اینکه هرکس در زندگی یک هویت مستقل و فردی داشته باشد که او را به تحرک و پویایی وادارد، یک اصل اساسی است که در زندگی همه افراد وجود دارد، در این میان هویت ملی و مذهبی نقش مهمتری دارد زیرا موجب تمایز جامعهای از جامعه دیگر میشود.
به گزارش ایسنا منطقه قزوین، میزگردی با موضوع «آسیبشناسی هویت ملی مذهبی دانشجویان دهه 70 و 80» با حضور دکتر هاشم قربانی عضو هیئتعلمی و مدیر گروه معارف اسلامی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، دکتر عینالله کشاورز ترک مدیر گروه پژوهشی آیندهنگاری دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) و دکتر مرتضی قلیچ عضو هیئتعلمی گروه جامعهشناسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، در خبرگزاری ایسنا برگزار شد؛ مشروح این نشست به شرح زیر است.
کنشگری انسان را هویت مینامیم
هاشم قربانی، مدیر گروه معارف اسلامی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، درخصوص تعریف هویت میگوید: هویت در واژهشناسی تعریفهایی دارد؛ اما در این موضع تعریفی باید لحاظ شود که در مسائل اجتماعی موردنظر است. برای هویت تعاریفی با رویکرد اجتماعی ذکرشده است؛ اما تعریفی که به نظرم بیشتر کارا است ذکر میکنم.
وی اضافه میکند: «هویت» یا «احساس هویت داشتن» یا «علم به هویت داشتن» با سه تعبیر مختلف، هرچند میان اینها تفاوتهایی وجود دارد؛ اما در اینجا به آن تفاوتها توجه نمیکنم و هر سه را به یک معنا لحاظ میکنم و آن عبارت است از یک نوع تحول و دگردیسی در انسان، یک نوع رستاخیز در انسان که بهصورت آگاهانه ظهور میکند و منجر میشود که انسان در خودش و در جهان بیرون تغییر ایجاد کند؛ هویت بر بودگی انسان در جهان خارج تأکید میکند؛ اینکه من هستم و میتوانم کارهایی انجام بدهم، احساسات خود را نشان بدهم، نظریهپردازی کنم، دیدگاه خاص داشته باشم و باوری را در جامعه بگسترانم؛ بهطورکلی کنشگری انسان در اضلاع و ابعاد مختلف را هویت مینامیم.
وی تصریح میکند: هویت ویژگیهایی دارد که با آن ویژگیها نیز میتوان هویت را معرفی کرد. هویت خودآگاهانه است؛ در هویت همواره استقلالطلبی وجود دارد؛ هویت بر حیثیت تأثیرگذاری شخص در ساخت اجتماع دلالت دارد. اگر انسان این ویژگیها را داشته باشد میتوانیم بگوییم که او صاحب هویت است. این هویت از زیستجهان ساخته انسان هم متأثر میشود، در واقع هویت به اینکه ما کدامین و با چه کیفیتی زیست جهانی برای خودمان اتخاذ کنیم، وابسته است.
این استاد دانشگاه بیان میکند: هویت بهعنوان یک واژه ناظر محسوب میشود؛ در ادبیات فارسی واژگان به دو دسته واژگان مستقل و ناظر تقسیم میشوند. واژگان ناظر مانند واژه آزادی و عشق نیازمند اضافه شدن به یک متعلقی است تا معنای آن بهتر فهمیده شود. واژه هویت نیز بسان واژه ناظر، در اثر اضافه شدن به متعلق یا زمینه خاص، معنادار خواهد بود. حال ما میتوانیم بر اساس این تفسیر بگوییم که هویت گاهی معنای کلانی پیدا میکند مثل هویت اجتماعی و هویت ملی که خرده هویتهای بسیار متعددی را در درون خودش جای میدهد. گاهی نیز هویت را به یک زمینه یا ساحت خاص مثلاً هویت اخلاقی، هویت سیاسی یا هویت مذهبی اضافه میکنیم.
هویت یک تعریف نظری و یک تعریف کاربردی دارد
کشاورز ترک، مدیر گروه پژوهشی آیندهنگاری دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، در ادامه این بحث عنوان میکند: تعریف هویت را از دو بعد میتوان بررسی کرد؛ یک بعد نظری که دکتر قربانی به آن اشاره کرد، یک بعد دیگر بعد کاربردی است. در بعد کاربردی تعریف هویت تلاش میکنیم تعریفی که ارائه میدهیم یک تعریف عملیاتی باشد، تعریفی که بتوانیم با آن در فضای مسائل جامعهشناختی به حل مسائل خود بپردازیم. حال اگر ما از نگاه برنامهریزی به هویت اسلامی ایرانی دانشجویان دهه هفتاد و هشتاد اشارهکنیم باید در خصوص فضایی که این دانشجویان از دوران ابتدایی تا تحصیلات دانشگاهی داشتهاند مطالعه کنیم درصورتیکه تقریباً مطالعات جامعی در این حوزه نداریم. وقتی میخواهیم تعریف هویت از بعد کاربردی ارائه دهیم باید بگوییم از بعد برنامهریزی چهکاری میشود روی هویت انجام داد.
