پایگاه خبری جماران: عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت:
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با آیت الله علی اکبر مسعودی خمینی در پی می آید:
تشکر میکنیم از فرصتی که در اختیار جماران قرار دادید. آرزوی قبولی طاعات و عبادات حضرتعالی را داریم. گفتوگویی از شما چند روز پیش منتشر شد که مورد توجه قرار گرفت. در آن گفتوگو سعی کرده بودید حساب حوزه علمیه و علما و بزرگان را از ماجرای تلخی که در درمانگاه قرآن و عترت اتفاق افتاد، جدا کنید. اگر امکان دارد معنای این سخن را بیان بفرمایید.
آموزههای اسلام و قرآن و به خصوص ارشادات ۱۴ معصوم، در امور اخلاقی و مباحث دیگر موجود و در دسترس است و ما افتخار میکنیم که چنین قرآن، روایات و ائمهای داریم. لذا اگر بخواهیم کاری کنیم باید ببینیم معصومین علیهمالسلام با دشمنان و افراد مخالف اسلام چگونه رفتار میکردند؟ آنان خدمت امام میآمدند، مینشستند و حرفهای نامربوط یا بیحساب میزدند، ولی امام با رافت، زبان خوش و استدلال گفتوگو میکرد. ما هیچ وقت نشنیدیم که اگر خلافی نزد ائمه علیهمالسلام انجام میشد، عصبانی شوند و عصبانی نمیشدند.
عصبانیت زمانی خوب است که مثل امام خمینی(ره) بخواهد یک دستگاه زائد، خلاف و بیربط را از بین ببرد. امام خمینی در مقابل همه امور و هر چیز، هیچ وقت عصبانی نمیشد. من قبل از قیام با امام بودم و بعد از انقلاب هم من در خدمت ایشان بودم، نزد ایشان میرفتم، امام از هیچ چیز عصبانی نمیشد ولی از رضا شاه و محمدرضا شاه آنچنان عصبانی میشد که انسان تعجب میکرد.
امام خمینی میگفت که خرابی دین و دنیای مردم مسلمان ایران به دلیل تسلط رضاشاه و محمدرضا شاه است.
پس باید شکل عصبانیت در جهت احقاق حق مردم باشد.
بله. وقتی افراد نزد ائمه علیهمالسلام میرفتند، هیچ وقت زبان امامان تند نبود و با زبان اخلاق، قرآن و اسلام با مخاطبان سخن میگفتند. امام خمینی هم هیچ وقت عصبانی نمیشد مگر زمانی که میخواست مقابل رضا شاه یا محمدرضا شاه صحبت کند. چون میدانست و متوجه بود که این دو نفر در ایران کشف حجاب را رواج دادند.
من یادم میآید که حدود ۸ یا ۹ ساله بودم و در خمین زندگی میکردیم؛ یک روز به منزل آمدم و دیدم مادرم گریه میکند. پرسیدم: مادر چرا گریه میکنی و چرا ناراحتی؟ گفت: کاری به من نداشته باش. همینطور که داشتیم صحبت میکردیم، پدرم آمد و از مادرم پرسید که چرا گریه میکنی؟ مادرم گفت: «در کوچه و خیابان مأمورانی گذاشتهاند که هرکس را با چادر و روسری دیدند، چادرش را میکشند و روسریش را برمیدارند و میگویند باید کشف حجاب کنید! این چه زندگی است؟!» بعد از اینکه این جمله را گفت، شروع به گریه کردن کرد.
امام هیچ وقت برای زندگی خود یا زندگی دیگران عصبانی نمیشد؛ فقط زمانی عصبانی میشد که برخی یا حقوق مردم را نادیده میگرفتند یا با اسلام و قرآن در میافتادند و میخواستند این دو را از بین ببرند.
اسلام در بیشتر جاها، رأفت، زبان خوب، گویا و نرم را قبول دارد. معارف قرآن بسیار عالی است، هیچ وقت با زبان غیر معروف صحبت نکرده است و ادبیات آن به زبان و ادبیات انسانی و اخلاقی است. امیدوار ما هم اینگونه باشیم.
