امام خمینی(قدس سره) بر اساس مبانی عرفانی؛ کرامت انسانی را پذیرفته و کرامت ذاتی انسان را مقدمه رسیدن انسان به کمالات بالای الهی دانسته است.

به گزارش جماران حجت‌الاسلام‌والمسلمین هادی سروش، استاد حوزه علمیه در جلسات هفتگی خود در شرح اصول کافی در هیئت انصار المهدی تهران با ورود به بحث «کرامت ذاتی انسان» گفت: امام خمینی(قدس سره) بر اساس مبانی عرفانی؛ کرامت انسانی را پذیرفته و کرامت ذاتی انسان را مقدمه رسیدن انسان به کمالات بالای الهی دانسته است.

امام خمینی(قدس سره) و کرامت ذاتی انسان

 

استاد هادی سروش اظهار کرد: امام خمینی(قدس سره) بر اساس مبانی عرفانی؛ کرامت انسانی را پذیرفته و کرامت ذاتی انسان را مقدمه رسیدن انسان به کمالات بالای الهی دانسته است. بله، ایشان، کرامت ذاتی که در برتری‌های ادراکی و عقلی مطرح است را کافی نمی‌داند و معیار بلندایِ کرامت را روحانیت نفس و مراعات تقوا می‌داند و تصریح می‌کند؛ انسان با کرامت خلق شده است.

 

کرامت ذاتی و کرامت ایمانی

 

استاد حوزه علمیه گفت: مشکل برخی عالمان ما خلط کرامت ذاتی و کرامت ایمانی است. وقتی فردی فاقد ایمان است، ضرورتاً فاقد کرامت ذاتی نیست. بله کرامتی که منشاء ایمان است مرتبه بالاتری از کرامت انسانی است ولی فاقد ایمان، فاقد کرامت ذاتی نیست.

 

کرامت در دیدگاه ملاصدرا

 

وی بیان کرد: از نگاه حکمت متعالیه و صدرالمتألهین؛ در مرحله اوّل؛ کرامت انسان، امری حقیقی و وجودی است، نه اعتباری و قراردادی. و در مرحله دوم؛ دارای مراتب است و به تبعیت از وجود، تشکیکی است.

 

کرامت انسان در قرآن

 

هادی سروش گفت: عجیب است در رابطه با کرامت انسان روشن‌ترین بیان را قرآن دارد ولی مورد بی‌توجهی برخی قرار گرفته و با تکیه به برخی نقلیات قابل نقض و نقد؛ حرف دیگری می‌زنند! و این مدعای روشن قرآن این است؛ «لقد کرمنا بنی آدم» واقعاً کاملاً روشن و برهانی است.

 

همه پیش خدا کریم اند و اما با تقوایان اکرم اند

 

استاد حوزه علمیه با اشاره به آیه «إنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أتْقَاکُمْ» در سوره حجرات قرآن کریم اظهار کرد: آیا مفاد این آیه این است که فقط با تقوایان در نزد خدا دارای کرامت هستند بقیه انسان‌ها بی‌ارزش‌اند؟ یا اینکه «اکرم» صیغه مبالغه است و بالاترین درجه و مرتبه کرامت انسانی را معرفی می‌کند، قطعاً مطلب دوم درست است چون همه انسان‌ها - به غیر از ظالمان - نزد خدا کرامت دارند و البته برخی دارای کرامت تقوایی هستند که مرتبه بالاتری را شامل هستند.

 

نشانه‌های کرامتِ همه انسان‌ها در نصوص دینی

 

وی افزود: ما نشانه‌های متعددی بر کرامت انسان در نصوص دینی داریم.
نمونه‌ای از آن روایتی است که کلینی در کافی نقل می‌کند و مفاد آن چنین است که همین مقدار که کسی ظلم نکند و فریب ندهد، باید به چشم «برادر» او را دید‌. این خیلی مهم است و در بحث کرامت انسان باید به او توجه شود که انسان با هر دین و آئینی در صورت عدم ظلم و تعدی و دروغ «برادر» است؛ در اصول کافی باب صفات‌المؤمن است که امام صادق(ع) فرمود: «من عامل الناس فلم یظلمهم و حدثهم فلم یکذبهم و وعدهم فلم یخلفهم کان ممن حرمت غیبته ... و وجبت اخوته».

 

سروش با اشاره به جریان برخورد سخت امام علی(ع) در رابطه با ظلم در حق یک زن غیرمسلمان گفت: آیا این جریان نشانی غیر از کرامت دارد؟ آنجا که امیرالمؤمنین(ع) در خطبه ۲۷ نهج‌البلاغه فرمود: «و لقد بلغنی أنّ الرجل منهم کان یدخل علی المرأة المسلمة والاُخری المعاهدة فینتزع حجلها وقلبها وقلائدها ورعثها... فلو أنّ امرأً مسلماً مات من بعد هذا أسفاً ما کان ملوماً بل کان به عندی جدیراً»؛ به من خبر رسیده است که یکی از آن غارتگران، بر زنی مسلمان و زنی غیرمسلمان وارد شده و زیور آلات آنان را از تن آنان بیرون آورده و برده است... اگر به سبب این حادثه و ناراحتی حاصل از آن، مسلمانی بمیرد، ملامت نخواهد شد و از نظر من کاری سزاوار و در خور است.
من این‌طور می‌فهمم که تعبیر «من بعد هذا» نشان این است که نه الآن اگر کسی این خبر شکستن کرامت انسانی را بشنود و جان دهد، بلکه اگر در آینده هم کسی از این خبر دردناک که کرامت انسانی شکسته شد! جان دهد جای ملامت نیست.

 

نظریه کرامت در فقه

 

این استاد حوزه علمیه افزود: قبول دارم هنوز فقیهان در مسیر راه را باید ادامه دهند و کرامتی که قرآن از آن برای انسان نام برده و عارفان بر او صحه گذاشتند را در فقه نمایان‌تر کنند.
چه زیبا امام خمینی(قدس سره) فتوا می‌دهد کسی به گوش یک اعدامی سیلی بزند، اعدام باید متوقف شود و آن شخص همان سیلی را قصاص کند.
و چه زیبا آیت الله سیستانی در آثارشان تصریح می‌کند؛ کرامت، مانند عدالت، روح شریعت است.

 

با این وجود، علامه حلی در کتاب تذکره از شافعی نقل می‌کند که اوست که برای هیچ انسانی غیر از مؤمنان کرامت قائل نیست!
اینان به آیه ۲۹ سوره توبه تمسک می‌کنند که خدا فرمود: از کفار جزیه بگیرید و آنان را «و هم صاغرون» کنید. بعد «صاغر» را معنا می‌کنند یعنی کافر را باید ذلیل و پست و خوار کنید! و بعد می‌گویند: خوب، وقتی کافر ذمی که در پناه دولت اسلامی است باید خوار و پست شود، تکلیف دیگران روشن است و هیچ کرامتی ندارند!

 

هادی سروش در پایان خاطرنشان کرد: قطعاً این معنا از آیه اشتباه است، صاحب المیزان با اینکه به صراحت در بحث کرامت انسانی به نظریه وسیعی نرسیده ولی تصریح می‌کند؛ «صاغر» به معنای عدم قانون‌شکنی و عدم ایستادگی کفار در جوامع اسلامی است و ارتباطی به بی‌ارزشی آنان ندارد. پس به صرف یک معنای ناصحیح که نمی‌شود حکم به جوازِ تهمت زد و یا توهین و یا آسیب روحی به کفار را مطرح کرد. بله حساب ظلمه متفاوت است.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.