هویت بر اساس تقابل میان ما و آنها تعریف میشود
در ادامه قلیچ، عضو هیئتعلمی گروه جامعهشناسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، در باب تعریف هویت بیان میکند: اگر بخواهیم یک تعریف واژگانی از مفهوم هویت ارائه دهیم، باید بگوییم یک نوع بودگی و هستی است و نیاز به یک متعلق دارد، مثلاً در مفهوم «هویت ملی» خود کلمه هویت یک نوع احساس از جنس همبستگی عاطفی به یک متعلق بیرونی است، این متعلق بیرونی میتواند یک جامعه، ملت و دین باشد. وقتی میگوییم انسانها هویت اجتماعی دارند یعنی احساسی عاطفی به یک جامعه بزرگتر دارند و خودشان را متعلق به یک جامعه بزرگتر میدانند. هویت ملی در رشته علوم سیاسی به معنای وابستگی یا احساس همبستگی به یک دولت، حکومت، جامعه مدنی، یا به یک اجتماع سیاسی بزرگتر است؛ هویت در فلسفه به وحدت فرهنگی و تاریخ مشترک تأکید میکند؛ در جغرافیا به سرزمین مشترک تأکید میکند، در انسانشناسی، جامعهشناسی و روانشناسی هم یک نوع احساسات مشترک مبتنی بر آگاهی جمعی به یک نوع شالوده است.
وی ادامه میدهد: هویت ملی بر اساس آگاهی بر «بودنِ» در یک اجتماع بزرگتر، یک سرزمین بزرگتر، یک ملت بزرگتر است که شاخصههای خاص خودش را دارد. اما اگر بخواهم در یک واژه جمعبندی کنم هویت بر اساس تقابل یعنی تقابل میان ما و آنها تعریف میشود. حال باید گفت هویت از چه عناصری تشکیلشده است؛ چه عناصری هویت ملی یک جامعه را میسازد؟ این عناصر هم تاریخی و هم نمادین است.
قلیچ اضافه میکند: بهعنوانمثال مذهب تشیع برای ایرانیها هویت ملی ما را میسازد، مکان جغرافیایی هویت ملی ما را میسازد. حتی جامعه بهموازات مدرن شدن عناصر جدید هویتساز نیز پیدا میکند و اگر درگذشته دین، ملیت و نژاد عنصر هویتساز بودند امروزه عناصر هویتساز جدیدی هم پیداشده، مثل آیینها، مناسکی مانند اربعین که به یک عنصر هویتساز در جامعه ما در همین دهه اخیر تبدیلشده است.
دانشجویان در مواجهه با هویت دینی سه دسته هستند
هاشم قربانی در پاسخ به این سؤال که هویت امری آگاهانه است یا خیر میگوید: در این مورد باید به عوامل هویتساز فرد نگاه شود؛ ساخت هویت برای یک شخص در برخی مواقع، بهصورت آگاهانه رخ نمیدهد، منتها بروز و ظهور این هویت بهصورت آگاهانه است که تلاش میکنم در ادامه بدین مسئله بپردازم. یک نکته این است که عنوان میزگرد، هویت دینی ـ ملی دانشجویانی است که متولد دهه هفتاد یا هشتادند؛ این عنوان ازیکطرف، بر آسیبشناسی هویت دینی دانشجویان دهه هفتاد اشاره دارد و از دگر سوی، گونهای پیشیابی یا آیندهنگری است نسبت به دانشجویانی که قرار است بهعنوان متولدین دهه هشتاد از سال جاری وارد دانشگاه شوند.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: یکی از بحثهایی که باید اینجا مطرح شود این است که در حال حاضر وضعیت هویت دینی دانشجویان دهه هفتاد به چه صورتی است یا به چه صورتی بود؟ به نظر میآید سبک زندگی خاصی که برای انسان مدرن طراحیشده موجب شده است که هویت خاصی برای دانشجویان شکل بگیرد. خیلی مهم است که ما بدانیم میخواهیم بحث هویت دینی را در چه زمینهای بررسی کنیم؛ آیا در نگاه انسان سنتی میخواهیم این بحث را پیش ببریم یا در نگاه انسان مدرن؟ در انسان سنتی، به نحو چشمگیر، هویت مذهبی بسیار پررنگتر، فعالتر، زندهتر، ژرفتر و دامن گستردهتر است. اما اگر بخواهیم بحث هویت دینی را در کانتکست انسان مدرن بررسی کنیم، به نظرم چندگانگی در تقسیمبندی انسانها خواهیم داشت و ما نمیتوانیم همه انسانها را در طیف خاص قرار دهیم. بنابراین دانشجویان متولد دهه 70 و 80 را به نظرم در یک سطح و طبقه خاص نمیتوانیم در نظر بگیریم.
