موضوعات کاربردی برای دانشجویان خیلی مهم شده است.
قربانی بیان میکند: در سطوح مختلف گزارههای مذهبی هم بحثهای زیادی مطرح است، بعضی از گزارههای دینی برای دانشجو خیلی کمرنگ شده مثلاً در حال حاضر تقریباً برای درصد اندکی از دانشجویان این گزاره مطرح است که من بهعنوان خلیفه خداوند بر روی زمین هستم؛ درحالیکه این امر یکی از مهمترین گزارههای دینی ماست. در مقابل این گزاره برای دانشجوی الآن بسیار پررنگ است که چرا دین اسلام بهعنوان بهترین دین و کاملترین دین مطرح میشود؟ اگر جواب قانعکنندهای برای دانشجو تدارک دیده نشود و فرهنگسازی صورت نگیرد این سؤالات درنهایت منجر به از دست رفتن هویت دینی او خواهد شد.
وی با اشاره به لزوم تعامل مؤثر استاد و دانشجو در این بحث تصریح میکند: رفتار معلمان و اساتیدی که در حوزه دین تدریس میکنند میبایستی کاملاً تعاملی باشد، استاد باید به آستانهای از آگاهی برسد که درک کند دانشجو مطالبهگر است، دانشجوی نسل جدید انتقاد میکند و دانشجو نگاه ریزبین دارد. بنابراین استاد دین باید با رفتار اخلاقی و بهصورت عقلانی بحثهای خود را پیش ببرد تا بر دانشجو تأثیرگذار باشد.
عضو هیئتعلمی گروه معارف دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) تأکید میکند: یکی از رویکردهای مهم نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها همین است که به بعد انگیزشی مسائل توجه کند و گذشته از بحثهای شناختی و معرفتی، بر مسائل انگیزشی عنایت کند؛ چون دانشجوی نسل جدید انگیزه خاصی نسبت به این مباحث ندارد؛ این موقعیتها باید برای دانشجو تدارک دیده شود، تا زمانی که این موقعیتها به وجود نیامده و زمینهها فراهم نشده باشد ما هرقدر همسخن از دین و مذهب بگوییم موفقیت کلانی به دست نخواهیم آورد.
بنابراین وضعیت دینی دانشجویان متأثر از عوامل مختلفی است و مؤلفههای مختلفی نظیر فرهنگسازی، توجه به تربیت خانوادگی، ایجاد فضای گفتگوی انتقادی سلامتمحور، دوری از تحجرگرایی در سطح آموزش دین، سالمسازی محیطهای اجتماعی نظیر خوابگاه، ارتقای وضعیت شغلی دانشآموختگان و نیز امید و طراحی آینده پیشبینیشده مطلوب میتواند در افزایش مطلوبیت وضعیت دینی دانشجویان تأثیرگذار باشد. صحبت نهایی من این است که دانشجویان نسل جدید، بسیار پراستعدادند، منتها اینها اگر درست هدایت نشوند منجر به سست شدن هویت دینی آنها میشود و ایبسا که هویت دینی مطلوب در نهاد آنها شکل نگیرد.
هویت وابسته به موقعیت تاریخی است
دکتر قلیچ در ادامه این نشست با اشاره به اینکه آیا هویت ملی و دینی را میتوان به یک معنا تلقی کرد میگوید: عناصر هویت ملی با عناصری هویت مذهبی تفاوت دارد؛ هویت ملی دارای ارزشها و هنجارهای خاص خود و هویت دینی هم دارای ارزشها، و نمادهای خاص خودش است؛ تحقیقات نشان داده که این عناصر در برهههای متفاوت تغییر میکنند. بهعنوانمثال در جریان سیل اخیر میزان تعهدمان نسبت به کشور و دین خیلی تغییر کرد و همین امر نشان میدهد هویت وابسته به موقعیت تاریخی است و بر اساس تعامل شکل میگیرد، اگر برهه تاریخی جنگ تحمیلی را در نظر بگیرید خواهید دید که هم هویت دینی ما و هم هویت ملی ما بسیار پررنگ شد و شاید بتوان گفت تعهد دینیمان پررنگتر بود بنابراین موضوع هویت در دورههای مختلف، متفاوت است.