با توجه به قضیهای که در درمانگاه قرآن و عترت قم اتفاق افتاد، اگر عمل افراد برای نهی از منکر موجب وهن ارزشهای دینی شود، آیا کار جایزی است؟
جواب این سوال معلوم است، از عرائض گذشته جواب این سوال هم داده شده است. این آقا باید میرفت، سرش را پایین میانداخت و میگفت: «خانم، خواهر، شما مسلمان هستی، من از شما تقاضا میکنم لطفاً در بیرون از منزل، سرت را بپوشان.» اگر اینگونه بگوید طرف مقابل هر که باشد، قبول میکند. ولی ما اگر رفتیم و گفتیم: «آی خانم! چه خبره؟ خجالت بکش و این کار را رها کن و عکس از او گرفتیم»، معلوم است که ناراحت میشود.
لذا من همیشه گفتهام که ما با زبان رأفت و مهربانی باید با مخاطب صحبت کنیم. امام خمینی هیچ وقت ناراحت نمیشد مگر در مقابل شاهان پهلوی و آمریکا؛ و عصبانی شدن در این موارد ایراد ندارد.
آیا عکس گرفتن از صحنه گناه جایز است؟
وظیفه این آقای طلبه این نبود که عکس بگیرد. البته اگر عکس گرفته باشد؛ من نمیدانم گرفته یا نه. از همه بالاتر باید ببینیم اسلام و قرآن به ما چه میگوید. مردم ایران، مردمی مسلمان، قرآنی و با شرافت هستند. لذا باید با مردم با مهربانی رفتار کرد.
آیا عکس گرفتن از صحنه گناه، نهی از منکر محسوب میشود؟
اصلاً نباید عکس گرفت، باید با طرف مقابل با زبان رأفت صحبت کرد و به هیچ وجه من الوجوه، عکس نباید گرفته شود.
تصویربرداری که موجب تشکیل پرونده و سوء سابقه کیفری برای افراد جامعه میشود، اگر موجب ضرر و زیان روحی و جسمی و حتی مالی برای افراد باشد ضمانآور است یا نه؟
به طور کلی ما هیچ وظیفه نداریم که از افراد عکس بگیریم و به دیگران نشان دهیم. در هیچ زمینهای ما وظیفه نداریم عکس بگیریم؛ عکس گرفتن را قوه قضاییه باید بگوید. بنابراین از هیچ مرحلهای از مراحل گناه اصلاً و ابداً نباید عکس بگیریم.
حاج آقا درباره این موضوع اگر از سیره و رفتار علما، مطلبی دارید بفرمایید.
به مردم شریف ایران عرض میکنم که علما، طلبهها و مقام معظم رهبری، میخواهند در چارچوب اسلام کار کنند و کسی خلاف اسلام کاری نمیکند؛ بلکه همه میخواهند اسلام اعتلا پیدا کند. امام خمینی که شاه و دستگاه او را از بین برد، برای حکومت نبود بلکه برای اجرای اسلام بود.
همه علمای ما از قرآن و اسلام دم میزنند. اگر یک نفر در جایی کار خلافی کرده، توجه نداشته است. دشمنان این را برای ما بوق میکنند و نباید اینگونه باشد. بنابراین حساب این طلبه با حساب علما جداست.
در حوزه امر به معروف و نهی از منکر، شما جمله خوبی گفتید که هدف این است که اسلام را تعالی دهیم. آیا اگر با مردم با خشونت برخورد کنیم، اسلام را تعالی میدهیم؟
اسلام با خشونت مخالف است. ما «بسم الله الرحمن الرحیم» داریم. رحمان و رحیم یعنی معنای خشونت؟ یکی از درویشها شعر جالبی میگفت:
«بسم الله ما در اول قرآن است
رحمان و رحیم رخصت از یزدان است »
خداوند به ما رحمانیت و رحیمیت خود را نشان داده نه غضبش را. لذا اینها را باید حساب کرد.
فرمودید که عصبانیت ما باید در دفاع از حق و مظلوم در مقابل ظالم باشد، نه در برابر خانمی که بدحجاب است و دستش به جایی نمیرسد.