وی ادامه میدهد: مطالبی که عرض میکنم، بر اساس تجربه و تعاملاتی است که طی حدود ده سال گذشته با دانشجویان دهه هفتاد در گروه معارف اسلامی داشتهام. درخصوص وضعیت دینی دانشجویان دهه 70 میتوان به سه سطح اشاره داشت. دسته اول دانشجویانی هستند که اساساً هویت دینی و مذهبی خود را از دست دادند و هیچگونه احساس معناداری نسبت به هویت دینی و مذهبی نمیکنند. تعداد اینگونه دانشجوها، خوشبختانه، بسیار اندک است.
قربانی اضافه میکند: دسته دوم افرادی هستند که با تزلزل و سستی هویت دینی خود مواجهند؛ یعنی هویت دینی را در ذهن و ضمیر خود کمرنگ میبینند. یک احساس دوگانه و متناقض در بسیاری از گزارههای دینی مثل بحث حجاب در این دانشجویان وجود دارد؛ این دانشجویان از طرفی خود را متدین میدانند و از طرف دیگر نسبت به الزامات دینی واکنش نشان میدهند. این امر نوعی خودمتناقض اندیشی است یعنی دانشجو درعینحال میخواهد به هویت دینی خود پایبند بماند، اما آن را بهصورت ناقص و کمرنگ در زندگی اجتماعی خود پیاده میکند و یا هویت دینی را در تعارض با برخی امور میبیند. به دیگر بیان، مطلوبیت مورد انتظار دین اسلام از یک انسان در این سطح کاهش یافته است. ویژگیهای این دسته دوم نیازمند توضیح است که در ادامه بدانها اشاره خواهد شد. دسته سوم نیز دانشجویانی هستند که کاملاً پایبند به الزامات هویت دینی و مذهبی هستند.
این استاد دانشگاه در ادامه چنین توضیح میدهد: متأسفانه برخی از دانشجویان ما در طبقهبندی دوم هستند. یک نکتهای که میخواهم اشاره کنم این است که دانشجو سرمایه ملی یک کشور محسوب میشود و طبیعتاً پرنشاطترین دوران زندگی خودش را در دانشگاه میگذراند. ما باید به این مسئله توجه ویژه داشته باشیم که اینطور نیست که هویت مذهبی و دینی برای دانشجو در خلأ رخ دهد.
وی تأکید میکند: هویت ملی مذهبی دانشجو متأثر از عوامل مختلفی مانند کلاسهای آموزشی دانشگاه، گروههای همسالان، فضای خوابگاهی که دانشجو در آنجا زیست میکند و جهان زیستی او محسوب میشود، تربیت خانوادگی، و نیز الزامات و اقتضائات جامعه مثلاً بحث فقر اقتصادی و آینده مبهم است که همه این موارد در ساختن یا از بین بردن هویت مذهبی دانشجو بسیار اهمیت دارد.
عناصر جدید هویتساز ضد دینی
در ادامه این میزگرد کشاورز ترک، عضو هیئتعلمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، در خصوص عناصر جدید هویتساز به عناصر جدید هویتساز ضد دینی اشاره میکند و میگوید: بهعنوانمثال در بحث فضای مجازی و شبهات بسیاری که وجود دارد میتوان ورود پیدا کرد؛ این فضا درواقع زندگی دانشجو را شکل و به آن جهت میدهد.
وی تأکید میکند: وجود فضای مجازی در زندگی دانشجویی دانشجویان دهه 70 خیلی نکته مهمی است. اگر برای دانشجویان دهههای گذشته شبههای، سؤالی در حوزه دینی و مذهبی وارد میشد تلاش میکرد برود و از چند معلم، استاد، مرجع تقلید بپرسد و آن را برای خودش حل کند. منتها در حال حاضر برای بسیاری از دانشجویان دهه 70 بارکشی شبهات وجود دارد و دانشجو عاشق این است که شبهاتی را در ذهن خود بپروراند و خیلی بهندرت دنبال حل آنها است؛ تأکید کنم که هیچگاه ما نباید به دنبال مذمت دانشجویان نسل جدید باشیم اما چرا این وضعیت رخ داده؟ عوامل بسیار مهمی در این رابطه وجود دارد که در ادامه به آن خواهم پرداخت.
