حضرت امام خمینی(س) ضمن بیان برداشت های مختلفی که از انتظار امام زمان(عج) در جامعه مطرح شده؛ به معنای صحیح انتظار اشاره کرده و فرمود: بعضی ها انتظار فرج را به این می‏ دانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان- سلام الله علیه- را از خدا بخواهند.

به گزارش جماران به نقل از ایرنا، حضرت امام خمینی(س) ضمن بیان برداشت‌های مختلفی که از انتظار امام زمان(عج) در جامعه مطرح شده؛ به معنای صحیح انتظار اشاره کرده و فرمود: بعضی‌ها انتظار فرج را به این می‏‌دانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان- سلام الله علیه- را از خدا بخواهند.
از دیدگاه امام خمینی چنین افرادی که از صالحان نیز هستند، چنین اعتقادی دارند، به گونه‌ای که برخی از آنان شمشیری را هم در خانه نگهداری کرده و منتظر حضرت هستند. این افراد به تکالیف شرعی عمل ‏کرده و نهی از منکر و امر به معروف نیز می کنند ولی به فکر این که کار دیگری انجام دهند، نیستند.
حضرت امام(س) در ادامه افزودند: یک دسته دیگری بودند که می‌گفتند انتظار فرج این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در جهان چه می‏‌گذرد. بر ملت‏‌ها چه می‏‌گذرد؛ بر ملت ما چه می‏‌گذرد؛ به این چیزها ما کار نداشته باشیم؛ ما تکلیف‏‌های خودمان را عمل می‏‌کنیم؛ برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء الله، درست می‏‌کنند؛ دیگر ما تکلیفی نداریم.
البته این گروه تکلیف خود را فقط دعا کردن برای امام زمان‌(عج) می‌دانند و افراد نیکوکاری هم هستند ولی دسته ای دیگر کسانی هستند که معتقدند بایستی جهان پر از گناه شود تا حضرت ظهور کند و حتی نباید امر به معروف و نهی از منکر کنند.
امام خمینی در ادامه فرمودند: دسته‏‌ای از این گروه بالاتر بودند و می‏‌گفتند که باید به گناهان دامن‏زد و مردم را به گناه دعوت کرد تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت- سلام الله علیه- تشریف بیاورند. این هم یک دسته‏‌ای بودند که البته در بین این دسته، منحرف هایی هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرف هایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن‏ می‏زنند.
اعتقاد گروهی دیگر، از این نوع تفکر نیز فراتر رفته و معتقد بودند که ایجاد هر حکومتی در زمان غیبت بر خلاف دستور اسلام است و امام خمینی‌(س) از این گروه به عنوان افراد مغرور یاد کردند.
ایشان فرمودند: یک دسته دیگری بودند که می‏‌گفتند که هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و بر خلاف اسلام است. آنها به بعضی روایات مغرور بودند که این روایات وارد شده است بر این امر که هر پرچمی قبل از ظهور حضرت برپا شود، آن پرچم، پرچم باطل است. آنها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتی باشد، در صورتی که آن روایات (اشاره دارد) که هر کسی پرچمی را بلند کند با پرچم مهدی، به عنوان مهدویت بلند کند (باطل است).
حضرت امام با فرض تایید چنین روایاتی فرمودند: آیا معنای این روایات این است که تکلیفمان دیگر ساقط است؟ یعنی، خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن نیست این معنا که ما دیگر معصیت بکنیم تا پیغمبر بیاید، تا حضرت صاحب بیاید؟ حضرت صاحب که تشریف می‏‌آورند برای چی می‌‏آیند؟ برای اینکه گسترش بدهند عدالت را، برای اینکه حکومت را تقویت کنند، برای اینکه فساد را از بین ببرند.
آن‌گاه امام خمینی با بیان دلایلی طرح چنین نظریه ای را ابلهانه دانسته و فرمودند: آنکه می‏‌گوید حکومت نباشد، معنایش این است که هرج و مرج بشود، همه هم را بکشند؛ همه به هم ظلم بکنند برای اینکه حضرت بیاید. حضرت بیاید چه کند؟ برای اینکه رفع کند این را. این یک آدم عاقل، یک آدم اگر سفیه نباشد، اگر مغرض نباشد، اگر دست سیاست این کار را نکرده باشد که بازی بدهد ماها را که ما کار به آنها نداشته باشیم؛ آنها بیایند هر کاری می‏خواهند انجام بدهند؛ این باید خیلی آدم نفهمی باشد!
سپس حضرت امام به نقش سیاست در این زمینه اشاره کرده و این نوع طرز تفکر را عامل غفلت مردم از ظالمین دانسته و افزودند: مسئله این است که دست سیاست در کار بوده، همان طوری که تزریق کرده بودند به ملت ها، به مسلمین، به دیگر اقشار جمعیت های دنیا که سیاست کار شماها نیست، بروید سراغ کار خودتان، و آن چیزی که مربوط به سیاست است، بدهید به دست امپراتورها، شما کار به سیاست نداشته باشید، حکومت مال ما، شما هم بروید توی مسجدهایتان بایستید نماز بخوانید! چه کار دارید به این کارها؟
این طرز تفکر از دیدگاه امام خمینی بر خلاف مفهوم انتظار است. چون نتیجه چنین دیدگاهی بر خلاف دستورهای صریح قرآن است.
حضرت امام در این زمینه فرمود: حکومت نبودن، یعنی اینکه همه مردم به جان هم بریزند، بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، بر خلاف نص آیات الهی رفتار بکنند. ما اگر فرض می‏کردیم ۲۰۰ روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار می‌‏زدیم، برای اینکه خلاف آیات قرآن است. اگر هر روایتی بیاید که نهی از منکر را بگوید نباید کرد، این را باید به دیوار زد. این گونه روایت قابل عمل نیست و این نفهم ها نمی‏دانند چه می‏گویند.
ایشان افزودند:‌‌ آن پر کردن دنیا از عدالت را ما نمی‌‏توانیم (پر) کنیم. اگر می‏‌توانستیم؛ می‏‌کردیم اما چون نمی‏‌توانیم پر بکنیم؛ ایشان باید بیایند. الان عالم پر از ظلم است. ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم؛ باید بگیریم، تکلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن به ما تکلیف کرده است. ما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم، کار را همچو بکنیم که عالم برای آمدن حضرت- سلام الله علیه- مهیا شود.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
4 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.