پایگاه خبری جماران: عضو هیئت علمی دانشگاه قم با اشاره به فرامذهبی بودن راهپیمایی اربعین گفت: اگر کسی بتواند اهلبیت پیامبر را منحصر به شیعه بکند، میتواند امام حسین و زیارت امام حسین را هم منحصر به شیعه بکند. یک مختصر آشنایی با گذشته فرق اسلامی و اهل سنت، نشان میدهد که اهل سنت بر اساس روایاتی که خودشان نقل کردهاند و بزرگانشان نقل کردهاند که در کتب ما شیعیان نیز راه پیدا کرده است، عشق فراوانی به ائمه (علیهم السلام) داشتهاند. ما نباید سخنان شاذّ و سخنان بسیار ناپسندی که برخی از نواصب مطرح کردهاند را به حساب اهل سنت بگذاریم. چنانکه اهل سنت نیز حرفهای شاذی که برخی از غالیان شیعه مطرح کردهاند را به حساب شیعه بگذارند.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با حجت الاسلام والمسلمین دکتر غلامحسین اعرابی در پی می آید:
با توجه به راهپیمایی عظیم اربعین، علاقهمندیم که تحلیلهای حضرتعالی را در این رابطه بشنویم. اینکه اساسا این راهپیمایی در تقویت قدرت نرم جهان اسلام و پیوند مسلمانان چه نقشی دارد؟ و چه نقشی میتواند ایفا بکند؟
من یک مقدمه کوتاهی خدمت شما عرض میکنم. در روایت و بلکه روایات زیادی آمده است که نمود اصلی اش این روایت است که میفرماید، «ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة» که در واقع امام حسین (علیه السلام) را سفینه نجات و چراغ راه هدایت معرفی میکند.
اما در رابطه با کارهایی که معتقدان به ولایت و امامت انجام میدهند که از روی اخلاص انجام میگیرد، این کارها یک بود دارد و یک نمود. «بود» این کارها این است که در صیرورت انسان و در تکامل معنوی انسان مؤثر است. کسی که به یاد امام حسین (علیه السلام) و زیارت او دائما ذهنش مشغول است که فرصتی پیدا کند تا به زیارتی که مورد تأکید ائمه (علیهم السلام) بوده، برود. این در واقع یک نوع خودسازی انجام داده است که خودش را به مَزُور که امام حسین (علیه السلام) است، نزدیک کند.
پس خود این، در سازندگی انسان، در معرفت انسان، در کردار انسان تأثیرگذار است. این فرق میکند با کسی که در آرزوی مثلا فرض بکنید رفتن به یک تفریح ناسالم است؛ او دائما در زندگی خودش و در افکار خودش و در کردار خودش سعی میکند که مثلا به آن تفریح ناسالم دسترسی پیدا کند، اموال خودش را جمع میکند و پسانداز میکند تا بتواند آن تفریح ناسالم را انجام بدهد. اوج آن سیاحت ناسالم تخریب معنوی انسان است.
اما یک کسی که در این فکر است که به زیارت امام حسین (علیه السلام) مشرف بشود، این یک معرفتی دارد نسبت به امام حسین که با رفتن به زیارت ایشان، این معرفت را تعمیق میبخشد و تلاش میکند که وقتی به زیارت آن امام بزرگوار مشرف میشود، خودش را در جایگاه نزدیکترین افراد به امام حسین (علیه السلام) ببیند. این در واقع، آن بعدی از زیارت آقا امام حسین (علیه السلام) است که جنبه سازندگی برای خود زائر دارد؛ زائر را بالا میکشد از تاریکیها و میبرد به طرف آن مصباح، مصباحی که مصباح هدایت است. از پرتگاهها، از غریقگاهها او را میبرد به سفینهای که به ساحل نجات میرساند. این بعد معنوی قضیه است.
«نمود» این چیست؟ نمود این، یاد امام حسین (علیه السلام) است و بزرگداشت قیامی که آن حضرت انجام داده و آن زنگ خطری که در برابر ستمگران به صدا درآورده، زنگ خطر و این هشدار همچنان برپاست و صدایش به گوش ستمگران میرسد که اگر آن امام در قرنهایی زیادی قبل، این قیام را انجام داد و پایههای ستم را لرزاند، این خاموش نشده و پایان نگرفته است، بلکه با آن قیام، رهروانی ایجاد کرده است که به صورت بیشمار، همچنان این راه را میپیماید و زندگی را بر ستمگران تیره و تاریک میکنند. این یک نمود است. زینب کبری (سلام الله علیها) به برادرزادهاش امام سجاد(ع) عرضه میدارد که بر این قیام و بر این زمین و در میان این مردم یک عَلَم و پرچمی به اهتزاز درمیآید که با گذشت روزگار، این پرچم از بین نمیرود و همچنان در اهتزاز باقی میماند.