ارزشها هویت ما را میسازد
این استاد دانشگاه بیان میکند: هویت ابعاد بسیار گستردهای دارد و موضوع سادهای نیست، درواقع باید بگوییم هویت یک ماهیت لایه به لایه دارد؛ میتوانم برای هویت چهار لایه تعریف کنم و بگویم یک لایه ظاهری و عینی آن چیزی است که در جامعه میبینیم؛ پوشش دانشجوها در دانشگاه، آن چیزی که در ظاهر دارد اتفاق میافتد.
کشاورز ترک میگوید: لایه دوم عوامل فنی و اجتماعی است؛ یعنی این لایه دقیقاً مقصد مطالعات و پروژههای دانشگاهی ما است، مثلاً تأثیر بحث فوتبال بر هویت، یا هویتسازی در حوزه ورزش؛ یک لایه عمیقتری وجود دارد که به آن حوزه جهانبینی میگویند، وقتی در جامعه ما از هویت صحبت میکنیم، با چند سؤال میشود فهمید که جهانبینی یک جهانبینی ارزشی است، که اگر از یک دانشجوی خانم بپرسید که در امر ازدواج به چه چیزهایی توجه میکند غالباً جهانبینی فرد است در پاسخهایش بروز میکند؛ لایههای عمیقتر پنهانتر هستند. لایه آخر استعارهها، نمادها و اسطورههایی است که در جامعه وجود دارد. اینها هم میتوانند در هویتسازی کارکرد داشته باشد.
وی ادامه میدهد: یک آسیب جدی که در خصوص هویت شناسی دانشجویان بهشدت نمود پیدا میکند پرداختن بیشازحد به لایه ظاهری و عینی است یعنی ما در محیط دانشگاه با توجه به لایه ظاهری تعبیر میکنیم که تضعیف هویت ملی مذهبی اتفاق افتاده است. ولی وقتی توجه میکنیم میبینیم دانشجوی ما آگاهانه و انتقادی به بحثها میپردازد و اگر محتوای مناسب در اختیارش قرار بگیرد، میپذیرد. از روی ظاهر دانشجو نمیتوان درباره جهانبینی او قضاوت کرد، زیرا وقتی با شاخصهای دیگر مطالعه میکنیم میبینیم این جهانبینی ریشه در تاریخ کهن اسلامی ایرانی دارد و اینطور نیست که بهسادگی تغییر کرده باشد.
این استاد دانشگاه با اشاره به نگاه آینده محور در حوزه هویت میگوید: در این حوزه چیزی به نام سکون وجود ندارد یا شما میآیید الگوسازی میکنید، استعارهها و اسطورهها را از متن بیرون میآورید و تقویت میکنید؛ جهانبینی را تقویت میکنید و درنهایت لایههای ظاهری شکل میگیرد؛ یا میآیید در این حوزه هویت بدون الگوسازی شروع به فعالیت میکنید میکند؛ اما اگر سکون داشته باشید به سمت عقب برمیگردید، یا دیگران از جامعهای دیگر هویتی را برای شما میسازند و به شما تزریق میکنند؛ اینجاست که تهاجم فرهنگی اتفاق میافتد؛ بهعنوانمثال یا شما یک پوشش ایرانی اسلامی را طراحی میکنید که مد میشود و همه از آن استفاده میکنند یا پوششی را از غرب برای شما طراحی و آن را مد میکنند.
وی ادامه میدهد: در این فضا دو رویکرد میتوان داشت؛ یا پویا بود و مطالعه و حرکت کرد، یا ساکن بود و از هویتهایی که بیگانه میدهد تقلید و استفاده کرد. اما اگر ما دنبال ساختن آینده هستیم باید ارزشهایمان را درست بسازیم؛ ارزش پیوند تنگاتنگی با هویت دارد و هر چیز که در زمان حال تبدیل به ارزش شود ساخت آینده را رقمزده است. در حوزههای مختلف مانند پوشش، ورزش، هنر، علم و دانش و همه عناصر هویتساز این ارزشها هستند که آینده ما را میسازند، مهمترین مؤلفهها هم در ساخت آینده مؤلفههای فرهنگی هستند که هویت هم میتواند در آنجا نقش خود را ایفا کند.
