در کتاب شریف وسائل الشیعه در ضمن «ابواب مَن یَصِحُّ مِنهُ الصَّوم» بابی است به نام «بَابُ أَنَّ الصَّائِمَ إِذَا خَافَ التَّلَفَ مِنَ الْعَطَشِ جَازَ لَهُ الشُّرْبُ بِقَدْرِ مَا یُمْسِکُ الرَّمَقَ وَ لَمْ یَجُزْ لَهُ أَنْ یَشْرَبَ حَتَّى یَرْوَى»، که در این باب دو روایت وجود دارد که عبارتند از: موثقه عمار و صحیحه مفضَّل بن عُمَر؛ بسیاری از علمای شیعه با استناد به این دو روایت و برخی روایات دیگر میگویند کسانی که روزه میگیرند ولی تاب و تحمل تشنگی را ندارند، به اندازهای که جلوی تشنگی شان را بگیرد میتوانند آب بنوشند.
اما اختلاف نظر در این است که آیا این روزه صحیح است یا باطل و نیاز به قضا دارد؟ در این باره عدهی کثیری از علما فتوا بر وجوب قضاء روزه دادهاند و برخی نیز حکم بر صحت روزه و عدم وجوب قضاء دادهاند.
اما در کمال تعجب بعد از آنکه فتوای اخیر آیتالله بیات زنجانی مبنی بر صحت روزه چنین فردی و عدم وجوب قضاء آن ارائه گردید، جنجال فراوانی را در رسانهها به دنبال داشت. تتبع در رسالههای توضیح المسایل مراجع نشان میدهد که نظر فقهی آیتالله سبحانی نیز مانند فتوای آیتالله بیات است حال جدای از ارزشیابی فقهی و مناقشات صورت گرفته، جای این سوال جدی مطرح است که جوسازیهای اخیر و بعضا هتاکیهای صورت گرفته در رسانههای مختلف، آیا تنها جنبهی فقهی داشته و از دغدغه دینی نشات گرفته یا مسایل سیاسی و غیره در اعلام نظر مخالف دخیل بوده است. حال به متن توضیح المسایل آیتالله سبحانی که سالهاست آراسته به طبع شده، نظر میافکنیم:
آیتالله سبحانی حفظه الله در مورد این مسأله و فتوای به عدم بطلان روزه آن میفرمایند:
(مسأله 1256) اگر روزهدار به قدرى تشنه شود که براى او تحمل تشنگى موجب عُسر و حَرَج است، مىتواند به اندازهاى که رفع مشقّت کند، آب بیاشامد و روزه او باطل نمىشود.
(مسأله 1257) انسان نمىتواند براى ضعف، روزه را بخورد، ولى اگر ضعف او به قدرى است که معمولاً نمىشود آن را تحمل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد.
ایشان در مسأله بعد توضیحالمسائل در حکم روزه فرد معتاد نیز هم، چنین نظری را دارند:
(مسأله 1258) تریاک کشیدن حرام است و اشخاصى که معتاد به کشیدن تریاک هستند و نمىتوانند ترک کنند و با این حال نمىتوانند روزه بگیرند مىتوانند به مقدار دفع ضرورت تریاک بکشند، و روزه را واجب است بگیرند.
آیتالله سبحانی سابق بر این نیز در جلد 2، کتاب «الصوم فیالشریعة الإسلامیة الغراء» که در سال 1378 به چاپ رسیده، نیز مشابه این فتوایشان را بیان و ادله آن را توضیح دادهاند.