باید ببینیم که اجتماع و جمعیت و افرادی که ما با آنها روبرو هستیم، یک نفر است یا جمع است؟ ممکن است در جامعه ایران، مثلا ۵۰ یا ۱۰۰ نفر مثل این خانم باشند، اما بقیه الحمدالله حجاب دارند و کسی هم مقابل آنان نیست. ما باید با این ۱۰۰ نفر با زبان اخلاقی برخورد کنیم. جمعیت ایران هشتاد میلیون نفر است که لااقل 40 میلیون نفر زن هستند و ممکن است به فرض مثال 40 نفر اینگونه باشند. ما 40 میلیون نفر را رها میکنیم و 40 نفر را بگیریم؟ در همه جا میبینیم الحمدلله زنهای ما محجبه و اخلاقاً خوب هستند. اگر چهار یا پنج نفر بیحجاب باشند، باید با آنها با زبان لیّن برخورد کنیم؛ به گونهای که انسان برای انسان اقتضا میکند. لذا باید با مردم مثل انسان برخورد کنیم نه...!
مضمون یک شعری -که الان در خاطرم نیست- این است که آنچه به سر آدم میآید از زبان است. زبان انسان را میتواند بسیار بالا ببرد و میتواند پایین بیاورد. پشت سر زبان، تفکر است و پشت سر تفکر، مسائل دیگری است. یکی از آقایان علما میگفت که «الفکر حرکة من المبادی و من المبادی الی المراد». قدم اول فکر کردن است و انسان از فکر کردن به خواستهاش میرسد. متأسفانه ما کارها را بیفکر انجام میدهیم و نباید اینگونه باشیم.
یعنی رفتار و حرکت اخیر، خالی از تفکر و عقلانیت بود.
بله، اگر ما همه جا با فکر کار کنیم، هیچ وقت ضرر نمیکنیم، اما اگر با عصبانیت و... باشد مشکل پیدا میکنیم.
این را باید به مردم گفت که اگر طلبهای در جایی خلافی کرد، شما این یک مورد را به گردن همه طلبهها میگذارید؟! این بدترین بیانصافی است. اگر من خلافی کنم، خلاف من را به گردن دیگران میگذارید؟ اگر در هزار نفر، یک نفر خلاف کند بقیه چه؟
آخوند و غیرآخوند ندارد. عادت بدی در ما وجود دارد که اگر یک بازاری کار خلافی کرد میگوییم بازاریها، اگر معلمی کار خلافی کرد میگوییم معلمها و اگر در هر صنفی یک یا دو نفر کار خلافی انجام داد، آن را به همه سرایت میدهیم. این حرف کار نابجایی است.
این را باید بدانید که دشمنان ما که خارج از کشور هستند، فقط دنبال این هستند که از من آخوند، طلبه و فلان رئیس، چیزی بگیرند و این را عَلَم کنند. این را ما باید بفهمیم؛ مردم ایران باید بفهمند که ما دشمن داریم. امام خمینی جملهای گفت که «هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید». آمریکاییها ما را رها نکردند، ببینید چه مطالبی درباره ما مینویسند.
به نظر شما آیا روحانیون زنستیز هستند؟
نه، آخوندها زنستیز نیستند و برای زنها شأن و مرتبه و احترام بالایی قائل هستند.
شاهد بودیم که امام به زنها اجازه داد رأی بدهند و حتی نماینده مجلس بشوند و...
اجازه نداد، بلکه امر کرد. ایشان فرمود، وظیفه زنها این است که بیایند و رأی دهند. چون زنها هم جزء جامعه و اجتماع هستند و باید رأی دهند و باید حضور اجتماعی داشته باشند.
زنها در صحنه بودند و امام امر میکرد که باید در صحنه باشند.
یک نفر اگر خلافی کند میگویند آخوندها، یک بازاری اگر دزدی کند میگویند بازاریها دزد هستند. نباید اینگونه باشد.
این تفکر چگونه درست میشود؟
ما که همیشه به اصلاح امید داریم، ولی امیدواریم که حضرت حجت(عج) به زودی ظهور کند و مصلح کل جهان شود.