وی اضافه میکند: تحقیقاتی نشان داده که مردم از زمانی که در فرآیند جهانیشدن و بینالمللی شدن قرار گرفتند و درگیر فضای مجازی و رسانه شدند تعهد و تعلقشان نسبت به هویت قومی، ملی و مذهبی کمرنگتر شده و فرهنگ تغییر کرده است؛ از سویی دیگر تحقیقاتی هست که میگوید خیر، فرهنگ ما تغییر نکرده است یعنی براثر مصرف محصولات جهانی و بهرهگیری از ارزشهای جهانی هسته فرهنگی ما تغییر نکرده است.
این استاد جامعهشناسی معتقد است: تغییر پوسته فرهنگ ممکن است بهسرعت اتفاق بیفتد اما بعد درونی و هسته فرهنگ به این راحتیها تغییر نمیکند. تأکید میکنم تحقیقات نشان داده که حتی براثر درگیر شدن با هویت جهانی و استفاده از محصولات جهانی، اتفاقاً هویت مذهبی و ملی تقویتشده، البته به اینکه در چه برهه تاریخی قرار داریم بستگی دارد؛ زیرا خود هویت چیزی است که دائماً در حال تغییر است و نباید به آن نگاه ایستایی داشته باشیم و خط بکشیم و بگوییم که دهه هفتادیها اینطور و دهه هشتادیها آنطور هستند؛ خطکشیهایی بسیار خطرناک است و سیاستگذاریهای نادرستی در ادامه اتفاق میافتد، وقتی پیشفرض ما این باشد که یک نسل بیدین و نسل دیگر دیندار است، درواقع نسل امیدوار و نسل ناامید داریم، با این پیشفرض سیاستگذاریهای خطرناکی هم از درونش بیرون میآید.
وی تصریح میکند: در نسل جدید همواره پرسشگری دینی وجود داشته اما برای این نسل کلیت دین یک مسئله است؛ چیزی که برای نسل قدیم مسئله نبود، بر اساس گفته «فوکو» اندیشه زمانی تولید میشود که یک چالش شکل بگیرد؛ لذا نسل جدید در قبال دین پرسشگر و اندیشمند شده است؛ این نسل نسبت دین را با عقلانیت و زندگی روزمره میسنجد؛ البته این بدان معنا نیست که نسل قدیم اینطور نبودهاند ولی شدت و ضعف در میان دو نسل وجود دارد. نسل جدید بر روی بعد اخلاقی دین تأکید دارد، امروزه بخش زیادی از دانشجوها فعالیت جهادی را بر تئوری و گفتوگو ترجیح میدهد، دانشجو میگوید من چه رنجی را میتوانم از مردم کم کنم و این تأکید بر کاستن رنجها به لحاظ دینی بسیار پررنگ است؛ حوزه علمیه هم باید روی این موضوع گفتوگو و تعامل دانشجویان در باب دین تأکید داشته باشد بهطورکلی عناصر هویتی نسل جدید عناصر ترکیبی است؛ به خاطر همین عرض میکنم که نباید خط کش بگذاریم.
لزوم تصویری سازی از آینده برای جوانان گامی در جهت هویت بخشی
کشاورز ترک در ادامه در خصوص ساخت آینده برای نسل جدید میگوید: در پدیدههای ما تضاد وجود دارد که به آن پارادوکسیکال میگویند؛ در بحث تغییرات اجتماعی یکی از نظریات میتواند نظریه تضاد باشد؛ یعنی روندی شکل میگیرد که دوسویه واگرا و همگرا دارد؛ هرکدام از این حالتها پیش بیاید یک سناریو برای آینده شکل خواهد گرفت، بهعنوان جمعبندی باید گفت تعریف هویت یعنی بودن، عنصر هویت لایهلایه بودن است؛ در خصوص آسیبشناسی هویت دانشجویان در حال حاضر هم کلیدیترین بحثی که در جامعه ما اتفاق میافتد، امید به آینده است، یعنی ما باید در فضای سیاستگذاری جامعه مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب مقام معظم رهبری بتوانیم در فضای دانشگاه امید را تزریق کنیم.