گزارش از زهرا عبداللهی خبرنگار ایسنا منطقه قزوین
انتهای پیام
به گزارش ایسنا منطقه قزوین، میزگردی با موضوع «آسیبشناسی هویت ملی مذهبی دانشجویان دهه 70 و 80» با حضور دکتر هاشم قربانی عضو هیئتعلمی و مدیر گروه معارف اسلامی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، دکتر عینالله کشاورز ترک مدیر گروه پژوهشی آیندهنگاری دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) و دکتر مرتضی قلیچ عضو هیئتعلمی گروه جامعهشناسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، در خبرگزاری ایسنا برگزار شد؛ مشروح این نشست به شرح زیر است.
کنشگری انسان را هویت مینامیم
هاشم قربانی، مدیر گروه معارف اسلامی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، درخصوص تعریف هویت میگوید: هویت در واژهشناسی تعریفهایی دارد؛ اما در این موضع تعریفی باید لحاظ شود که در مسائل اجتماعی موردنظر است. برای هویت تعاریفی با رویکرد اجتماعی ذکرشده است؛ اما تعریفی که به نظرم بیشتر کارا است ذکر میکنم.
وی اضافه میکند: «هویت» یا «احساس هویت داشتن» یا «علم به هویت داشتن» با سه تعبیر مختلف، هرچند میان اینها تفاوتهایی وجود دارد؛ اما در اینجا به آن تفاوتها توجه نمیکنم و هر سه را به یک معنا لحاظ میکنم و آن عبارت است از یک نوع تحول و دگردیسی در انسان، یک نوع رستاخیز در انسان که بهصورت آگاهانه ظهور میکند و منجر میشود که انسان در خودش و در جهان بیرون تغییر ایجاد کند؛ هویت بر بودگی انسان در جهان خارج تأکید میکند؛ اینکه من هستم و میتوانم کارهایی انجام بدهم، احساسات خود را نشان بدهم، نظریهپردازی کنم، دیدگاه خاص داشته باشم و باوری را در جامعه بگسترانم؛ بهطورکلی کنشگری انسان در اضلاع و ابعاد مختلف را هویت مینامیم.
وی تصریح میکند: هویت ویژگیهایی دارد که با آن ویژگیها نیز میتوان هویت را معرفی کرد. هویت خودآگاهانه است؛ در هویت همواره استقلالطلبی وجود دارد؛ هویت بر حیثیت تأثیرگذاری شخص در ساخت اجتماع دلالت دارد. اگر انسان این ویژگیها را داشته باشد میتوانیم بگوییم که او صاحب هویت است. این هویت از زیستجهان ساخته انسان هم متأثر میشود، در واقع هویت به اینکه ما کدامین و با چه کیفیتی زیست جهانی برای خودمان اتخاذ کنیم، وابسته است.
این استاد دانشگاه بیان میکند: هویت بهعنوان یک واژه ناظر محسوب میشود؛ در ادبیات فارسی واژگان به دو دسته واژگان مستقل و ناظر تقسیم میشوند. واژگان ناظر مانند واژه آزادی و عشق نیازمند اضافه شدن به یک متعلقی است تا معنای آن بهتر فهمیده شود. واژه هویت نیز بسان واژه ناظر، در اثر اضافه شدن به متعلق یا زمینه خاص، معنادار خواهد بود. حال ما میتوانیم بر اساس این تفسیر بگوییم که هویت گاهی معنای کلانی پیدا میکند مثل هویت اجتماعی و هویت ملی که خرده هویتهای بسیار متعددی را در درون خودش جای میدهد. گاهی نیز هویت را به یک زمینه یا ساحت خاص مثلاً هویت اخلاقی، هویت سیاسی یا هویت مذهبی اضافه میکنیم.
هویت یک تعریف نظری و یک تعریف کاربردی دارد
کشاورز ترک، مدیر گروه پژوهشی آیندهنگاری دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، در ادامه این بحث عنوان میکند: تعریف هویت را از دو بعد میتوان بررسی کرد؛ یک بعد نظری که دکتر قربانی به آن اشاره کرد، یک بعد دیگر بعد کاربردی است. در بعد کاربردی تعریف هویت تلاش میکنیم تعریفی که ارائه میدهیم یک تعریف عملیاتی باشد، تعریفی که بتوانیم با آن در فضای مسائل جامعهشناختی به حل مسائل خود بپردازیم. حال اگر ما از نگاه برنامهریزی به هویت اسلامی ایرانی دانشجویان دهه هفتاد و هشتاد اشارهکنیم باید در خصوص فضایی که این دانشجویان از دوران ابتدایی تا تحصیلات دانشگاهی داشتهاند مطالعه کنیم درصورتیکه تقریباً مطالعات جامعی در این حوزه نداریم. وقتی میخواهیم تعریف هویت از بعد کاربردی ارائه دهیم باید بگوییم از بعد برنامهریزی چهکاری میشود روی هویت انجام داد.