اگر یک سفر زیارتی دارای آنچنان بودی بود و صاحب چنین نمودی شد، این سفر، سفری موفقیتآمیز است و اگر خدای نخواسته، نه آن بود را داشت و نه این نمود را، کاری عبث خواهد بود. ولی خوشبختانه شیعیان و ولایتمداران و پیروان امام حسین (علیه السلام) هم آن بود را در خودشان ایجاد میکنند و هم این نمود را که یک کار جمعی است و همیشه تکرار میکنند. خوشا به این تکرار که آن بود و این نمود را تأمین میکند.
پرسیدم که پیاده روی اربعین در تقویت قدرت نرم جهان اسلام و پیوند مسلمانان چه نقشی دارد؟
این سوال شما ارتباط پیدا میکند با همان عرضی که داشتم؛ این سیر که از طرفی، یک سیر معنوی است و یک صیرورت روحی است و از طرف دیگر، یک سفر بیرونی است، این پیام را به جهانیان و به تمام آزادیخواهان جهان میدهد که شما بیایید این راه را مطالعه کنید، این شخصیت را مورد بررسی قرار بدهید. هر حادثهای که در جهان اقبال پیدا میکند، قهرا جویندگان حقیقت میروند مطالعه کنند که این قضیه چه است که اینقدر جاذبهای ایجاد کرده است؟!
پس این اگر منجر شود به این که شناخت شخصیت امام به ما یک روح تازه بدمد و ما را نزدیک به امام حسین و اهداف امام حسین(علیه السلام) بکند و از آن طرف هشداری بدهد به تمام ستمگران جهان که ما حسینیان همچنان در برابر بیعدالتی، در برابر ظلم و در برابر ستم ایستادهایم و در رکاب مولای مان امام حسین(علیه السلام) تا مرز جان، خون دادن، شهادت هستیم و همچنان ما اعلام میکنیم که جان خود مان را در راه اهداف امام حسین و در مبارزه با بیعدالتیها و ستمها حاضریم که هدیه بکنیم؛ این بالاترین پیام است از جهت نرم افزاری.
گاهی شما میبینید افرادی که مسلمان نبودند و دین نداشتند یا سست ایمان بودند و غیر مسلمان بودند، وقتی میبینند که یک چنین حرکتی به وجود آمده، به محض اینکه مطلع میشوند، تحت تأثیر این اهداف قرار میگیرند و چهبسا کسانی که در سایه این کار بزرگ، به اسلام گرایش پیدا میکنند و این آثار بزرگی است که ممکن است در وهله اول، انسان توجهی به آن نداشته باشد، اما عملا میدانیم که در طول تاریخ اسلام و بعد از قیام عاشورا این تأثیرگذار بوده است.
به لحاظ تاریخی، سابقه این راهپیمایی به چه زمانی برمیگردد؟
بحث زیارت در روایات عدیده، در کتب مزار و سایر منابع اسلامی آمده است و از لحاظ تاریخی، ما گزارشهایی داریم که این برمیگردد به همان زمان شهادت امام حسین(علیه السلام). شما وقتی قیام توابین را مطالعه میکنید شاید یک راهپیمایی دستهجمعی یا آغاز یک راهپیمایی دستهجمعی، آن کاری بود که سلیمان بن صرد خزاعی و دوستانش و آنچه که در تاریخ تحت عنوان قیام توابین مشهور شده، انجام دادند. اینها آمدند اول به صورت دستهجمعی به زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) و بعد هم قیام خودشان را انجام دادند. حالا این زیارتهای دستهجمعی که آن حالت قیامگونهاش را توّابین داشتند یا حالت فیلمآمیزی که در تاریخ گزارش شده را میخواستند جلوش را بگیرند؛ برای زیارت امام حسین هر کس میرفت، بعضی از خلفای جور دست و پا قطع میکردند.
اما این زیارت دستهجمعی و راهپیمای دستهجمعی علیرغم فراز و فرودهایی که داشته است، ادامه پیدا کرد. در بعضی از اعصار که امنیت بیشتری بر راهها حاکم بوده یا اینکه حاکمان مقداری مدارا میکردند، مردم بیشتری به زیارت میرفتند. حالا در مناسبتهای مختلف و حتی در آن زمانی که خفقان در اوج خودش بوده، حاضر بودند عاشقان امام حسین(ع) که خطر بکنند و در آن فضای خفقانآمیز نیز به زیارت آقا میشتافتند و الحمدلله این حرکت در دهههای اخیر رو به فزونی پیدا کرده است. در فضای خود عراق و فضای سیاسی آنجا گاهی فضا چنان تنگ میشده که حتی شیعیان مجاور نیز جرأت زیارت پیدا نمیکردند. اما مواقعی که فضا بازتر بوده، نه تنها شیعیان مجاور و شهرستانهای عراق، بلکه از کشورهای متعدد، از هندوستان گرفته تا کشورهای آسیایی، خلیج فارس و اعراب به این زیارت میآمدهاند. در واقع، همه با این زیارت، عشقشان به امام حسین (علیه السلام) را ابراز میداشتهاند.
