پس از رحلت آیت الله بروجردی که دنیای سیاست و دین و مذاهب آنروز را تکان داد شایستهترین جانشین ایشان ، از دید نخبگان، و پختگان حوزه، حضرت آیت الله خمینی بود.
آن موقع، من کلاس ۶ ابتدایی بودم، رحلت ایشان۱۳۴۰/۱/۱۰ بود و بنده در همان زمان توفیق آن را داشتم که به شهر قم رفتم و در چهلم آن بزرگوار با اخوان حاج آقا مرتضی وحاج آقا مجتبی تهرانی ( شهید کلهری) بر سر مزار ایشان شرکت کردیم.
هنوز ساختمان مسجد اعظم نیمه کاره بود، و در مرحله سفت کاری قرار داشت، و به نازک کاری نرسیده بود، حضرت آیت العظمی بروجردی رضوان الله تعالی علیه، باعث اعاده حیثیت شیعه اثنی عشری در جهان اسلام و همینطور در جهان آن روزگار شد و همینطور باعث درخشش در دنیای غرب، که ایشان را بهعنوان پاپ مسلمانان جهان می شناختند و ساده زیستی ایشان را با زندگی تجملی و اشرافی پاپ کاتولیک ها و... مقایسه میکردند، همانطور که مسجد اعظم قم سفت کاری شده برای نازک کاری تحویل حوزه علمیه قم گردید، همینطور نیز جایگاه مرجعیت تامه تحویل مرجع تقلید بعدی حضرت خمینی(س) شد.
از زمانیکه علمای برجسته و هوشیار و تجربه دیده و آگاه به زمانه، پس از رحلت آیت الله حاج سیدابو الحسن اصفهانی، رحمت الله علیه، بهفکر افتادند تا مرجعیت شیعه را در ایران و در رأس حوزهی علمیه قم نگاهدارند لذا پس از عمل جراحی حضرت آیت الله بروجردی به بیمارستان فیروز آبادی شهر ری تهران، به عیادت ایشان رفتند و از آن بزرگوار خواستند تا ایشان پس از رفع کسالت به قم تشریف ببرند، و مدیریت حوزه قم را بهدست بگیرند.
حضرات آیت الله آخوند همدانی، آیت الله کرمانشاهی، آیت الله نیشابوری ، آیت الله سید احمد خوانساری، آیت الله سید روح الله خمینی، آیت الله میرزا عبدالعلی تهرانی ( شهید کلهری ) که نماینده مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی بودند به عیادت آیت الله العظمی بروجردی رفتند و از ایشان خواستند تا به قم تشریف ببرند و محور حوزه علمیه قم و مرجع تقلید عموم مردم ایران و شیعیان جهان باشند.
از تمام اطرافیان و درخواست کنندگان از آیت الله بروجردی به اسکان در شهر مقدس قم برای اقامت و تقبل مسئولیت سنگین مرجعیت شیعه درقم، بهجز آیت الله روح الله خمینی، بقیه علماء به اطراف و اکناف کشور رفتند برای تبلیغ مرجعیت آیت الله بروجردی، فقط آیت الله خمینی متواضعانه در کنار ایشان در قم ماندند، و در برخی از موارد اتفاقات پر التهاب سیاسی مثل ماجرای سید علی اکبر برقعی درقم، جناب خمینی بهعنوان نماینده تام الاختیار آیت الله بروجردی وارد مساله شد و قضیه را فیصله دادند.
آیت الله خمینی در اکثر درسهای آیت الله بروجردی همچون طلبههای جوان دو زانو در برابر آیت الله بروجردی می نشستند و در حالیکه در همان زمان خودشان از مدرسین مقبول حوزه علمیه قم بودند اما در محضر آیت الله بروجردی مثل یک طلبه جوان به فرمایشات ایشان گوش میکردند در حالیکه هم سن و سالان آیت الله خمینی، در آخرین صف به دیوار شبستان تکیه می دادند، اما حاج آقا روح الله در میان طلاب جوان مودب و دو زانو نزدیک معظمله در دروس شرکت می کردند!
لذا پس از رحلت آیت الله بروجردی که دنیای سیاست و دین و مذاهب آنروز را تکان داد شایستهترین جانشین ایشان ، از دید نخبگان، و پختگان حوزه، حضرت آیت الله خمینی بود، گرچه شاه با سفارش مشاوران آمریکایی، انگلیسی و... برای کوتاه کردن دست مرجعیت از سیاست و قطع بازوی مرجعیت از دخالت در امور سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و... در کشور بود، لذا با توصیه مشاوران خود پیام تسلیت برای درگذشت آیت الله بروجردی را به شهر مقدس نجف و برای مرجع تقلید بعدی به زعم خودشان، یعنی حضرت آیت الله حکیم فرستاد، نه به قم، و نه به آیت الله خمینی، یا مرجع دیگری در ایران.
این درحالی بود که امیر عباس هویدا که آنزمان هنوز هیچ پست مهم دولتی نداشت و فقط بهعنوان یک روزنامهنگار وابسته به بابیت و استعمار سردبیر یک نشریه وابسته به شرکت ملی نفت ایران بود ( شرکت نفتی که زیر نظر آمریکائیها و انگلیسی ها و... بود) او در نشریه متعلق به شرکت ملی نفت، از آیت الله خمینی، بهعنوان یکی از مهم ترین جانشینان مرجعیت در ایران نام برد!
بههر صورت، اسکلت جایگاه مرجعیت تامه نه فقط در ایران، بلکه در جهان، که با استحکام توسط آیت العظمی بروجردی نوسازی و برپا شده بود، پس از رحلت آیت الله العظمی بروجردی به آیت الله آقا سید روح الله خمینی رسید و حقا و انصافا ایشان جانشین خلف آیت الله بروجردی بودند تا این جایگاه مهم را به آیت الله خامنه ای حفظهالله سپردند، تا انشاءالله تحویل حضرت صاحب الزمان (عج) بشود.
اللهم عجل لولیک فرج