هویت بر اساس تقابل میان ما و آنها تعریف میشود
در ادامه قلیچ، عضو هیئتعلمی گروه جامعهشناسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، در باب تعریف هویت بیان میکند: اگر بخواهیم یک تعریف واژگانی از مفهوم هویت ارائه دهیم، باید بگوییم یک نوع بودگی و هستی است و نیاز به یک متعلق دارد، مثلاً در مفهوم «هویت ملی» خود کلمه هویت یک نوع احساس از جنس همبستگی عاطفی به یک متعلق بیرونی است، این متعلق بیرونی میتواند یک جامعه، ملت و دین باشد. وقتی میگوییم انسانها هویت اجتماعی دارند یعنی احساسی عاطفی به یک جامعه بزرگتر دارند و خودشان را متعلق به یک جامعه بزرگتر میدانند. هویت ملی در رشته علوم سیاسی به معنای وابستگی یا احساس همبستگی به یک دولت، حکومت، جامعه مدنی، یا به یک اجتماع سیاسی بزرگتر است؛ هویت در فلسفه به وحدت فرهنگی و تاریخ مشترک تأکید میکند؛ در جغرافیا به سرزمین مشترک تأکید میکند، در انسانشناسی، جامعهشناسی و روانشناسی هم یک نوع احساسات مشترک مبتنی بر آگاهی جمعی به یک نوع شالوده است.
وی ادامه میدهد: هویت ملی بر اساس آگاهی بر «بودنِ» در یک اجتماع بزرگتر، یک سرزمین بزرگتر، یک ملت بزرگتر است که شاخصههای خاص خودش را دارد. اما اگر بخواهم در یک واژه جمعبندی کنم هویت بر اساس تقابل یعنی تقابل میان ما و آنها تعریف میشود. حال باید گفت هویت از چه عناصری تشکیلشده است؛ چه عناصری هویت ملی یک جامعه را میسازد؟ این عناصر هم تاریخی و هم نمادین است.
قلیچ اضافه میکند: بهعنوانمثال مذهب تشیع برای ایرانیها هویت ملی ما را میسازد، مکان جغرافیایی هویت ملی ما را میسازد. حتی جامعه بهموازات مدرن شدن عناصر جدید هویتساز نیز پیدا میکند و اگر درگذشته دین، ملیت و نژاد عنصر هویتساز بودند امروزه عناصر هویتساز جدیدی هم پیداشده، مثل آیینها، مناسکی مانند اربعین که به یک عنصر هویتساز در جامعه ما در همین دهه اخیر تبدیلشده است.
دانشجویان در مواجهه با هویت دینی سه دسته هستند
هاشم قربانی در پاسخ به این سؤال که هویت امری آگاهانه است یا خیر میگوید: در این مورد باید به عوامل هویتساز فرد نگاه شود؛ ساخت هویت برای یک شخص در برخی مواقع، بهصورت آگاهانه رخ نمیدهد، منتها بروز و ظهور این هویت بهصورت آگاهانه است که تلاش میکنم در ادامه بدین مسئله بپردازم. یک نکته این است که عنوان میزگرد، هویت دینی ـ ملی دانشجویانی است که متولد دهه هفتاد یا هشتادند؛ این عنوان ازیکطرف، بر آسیبشناسی هویت دینی دانشجویان دهه هفتاد اشاره دارد و از دگر سوی، گونهای پیشیابی یا آیندهنگری است نسبت به دانشجویانی که قرار است بهعنوان متولدین دهه هشتاد از سال جاری وارد دانشگاه شوند.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: یکی از بحثهایی که باید اینجا مطرح شود این است که در حال حاضر وضعیت هویت دینی دانشجویان دهه هفتاد به چه صورتی است یا به چه صورتی بود؟ به نظر میآید سبک زندگی خاصی که برای انسان مدرن طراحیشده موجب شده است که هویت خاصی برای دانشجویان شکل بگیرد. خیلی مهم است که ما بدانیم میخواهیم بحث هویت دینی را در چه زمینهای بررسی کنیم؛ آیا در نگاه انسان سنتی میخواهیم این بحث را پیش ببریم یا در نگاه انسان مدرن؟ در انسان سنتی، به نحو چشمگیر، هویت مذهبی بسیار پررنگتر، فعالتر، زندهتر، ژرفتر و دامن گستردهتر است. اما اگر بخواهیم بحث هویت دینی را در کانتکست انسان مدرن بررسی کنیم، به نظرم چندگانگی در تقسیمبندی انسانها خواهیم داشت و ما نمیتوانیم همه انسانها را در طیف خاص قرار دهیم. بنابراین دانشجویان متولد دهه 70 و 80 را به نظرم در یک سطح و طبقه خاص نمیتوانیم در نظر بگیریم.