وی تشریح میکند: بگذارید مثال دفاع مقدس را برای شما بازگو کنم، در سالهای دفاع مقدس ما بدترین شرایط اقتصادی را در جامعه داشتیم اما جوانان از آینده برای خودشان یک تصور داشتند؛ متولد دهه 60 در آن زمان این تصویر را از آینده داشت که خلبان شود؛ این تصویر در سختترین شرایط منجر به حرکت میشد، اما در سالهای دهه 70 این امید به آینده و تصویرسازی از آینده بهدرستی شکل نگرفته است؛ اگر برای دانشجو یک تصویر از آینده بعضاً رؤیایی ترسیم کنیم حرکت میکند اما اگر ذهنش خالی باشد درجا میزند و هویتش دچار تزلزل میشود؛ اگر بخواهیم هویت را بسازیم باید در زمان حال ارزش خلق کنیم؛ این چه نظام آموزشی است که ما برای دانشآموز تصویر کردهایم که همه باید پزشک شوند؛ درواقع سیاستگذاریهای ما بهینه نبوده است.
این استاد دانشگاه اضافه میکند: یکی از حوزههای سیاستگذاری که کمتر توجه میشود سیاستگذاری در حوزه فرهنگی است؛ در این بحث اولین موضوعی که مطرح میشود امکان یا امتناع برنامهریزی است یعنی آیا ما باید وارد این حوزه بشویم یا خیر؟ بهعنوانمثال در بحث عاشورا اتفاقاتی در جامعه میافتد که دولت هیچگاه نمیتواند چنین برنامهریزی را داشته باشد اما در کنار آن باید سیاستگذار بستری برای این موضوع شکل بدهد که در این حوزه کمکاری اتفاق میافتد.
کشاورز تأکید میکند: در بحث آیندهپژوهشی و کلانروندهای جهانی این موضوع مطرح است که بازگشت به معنویت در حال اتفاق افتادن است زیرا در عصر دانایی هستیم و انسان آگاهتر شده، تفکر میکند و رویکرد انتقادی او بیشتر شده است لذا چشمانداز آینده چشمانداز روشنی است.
دانشگاه و حوزه علمیه پیشگامان تغییر در سیاستگذاری فرهنگی
قلیچ در پایان این نشست بیان میکند: از دست دادن مرجعیت و اقتدار موجب بحران هویت میشود در حوزه دین هم همین است اگر اقتدار و مرجعیت دینی در زندگی بشر از دست برود دچار بحران هویت دینی خواهیم شد، اگر بپذیریم تا حدودی هویت دینی ما کمتر شده است باید تلاش کنیم به سمت اصلاح امور پیش برویم، به نظر میرسد ما در بعد استراتژیها، راهبردها و اقداماتمان باید یک بازاندیشی و بازنگری داشته باشیم.
برای بازنگری در حوزه اقدامات و سیاستگذاری باید اول روی گفتوگو تأکید داشته باشیم چراکه نسل جدید همواره بر پایه گفتوگو حرکت میکند، لذا کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاه باید جدی گرفته شود، دوم اینکه نگرشمان مبتنی بر پذیرش باشد نه طرد دانشجو، دانشجو را با هر باور و اندیشهای که دارد بپذیریم، متأسفانه نگاههای واگرا آسیب جدی در حوزه سیاستگذاری فرهنگی ما بوده است؛ مسئله بعدی این است که نگاه ما باید نگاه سیستمی باشد یعنی اینکه همزمان به ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی توجه شود اما در حال حاضر نگرشهایمان سیستمی نیست؛ در این میان دانشگاه و حوزه علمیه باید پیشگامان اصلی تغییر در سیاستگذاری فرهنگی و از بین بردن بروکراسیهای اداری باشند.
گزارش از زهرا عبداللهی خبرنگار ایسنا منطقه قزوین
انتهای پیام
کپی شد