آیا اربعین را میتوان صرفا محدود به جهان تشیع کرد، یا اتفاقی فرامذهبی است؟
اگر کسی بتواند اهلبیت(ع) پیامبر را منحصر به شیعه بکند، میتواند امام حسین و زیارت امام حسین را هم منحصر به شیعه بکند. یک مختصر آشنایی با گذشته فرق اسلامی و اهل سنت، نشان میدهد که اهل سنت بر اساس روایاتی که خودشان نقل کردهاند و بزرگانشان نقل کردهاند که در کتب ما شیعیان نیز راه پیدا کرده است، عشق فراوانی به ائمه (علیهم السلام) داشتهاند. ما نباید سخنان شاذّ و سخنان بسیار ناپسندی که برخی از نواصب مطرح کردهاند را به حساب اهل سنت بگذاریم. چنانکه اهل سنت نیز حرفهای شاذّی که برخی از غالیان شیعه مطرح کردهاند را به حساب شیعه بگذارند.
این سواد اعظم که امت اسلامی است، ولایت اهلبیت و ولایت امام حسین(علیه السلام) در قلب آنها است و بزرگان اهل سنت را اگر نگاه کنیم مثل غزالی، مثل آلوسی و سایرین، اینها در تفاسیر خودشان و در کتابهای خودشان مسأله زیارت اولیاء الهی و خصوصا ائمه را تصریح کردهاند؛ چنانکه غزالی ارادت خاصی به امام رضا (علیه السلام) داشت و مشرف میشد به زیارت امام رضا (علیه السلام).
ما باید آن نواصب و غالیان را و افکار آنها را از امت اسلامی جدا بکنیم؛ آن افراطها و آن تفریطها که در برخی از مقاطع گذشته و اکنون نیز در بین برخی از کسانی که خودشان را منتسب به اهل سنت یا منتسب به شیعه میدانند، اینها در واقع نه سنیاند و نه شیعه. مسأله ولایت ائمه مورد پذیرش امت اسلامی است؛ آلوسی وقتی یک بحث علمی تفسیری میکند در تفسیر خودش در مورد آیه «الا المودة فی القربی» و اینکه آیا این استثناء، استثنای متصل است یا منقطع، آنجا میگوید این استثناء، استثنای منقطع است برای اینکه این اجر رسالت که مودت اهلبیت است، به پیامبر(ص) برنمیگردد بلکه نفعش برمیگردد به خود مردم. دلیلش را هم میگوید این است که اهلبیت و عترت پیامبر وسائط فیض الهی هستند.
بعد میگوید به چه دلیل میگویم که اهلبیت وسائط فیض الهی هستند؟ استناد میکند به آیه دیگر قرآن که «إِلاَّ مَنْ شاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبیلاً» میگوید آنجا فرمود که من اجری از شما نمیطلبم مگر مودت اهلبیت را (قربی را). در آن آیه میفرماید «...لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً...» من برای این رسالت پاداشی از شما نمیطلبم، مگر این که کسی بخواهد به طرف خدا راهی پیدا بکند.
در واقع راه توحید، راه خداشناسی و راه معرفت حق این واسطههایند و واسطه فیض الهی، عترت و اهلبیت هستند، امام حسین (علیه السلام) است. این را یک مفسر سنی سلفی مثل آلوسی در تفسیر خودش مطرح میکند و مطالب بسیاری دیگر که راجع به اهلبیت بیان کردهاند در کتب تفسیری، روایی و تاریخی خودشان. این راه درست سنّیانی است که عشق اهلبیت یا به تعبیر صحیحتر، مودت و ولایت اهلبیت (علیهم السلام) را در دل دارند. دشمن از قدیم در فکر ایجاد افتراق در بین فرق اسلامی بوده و میخواسته با ایجاد دشمنی و با تبلیغات نادرست، حتی امر را بر بیسوادهای فرقههای اسلام مشتبه بکند. اما اگر ما مراجعه کنیم به منابع اصیل، و به علمای متدین فرق اسلامی-چه شیعه و چه سنی- مودت اهلبیت یک امر مسلم و یک اصل اصیل اسلامی است.
چگونه میتوان از آثار مثبت راهپیمایی اربعین استفاده کرد؟
هر کاری و هر امری که انسان انجام میدهد، استمرارش و حفظ نتایجش مهم است؛ مثل خود نماز، اگر انسان نماز بخواند و به دنبالش مرتکب اعمالی بشود که منافی با اهداف نماز و منافی با روح نماز است، آثار آن نماز از بین میرود. همان نمازی که «تنهی عن الفحشاء و المنکر» یعنی انسان را از فحشا و منکر باز میدارد، اگر رعایت حدود و ثغورش نشود، رعایت حرمتش نشود، این اثر را از دست میدهد. این مسأله هم همینجور است؛ یعنی زائر فکر نکند که رفته بهشتی شده و هر عملی را میتواند انجام بدهد. نه، همان عملی که از موجبات بهشتی شدن انسان است، در صورتی آثارش باقی میماند که کارهای منافی با زیارت را انجام ندهد. ما نمیتوانیم در سخن، حسینی باشیم و در عمل، یزیدی. این خواسته اهلبیت (علیهم السلام) نیست.