وی ادامه میدهد: مطالبی که عرض میکنم، بر اساس تجربه و تعاملاتی است که طی حدود ده سال گذشته با دانشجویان دهه هفتاد در گروه معارف اسلامی داشتهام. درخصوص وضعیت دینی دانشجویان دهه 70 میتوان به سه سطح اشاره داشت. دسته اول دانشجویانی هستند که اساساً هویت دینی و مذهبی خود را از دست دادند و هیچگونه احساس معناداری نسبت به هویت دینی و مذهبی نمیکنند. تعداد اینگونه دانشجوها، خوشبختانه، بسیار اندک است.
قربانی اضافه میکند: دسته دوم افرادی هستند که با تزلزل و سستی هویت دینی خود مواجهند؛ یعنی هویت دینی را در ذهن و ضمیر خود کمرنگ میبینند. یک احساس دوگانه و متناقض در بسیاری از گزارههای دینی مثل بحث حجاب در این دانشجویان وجود دارد؛ این دانشجویان از طرفی خود را متدین میدانند و از طرف دیگر نسبت به الزامات دینی واکنش نشان میدهند. این امر نوعی خودمتناقض اندیشی است یعنی دانشجو درعینحال میخواهد به هویت دینی خود پایبند بماند، اما آن را بهصورت ناقص و کمرنگ در زندگی اجتماعی خود پیاده میکند و یا هویت دینی را در تعارض با برخی امور میبیند. به دیگر بیان، مطلوبیت مورد انتظار دین اسلام از یک انسان در این سطح کاهش یافته است. ویژگیهای این دسته دوم نیازمند توضیح است که در ادامه بدانها اشاره خواهد شد. دسته سوم نیز دانشجویانی هستند که کاملاً پایبند به الزامات هویت دینی و مذهبی هستند.
این استاد دانشگاه در ادامه چنین توضیح میدهد: متأسفانه برخی از دانشجویان ما در طبقهبندی دوم هستند. یک نکتهای که میخواهم اشاره کنم این است که دانشجو سرمایه ملی یک کشور محسوب میشود و طبیعتاً پرنشاطترین دوران زندگی خودش را در دانشگاه میگذراند. ما باید به این مسئله توجه ویژه داشته باشیم که اینطور نیست که هویت مذهبی و دینی برای دانشجو در خلأ رخ دهد.
وی تأکید میکند: هویت ملی مذهبی دانشجو متأثر از عوامل مختلفی مانند کلاسهای آموزشی دانشگاه، گروههای همسالان، فضای خوابگاهی که دانشجو در آنجا زیست میکند و جهان زیستی او محسوب میشود، تربیت خانوادگی، و نیز الزامات و اقتضائات جامعه مثلاً بحث فقر اقتصادی و آینده مبهم است که همه این موارد در ساختن یا از بین بردن هویت مذهبی دانشجو بسیار اهمیت دارد.
عناصر جدید هویتساز ضد دینی
در ادامه این میزگرد کشاورز ترک، عضو هیئتعلمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، در خصوص عناصر جدید هویتساز به عناصر جدید هویتساز ضد دینی اشاره میکند و میگوید: بهعنوانمثال در بحث فضای مجازی و شبهات بسیاری که وجود دارد میتوان ورود پیدا کرد؛ این فضا درواقع زندگی دانشجو را شکل و به آن جهت میدهد.
وی تأکید میکند: وجود فضای مجازی در زندگی دانشجویی دانشجویان دهه 70 خیلی نکته مهمی است. اگر برای دانشجویان دهههای گذشته شبههای، سؤالی در حوزه دینی و مذهبی وارد میشد تلاش میکرد برود و از چند معلم، استاد، مرجع تقلید بپرسد و آن را برای خودش حل کند. منتها در حال حاضر برای بسیاری از دانشجویان دهه 70 بارکشی شبهات وجود دارد و دانشجو عاشق این است که شبهاتی را در ذهن خود بپروراند و خیلی بهندرت دنبال حل آنها است؛ تأکید کنم که هیچگاه ما نباید به دنبال مذمت دانشجویان نسل جدید باشیم اما چرا این وضعیت رخ داده؟ عوامل بسیار مهمی در این رابطه وجود دارد که در ادامه به آن خواهم پرداخت.
ارزشها هویت ما را میسازد
این استاد دانشگاه بیان میکند: هویت ابعاد بسیار گستردهای دارد و موضوع سادهای نیست، درواقع باید بگوییم هویت یک ماهیت لایه به لایه دارد؛ میتوانم برای هویت چهار لایه تعریف کنم و بگویم یک لایه ظاهری و عینی آن چیزی است که در جامعه میبینیم؛ پوشش دانشجوها در دانشگاه، آن چیزی که در ظاهر دارد اتفاق میافتد.
کشاورز ترک میگوید: لایه دوم عوامل فنی و اجتماعی است؛ یعنی این لایه دقیقاً مقصد مطالعات و پروژههای دانشگاهی ما است، مثلاً تأثیر بحث فوتبال بر هویت، یا هویتسازی در حوزه ورزش؛ یک لایه عمیقتری وجود دارد که به آن حوزه جهانبینی میگویند، وقتی در جامعه ما از هویت صحبت میکنیم، با چند سؤال میشود فهمید که جهانبینی یک جهانبینی ارزشی است، که اگر از یک دانشجوی خانم بپرسید که در امر ازدواج به چه چیزهایی توجه میکند غالباً جهانبینی فرد است در پاسخهایش بروز میکند؛ لایههای عمیقتر پنهانتر هستند. لایه آخر استعارهها، نمادها و اسطورههایی است که در جامعه وجود دارد. اینها هم میتوانند در هویتسازی کارکرد داشته باشد.
وی ادامه میدهد: یک آسیب جدی که در خصوص هویت شناسی دانشجویان بهشدت نمود پیدا میکند پرداختن بیشازحد به لایه ظاهری و عینی است یعنی ما در محیط دانشگاه با توجه به لایه ظاهری تعبیر میکنیم که تضعیف هویت ملی مذهبی اتفاق افتاده است. ولی وقتی توجه میکنیم میبینیم دانشجوی ما آگاهانه و انتقادی به بحثها میپردازد و اگر محتوای مناسب در اختیارش قرار بگیرد، میپذیرد. از روی ظاهر دانشجو نمیتوان درباره جهانبینی او قضاوت کرد، زیرا وقتی با شاخصهای دیگر مطالعه میکنیم میبینیم این جهانبینی ریشه در تاریخ کهن اسلامی ایرانی دارد و اینطور نیست که بهسادگی تغییر کرده باشد.
این استاد دانشگاه با اشاره به نگاه آینده محور در حوزه هویت میگوید: در این حوزه چیزی به نام سکون وجود ندارد یا شما میآیید الگوسازی میکنید، استعارهها و اسطورهها را از متن بیرون میآورید و تقویت میکنید؛ جهانبینی را تقویت میکنید و درنهایت لایههای ظاهری شکل میگیرد؛ یا میآیید در این حوزه هویت بدون الگوسازی شروع به فعالیت میکنید میکند؛ اما اگر سکون داشته باشید به سمت عقب برمیگردید، یا دیگران از جامعهای دیگر هویتی را برای شما میسازند و به شما تزریق میکنند؛ اینجاست که تهاجم فرهنگی اتفاق میافتد؛ بهعنوانمثال یا شما یک پوشش ایرانی اسلامی را طراحی میکنید که مد میشود و همه از آن استفاده میکنند یا پوششی را از غرب برای شما طراحی و آن را مد میکنند.
وی ادامه میدهد: در این فضا دو رویکرد میتوان داشت؛ یا پویا بود و مطالعه و حرکت کرد، یا ساکن بود و از هویتهایی که بیگانه میدهد تقلید و استفاده کرد. اما اگر ما دنبال ساختن آینده هستیم باید ارزشهایمان را درست بسازیم؛ ارزش پیوند تنگاتنگی با هویت دارد و هر چیز که در زمان حال تبدیل به ارزش شود ساخت آینده را رقمزده است. در حوزههای مختلف مانند پوشش، ورزش، هنر، علم و دانش و همه عناصر هویتساز این ارزشها هستند که آینده ما را میسازند، مهمترین مؤلفهها هم در ساخت آینده مؤلفههای فرهنگی هستند که هویت هم میتواند در آنجا نقش خود را ایفا کند.
گزارش از زهرا عبداللهی خبرنگار ایسنا منطقه قزوین
انتهای پیام
کپی شد